تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 3 اولاول 123 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 24

نام تاپيک: پیرامون زمین شناسی ایران ...

  1. #11
    آخر فروم باز Sharim's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    A Stairway To Heaven
    پست ها
    2,352

    پيش فرض

    1- كمان ولكانو – پلوتونيكي اروميه – دختر
    فعاليت آتشفشاني در ايران مركزي به نام كمربند آتشفشاني اروميه – دختر يا آتشفشانهاي سهند – بزمان به صورت رشته كوههايي از آذربايجان (سهند و سبلان) تا بزمان – تفتان در بلوچستان امتداد دارد. اين كمربند همانطور كه اشاره شد 1700 كيلومتر طول و با عرض 100 كيلومتر به موازات منطقه رورانده زاگرس گسترش دارد. فعاليت آتشفشاني در اين كمربند از كرتاسه شروع شده و در دوره ائوسن به نهايت شدت خرد مي رسد. فورانهاي گدازه هاي ائوسن از نوع كالكوآلكالن و زير دريايي در نواحي جنوب يزد از نوع اسپليت آندزيتي شروع شده و در پي آن انواع سنگهاي آتشفشاني نظير آندزيت، لاتيت، ‌ريوليت و توف با توده ها و حجمهاي مختلف و بطور نامنظم تشكيـــــل شده اند.


    در نواحي نائين و شمال شهر بابك آتشفشانهاي ائوسن بالايي بصورت بازيك وجود دارند و در اطراف كاشان شديدا سديك بوده و به صورت گدازه هاي زير دريايي و گاه قاره اي بصورت آندزيت و داسيت ظاهر مي شوند. در پي آن انواع ضخيمي از سنگهاي آتشفشاني تيپ قاره اي با توده هاي كوچك و بزرگي از سنگهاي نفوذي تيپ I ترسير، بخش عمده اين قوس پراهميت را پديد آورده اند.

    اين سنگها منبع مهمي از ذخاير مس- موليبدن تيپ پورفيري بشمـــار مي آيند. معادن سرچشمه و ميدوك در كرمان و سونگون در آذربايجان از مهمترين نمونه هاي ذخاير Cu-MO تيپ پورفيري در ايران هستند كه در حال حاضر در دست بهره برداري يا آماده سازي مي باشند. در حقيقت معادن سرچشمه و سونگون بعنوان دو معدن تيپ پورفيري مهم و حائز اهميت در جهان بشمار مي آيند كه از نظر بزرگي و ميزان ذخيره قابل ملاحظه هستند.

    علاوه بر ذخاير پورفيري مس – موليبدن كه همواره مقاديري طلا و نقره بهمراه دارند شمار زيادي از ذخاير پلي متال (Cu – Pb – Zn) طلا دار تيپ رگه اي پيرامون اين معادن پورفيري و در بخشهاي ديگر اين قوس ولكانو – پلوتونيكي ذخايري را پديد آورده اند كه ميزان طلاي موجود در آنها گاهي تا چند گرم در تن مي رسد.

    ضمناً وجود ذخاير اسكارن(مس – طلا)، آهن‚ تيپ هماتيت، منيتيت، كبالت‌، جيوه و طلا در استوك‌هاي ساب ولكانيكي با تركيب داسيتي(تيپ داشكسن) و در مجموع طلا با تيپهاي مختلف هيدروترمالي بويژه اپي ترمال مي تواند در اين محدوده بويژه بخشهاي مركزي تا شمالي آن از جايگاه ويژه اي برخوردار باشد.

  2. #12
    آخر فروم باز Sharim's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    A Stairway To Heaven
    پست ها
    2,352

    پيش فرض

    زون البــــــرز:

    كوههاي البرز يك رشته شرقي – غربي نسبتاً پيچ و خم دار را در شمال ايران و جنوب درياچه خزر تشكيل مي دهد. رشته كوههاي البرز خود بخشي از قسمت شمالي كوهزايي آلپ – هيماليا در آسياي غربي به شمار مي آيد كه از شمال به حوضه فرو رفته خزر و از جنوب به فلات مركزي ايران محدود مي شود.

    چينه شناسي: بر اساس بررسيهاي داودزاده و همكاران(1986) در فاصله زماني پركامبرين پيشين و پالئوزوئيك زيرين در البرز دو رخساره متفاوت ديــــــده مي شود و رخساره هاي كم عمق تبخيري، دولوميتي و آهكي كم عمق و رخساره رسوبات دراز گودال است كه رسوبات آواري و تخريبي شديد، رسوباتي از نوع فليش و آتشفشانهاي قليايي و فوق قليايي و حتي افيوليت را شامل مي‌شود. واحدهاي سنگي در پركامبرين پسين البرز بيشتر كربناتهاي قاره اي مانند سازندهاي بايندر و دولوميت سلطانيه و ... هستند؛ ولي در حد بالايي كامبرين پيشين و كامبرين زيرين در البرز واحدهاي آواري يا تخريبي قرمز رنگ سازند زاگون و ماسه سنگهاي لالون مشاهده مي شوند كه هر دو نهشته قاره اي بوده و از تخريب توده هاي گرانيتي و دگرگوني به وجود آمده اند.

    رسوبات آهكي ميلا كه از كامبرين مياني تا اردويسين زيرين در البرز گسترش دارند، شرايط درياي كم عمق و يك رخساره ابرقاره اي را نشـان مي دهند.

    جنبشهاي زمين ساختي كالدوني كه يك فاز خشكي زايي بوده و سبب بالا آمدگي و بيرون زدگي و بيرون آمدن خزر جنوبي و نواحي البرز مركزي از آب و در نتيجه نبود رسوبگذاري را در اردويسين بالايي – سيلورين و دونين زيرين سبب شده است. افتخارنژاد(1359) معتقد است طي زمانهاي سيلورين و دونين زيرين گسل عطاري البرز شرقي وغربي و مركزي را جدا مي‌كرده ولي در دونين بالايي، البرز شرقي و غربي با منطقه ايران مركزي در ارتباط بوده است. وجود افقهايي از فسفات به سن دونين بالايي در هر سه حوضه بيانگر اين واقعيت است. نامبرده معتقد است در فاصله زماني سيلورين تا دونين بالايي البرز غربي و مركزي همراه با زاگرس به صورت يك بلوك بالا آمده از البرز شرقي جدا شده است و در اين فاصله زماني در بخش وسيعي از البرز شرقي و ايران مركزي رسوبگذاري ممتدي صورت گرفته است و سازندهاي نيور، پادها، بهرام و ... بوجود آمده است.
    ‌در فرورفتگي خزر رسوبات زغال دار ژوراسيك زيرين چند برابر رسوبات معادل خود در قسمت مركزي و يال جنوبي رشته كوههاي البرز ضخامت دارد. اين فرورفتگي تا دوره كرتاسه ادامه داشته و گسترش فعاليت آتشفشاني كرتاسه به آن محدود مي شود. در كرتاسه با بالا آمدن البرز مركزي، جدا شدن فرورفتگي جنوبي از فرورفتگي شمالي خزر شـــــــروع مي شود. طي زمان پالئوسن جنبشهاي واقعي كه چين خوردگي البرز را به وجود آورده رخ داده و موجب تبديل بخش شمالي البرز به خشكي گرديده است. در صورتي كه در فرورفتگي جنوبي، البرز گسترش يافته و همراه با فرورفتگي ايران مركزي بيش از چهار كيلومتر سازندهاي آتشفشاني زير دريايي به سن ائوسن بوجود آمده است. دومين فاز كوهزايي در اوايل يا اواسط اليگوسن موجب مرتفع تر شدن البرز و فرسايش بيشتر قسمت مركزي كمربند البرز گرديد. در پي آن فرونشستهاي سريع و انباشته شدن رسوبات ضخيم مولاسي در زمان ميو - پليوسن و دوره كواترنري حادث شده است.

    ماگماتيسم و متامورفيسم: در پالئوزوئيك و ابتداي مزوزوئيك فعاليتهاي آتشفشاني چندان مهمي رخ نداده است. ولي آتشفشان زير دريايي بسيار قوي و مهمي كه گدازه هاي آن اساساً آندزيتي بوده شاخص يال جنوبي البرز در ائوسن است.

    جايگاه تكتونيكي: رشته كوههاي البرز بخش حاشيه فلات چين خورده وسيع ايران را تشكيل مي دهند كه ساختار آن نتيجه دو كوهزايي مهم است. يكي كوهزايي پركامبرين(آسينيتيك) كه اين دوره اساساً بوسيله دگرگوني كه بهم پيوستگي و سخت شدن پي سنگها را در پركامبرين منجر شده و نبودهاي مهم چينه شناختي مربوط به قبل از دونين و قبل از پرمين كه به جنبشهاي كوهزايي و يا ناآرامي هاي خشكي زايي به سن كالدونين يا هرسي نين نسبت داده شده مشخص مي‌شود. دوم كوهزايي آلپي مربوط به دوران مزوزوئيك و سنوزوئيك.

    كاني زايــــــــي:

    از مهمترين مواد معدني شناخته شده در اين رشته جبال مي توان به ذخاير سرب و روي، مس، كمي موليبدن، بوكسيت، رسهاي نسوز، فسفات رسوبي، ذغالسنگ، لاتريت، منگنز، فلورين، باريت، آلونيت، سيليس و ... اشاره نمود.

  3. #13
    آخر فروم باز Sharim's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    A Stairway To Heaven
    پست ها
    2,352

    پيش فرض

    در ايران توالي هاي افيوليتي و سنگهاي مافيكي برونزدهاي وسيعي دارند ولي اغلب آنها را بر اساس پراكندگي جغرافيايي مي توان به پنج دسته زير تقسيم نمود:



    پراكند گي افيوليت‌هاي كرتاسه ايران(مقياس 1:1000000)

    1- افيوليتهاي شمال ايران در طول كمربند كوهزايي البرز( افيوليتهاي رشت، ماسوله با سن 297-268 ميليون سال. اين افيوليتها بقايايي از اقيانوس پالئوتتيس مي باشند كه بين ميكروپليتهاي ايران مركزي و توران قرار داشتند(CIM).

    2- افيوليتهاي زون برخوردي كه شامل افيوليتهاي نيريز، كرمانشاه مي باشند و همزمان با افيوليتهاي عمان و حاصل تشكيل اقيانوس نئوتتيس در ايران مي باشند. سن تشكيل اين افيوليتها به 94-96 ميليون سال مي رسد.

    3- منشورهاي افيوليتي مكران با سن 98- 140 ميليون سال كه تا جنوب ميكروپليت سنندج – سيرجان كشيده شده اند.
    4- افيوليتها و كالرملانژهايي كه در حاشيه افيوليتها CIM در ناحيه مكران و حاشيه ميكروپليت سنندج – سيرجان جاي گرفته‌اند. مانند شهر بابك(120 ميليون سال)، ‌نائين(100 ميليون سال)، بافق، سبزوار، فريمان و تربت حيدريه.

    5- در مورد افيوليتهاي شمال‌غرب ايران(افيوليتهاي خوي) اطلاعات كاملاً دقيقي در دست نيست ولي بر اساس اطلاعات بدست آمده از ولكانيسم كالك‌آلكالن و آلكالن اين منطقه و نيز مطالعه فرامينيفرهاي موجود در رسوبات عميق درون بازالتهاي بالشي سني نزديك به ائوسن پاييني براي اين افيوليتها بدست آمده است كه اين زمان احتمال وجود نئوتتيس 2 را در اين منطقه تا حدودي تائيد مي نمايد.

    كاني زايي:

    ذخاير كروميت تيپ هاي متالورژي و نسوز، منگنز(بطور عمده تيپ رسوبي) و ذخاير مس تيپ ماسيو سولفيد(تيپ قبرس). ويژگي زمين شناسي اين زون مناسب اكتشاف ذخاير نيكل، ‌عناصر گروه پلاتين، منگنز، جيوه، مس و طلا مي باشد. ‌در حال حاضر ميزان اطلاعات ما در رابطه با پتانسيلهاي معدني موجود در اين زون‌ها نسبتاً اندك است. بنابراين از نظر اكتشافي بسيار مهم و از جايگاه ويژه اي برخوردار هستند. در اين نوار پتانسيل عناصر كمياب نيز مي تواند از اولويت اكتشافي برخوردار باشد
    Last edited by Sharim; 15-05-2008 at 12:59.

  4. #14
    آخر فروم باز Sharim's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    A Stairway To Heaven
    پست ها
    2,352

    پيش فرض

    2- رخدادهاي زمين ساختي در ايران زمين(تكامل ژئوديناميكي در ايران):

    بر اساس داده هاي مغناطيس ديرينه و زمين ساخت ديرينه، 4 صفحـــــــه قاره اي در ايران تشخيص داده شده است كه عبارتند از:

    صفحه ايران، صفحه توران(اروپا آسيا)، صفحه عربستان(گندوانا) و صفحه هيرمند(افغانستان).
    ايالتهاي فلززايي موجود در ايران را مي توان نتيجه شرايط حاصـــــل از زمين ساخت كششي(تشكيل كافت ها و اقيانوس‌ها) و فشارشي‌(كمربندهاي كوهزايي) حاكم بين اين صفحات دانست. ضمناً مرز صفحه ايران با صفحه توران توسط خط درز شمالي ايران مشخص مي شود‌(شكل). برخورد بين صفحات ايران و توران در پايان ترياس مياني رخ داده است(لنش و اشميت 1984). خط درز ايران – توران از جنوب شرق كپه داغ شروع و از طريق لبه شمالي بينالود بطرف درياي خزر جنوبي كشيده مي شود كه از روي بقاياي افيوليتي قابل تشخيص است.





    مرز ميان صفحات ايران زمين و عربستان توسط روراندگي زاگرس مشخص مي شود.‌ علوي مرز بين اين دو صفحه را در 200 كيلومتري شمال روراندگي زاگرس و در محل فرورفتگي هاي موجود بين سنندج - سيرجان و سهند - بزمان (كمربند آتشفشاني ايران مركزي) مي داند. برخورد بين اين دو صفحه در ميوسن رخ داده است.

    مرز بين صفحه ايران و صفحه هيرمند بخوبي مشخص نيست. فورستر(1978) و اوهانيان(1983) مجموعه هاي افيوليتي واقع در شرق ايران را مرز بين اين دو صفحه مي دانند. ‌برخورد بين اين دو صفحه در كرتاسه بالايي رخ داده است.

    بطور كلي تكامل ژئوديناميكي در ايران به قرار زير است:

    پالئوتتيـــــٍس:
    مرز بين ايران و صفحه توران توسط خط درز شمالي ايران كه زمان رخداد واريسكن تا اوايل كامبرين تشكيل گرديده است مشخص مي شود. محل اين خط درز از روي بقاياي افيوليتي مربوط به پالئوزوئيك كه در امتداد آن يافت مي شود مشخص مي گردد. اين مجموعه هاي افيوليتي در واقع بقاياي پالئوتتيس(پالئوزوئيك ) مي باشند كه طي ترياس بالايي(با پرمين بالايي) در نتيجه فرورانش صفحه اقيانوسي پالئوتتيس و برخورد صفحه اقيانوسي پالئوتتيس و برخورد صفحه گندوانا و صفحه آنگارالند(اشتوكلين 1974) جايگزين شدند. بقايايي از اين اقيانوس، در شمال غرب بينالود بصورت فرورفتگي خزر كه در واقع يك اقيانوس برجاي مانده است، مشاهده مي‌شود. بر اساس داده هاي مغناطيسي ديرينه، موقعيت فعلي بخش شمالي ايران زمين همانند موقعيت آن در كرتاسه مي باشد(ونسينك و واركمپ 1980)؛ بجز آنكه در مزوزوئيك در اين منطقه اقيانوس پاليوتتيس وجود داشته است.
    نئوتتيس:

    طي زمان پركامبرين و پالئوزوئيك، ايران زمين و عربستان بخشي از گندوانا بوده‌اند و توسط اقيانوس پالئوتتيس از صفحه توران جدا مي‌شده‌اند. در اواخر پالئوزوئيك يا اوائل ترياس با بازشدن اقيانوس نئوتتيس، ايران از عربستان جدا شده و در پايان ترياس مياني با صفحه توران برخورد نموده است. فرورانش صفحه اقيانوسي عربستان به زير صفحه ايران زمين در اواخر كرتاسه آغاز گرديده و برخورد بين اين دو صفحه در نئوژن به پايان رسيده است. اين برخورد بيشترين تاثير را بر روي زمين ساخت ايران داشته است. ‌در مسافتي بيش از 2000 كيلومتر، پوسته ضخيم شده و ضخامت آن در منطقه زاگرس به 50 تا 60 كيلومتر رسيده است(گيس و همكاران 1984).
    در كمربند اروميه – دختر(كمربند آتشفشاني ايران مركزي يا سهند – بزمان)، كانسارهاي مس پورفيري در جنوب شرقي منطقه كه در آن صفحه اقيانوسي داراي شيب بيشتري است واقع مي باشند‌(گيس و همكاران 1984). عكاشه و بركهمر(1984) دريافتند فاصله بين كمربند آتشفشاني اروميه – دختر و تراست اصلي زاگرس ‌از جنوب‌شرق بطرف شمال‌غرب افزايش مي يابد و نتيجه گيري نموده‌اند كه در شمال‌غرب، صفحه اقيانوسي داراي شيب كمتري است.
    در نظريه جديدتر جليني(2000) و وستفال و همكاران(2003) به تشكيل نئوتتيس 2 در شمال ايران مركزي اشاره مي كنند و كمربند آتشفشاني شمال‌غرب(اروميه – دختر) را حاصل فرورانش نئوتتيس دوم به زير ايران مركزي مي دانند كه تا پليو – پليستوسن ادامه داشته است.



  5. #15
    آخر فروم باز Sharim's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    A Stairway To Heaven
    پست ها
    2,352

    پيش فرض

    بطور كلي تكامل ژئوديناميكي ايران را مي توان نتيجه رخدادهاي زمين ساختي در مناطق زير دانست:

    1) شمال ايران باز و بسته شدن اقيانوس هرسينين(پالئوتتيس) بين صفحه توران در شمال و صفحه ايران مركزي شرقي در جنوب.

    2) جنوب غرب و شمال غرب ايران، باز و بسته شدن اقيانوس نئوتتيس بين صفحه ايران در شمال و صفحه عربستان در جنوب.

    3) منطقه مكران، فرورانش پوسته اقيانوسي عمان(بقاياي نئوتتيس) به زير ايران.

    4) شرق ايران، باز و بسته شدن اقيانوس واقع بين بلوك هيرمند در شرق و بلوك لوت در غرب.

    5) غرب لوت، باز و بسته شدن اقيانوس واقع در غرب صفحه لوت.

  6. #16
    آخر فروم باز Sharim's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    A Stairway To Heaven
    پست ها
    2,352

    پيش فرض

    فصل دوم : فلززايي در ايران
    1- ادوار فلززايي در ايران
    2- ايالت‌هاي فلززايي در ايران
    3- حوزه ها يا ميادين فلززايي در ايران

  7. #17
    آخر فروم باز Sharim's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    A Stairway To Heaven
    پست ها
    2,352

    پيش فرض

    فصل دوم:
    فلززايي در ايران:

    ايالات فلززايي موجود در ايران را مي‌توان حاصل شرايط زمين ساختي كششي(تشكيل ريفت ها و اقيانوس ها) و فشارشي(كمربندهاي كوهزايي) حاكم حين باز و بسته شدن اقيانوس‌ها(پالئوتتيس، نئوتتيس و ريفت‌هاي بين قاره‌اي) و فعاليت‌هاي ماگماتيسم ناشي از آنها دانست.
    ايران در مقايسه با مناطق فلززايي در ديگر كشورها، از كانسارهاي دوران پركامبرين فقير است و بعضي از كانسارهاي پركامبرين دنيا مانند كانسارهاي نيكل كماتئيتي در ايران هنوز كشف نگرديده است.

    1- ادوار فلززايي در ايران:

    مهمترين ادوار فلززايي در ايران عبارتست از:

    1-1- فلززايي پركامبرين بالايي – كامبرين زيرين:

    در اين محدوده زماني، ‌ايران تحت تاثير شرايط كششي مربوط به كوهزايي پان‌افريكن كه مشخصه آن ماگماتيسم قليايي - متاسوماتيتي خطي بوده، قرار داشته است. حاصل اين دوره فلززايي تشكيل كانسارهاي آهن، منگنز و آپاتيت، مگنتيت – آپاتيت، ‌عناصر نادر خاكي، اورانيوم، ‌توريم، سرب و روي، سنگهاي تبخيري در ايران مركزي و كمپلكس هرمز مي باشد.
    در اثناي اين رخداد، ‌گرانيتوئيدها و ميگماتيت‌هاي فراواني در زون ايران مركزي در نواحي كلمرد، پشت بادام و ساغند تشكيل شده است و گرانيت هايي مانند زريگان و ناريگان در ناحيه بافق در زون ايران مركزي با تركيب آلكالن و كالك آلكالن(بربريان 1981) و گرانيت دوران در نواحي زنجان و سنگهاي گرانيتوئيدي تكنار، ‌موته و گلپايگان كه داراي كانسار سازي طلا مي باشند در پروتروزوئيك پسين گسترش يافته‌اند.




    پراكندگي طلا




    پراكندگي مس

    فورستر و همكاران(1367) تشكيل تعدادي كالدرا در منطقه بافق، در پركامبرين پسين و كامبرين زيرين كه داخل آنها توده‌هاي گرانيتي(زريگان، ناريگان و چادرملو)، ‌توده هاي ريوليتي(اسفوردي )، كانسارهاي ماگمايي آهن(نظير چغارت و چادرملو) و كانسارهاي سولفيد توده‌اي(نظير كوشك و انگوران) ديده مي‌شود را نتيجه فاز تكتونوماگمايي در اين محدوده زماني مي‌دانند. احتمالاً قسمت اعظم فلززايي آهن ايران در زمان پركامبرين – كامبرين زيرين به وقوع پيوسته است. همچنين در اين زمان كاني‌زايي اورانيوم در ساغند و كاني سازي فسفات آذرين به همراه خاك هاي نادر در مناطق اسفوردي و گزستان نيز در ارتباط با فلززايي آهن حادث شده است.


    1-2- فلززايي در پالئوزوئيك: پالئوزوئيك زيرين

    به جز كانسارهاي فسفات، كائولن و كاني‌هاي صنعتي مانند گروناها و كانسارهاي كروميتي از قبيل كروميت منطقه اسفندقه و تيتان منطقه كهنوج كه كاني سازي آن طي جايگزيني ماگماي كماتئيتي در ريفت‌هاي قاره‌اي اواخر اردويسين و ابتداي سيلورين بوده، از لحاظ فلززايي بسيار ضعيف است. طي پالئوزوئيك پسين، مانند ساير مناطق دنيا شدت كاني زايي و فلززايي ضعيف بوده و حركات كوهزايي هرسينين در شمال‌شرق ايران(حاشيه جنوبي صفحه توران) در قالب دو فاز جايگزيني بصورت توده‌هاي كالك آلكالن(پالئوزوئيك بالايي و مزوزوئيك پاييني) و كمربندهاي افيوليتي حادث شده و نشاندهنده خط درز هرسينين و بسته شدن اقيانوس هرسينين(درياي تتيس فرعي) بين بخش شمالي ايران مركزي و جنوب روسيه در اثناي پالئوزوئيك پاياني و مزوزوئيك آغازي مي‌باشد(بربريان و همكاران1981). از ديگر عملكردهاي اين فاز كوهزايي مي توان رويداد آتشفشاني قاره اي – ريفتي و رسوبات ريفتي را نام برد كه در امتداد زون سنندج - سيرجان اتفاق افتاده است.

  8. #18
    آخر فروم باز Sharim's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    A Stairway To Heaven
    پست ها
    2,352

    پيش فرض

    كانه‌زايي اين زمان تنها محدود به كانه‌زايي سرب و روي در منطقه ازبك كوه در جنوب سمنان، بالا كوه در جنوب خلخال، گوجر در منطقه كرمان، سرب در دونا و اليكا در البرز مركزي، آهن در ده زمان(كاشمر)، كلاته ناصر(شرق قائن)، كانسار آهن رسوبي ماسوله در شمال و ظفر آباد(كردستان )، كانسار آهن و منگنز هنشك(ده بيد فارس) و كروميت در افيوليت‌هاي شمال شرق ايران(جنوب مشهد) همچنين تالك در فريمان(جنوب مشهد) بوده است. در اواخر پرمين و اوايل ترياس يك فاز فرسايشي منجر به تشكيل ذخايري از بوكسيت و خاك نسوز در شمال‌غربي و شمال‌شرقي ايران شده است. در دونين نيز فسفات رسوبي در مناطق جيرود و كرمان گزارش شده است
    .
    1-3- دوران دوم :
    در اين دوران فلززايي در چندين مرحله به وقوع پيوسته است كه عبارتند از:

    • ترياس: نتيجه مهم ترين رخدادهاي زمين‌ساختي آلپي كه بصورت پديده‌هاي زمين‌ساختي كششي بوقوع پيوسته است، تشكيل نوارهاي دگرگوني در جنوب درياي خزر، ‌تراست سنندج – سيرجان، ايران مركزي و كناره‌هاي لوت، جدا شدن صفحه ايران از عربستان و در نهايت جدا شدن رخساره اوراسيايي(رخساره شمشك و رسوبات تخريبي ذغالدار) و گندوانايي (رخساره كربناته دريايي زاگرس) از يكديگر بوده است. در اين دوره اقيانوس نئوتتيس بين اوراسيا در شمال و گندوانا در جنوب تشكيل مي شود. ‌اين دوره دومين فاز سرب – روي، فلورين – باريت‌زايي ايران زمين به شمار مي‌رود.

    رخدادهاي هاي مربوط به ترياس مياني منجر به تشكيل كمربند دگرگوني ناحيه اي در زون سنندج – سيرجان گرديده كه ‌احتمالاً نتيجه فرورانش صفحه اقيانوسي نئوتتيس به زير صفحه ايران زمين است.





    • ژوراسيك: در ابتداي ژوراسيك يك فاز فرسايشي در مناطق البرز و ايران مركزي منجر به تشكيل ذخاير بوكسيتي و نسوز شده است. ‌در ژوراسيك تشكيل زغال سنگ در منطقه البرز و كرمان و سرب و روي در سنگ آهك هاي لار، قلع در گرانيت شاه كوه، تنگستن در چاه كلب و چاه پلنگي، ‌خاك‌هاي نادر در نهشته هاي شمشك مناطق مروست، اردكان و سوريان، طلا در گرانيت هاي زرين و طرقبه و كاني‌سازي كبالت در نهشته هاي دگرگونه در اقليد را مي توان نام برد.

    • كرتاسه پاييني-مياني: ‌در اين زمان قسمت اعظم كانسارهاي باريت، سرب و روي در سنگهاي كربناته كرتاسه زيرين بوجود آمده‌اند. اين كانسارها در مركز ايران(كانسار سرب و روي تفت، منصور آباد، مهدي آباد) و محور ملاير – اصفهان گسترش دارند.

    ليسن بي و اوزونلر(1988) موقعيت زمين ساختي كانسارهاي سرب و روي موجود در زون سنندج – سيرجان را حوضه پيش كماني مربوط به كرتاسه مي دانند. به عقيده ايشان منشاء سيالات كانسار ساز اسليت هاي حاوي سرب و روي مي باشد كه در زير واحدهاي كربناتي ميزبان(كرتاسه پاييني) قرار دارند. از جمله اين كانسارها مي توان از : كانسارهاي انجيره، وجين نخلك و ايرانكوه(اصفهان) نام برد.

    • كرتاسه بالايي: كانسارهاي كروم، مس و منگنز در افيوليت‌هاي منطقه لوت و سبزوار گزارش شده اند. كانسارهاي آهن ماگمايي – اسكارن و ولكانوژنيك متعددي مانند مجموعه همه كسي(منطقه همدان)، ظفرآباد(ديواندره)، خسرو آباد(سنقر) و كانسارهاي ماگمايي – اسكارني باباعلي(همدان ) چنار بالا و گلالي(قروه) مرتبط با توده هاي نفوذي گابرو ديوريت اسكندريان با سن كرتاسه پسين - پالئوسن زيرين و كانسار آهن ولكانوژنيك شمس آباد با سن كرتاسه در منطقه جنوب باختري اراك تشكيل شده اند.

  9. #19
    آخر فروم باز Sharim's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    A Stairway To Heaven
    پست ها
    2,352

    پيش فرض

    علاوه بر اين كانسارها، كاني سازي آهن و منگنز در محور ملاير – اصفهان از نوع رسوبي – ولكانوژنيك(شمس آباد و آهنگران) و منگنز همراه با رسوبات پلاژيك مربوط به افيوليت‌هاي كرتاسه پسين در محور سنندج – اسفندقه در شرق و شمال‌شرق ايران در فاز كاني زايي كرتاسه پسين داراي اهميت زيادي است.

    1-4- كرتاسه پسين – پالئوژن:

    شامل رخدادهاي ماگمايي – زمين ساختي لاراميد همراه با كاني‌زايي كروميت نوع آلپي در افيوليت‌هاي شرق ايران، افيوليت‌هاي جنوب(اسفندقه و فارياب) و افيوليت‌هاي شمال غرب(خوي) و كانسارهاي سولفيدي و فسفات، بوكسيت و خاك نسوز در زاگرس مي باشد.

    1-5- سنوزوئيك:

    در سنوزوئيك فلززايي در ايران زمين مانند نقاط ديگر دنيا داراي گسترش و فراواني ويژه‌اي مي باشد. سنوزوئيك را بايد زمان فعاليت ماگمايي ايران در نظر گرفت كه اثرات آن در سراسر ايران بجز زاگرس و كپه داغ ديده مي شود، به نحوي كه رخداد زمين ساختي پيرنه(ائوسن – اليگوسن) را مي توان دوره متالوژنيك ايران هم ناميد. بعلاوه در ترشيري قسمت اعظم ذخاير نفت و گاز ايران در حوضه هاي رسوبي دور از فعاليت ماگمايي تكوين يافته‌اند. فرورانش صفحه اقيانوسي نئوتتيس به زير صفحه ايران زمين كه از اواخر كرتاسه آغاز شده بود در اين زمان ادامه يافته و برخورد صفحه عربستان با صفحه ايران زمين در ميوسن بوقوع پيوسته است(بربريان و همكاران 1981). اين فرايند زمين ساختي باعث بوجود آمدن محيط هاي زمين ساختي متنوعي در ايران شده كه در هر يك از اين محيط هاي زمين ساختي، كانسارهايي ويژه آن محيط شكل گرفته‌اند.



    پراكندگي نهشته هاي طلا در آسيا بر روي نقشه توزيع سني سنگها(در مورد چين، روسيه و جنوب آسيا اطلاعات كامل نمي باشد)

    اين محيط هاي زمين ساختي از جنوب غرب بسمت شمال شرق عبارتند از چين ها و روراندگي هاي سرزمين پيشين كه شامل زاگرس چين خورده است و در آن ذخاير نفتي جنوب و تعدادي از كانسارهاي سرب و روي مانند سورمه قرار گرفته‌اند. مجموعه هاي افيوليتي حاوي كانسارهاي كروميت، حوضه بين قوسي(كفه نمك سيرجان، مرداب گاوخوني و درياچه اروميه) كه حاوي كانسارهاي تبخيري مي باشد. كمان خارجي(زون سنندج – سيرجان) در اوايل مزوزوئيك حاشيه غير فعال بوده و بدين جهت حاوي كانسارهاي سرب و روي تيپ مي‌سي‌سي‌پي مانند كانسارهاي سرب و روي انجيره و وجين در شمال‌غرب اصفهان مي باشد. كمان آتشفشاني(كمربند سهند – بزمان) حاوي كانسارهاي مس پورفيري مانند ميدوك، مس و موليبدن پورفيري سرچشمه، سونگون و احتمالاً طلاي پورفيري و رگه اي و كانسارهاي رگه اي فلزات پايـــــه مي‌باشد.

    اين زمان از نظر متالوژني خود به دو دوره اصلي تقسيم مي گردد:

    پالئوژن: در اين دوره كانسارهاي مس پورفيري(منطقه كفان و سونگون)، كانسارهاي اسكارن(مزرعه) و كانسارهاي رگه‌اي مربوط به آنها در منطقه اهر آذربايجان ذكر شده‌اند. در اين زمان همچنين كانسارهاي رگه اي پلي متال، مس و طلا در اغلب نقاط ايران نظير طارم، جنوب سمنان و آذربايجان تشكيل شده‌اند.

    نئوژن: قسمت اعظم كاني سازي مس – موليبدن پورفيري همراه با اسكارنهاي فلزي(اسكارن كوه تخت) و سيليكاتي و كانسارهاي سرب و روي و باريت، طلا، آرسنيك، آنتيموان و جيوه در اين زمان تشكيل شده اند.

  10. #20
    آخر فروم باز Sharim's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    A Stairway To Heaven
    پست ها
    2,352

    پيش فرض

    2- مهمترين حوزه ها و يا ميادين فلززايي ايران:

    مهمترين حوزه ها و يا ميادين فلززايي ايران به شرح زير مي باشد:

    2-1- حوزه فلززايي مس و موليبدن پورفيري كرمان:

    اين حوزه يكي از غني ترين حوزه هاي مس دار ايران بشمار مي‌رود. ‌در اين حوزه بيش از 20 كانسار مس پورفيري شناخته شده است. كاني‌زايي مس اين حوزه در پيوند با سنگهاي ماگمايي ترشيري است. كانسارهايي چون سرچشمه، ميدوك، ‌درزه‌زار نمونه هايي از كانسارهاي پورفيري اين حوزه مي‌باشند.

    2-2- حوزه فلززايي مس پورفيري، اسكارن آذربايجان

    : يكي از غني‌ترين حوزه هاي فلز زايي ايران زمين در ترشيري است. كاني زايي اين منطقه بطور عمده به سنگهاي ماگمايي ترشيري وابسته است. كاني سازي مس و موليبدن پورفيري در منطقه فلززايي اهر پس از منطقه كرمان مستعدترين منطقه كاني سازي مس، مس – موليبدن پورفيري در ايران است. از كانسارهاي پورفيري منطقه، كانسار مس و موليبدن پورفيري سونگون و از كانسارهاي اسكارني مي توان انجرد، مزرعه، ‌گاودل، ‌نبي جان و ... را نام برد.

    2-3- حوزه فلززايي طلاي اپي ترمال ارسباران‌:

    اين حوزه حاصل تلاقي كمان سري ماگمايي البرز غربي و اروميه – دختر مي‌باشد كه بصورت نواري با امتداد تقريباً شرقي–غربي در حاشيه شمال غرب كشور قرار دارد. شامل سنگ‌هاي كربناته آواري – آتشفشاني كرتاسه و رديف ضخيمي از سنگهاي آتشفشاني و آذرآواري ائوسن مي باشد كه توسط توده هاي گرانيتوئيدي اليگوسن قطع شده است. فعاليتهاي نهايي نفوذ توده هاي گرانيتوئيدي موجب كاني‌سازي طلاي هيدروترمال (اپي ترمال – مزوترمال) بصورت رگه هاي سيليسي آهن و سولفيدار شده است. از بهترين رخنمون‌هاي رگه‌اي طلادار در اين حوزه كانسارهاي طلاي خاورانا(اندريان)، مسجد داغي و صفي خانلو را مي توان نام برد.





    نقشه پراكندگي مواد معدني – ايالت ها و مناطق عمده كانه دار

    2-4- حوزه فلززايي سرب و روي ملاير – گلپايگان، ‌اصفهان:

    همه ذخاير سرب و روي اين حوزه جوانتر از ژوراسيك مي‌باشند. چرا كه سنگ ميزبان كانسار و نشانه معدني اين محور بيشتر سنگهاي كربناتي كرتاسه مي باشد كه بصورت دگرشيب بر روي واحدهاي شيلي ژوراسيك قرار گرفته‌اند. ماده معدني و ذخاير كوچك در بيشتر موارد در درزها، شكاف‌ها و گسل‌ها تمركز يافته‌اند. از كانسارهاي اين حوزه مي توان به كانسارهاي سرب و روي ايرانكوه، عمارت، آهنگران، شمش آباد، آشتيان، ‌خمين و ... اشاره نمود. ‌كاني‌سازي طلاي مزوترمال در سنگهاي دگرگونه قديمي منطقه موته نيز به اهميت اين حوزه مي‌افزايد.

    2-5- حوزه فلززايي كروميت اسفندقه - فارياب

    : اين حوزه بخش پاييني زون سنندج – سيرجان مي باشد كه از شرق به فرو‌افتادگي جازموريان و از جنوب و جنوب غربي به زون‌هاي مكران و زاگرس و از شمال به سنگ‌هاي آتشفشاني زون اروميه – دختر محدود مي شود و يكي از بزرگترين ذخاير كروميت كشور محسوب مي‌شود. در اين حوزه، ذخاير كوچكي از منگنز و مس نيز وجود دارد. كانسار تيتان كهنوج در مجموعه گابرويي اين حوزه بيانگر اهميت بالاي آن از نظر فلززايي است.

    2-6- حوزه فلززايي كروميت، منگنز، مس توده اي بلوچستان – جازموريان:

    اين حوزه مجموعه افيوليتي واقع در شمال حوضه مكران و جنوب گودال جازموريان را با روندي تقريباً شرقي – غربي شامل مي‌شود و در حقيقت بقاياي پوسته اقيانوسي بجا مانده از فرورانش صفحه عمان به زير صفحه ايران مركزي است كه به صورت مجموعه‌اي درهم با سنگ هاي دگرگونه قديمي ديده مي شود. در اين حوزه كاني‌زايي مس توده اي، كروميت، طلا، منگنز، نيكل و كانه هاي غير فلزي تالك، منيزيت و ... قابل پي‌جويي است.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •