تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 3 اولاول 123 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 22

نام تاپيک: یک حالت وحشتناک!!...مرگ رو جلو چشم دیدم ....

  1. #11
    حـــــرفـه ای ALIAK28's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    محل سكونت
    کهکشان راه شیری!
    پست ها
    470

    پيش فرض

    خوب پس ....!

    خیلی ممنون ALIAK28 جون ! خیر از جوونیت ببینی !
    من دوتا سوال برام باقی مونده :
    - این آزمایشهای روتین شامل چه جور آزمایش هایی هست ؟ ببینم یه آزمایش ساده و کامل خون می تونه وضعیتم رو برا دکتر مشخص کنه ؟
    - فقط من نیستم که تو خانواده و فامیل از فی فول استفاده می کنم ... قبل از من خیلی ها این کار رو شروع کردن و هنوز هم دارن ادامه میدن ولی مثل اینکه به نتیجه نرسیدن (طبق همون دلیلی که ذکر کردی).
    سوال من اینه که پس اونهایی که کم خون هستن بهتره چیکار کنن یا چی مصرف کنن ؟

    ممنون ! یک دنیا ممنون.
    بله .یک آزمایش شمارش گلبول ها و همچنین هماتوکریت و هموگلوبین تا حدودی می تونه وضعیت رو مشخص کنه .
    اگر شک به کمبود آهن وجود داشته باشه ممکنه یکی دوتا آزمایش بهش اضافه بشه.
    در پاسخ به پرسش دوم با ید عرض کنم که :
    تا علت اصلی آنمی ( کم خونی ) مشخص نشه نمیشه براش دارو داد.
    اگر علت آنمی کمبود آهن باشه باید آهن مصرف بشه..
    ولی با توجه به گفته شما و سابقه خانوادگی موارد دیگه ای هم مطرح می شن از جمله تالاسمی مینور.
    نکته مهم اینه که اگر تالاسمی مینور داشته باشید علائمش به شدت شبیه فقر آهن هست..ولی با این تفاوت که به هیچ وجه نباید از قرص های آهن دار و یا مواد آهن دار استفاه کنید !!!!!! چون ثابت شده که سرطان زا هست.
    پس لطفا تا قبل از نتیجه آزمایشات هیچ دارویی سر خود مصرف نفرمایید.!

  2. #12
    آخر فروم باز علیرضا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    تو دنیای خودم !
    پست ها
    1,517

    پيش فرض

    بسیار خوب .
    بهتره به بقیه ی کسایی که دارن سر خود دارو مصرف می کنن هم اینو بگم.
    ممنون aliak28 عزیز !

    الان دارم دنبال یک دکتر و یک آزمایشگاه خوب می گردم.
    تا مراحل بعدی...

    باز هم ممنونم بچه ها !

  3. #13
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    پست ها
    5

    پيش فرض

    سلام.

    از خیلی وقت پیش ... وقتی از رو زمین بلند می شدم ... حالا چه خوابیده بودم چه نشسته... چشهام کمی سیاهی می رفتن و کمی به تپش قلب می افتادم و یه حس بدی برام ایجاد می شد.

    جدیداً یکی دو ساله که این حس بد خیلی ناجور شده بطوریکه وقتی پامیشم چشهام تار میبینن و سیاهی میرن ....
    سرم درد می گیره .... انگار که مغزم رو دارن فشار می دن .... نفسم می گیره ... تند تند نفس می کشم ... قلبم هم تند تند می زنه .. .. ولی انگار که هر چی هوا می دم تو ریه هام ... اکسیژن به خون ام نمیریزه..... و انگار رگهام گشاد شدن و خون توی قسمت های پایینی بدنم مونده و نمی تونه به مغز برسه.

    کم کم چشام تار می شه یه حالتی مثل حالت تحوع پیدا می کنم....
    اگه سریع نشینم می میرم.... دو سه بار تا حد مرگ رفتم و برگشتم....
    علتش رو نمی دونم چیه ... ولی یه بار از جکوزی آب گرم اومدم بیرون اینجوری شدم تا حد مرگ حالم بد بود !

    می خوام هم علتش رو بدونم هم راه درمانشو.
    ممنون از کمکی که می کنید !


    من هم این حالت رو داشتم . الان بهترم . دلایل اینا بودن :

    1 - کم خونی : که علاجش خوردن قرص فی فول بود . یه مدت هم هر روز مولتی ویتامین مینرال می خوردم . الان تا این جوری شم مولتی ویتامین رو می خورم و بعضی اوقات شربت ( آهن ) فروگلوبین . خیلی خوبه .
    2 - استرس : مواقعی که بیشتر استرس داشته باشی توی روز های آینده این حالت بیشتر می شه . معمولا تا یک هفته بعد از فشار عصبی هم ادامه داره .

    علاج قطعی نداره . به غذات خوب برسه . کمتر عصبی شو . ورزش خیلی تاثیر مثبت داره . البته من کلاس موسیقی رفتم . تاثیر آن فوق عالی بود .

    البته می گن رطب خورده کی کند منع رطب . من الان یک هفته است که فشار عصبی دارم . الان دیگه اون حالتها رو ندارم ، بلکه بدتر شدن . تنگی نفس و تپش بالای قلب هم بهش اضافه شده .

    دکتر می گه خوردن قرص ایندورال ( پروپانولول ) خوبه . من امتحان کردم . توی کیفم هم دارم . راستی توی فشار عصبی کلرو دیاز پوکساید خوبه . اولاش کمی خواب آلودگی می آره اما کم کم بهش عادت می کنی .

    به امید داشتن زندگی بدون استرس ( البته دور از جونه شماها این فقط توی قبر امکان داره . البته اگه انکر و منکر بذارن . )

  4. #14
    آخر فروم باز علیرضا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    تو دنیای خودم !
    پست ها
    1,517

    پيش فرض

    من هم این حالت رو داشتم . الان بهترم . دلایل اینا بودن :

    1 - کم خونی : که علاجش خوردن قرص فی فول بود . یه مدت هم هر روز مولتی ویتامین مینرال می خوردم . الان تا این جوری شم مولتی ویتامین رو می خورم و بعضی اوقات شربت ( آهن ) فروگلوبین . خیلی خوبه .
    2 - استرس : مواقعی که بیشتر استرس داشته باشی توی روز های آینده این حالت بیشتر می شه . معمولا تا یک هفته بعد از فشار عصبی هم ادامه داره .

    علاج قطعی نداره . به غذات خوب برسه . کمتر عصبی شو . ورزش خیلی تاثیر مثبت داره . البته من کلاس موسیقی رفتم . تاثیر آن فوق عالی بود .

    البته می گن رطب خورده کی کند منع رطب . من الان یک هفته است که فشار عصبی دارم . الان دیگه اون حالتها رو ندارم ، بلکه بدتر شدن . تنگی نفس و تپش بالای قلب هم بهش اضافه شده .

    دکتر می گه خوردن قرص ایندورال ( پروپانولول ) خوبه . من امتحان کردم . توی کیفم هم دارم . راستی توی فشار عصبی کلرو دیاز پوکساید خوبه . اولاش کمی خواب آلودگی می آره اما کم کم بهش عادت می کنی .

    به امید داشتن زندگی بدون استرس ( البته دور از جونه شماها این فقط توی قبر امکان داره . البته اگه انکر و منکر بذارن . )

    سلام sa_sa_sa926 جان !
    اولاً عضویتت رو تبریک میگم ،‌ امیدوارم اوقات خیلی خوبی اینجا داشته باشی.
    دوماً‌خیلی ازت تشکر می کنم به خاطر راهنماییت..

    کاملاً درسته !

    الان چند وقته ( از اون موقعی که رفتم دکتر) دیگه اون حالت رو ندارم.
    به چند دلیل...
    الان که نوشته ات رو خوندم فهمیدم که تمام این کارها رو تو این چند روز تقریباً انجام می دادم !

    استفاده از مولتی ویتامین و عذاهای مقوی و آهن دار ... ولی فی فول رو قطع کرده بودم.
    تو این هفته فشار عصبی و استرس کمتری داشتم . هفته های قبل مثل آدم هایی که قراره ببرن و اعدامشون کنن ،‌ بودم !

    دکتر هم این قرص ها رو به من داده :
    کلرو دیاز پوکساید
    دیکلوفناک
    پروپرانولول
    متو کاربامول

    ولی من به خاطر یه چیز دیگه هم رفتم دکتر ... قرص ها رو مخلوط داد نپرسیدم کدوم برا استرس هست...
    همونطور که خودت گفتی ، کلرو دیاز پوکساید و پروپرانولول برا فشار عصبی خوبن !
    مورد مصرف اون دوتا رو نمیدونم .

    زندگی بدون استرس داشتن ، خیلی راحته ... البته اگه اطرافیان بزارن !!!

    باز هم ممنون !

  5. #15
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    پست ها
    5

    پيش فرض

    سلام

    من دکتر نیستم اما زیاد مطلب می خونم .

    تا اون جایی که می دونم دیکلوفناک و متوکاربامول نوعی شل کننده عضلات محسوب مشه . یه جوری دکتر می خواسته دچار اسپاسم عضلانی نشی . بهتر بگم دکتر می خواسته توی فشار عصبی عضلاتت گرفته نشه تا خون راحت تر جریان پیدا کنه .

  6. #16
    آخر فروم باز علیرضا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    تو دنیای خودم !
    پست ها
    1,517

    پيش فرض

    آهان خوب پس !
    ولی نه ... به خاطر اون حالت فکر نمی کنم باشه.... دکتر برا یه چیز دیگه تجویز کرده :

    من یک عدد رگ در قسمت پشت کتف چپم دارم ‌!!!
    نه از اون رگ معمولی ها !! فرقش با اون معمولی ها اینه که وقتی زیاد سرپا وایمیستم یا تو حالت قوز میشینم این رگ بسته میشه ( حالا نمیدونم که این رگ میره زیر یه رگ دیگه یا بین دو ماهیچه می مونه یا ...)و جریان خون ازش به سختی عبور می کنه و اونوقت دادم میره به هوااااا !!

    خیلی خیلی اعصاب خورد کنه . خیلی هم درد داره .. خیلی هم بد قلق هست ...
    فعلاً از اون موقعی که رفتم دکتر ، بسته نشده ...

    رگ باحالیه .... یه وقت هایی که گردنم رو می چرخونم حس می کنم که زیر پوستم جابجا میشه !!! کاملاً حسش می کنم.
    حتی یه بار جریان خون تو این رگ رو وقتی که نیمه گرفته بود ، کاملاً حس می کردم طوری که قلقلکم میداد !!!!

    خیلی چاکریم بچه ها !
    دست همتون رو می بوسم ...

    همین طور شما ، sa_sa_sa926 عزیز !!
    لطف کردی برادر !

  7. #17
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    پست ها
    5

    پيش فرض

    آهان خوب پس !
    ولی نه ... به خاطر اون حالت فکر نمی کنم باشه.... دکتر برا یه چیز دیگه تجویز کرده :

    من یک عدد رگ در قسمت پشت کتف چپم دارم ‌!!!
    نه از اون رگ معمولی ها !! فرقش با اون معمولی ها اینه که وقتی زیاد سرپا وایمیستم یا تو حالت قوز میشینم این رگ بسته میشه ( حالا نمیدونم که این رگ میره زیر یه رگ دیگه یا بین دو ماهیچه می مونه یا ...)و جریان خون ازش به سختی عبور می کنه و اونوقت دادم میره به هوااااا !!

    خیلی خیلی اعصاب خورد کنه . خیلی هم درد داره .. خیلی هم بد قلق هست ...
    فعلاً از اون موقعی که رفتم دکتر ، بسته نشده ...

    رگ باحالیه .... یه وقت هایی که گردنم رو می چرخونم حس می کنم که زیر پوستم جابجا میشه !!! کاملاً حسش می کنم.
    حتی یه بار جریان خون تو این رگ رو وقتی که نیمه گرفته بود ، کاملاً حس می کردم طوری که قلقلکم میداد !!!!

    خیلی چاکریم بچه ها !
    دست همتون رو می بوسم ...

    همین طور شما ، sa_sa_sa926 عزیز !!
    لطف کردی برادر !



    همون طور که گفتم برای جلوگیری از گرفتگی رگها یا عضلات بیشتر تجویز می شه .
    برای همون رگ بوده پس . همونطور که حدس زدم . البته اول به ذهنم خطور کرد که باید برای گرفتگی عضلانی باشه ( چیزی شبیه به سیاتیک ) اما نمی دونستم مشکل خود رگه . به هر حال ان شاء الله بهتر باشید . ورزش ، غذای خوب و نداشتن استرس به گرفتگی رگ شما هم کمک می کنه . راستی نوشته بودید که نمی دونید رگ بین ماهیچه گیر می کنه یا نه ؟

    بله ، رگ ها کلا از داخل و یا بهتر بگم بین ماهیچه ها عبور می کنن . با گرفتن یا اسپاسم عضلانی ، به رگ فشار می یاد و رگ هم دچار انقباض می شه ( برای همین این دارو ها در گرفتگی عضلانی هم تجویز می شه . بهتر بگم شما در واقع اسپاسم عضلانی دارید که روی رگ اثر می ذاره ) . این حالت خوبی نیست . چون باعث می شه لخته خون ایجاد بشه و خدایی نکرده امکان داره اون لخته داخل رگ جابه جا نشه و باعث بشه کار به عمل جراحی کشیده بشه .

    بیشتر مواظب خودتون باشید .
    Last edited by sa_sa_sa926; 20-11-2007 at 23:55.

  8. #18
    آخر فروم باز علیرضا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    تو دنیای خودم !
    پست ها
    1,517

    پيش فرض

    چشم حتماً
    متشکرم ازت !

    ولی من یه موقع هایی حرکت کردن و جابجا شدن این رگ رو زیر پوستم حس می کنم !

    خدا رو شکر که تو این دو هفته این اتفاق ها برام نیفتاده
    ولی جدیداً خیلی پیش میاد که ماهیچه ی دستم یا پام شروع می کنه به پریدن مثل پرش پلک چشم .
    ولی خیلی شدید و طولانی !
    فکر کنم با همین قرص ها درست شه.

  9. #19
    کاربر فعال انجمن Tornado2800's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    GB
    پست ها
    5,348

    پيش فرض

    از خیلی وقت پیش ... وقتی از رو زمین بلند می شدم ... حالا چه خوابیده بودم چه نشسته... چشهام کمی سیاهی می رفتن و کمی به تپش قلب می افتادم و یه حس بدی برام ایجاد می شد.
    من از دیر وقته و تا چون الا همینطوری هستم

  10. #20
    آخر فروم باز علیرضا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    تو دنیای خودم !
    پست ها
    1,517

    پيش فرض

    من از دیر وقته و تا چون الا همینطوری هستم
    سلام ! خوش اومدي دوست من !
    از نوشته هاي دوستان كمك بگير.
    من كه به لطف خدا و بچه ها و دكتري كه ويزيتم كرد ، الان حالم خيلي بهتره ...
    اميدوارم شما هم بعد از اين ديگه دچار اين حالت آزار دهنده نشيد.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •