تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 2 اولاول 12
نمايش نتايج 11 به 17 از 17

نام تاپيک: برنــــــج

  1. #11
    آخر فروم باز AaVaA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    این روزا دنیا واسه من از خونمون کوچیکتره ...
    پست ها
    1,213

    پيش فرض كشت توأم برنج , آزولا و ماهی

    آزولا بطور ناخواسته در چند سال گذشته وارد اكوسیستم‌های آبی شمال كشور شد و به سرعت پراكنش پیدا كرد. آزولا دارای مزایا و معایبی است كه در این نوع فعالیت سعی شده است تا از مزایای آن استفاده بهینه صورت گیرد.این گیاه كه به صورت شناور و به رنگ سبز یا قرمز (صورتی) در سطح آبهای راكد (تالاب انزلی) یا شالیزارها به وفور دیده می‌شوند. گیاه آزولا از خانواده Salvinacea است و به عنوان كود بیولوژیك برای تثبیت ازت اتمسفر و تأمین آن برای برنج در بسیاری از كشورهای برنج‌خیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    این گیاه در بسیاری از مناطق دنیا پراكنده است و به صورت شناور در آب استخرها, آبهای راكد, آبگیرها و كانالهای آبیاری یافت می‌شود. ساقه به صورت ریزدم‌های منشعب شناور, برگهای آن كوچك, متناوب كه روی هم قرار دارند. ریشه آن به صورت معلق در آب با طول ۲ تا ۵ سانتی‌متر می‌باشد. بخش رویی برگ سبز یا صورتی, گوشتی و كلروفیلی بوده و قسمت زیرین نازك و بدون كلروفیل با بافتهای اسفناجی سفید رنگ. گیاه آزولا جمعاً دارای شش گونه است كه در آمریكا و بسیاری دیگر از نقاط جهان پراكنده‌اند.آرولد معمولاً به صورت غیرجنسی و از طریق سبزینه تكثیر پیدا می‌كند. ابزار و ادوات كشاورزی, دام و انسان و ... نیز از عوامل انتشار آزولا هستند.
    در مزارعی كه گیاه آزولا به عنوان علف هرز مطرح است لازم است با اقدامات زیر آن را كنترل نمود:
    ▪ از نشاء‌های بلند استفاده شود.

    ▪ از دادن كود فسفره به مزرعه اجتناب گردد.

    ▪ سطح آب كرتها باید بسیار پائین بوده و به حد صفر نزدیك باشد به همین جهت لازم است راه خروجی آب از كرتها همیشه باز, تا سطح آب از میزان مورد نظر بالاتر قرار نگیرد.لازم به یادآوری كه تراكم گیاه آزولا در سطح مزرعه در یك هفته پس از نشاء نباید چندان زیاد باشد , چون در این صورت می‌تواند مشكلاتی در تبادل هوا و ایجاد خفگی در نشاء به وجود آورده و خود به عنوان علف هرز عمل نماید.آزولا یك گیاه آبزی كوچكی بوده كه مقادیر زیادی مواد غذایی دارد, چون می‌تواند نیتروژن (ازت) هوا را تثبیت نموده, عمل فتوسنتز را انجام دهد, و مواد مغذی را از محیط اطراف خود از طریق شبكه‌ی ریشه‌ای خود جذب نماید.همچنین یك غذای عالی برای ماهی نیز می‌باشد.آزولا از نظر اسید آمینه (آرژنین) غنی بوده كه ممكن است نقش مهمی در رشد ماهی بازی نماید.آزولا خیلی سریع رشد نموده, محصول زیادی تولید می‌نماید, و برای خوردن ماهی اندازه مناسبی داشته, نیاز به برداشت و خرد كردن ندارد, می‌تواند در مزرعه برنج رشد نماید و فواید اقتصادی و اكولوژیكی خود را افزایش دهد.

    ● نقش آزولا غذای ماهی

    هر دو ماهی علف‌خوار و همه‌چیز آزولا می‌خورند, كپور علف‌خوار (Ctenopharyngodon idedda) بیشتر از معادل ۶۰-۵۰ درصد وزن بدن خود در هر روز آزولا مصرف می‌كنند. میزان مصرف آزولا به وسیله كپور ماهی معمولی (Cyprinus carpio) با افزایش اندازه آن افزایش می‌یابد. ضریب تبدیل غذایی آزولا در ماهی علف‌خوار ۴۹ می‌باشد.ازت موجود در آزولا, ۳۰ درصد در فضولات ماهی مشاهده می‌گردد, زیرا كه ۳۰ درصد دیگر از ازت آزولا در بدن ماهی تجمع پیدا می‌كند, می‌توان تخمین زد كه حدود ۶۰ درصد ازت آزولا به وسیله ماهی هضم می‌شود (ازت ممكن است همچنین به صورت ادرار, به صورت مواد دفعی از سطح بدن ماهی, به صورت فلس‌های ریخته شده یا به صورت مواد تغییر یافته توسط آبشش‌ها به داخل آب دفع شود).

    ● اثر روی محصول و عملكرد برنج:

    سیستم برنج ـ آزولا ـ ماهی برای برنج , ماهی و آزولا یك محیط عالی رشد مهیا می‌كند. به علت مقدار زیاد كود آلی مهیا شده توسط ماهی, برنج به خوبی رشد می‌كند و از آنجائی كه ماهی آزولا, آفات و علف‌های هرز برنج را می‌خورد, مصرف علف‌كش‌های شیمیایی می‌تواند كااهش یابد. به هر صورت, محیط ایجاد شده توسط روش برنج ـ آزولا ـ ماهی همچنین موجب بقاء دشمنان طبیعی آفات برنج می‌شود. كه دشمنان طبیعی مصرف آفت‌كشها را كاهش می‌دهند. در روش برنج ـ آزولا ـ ماهی میزان مصرف‌ آفت‌كشها (سموم) كاهش و یا كاملاً حذف می‌گردد.
    روش برنج ـ آزولا ـ ماهی میزان علف‌های هرز را كنترل می‌نماید.

    ● حاصلخیزی خاك:

    در سیستم برنج ـ آزولا ـ ماهی, مواد غذایی گیاه به وسیله تجزیه آزولا و فضولات ماهی تهیه می‌گردد. اثر ماهی در این سیستم, به ویژه نقش مواد دفعی ماهی را در بهبود حاصلخیزی و وضعیت خاك آشكار است.
    ماهی میزان گودهای معدنی مورد نیاز گیاهان برنج را كاهش می‌‌دهد, حاصلخیزی خاك را حفظ كرده یابهبود می‌بخشد, و یك محیط اكولوژیكی (بوم شناختی) عالی فراهم می‌كند.

    ● اجرا سیستم برنج ـ آزولا ـ ماهی

    ▪ طراحی مزرعه:

    دو نمونه از طراحی مزرعه برای معرفی و اجرای سیستم برنج ـ آزولا ـ ماهی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. روش اول كندن گودال‌ها و جویها در یك مزرعه قدیمی برنج و انتقال نشاءهای برنج بر طبق فاصله‌های زراعی معمولی می‌باشد. در روش دوم, نشاءهای برنج روی پشته‌ها انتقال داده شده و هپیها در بین جویها بین پشته‌ها رها می‌شوند, انتخاب مزارع معمولاً برای هر دو طرح مهم می‌باشد. در هر دو مورد, مزرعه بایستی آب كافی و شبكه و كنترل خوب آبیاری و زهكشی داشته باشد.عمق گودال مابین ۱ تا ۵/۱ متر بوده و عرض ۵۰-۴۰ سانتی‌متر و عمق جویها ۵۰-۳۰ سانتی‌متر سطح اشغال شده در حدود ۵-۳ درصد كل سطح مزرعه برنج می‌باشد. به عبارت دیگر برای برداشت بیشتر ماهی, گودال‌ها و جویها بایستی سطح بیشتری را اشغال نمایند.

    ▪ تركیب گونه‌های ماهی:

    گونه‌های ماهی بایستی بر طبق بازدهی تغذیه انتخاب گردند. برای مثال, كپور علف‌خوار قادر نیست به طور كامل دیواره سلولهای گیاهان را هضم نماید, چون لوله گوارش‌ها آنها فاقد سلولدز می‌باشد. در نتیجه این ماهیان باقیمانده غذای خود را همراه با مواد دفعی به داخل آب می‌ریزند. فضولات ماهی تكثیر پلانكتونها را تحت این شرایط كشت‌های خالص از هر گونه ماهی نمی‌تواند به طور مؤثر آزولا را مصرف نماید. به هر صورت, این مسئله را می‌توان با كشت توأم پلی كالچر (Polyculture) , كپور نقره‌ای ۱۰۰ قطعه, كپور معمولی ۳۰۰ قطعه, كپور علف‌خوار ۷۵۰ قطعه در هكتار , بچه ماهی انگشت قد در هكتار و رهاسازی پس از انتقال و نشاءكاری برنج در مزرعه صورت می‌گیرد.

    ▪ مدیریت آب:

    مدیریت آب مهمترین عامل در سیستم پرورش برنج ـ آزولا ـ ماهی, می‌باشد. در طول مراحل اولیه رشد برنج, ماهیان انگشت‌قد می‌توانند به طور آزادانه در آب سطحی شنا نمایند كه برای پنجه زدن برنج زودرس خوب می‌باشد.پس, ماهیان بزرگتر به آب عمیق نیاز دارند, در این زمان درجه حرارت , آب گاهی اوقات می‌تواند به ۴۰ درجه سانتی‌گراد برسد, و لازم است آب آبیاری را در عمق ۸ تا ۱۰ سانتی‌متر نگهداری نمود.








    مهدی مؤمن‌نیا
    منبع:
    ـ آكادمی كشاورزی كانگ دانگ و فوجیان چین (hiu chug chu , سال ۱۹۹۶).
    ـ پرورش كپور ماهیان در شالیزار (كشت توأم برنج و ماهی). (مؤمن‌نیا, ۱۳۸۰).


    پایگاه اطلاع رسانی شیلات ایران

  2. #12
    آخر فروم باز mehraria's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,212

    پيش فرض برنج های وحشی و اهلی شدن آن ها

    برنج های وحشی و اهلی شدن آن ها
    I خویشاوندی گونه ها و جستجوی اجداد
    ۱ تاکسو نومی
    دوگونه برنج زراعی به نام های اوریزا ساتیوا ال. و اوریزا گلابریما استود وجود دارد. کشت اولی در مناطق گرمسیری و معتدل به طور وسیعی رواج دارد و دومی، بومی آفریقای غربی است. جنس اوریزا، علاوه بر این دوگونه ی زراعی، بیست گونه وحشی را نیز شامل می گردد. رده بندی این جنس ابتدا توسط روس شویس (1931)، شوالیه (1932)، و کاترجی( 1948) انجام گرفت. ولی نامگذاری گونه های وحشی همواره مورد بحث بوده است. تاتوکا(1963) بیست و دو گونه را از روی تعداد کروموزوم ها، علایم ژنوم و انتشار جغرافیایی آن ها مطابق جدول 1 برشمرد. اوبرپایه ویژگی های اساسی معینی این جنس را به شش گروه طوری تقسیم کرد که بعدا گروه کوآرک تاته به جنس جداگانه ای تغییر یافت(تاتوکا، 1964). گروه اوریزا ترکیبی از دو گونه زراعی و ده گونه وحشی قابل آمیزش با همدیگرند.
    کار اساسی تحلیل ژنوم توسط موریناگا و همکاران انجام گردید(1960، 1964) و توسط کاتایاما (1970)، واتاناب و اونو (1965، 1966، 1967، 1968)، لی (1964)، هو (1970) و بسیاری از محققین دیگر دنبال شد. نایار (1973) تجدید نظر جامعی درباره مطالعات زادشناختی یاخته ای آن به عمل آورد. فعالیت های اخیر عمدتا برای تعیین رابطه بین ژنوم های گوناگون با استفاده از آلوپلوییدهایی که به طور مصنوعی به دست آمده اند، جهت یافته است. به طور کلی علامت A که برای گونه های زراعی و خویشاوندان آن ها، و C به عنوان ژنوم های اصلی پذیرفته شدند، دارای آمیزش تصادفی اند.، و ژنوم های B، C و D ترکیب پذیری آن ها را باهم نشان می دهند.
    موریشیما و اوکا (1960) برای نمایش کمّی نمونه های متفاوت بین گونه ای، روش های تاکسونومی عددی را به کاربردند. عمل آن ها نشان داد که دوگونه زراعی ساتیوا و گلابریما و دوگونه وحشی پرنیس ( شامل روفی پوگون و بارتی ای که در جدول I ذکر شده است) و برویلی گولاتا دسته دارای ژنوم A و اوفی سینالیس و خویشاوندان آن( ژنوم های B ، C و D ) دسته دیگری را تشکیل می دهند. به نظر می رسد ، گونه های دیگر از دودسته بالا تفکیک شده باشند.
    طبقه بندی و نامگذاری گونه های وحشی باژنوم AA به دلیل تنوع زیادشان نا مأنوس است. دراین نوشته، نام او. پرنیس مونچ برای یک تاکسون وحشی با آمیزش تصادفی دارای زبانک بلند (برنج وحشی اولیه)، و نام او. برویلی گولاتا آ. شو. ات روهر، برای تاکسون وحشی آفریقایی با زبانک مدور به کار رفت. اگر چه هردو نام از نقطه نظر تاکسونومی فاقد اعتبارند، به دلایلی که گفته خواهد شد، نویسنده این نام ها را به کار برده است.
    برنج وحشی ابتدایی به طور وسیعی در نواحی مرطوب گرمسیری انتشار یافت و به شکل های گوناگونی متمایز گردید. تا کنون برای این مخلوط گونه ها دوازده نام ثبت گردیده است. از میان این نام ها، او. روفی پوگون گریف، به عنوان نام قراردادی از نظر تاکسونومی در کشورهای آسیایی نیز مانند تاکسون های آمریکایی است (تاتوکا، 1964)، و او. لونجیس تامینا تا و آ. شو. ات روهر برای تاکسون آفریقایی این گروه نامیده شده است (کلایتون، 1968). از طرف دیگر، همان طور که بکر(1970) تأکید کرده بود، درک مفهوم گونه های زیستی برای زیست شناسان ضروری است. گونه را می توان به عنوان گروهی از جمعیت ها تعریف کرد که دارای استعداد بالقوه آمیزش با یک دیگرند و به طریق تولید مثلی از گروه های دیگر مجزّا می شوند ( مایر، 1942). مطابق معیار های بکر (1970) در مورد نظم زیستی، تاکنون تمامی مشاهدات و آزمایشاتی که توسط این نویسنده و همکارانش انجام گرفته، اشکال گوناگون برنج وحشی ابتدایی را نیز مانند برنج زراعی به صورتی که به یک گونه زیستی تعلق داشته باشد، مشخص کردند. ولی ما، بین تاکسون های وحشی و زراعی فرق گذاشتیم و نام های او. پرنیس مونچ و او. ساتیوا ال را به ترتیب برای تاکسون های وحشی و زراعی به کار بردیم. چون گونه های مرکبی که تحت پوشش او. پرنیس قرار دارند شامل همه اشکال جغرافیایی هستند، و هر تغییری در نامگذاری ممکن است باعث اشتباه خواننده ما گردد. به همین جهت، در این نوشته از نام او. پرنیس استفاده کردیم. پس از مطالعه تاکسومی عددی، این گونه های مرکب به چهار شکل جغرافیایی آسیایی، آفریقایی، آمریکایی و اقیانوسیه تقسیم شدند ( موری شیما، 1969).

    کلایتون (1968) ثابت کرد که او. بارتی ای آ شو از نظر تاکسونومی نام صحیحی برای تاکسون وحشی آفریقایی با زبانک کوتا است. ولی نویسنده به دلیل رواج عمومی این تاکسون از نام او. برولی گولاتا استفاده می کند و علاوه براین نام او. بارتی ای برای تاکسون وحشی آفریقایی با زبانک بلند (شکل آفریقایی او. پرنیس) به کار رفت.
    شکل آسیایی او. پرنیس تفاوتی را بین انواع یکساله و پایا نشان می دهد . با اینکه این تفاوتها پیوسته اند، نویسنده برای سهولت مطالعه آنها را به عنواع یکساله ، حدواسط و پایا طبقه بندی می کند. نوع یکساله شکل آسیایی توسط شارما و شستری (1965 ) به عنوان یک گونه جداگانه ای به نام او.نیوارا در نظر گرفته شد. نگ و همکاران (1981 ) تاکسون استرالیایی را به عنوان یک گونه منفک دیگری به نام او.مریدیونالیس معرفی کرد. نامگذاری این نویسنده و همکارانش را با نوشته های شانگ (1976)می توان مقایسه کرد.
    گونه یک واحد طبیعی منظمی است . هیچ گونه معیار دقیق و استواری برای تشخیص گونه ها وجود ندارد . روابط گونه ها را می توان با اصول متفاوتی بررسی نمود که عبارت است از :
    1)مقایسه ویژگی های مختلف از ساختار پروتیین تا شکل ظاهری آنها 2)توانایی آمیزشی ، رفتارمیوزی ،باروری و اشکال دیگر هیبریدی 3)اشکال بوم شناسی و پراکندگی جغرافیایی 4)روابط ژنتیکی در زیستگاه های طبیعی
    در کار مساۀل سیستماتیک باید بین مفاهیم فنتیک و فیلوژنتیک تمیز قایل شد از اولی ، وضع کنونی تکامل ?ارگانیک تشخیص داده می شود ،در حالی که از دومی سلسله مراتب فیلوژنتیکی گروه معینی استنباط میگردد.

    =======
    رويان

  3. #13
    آخر فروم باز mehraria's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,212

    پيش فرض مسیر تکاملی گیاهان زراعی

    مسیر تکاملی گیاهان زراعی

    دوگونه زراعی او. ساتیوا و او. گلابریما همان طور که شباهت اختصاصاتشان نشان می دهد، به ترتیب دارای رابطه نزدیکی با او. برویلی گولاتا هستند. اوریزا گلابریما و او. برویلی گولاتا فقط در آفریقا می رویند. در حالی که او.ساتیوا و او.پرینس در همه جا دیده می شوند . دو گونه اولی را با ویژگی های زبانک کوتاه تا نسبتآ گرد ،تعداد اندک انشعابات ثانوی خوشه ،مرگ پس از بلوغ (رسیدن)، و شکل های ظاهری دیگر ، از دو گونه دوٌمی می توان تشخیص داد. این دو سری پرینس- ساتیوا و برویلی گولاتا ?گلا بریما دارای خواص عقیمی بین گونه ای و باروری درون گونه ای اند . بنابراین می توان این چهار گونه را به دو سری نژاد ی ساتیوا-پرینس و گلابریما ? برویلی گولاتا تقسیم کرد. اما گونه های وحشی دیگر چنین خویشاوندی نزدیکی را با یک گونه زراعی نشان نداده اند . تا کنون گفته شد که او. پرینس به طور وسیعی در نواحی گرمسیری و نیمه گرمسیری آسیا، آفریقا
    آمریکا و اقیانوسیه پراکنده است. با توجه به خواستگاه او. ساتیوا، ما با شواهد و مدارک نشان می دهیم که
    از سویه های آسیایی پرینس اشتقاق یافته اند ، یعنی ، بغیر از صفات اختصاصی شکل های وحشی وزراعی،
    همه آنها دارای ویژگی های مشابه ای اند (موری شیما و همکاران،1961) و همبوم نواحی گرمسیری آسیا
    هستند و اکثراّ دو رگهای طبیعی تولید می کنند و این نتایج دو رگه به سادگی می توانند تکثیر یابند. با توجه به همان شواهد مکانی که در بالا ذکر شد، می بینیم که گلابریما از برویلی گولاتا در غرب آفریقا مشتق شده است. این نظریه اولین بار توسط پورترز (1954) با استفاده از شباهتی که در خصوصیت آنها بود حدس زده شد . پس برای برنج زراعی دو مسیر تکاملی وجود دارد، یکی در آسیا و دیگری در آفریقا که نمودار آن در شکل 1 نمایش داده شده است. این دو سری بایستی دارای جد ابتدایی با خاستگاه دور باشند و ما شواهدی برای اثبات آن در اختیار نداریم .
    ما از مقایسه این دو سری ، شباهتها و تفاوتهایی را در می یابیم. در هر دو، گونه های زراعی از نوع وحشی دارای همان اختصاصات مشابه قابل تشخیص است. با جستجوی بیشتر، در هر دو سری، آرایش پیوسته حدَواسط های بین شکل های وحشی و زراعی شناخته شدند. تفاوتهای اصلی بین این دو سری، عبارت اند از :
    1)پرنیس در روش های تکثیر تفاوتهای بزرگی را در رویش گاههای پایا و یکساله نشان می دهد، در حالی که برویلی گولاتا یک گیاه واقعآ یکساله است .2)جمعیت های پرینس به ویژه انواع پایا آن در مقایسه با برویلی گولاتا دارای تفاوتهای ژنتیکی بزرگی است.3)تنوَع واریته ای ساتیوا بیشتر از گلابریما دیده نشد (موری شیما و همکاران،1962)
    می توان پیشنهاد کرد که تفاوتهای معینی در مجموعه ژنی اجداد گونه های وحشی وجود دارد که منجر به پیدایش راههای گوناگون تکامل اشکال زراعی شده است.
    ۳- تفاوت بین اشکال زراعی و وحشی
    برنج زراعی نیز مانند سایر گیاهانی که کشت می گردند، با توجه به ضرورتی که در زندگی انسان دارند از برنج وحشی تمیز داده می شوند. از طرف دیگر، گیاهان وحشی با ریزش طبیعی دانۀ آن ها به علت داشتن دوره خواب بالا که جوانه زنی را تا پیدایش شرایط مساعد به تأخیر می اندازد، به طور خودرو تکثیر می یابند. اگرچه، استعداد تولید بذر یکی از تفاوت های مهم بین اشکال زراعی و وحشی است، انتخاب آگاهانه گیاهان سود مند، می توانست در یک مرحله ?740;ش از تمدن وقوع یافته باشد.
    تفاوت مهم دیگر بین اشکال زراعی و وحشی در دستگاه تلقیح آن ها مشاهده می گردد( اوکا و موری شیما، 1967). گونه های زراعی اغلب خود گشن هستند، درحالی که اجدادوحشی شان به طور جزئی تا کاملا دگرگشن بودند. گل های گیاهان وحشی مکانیسم های گوناگونی دارند که برای دگر لقاحی مساعدند (شکل2) یعنی در آنها بساک ها و کلاله بزرگ و بارورند و زمان خروج دانه گرده تا پس از شکفتن گل به تآخیر می افتد . همه این ویژگی ها به آمیزش گیاهان با یگدیگر کمک می کنند. میزان اوت کراسینگ بر پایه های مختلف برای انواع پایای آسیایی 30-60 درصد و برای انواع یکساله آسیایی مانند او. برویلی گولاتا تا5-30 درصد تخمین زده می شود . به نظر می رسد شکل افریقایی او.پرنیس دارای غالبیت دگر گشنی با خود ناسازگاری جزۀی باشد(چو و همکاران،1969)
    بین شکل های زراعی و وحشی تعداد زیادی تا حد تداخلی وجود دارد . یکی از این تداخلی ها راکه بین انواع وحشی و زراعی در آسیایی و آفریقا کشف شده است ، مورد بررسی قرار می دهیم. حد تداخلی های بین پرنیس و ساتیوا در منطقه جیپور، ناحیه کوهستانی واقع در شرق استان اوریزای هند پیدا شدند .

    وقتی که نوسازی مزارع این ناحیه رواج یافت، مردم محلی با تغیییر بهره برداری مزارع شان در اطراف دره ها، برنج کشت کردند. در این مزارع هر دو شکل زراعی و وحشی برنج از تنوع زیادی بر خوردار بودند (گونیداسوامی و همکاران ،1966) . اوکاوشانگ (1962) از این نواحی سویه هایی را برای مشاهده صفات و میزان سترونی مختلف F1 جمع آوری کردند و در یافتند که سویه های جیپوری، پل ارطباتی نوع پایای پرنیس با واریته های ساتیوا را تشکیل می دهند و به نظر می رسد که در اثر تحول تدریجی به به انواع زیر گونه هندی و ژاپنیتمایز یافته و اهلی شده اند. در غرب آفریقا برویلی گولاتا اغلب در مزارع غرقابی گلابریما رشد می کند و جمعیت های طبیعی برویلی گولاتا نیز شامل گیاهان شبۀ گلابریماست. گونه های دورگۀ بین این دوگونه اکثرا در دلتای نیجریه پیدایش یافتند که ممکن است، طبق پیشنهاد پورترز(1956) مرکز تنوّع سریال های برویلی گولاتا - گلابریما محسوب گردند. شکل 3 آرایش پیوستۀ تداخلی هایی را نشان می دهد که در آفریقا بین اشکال وحشی و زراعی شناخته شده اند.
    بنابراین، در هردو سری شکل های حد واسط بین وحشی و زراعی در نواحی که در آنجا تنوع زادشناسی انبوه شده است، کشف شدند. احتمالا همزیستی با اجداد وحشی و شرایط زراعی ابتدایی بایستی سبب فراهم آمدن چنین تنوع ژنتیکی شده باشد. هارلن (1963) این چنین مکان هایی را می تواند از نظر تکاملی فعّال باشد را ? مرکز کوچک ? می نامند. حتّی در صورتی که وجود شکل های حد واسط وحشی ? زراعی بین این دوشکل، محصولات تداخلی زیاد باشند، نقش مهمی را در مرحلۀ بدوی اهلی شدن می توانستند بازی کنند.
    در اثر اهلی سازی، شرایط رویشی گیاه برنج بایستی به طور تدریجی گسترش یافته باشد. برای آزمایش عکس العمل بوته های برنج نسبت به شرایط رویشی، اوکا و شانگ(1964) مجموعه سویه هایی که از حالت وحشی به اشکال اصلاح شده تغییر می یابند را در سه شرایط مختلف نشاء کاری، وجین علف های هرز و کودپاشی مورد آزمایش قرار دادند. همان طوری که در شکل 4 نمایش داده می شود، از باز تاب این شرایط چنین برمی آید که توانایی سازش گیاهان زراعی در دورۀ تکاملی شان بایستی تدریجا تحقیق یافته باشد، در حالی که پیشرفت سریع آنها در اثر فشار زراعی جدید و تولید مثل رخ می دهد. می توان گفت که تکامل ژنوتیپ برنج و شرایط محیطی آن به موازات یکدیگر صورت گرفته اند.
    ۴ ? تمایز نژادی در اوریزا پرنیس
    همان طور که شکل 5 نشان می دهد، مخلوط اوریزاپرنیس به طوروسیعی در نواحی گرم مرطوب انتشار یافته و به اشکال گوناگون متمایز گردیده است. این مؤلف گوناگونی ویژگی در سویه های پرنیس را که از کشور های مختلف جهان گردآوری شده اند، مورد تجزیه و تحلیل قرارمی دهد. روش تاکسونومی بر پایه 24 نشانویژگی (مورد شیما، 1969 ) نشان می دهد که این سویه ها به چهار گروه جغرافیایی آسیایی، آفریقایی، آمریکایی و اقیانوسیه می توانند تقسیم شوند، و به نظر می رسد که آن ها در نمونۀ تجمع صفت فرق داشته باشند و این گروه ها در یک صفت منفردی اختلاف مشخصی را نشان ندهند. مطابق نقش فنتیکی، سویه های آسیایی آرایشی را از انواع پا یا به یکساله نشان دادند، در حالی که دسته های آمریکایی طی تغییر گونه ای در عرض جغرافیایی سویه ها، از کوبا تا حوزۀ رود آمازون انتشار یافتند. مطالعۀ اخیر دربارۀ تفاوت آیزوزیم در 24 جایگاه ژنی وجه مشخّصۀ این چهار گروه جغرافیایی را نیز نشان داد. به نظر رسید، سویه های اقیانوسیه از نظر تفاوت های ایزوزیمی فاصلۀ زادشناختی وسیع تری نسبت به دیگران داشته باشند.
    چهار گروه جغرافیایی بالا به وسیله اختلاف درجه عقیمی F1 و موانع تکاملی دیگری نظیر تولید مثل از یک دیگر مجزّا می گردند(چو و همکاران، 1969). شکل 6 روابط بین گروهی و درون گروهی از نظر میزان باروری دانۀ گرده F1 را نشان می دهد. تلفیق نتایج F1 تفکیک گروه های جغرافیایی را روشن تر می سازد. در میان این چهار گروه فقط شکل آسیایی با هردو نوع اوریزا ساتیوای ژاپنی و هندی که با عقیمی جزئی F1 از یک دیگر جدا شده اند، دورگۀ بارورتولید می کند.
    سویه های آسیایی به خوبی انواع آمریکایی شان رابطۀ پایا ? یک ساله را نشان می دهند، درحالی که سویه های آفریقایی از نوع خیلی پایا با ریزوم توسعه یافته اند، و سویه های استرالیایی کاملا یک ساله هستند. به نظر رسید، سویه های اولی از هرجهت به نوع پایای آسیایی تعلق داشته اند، درحالی که سویه های دومّی دارای آلل های اندکی درجایگاه های ژنی چندین آیزوزیم مشترک با سویه های استرالیایی هستند که در اثر عقیمی F1 و ضعیفی آن تفکیک می گردند. مشاهده تنوع در دستگاه تولید مثلی این گروه گیاهی وابسته به بسیاری از ویژگی های دیگر مربوط به مکانیسم های سازگاری اند که بعدا بحث خواهد شد.
    در مطالعۀ تبارزایی، روشن کردن کامل گذشته بدون اطلاعات دیرین شناسی امکان پذیر نبود. نویسنده تلاش کرد تا روابط انشعابی( توالی انشعابی تبارزایی) سویه های پرنیس را از تفاوت های فنتیکی شان و براساس فرضیۀ آستانه تکاملی تخمین بزند(موری شیما، 1969). مطابق پیشنهاد شکل7، این گروه های جغرافیایی بایستی مستقل از یک دیگر، مراحل تکاملی را پیموده باشند. از قرار معلوم، گروه آسیایی شکل های پیشرفته گوناگونی را در تعداد زیادی از انشعابات متفاوت و باسرعت تکاملی نسبتا زیادی حایز بوده است. جداسازی توسط اقیانوس ها و تغییرات دستگاه تولید مثلی، ممکن است از عوامل بزرگ شرطی برای تمایز تبارزایی این گروۀ گیاهی باشند.
    II ? نیروی محرّکۀ فرآیند تکاملی
    1 ? زیستگاهای برنج وحشی
    زیستگاه های طبیعی اوریزا پرنیس و اوریزا برویلی گولاتا در نواحی گوناگونی ملاحظه می گردند. آن ها بدوا در نقاط باتلاقی نظیر نهرهای کنار جاده ها، جوی های آب، یا درون مرداب ها یافت شدند. در آسیا، انواع پایای اوریزا پرنیس در محل های آب عمیق کشف شدند، در حالی که انواع یکسالۀ آن در باتلاق های نواحی معتله که در فصل گرم، خشک می گردند، وجود دارند(شکل 8). بنابراین، هردونوع اساسا دگر بوم یا آلوپاتریک هستند. گاهی اوقات جمعیت های همبوم یا سیمپاتریک آن ها در کنار این دو نوع مشاهده می گردند(موری شیما، 1984). در آفریقا، گونه های یکساله( اوریزا برویلی گولاتا) با عرض جغرافیایی زیادتر و نواحی با فصل خشک طولانی و بارندگی اکثرا غیر قابل انتظار است، بیش تر از گونه های پایا( شکل آفریقایی اوریزا پرنیس) تمایل به انتشار دارند، می توان تصور کرد که در این توزیع آن ها به طور وسیعی هم دیگر را می پوشانند. گاهی اوقات( حدود 23% مکان ها) هر دوگونه در مرداب های با شرایط آبی مختلف به طور همبوم در حال رشد یافت شدند. آن ها با این که در این مکان ها در کنار یکدیگر می رویند، امّا تمایل به تفکیک زیستگاهی دارند و شاید هم دارای آشیانه های بوم شناختی متفاوتی در زیستگاه های همانند باشند.
    انسان به درجات گوناکون، به ویژه در آسیا و غرب آفریقا موازنه زیستگاه های اجتماعات برنج وحشی را برهم زده است. این زیستگاه ها با نواحی گرمسیری آمریکا و استرالیا که در حالت طبیعی هستند، فرق دارد. می توان گفت، در مناطقی که برنج های زراعی از زمان های کهن در آن جا مراحل تکاملی را پیموده اند، در حال حاضر اجتماعات برنج وحشی به صورت زیستگاه های آشفته در آن جا وجود دارد. مشاهدۀ گونه های گیاهی همزیست با برنج وحشی آشکار ساخت که برنج وحشی یکساله تمایل به ارتباط با علف های هرز یکساله و برنج وحشی پایا میل به همزیستی با علف های پایا دارد( اوکا و همکاران، 1978 و موری شیما، 1980). روابط نسبی گونه های یکساله با پایا در حالت بدوی می توانست درجه آشفتگی زیستگاهی یا مرحله توالی ثانوی و رژیم شرایط آبی را نشان دهد. در زیستگاه هایی که آشفتگی آن ها غیر قابل پیشگویی است، نوع یا گونه های یکساله رویش مقت دارند، در حالی که در یک زیستگاه پایدار نوع یا گونه های پایا ایستادگی می کنند.
    زیستگاه های طبیعی برنج وحشی در نواحی گرمسیری آسیا، اکنون به علت نوسازی سازگان های کشاورزی و رشد سریع تمدن، در معرض نابودی قرار دارند. در دهه های اخیر مشاهده شد که بسیاری از جمعیتهای آنها در حومۀ شهرها رو به نابودی گذاشته اند. حتی در نواحی روستایی، واقعا جمعیتهای وحشی به ندرت یافت می شدند، و بیشترین آنها با اخذ ژنهای برنج زراعی اطراف خود به صورت گیاۀ هرز در آمده اند. تا سال 1920 به علت وجود برنج های وحشی در جزیرۀ تایوان از لحاظ زیست محیطی مناسب نبود، ولی جمعیت های وحشی به تدریج کاهش یافته و با رویش جمعیتهای بعدی در سال 1977 در تااویان رو به فنا گذاشتند. تصور می شود، علت این انقراض، تغییر کنترل آب و آلودگی آن در اثر به کار بردن کودهای شیمیایی و دورگ سازی طبیعی با برنج زراعی باشد (کیانگ و همکاران، 1979 ). کاهش تنوع ژنتیکی که ? فرسایش ژنتیکی ? نامیده می شود، در برنج وحشی نیز همانند کولیتوارهای اولیه با سرعت وقوع می یابد.
    2 ? ویژگیهای تاریخ حیات و استراتژی سازگاری
    اوریزا پرینس را می توان ماهیتا به عنوان یک گیاه علفی پایایی که در باتلاق ها می روید دانست. اگر چه امکان دارد، در نواحی گرمسیری مرطوب که نزدیک به نیمی از سال دارای آب وهوای خشک است، انتشار داشته باشد. باتلاق های کم عمق نواحی معتدل در فصل خشک سال برای رشد گیاهان زیاد از حد خشک می شوند. در چنین شرایطی، تکثیر اندام رویش بیشتر مورد توجّه است، زیرا گیاهان با هدف پتانسیل تولید مثلی بیشتر و تحمل انواع گوناگون تنش ها مانند قرار گرفتن در معرض مردگی مستقل از تراکم، انتخاب می گردند.
    برعکس، اگر زیستگاه در طول سال مرطوب باقی بماند، تکثیر اندام های رویشی با صرفه تر خواهد بود. چنین گیاهانی از روی قدرت تکثیر رویشی از جمله تشکیل ریزوم انتخاب می شوند و در شرایط مردگی وابسته به تراکم قرار می گیرند. ارزش زیاد پایایی می تواند از راه چنین انتخابی حاصل گردیده باشد. اگر از شرایط زیست محیطی ناگوار غیر قابل پیش بینی چشم پوشی نماییم، ذخیرۀ منابع درون خاک به چیرگی مراحل پشت سر هم توالی ثانوی کمک می کند.
    برای بررسی دقیق تر تفاوت ویژگی های تاریخ زندگی، در تعدادی از سویه های پرنیس حدود 40 نشانویژگی مشاهده شد. از جملۀ این نشانویژگی ها میزان نسبی فراورده های سنتزی است که در تکثیر بذر(تلاش برای بازآوری) مورد استفاده قرار می گیرد. این فرآورده ها پشتوانه گیاه در تولید بذر یعنی بازآوری رویشی اند و با بسیاری از نشانویژگی های دیگر نظیر سیستم گرده افشانی، مردگی، شکل پذیری رخ مونی(فنوتایپی)، تحمل تنشی و توانایی رقابتی رابطه دارند(اوکا و موری شیما، 1967). جدول II صفات گوناگون مربوط به مکانیسم های سازگاری انواع یکساله و پایای اوریزا پرنیس آسیایی را به طور خلاصه مقایسه می کند. بین گونه های آفریقایی پایا(پرنیس) و یکساله(برویلی گولاتا) تمایلات مشابهی وجود دارد(موری شیما، 1978).
    منبع:انتشار مقالات کشاورزی و علوم وابسته


  4. #14
    آخر فروم باز mehraria's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,212

    پيش فرض عوامل مؤثر درباززایی گیاهی کشت بساک برنج

    برای باززایی گیاهی کارآمدی از کشت بساک برنج، روشی مورد مطالعه قرارگرفت. با استفاده از غلظت یک درصد آگارز در محیط غذایی تشکیل پینه و انتقال پی در پی پینه ها به محیط های باززایی، گیاهان سبز فراوانی می توان به دست آورد. پیشنهادمی شود، برای تولید تک لادها (n ) به اندازه کافی موادی را می توان به کاربرد: ( 1) پیش تیمار درجه حرارت پایین بساک ها و ( 2 ) انتقال پینه های به قطر 9/0 – 7/0 میلی متر به محیط باززایی و برای تولید تک لادهای دوبرابر شده کروموزومی( n2) با بازدهی خوب در شرایط : ( 1 ) بدون تیمار سرمایی بساک ها و (2) انتقال پینه های به قطر 2/1 – 1 میلی متر به محیط غذایی باززایی نتایج بهتری به دست می آید.

    I – مقدمه

    تراریختی در برنج با استفاده از یاحته های دولاد انجام می شود و هر ژن خارجی فقط به یکی از جفت های کروموزوم وارد می گردد. تراریختی یاخته های تک لاد نظیر ریزهاگ ها و پینه مشتق از آن در اثر دوبرابر کردن کروموزوم ها، اصلاح برنج را :ارآمدتر کرده است. در کشت بساک برنج روش های متعددی رواج یافته است. علاوه براین، پینه های مشتق از بساک های برنج به دلیل دوبرابر شوندگی خود به خودی کروموزومی سطوح لادی گوناگونی را نشان می دهد. اگر چه، تک لادهای دوبرابر زیادی می توانند باززایی شوند، اما یک روش درخور توجه ای برای تحت کنترل درآوردن سطح لادی ( پلوئیدی ) شناخته نشده است.
    اخیرا، نویسنده گزارش داد، اندازه پینه در سطح لادی گیاهان باززایی اثر می گذارد. این آزمایش فقط یک روز انتقال پینه را به محیط باززایی مورد بحث قرارمی دهد. بنابراین، بررسی این که آیا چنین رابطه ای برای پینه هایی که در زمان های مختلف کشت می شوند، می تواند به کار رود، نیاز به تحقیق دارد. در مورد اثر مواد نیمه جامد کننده محیط کشت پینه زایی برروی باززایی گیاهی مرحله بعدی، در کشت بساک برنج اطلاعاتی گزارش شده است. در این مقاله، آثار غلظت آگارز محیط پینه زایی، زمان انتقال پینه به محیط باززایی، قطر پینه و برهم کنش هایشان برروی باززایی گیاهچه ها و سطح لادی گیاهچه های باززایی شده مورد تحقیق قرار گرفت.

    مراحل عملیات

    1 – آماده کردن بساک ها

    خوشه های اوریزا ساتیوا ال. رقم نیپون بار در هنگامی که فاصله برگ پرچم از برگ ما قبل آن 4 – 2 سانتی متر بود، برداشت شد. این خوشه ها از غلاف برگ جدا شدند و بساک ها در داخل پتریدیش 9 سانتی متری در دمای 10 درجه سانتی گراد به مدت 10 روز در تاریکی نگهداری گردیدند. خوشه ها برروی کاغذ صافی مرطوب و بساک ها برروی محیط غذایی القاء پینه پیش تیمار شدند. دوره پیش تیمار برای تعیین مدت زمان کشت به حساب آورده نشد. بساک های بدون تیمار سرمایی نیز به عنوان شاهد مورد آزمایش قرار گرفت.


    2 – کشت پینه

    محیط غذایی N6 اصلاح شده، دارای 025/0 میلی گرم بر لیتر سولفات مس پنج آبه، 025/0 میلی گرم برلیتر کلرور کبالت شش آبه، 25/0 میلی گرم برلیتر مولیبدات آمونیوم دو آبه، 100 میلی گرم بر لیتر میو اینوزیتول، و 3 درصد ساکارز و از 5-10 مولار 2,4-D برای القاء تشکیل پینه مورد استفاده قرار گرفت. پس از تنظیم pH روی 8/5 با استفاده از KOH مقدار 8/0 درصد یا 1 درصد آگارز نوع I اضافه شد. دراین مطالعه محیط های پینه زایی 8/0 درصد و 1 درصد به ترتیب با AC0.8 و AC1 علامت گذاری شد. این محیط ها به مدت 15 دقیقه در 121 درجه سانتی گراد دمفشار( اتوکاو ) شدند. در هر پتریدیش 9 سانتی متری محتوی 15 میلی متر محیط کشت پینه زایی 40 – 20 بساک کشت گردید. چهار تیمار و هر تیمار 3 پتریدیش در نظر گرفته شد. تمام کشت ها در تاریکی و 25 درجه سانتی گراد قرار گرفت و واکشت نشد. فراوانی تشکیل پینه به صورت زیر محاسبه گردید:

    تعداد بساک های مولد پینه 30 روز پس از کشت
    100 × ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــ
    تعداد کل بساک ها


    عوامل مؤثر درباززایی گیاهی کشت بساک برنج


    برای باززایی گیاهی کارآمدی از کشت بساک برنج، روشی مورد مطالعه قرارگرفت. با استفاده از غلظت یک درصد آگارز در محیط غذایی تشکیل پینه و انتقال پی در پی پینه ها به محیط های باززایی، گیاهان سبز فراوانی می توان به دست آورد. پیشنهادمی شود، برای تولید تک لادها (n ) به اندازه کافی موادی را می توان به کاربرد: ( 1) پیش تیمار درجه حرارت پایین بساک ها و ( 2 ) انتقال پینه های به قطر 9/0 – 7/0 میلی متر به محیط باززایی و برای تولید تک لادهای دوبرابر شده کروموزومی( n2) با بازدهی خوب در شرایط : ( 1 ) بدون تیمار سرمایی بساک ها و (2) انتقال پینه های به قطر 2/1 – 1 میلی متر به محیط غذایی باززایی نتایج بهتری به دست می آید.

    I – مقدمه

    تراریختی در برنج با استفاده از یاحته های دولاد انجام می شود و هر ژن خارجی فقط به یکی از جفت های کروموزوم وارد می گردد. تراریختی یاخته های تک لاد نظیر ریزهاگ ها و پینه مشتق از آن در اثر دوبرابر کردن کروموزوم ها، اصلاح برنج را :ارآمدتر کرده است. در کشت بساک برنج روش های متعددی رواج یافته است. علاوه براین، پینه های مشتق از بساک های برنج به دلیل دوبرابر شوندگی خود به خودی کروموزومی سطوح لادی گوناگونی را نشان می دهد. اگر چه، تک لادهای دوبرابر زیادی می توانند باززایی شوند، اما یک روش درخور توجه ای برای تحت کنترل درآوردن سطح لادی ( پلوئیدی ) شناخته نشده است.
    اخیرا، نویسنده گزارش داد، اندازه پینه در سطح لادی گیاهان باززایی اثر می گذارد. این آزمایش فقط یک روز انتقال پینه را به محیط باززایی مورد بحث قرارمی دهد. بنابراین، بررسی این که آیا چنین رابطه ای برای پینه هایی که در زمان های مختلف کشت می شوند، می تواند به کار رود، نیاز به تحقیق دارد. در مورد اثر مواد نیمه جامد کننده محیط کشت پینه زایی برروی باززایی گیاهی مرحله بعدی، در کشت بساک برنج اطلاعاتی گزارش شده است. در این مقاله، آثار غلظت آگارز محیط پینه زایی، زمان انتقال پینه به محیط باززایی، قطر پینه و برهم کنش هایشان برروی باززایی گیاهچه ها و سطح لادی گیاهچه های باززایی شده مورد تحقیق قرار گرفت.

    مراحل عملیات

    1 – آماده کردن بساک ها

    خوشه های اوریزا ساتیوا ال. رقم نیپون بار در هنگامی که فاصله برگ پرچم از برگ ما قبل آن 4 – 2 سانتی متر بود، برداشت شد. این خوشه ها از غلاف برگ جدا شدند و بساک ها در داخل پتریدیش 9 سانتی متری در دمای 10 درجه سانتی گراد به مدت 10 روز در تاریکی نگهداری گردیدند. خوشه ها برروی کاغذ صافی مرطوب و بساک ها برروی محیط غذایی القاء پینه پیش تیمار شدند. دوره پیش تیمار برای تعیین مدت زمان کشت به حساب آورده نشد. بساک های بدون تیمار سرمایی نیز به عنوان شاهد مورد آزمایش قرار گرفت.


    2 – کشت پینه

    محیط غذایی N6 اصلاح شده، دارای 025/0 میلی گرم بر لیتر سولفات مس پنج آبه، 025/0 میلی گرم برلیتر کلرور کبالت شش آبه، 25/0 میلی گرم برلیتر مولیبدات آمونیوم دو آبه، 100 میلی گرم بر لیتر میو اینوزیتول، و 3 درصد ساکارز و از 5-10 مولار 2,4-D برای القاء تشکیل پینه مورد استفاده قرار گرفت. پس از تنظیم pH روی 8/5 با استفاده از KOH مقدار 8/0 درصد یا 1 درصد آگارز نوع I اضافه شد. دراین مطالعه محیط های پینه زایی 8/0 درصد و 1 درصد به ترتیب با AC0.8 و AC1 علامت گذاری شد. این محیط ها به مدت 15 دقیقه در 121 درجه سانتی گراد دمفشار( اتوکاو ) شدند. در هر پتریدیش 9 سانتی متری محتوی 15 میلی متر محیط کشت پینه زایی 40 – 20 بساک کشت گردید. چهار تیمار و هر تیمار 3 پتریدیش در نظر گرفته شد. تمام کشت ها در تاریکی و 25 درجه سانتی گراد قرار گرفت و واکشت نشد. فراوانی تشکیل پینه به صورت زیر محاسبه گردید:

    تعداد بساک های مولد پینه 30 روز پس از کشت
    100 × ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــ
    تعداد کل بساک ها
    2 – پنجه زنی برنج

    یک زادمون پرپنجه نسبت به تغییر تراکم و فاصله کشت دارای قابلیت سازگاری است، یعنی، با جبران کمبود کپه یا ترمیم پنجه های آسیب دیده و نموّ آن، سطح پهنک مطلوب حاصل می گردد. به طور کلی، کولتیوارهای قد بلند، تمایل به داشتن تعداد کم تر پنجه را نشان می دهند و کولتیوارهای قد کوتاه تعداد زیادی پنجه را تولید می کنند. تعداد پنجه و خوشه با هم رابطه مثبتی دارند. کولتیوارهای قد بلند نواحی گرمسیری و زیر گرمسیری تمایل به داشتن نسبت خوشه به پنجه پائینی دارند. در تلاقی بین کولتیوارهای قد بلند، کم پنجه و قد کوتاه، پرپنجه، موری شیما پیشنهاد کرد، خط های قد کوتاه F3 در هر بوته تعداد خوشه های بیش تر از خط های قد بلند تولید می نمایند، ولی خط های قد کوتاه بین فصل خشک و مرطوب از نظر تعداد خوشه بیش تر متغیر بودند. به علاوه، ارتباط بین قد بلند و نسبت خوشه به پنجه کم تر، تنها در خط های قد بلند دیده می شود. کولتیوارهای ژاپنی، تحت شرایط گرمسیری تعداد پنجه های کم تری را تولید می کنند و هنگامی که در شرایط معتدل رشد نمایند، پنجه های بیش تر و قوی تری را تولید می کنند. کولتیوارهای هندی که در شرایط گرمسیری قویند، در شرایط معتدل، پنجه های کم تری را نشان می دهند. به هرحال، اغلب محققان ژاپنی نشان دادند، تعداد پنجه ها در درجه حرارت پائین ، بیش تر از بالا افزایش می یابند. کاکی زاکی این واقعیت را از نظر شدت نور پائین در اتاقک های رشد کاملا کنترل شده مورد تأیید قرار داد.

  5. #15
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    برنج هایی که رنگ زیر پوسته آن ها، سرخ، ارغوانی یا سیاه، حاوی مقادیر زیادی از رسوبات رنگیزه های آنتوسیانین در لایه های مختلف پریکارپ، پوشش دانه و آلورن باشد، به برنج های رنگی معروفند. مساحت بیش از 400000 هکتار از مزارع چین به تولید برنج های رنگی اختصاص یافته است، که بیش از 26/1 درصد سطح زیر کشت برنج این کشور است. کارگران چینی اظهار می کنند که برنج سرخ دارای مقادیر زیادی از آهن، روی می باشد، و برنج ارغوانی و سیاه از نظر عناصر کمیاب گوناگون مانند: منگنز، کلسیم، مولیبدن و ویتامین های C، B1 ، B6 و B12 غنی هستند. این رنگ مربوط به برنجی است که فقط پوسته های اول آن یعنی لما و پاله آ جداشده باشد. این برنج ها در فرآیندهای صنایع غذایی و نمایش های تشریفاتی جشن ها مورد استفاده قرار می گیرد. برنج های رنگی برای درست کردن کیک، بیسکویت، کیک سال نو، شراب برنج، حلیم، رشته، کوفته کله گنجشکی و سایر غذاها به کار می رود.


    غذا های سیاه رنگ طبیعی در چین خیلی رواج دارند. مترجم: برنج های رنگی در ایران، برنج های هرز نامیده می شوند و مانند علف های هرز با آن ها رفتار می گردد. متأسفانه، این نوع علف های هرز تا پیش از خوشه دهی قابل شناسایی نیستند. برنج سرخ در تعداد زیادی از کشورهای آسیایی، برنج سرخ انتشار یافته است. در جنوب شرقی و شرق چین کمونیست، برنج سرخ اغلب، به زیرگونه هندی تعلق دارد. مطابق اطلاعات بانک ژن چین، از 31663 رقم جمع آوری شده، 7/20 در صد آن ها دانه های سرخ هستند. ارقام محلی سرخ در مقابل شرایط محیطی نا مناسب مانند: خاک های نامرغوب و مناطق مرتفع، قابلیت تحمل زیادی دارند. بیش ترین برنج های سرخ برای بهبود کیفیت خوراکی و پخت، در کارخانه های برنجکوبی قابل تبدیل به برنج های سفید هستند. برنج های سرخ تبدیل نشده به سفید، خوش پخت نبوده و مصرف کننده آن را نمی پسندد. مترجم: ارقامی وجود دارند که تمام آندسپرم دانه ( درون دانه ) آن ها سرخ است و قابل تبدیل به برنج سفید نیست. در ایران، بعضی از فروشندگان، برنج های قرمز سفید شده را به علت شباهت آن ها از نظر شکل دانه با رقم برنج حسنی به جای حسنی به خریداران می فروشند. یکبار چیزی نمانده بود سر مترجم کلاه رود، که زود فهمید. برنج سیاه چین از نظر ذخایر برنج سیاه، معروف ترین کشورهاست. در سال 1993 در بانک ژن ملی گیاهان زراعی چین 46000 رقم و در مرکز ذخایر زادشناختی مؤسسه بین المللی تحقیقات برنج 75000 رقم به ثبت رسید. از میان آن ها 583 رقم برنج سیاه در جهان و 359 رقم در چین وجود داشت و بقیه آن ها در سریلانکا ، اندونزی، هند، فیلیپین و بنگلادش وجود داشت. برنج سیاه بیش تر در نواحی بین 18 تا 31 درجه شمالی به ویژه بین 22 و 28 درجه شمالی در استان های یانان، گوآنگ زی و گوآنگ دونگ انتشار داشت. اغلب این برنج ها دارای بافتی واکسی هستند. 99 رقم سیاه – قهوه ای در 35 بخش استان یانان وجود داشت.

    Heinuo گروهی از ارقام برنج سیاه واکسی است که در استان گیزو چین دیده می شود. این گروه شامل بیش از 20 رقم محلی با دانه های قهوه ای – ارغوانی، سیاه – ارغوانی و سیاه تیره می باشند. Gaoyu یک برنج سیاه واکسی است که برای مزارع آبیاری غرقابی مناسب است، درحالی که، Dangzi برای کشت دیم مناسب بوده و در مناطق مرتفع می روید. Huishui دارای دانه های سیاه تیره، آندوسپرم (درون دانه ) سفید برفی و خوشبو است و برای تهیه غذای فرنی مورد استفاده قرار گرفته و یک غذای طبی و سالم به شمار می رود. در میان کشاورزان چینی این برنج به مروارید سیاه معروف است. Donglanmoni در استان گوآنگ دونگ یک رقم سیاه، سیاه هندی است که به طور وسیعی به عنوان یک برنج شگفت انگیز زادگیری به نژادی محسوب می گردد. Jiegunuo در استان یانان دارای دانه های ارغوانی تیره است.

    گفته می شود، این برنج توانایی افزایش سازگان ایمنی بدن را داراست و در ترمیم زخم ها یا شکستگی استخوان ها، هنگامی که با علف چینی خورده شود و یا بر روی زخم قرار داده شود، بسیار مؤثر است. بنابراین، برنج جیا گونو برای معا لجه سکستگی استخوان معروف شده است. اصلاح زادشناختی برنج سیاه در چین از میانه سال 1980 تا اواسط 1990 اوج زادگیری (Breeding) برنج سیاه در چین بود. اهداف اصلی برنامه اصلاح برنج سیاه عبارت بودند از: 1) ظرفیت تولید بالای آن 2) قد کوتاهی (105 – 90 سانتی متر) 3) ایجاد مقاومت نسبی به بیماری ها و آفات به ویژه بلاست 4) ضخیم کردن پوشش دانه و لایه آلورن با رنگ سیا و ارغوانی تیره 5) کاهش دوره رشد تا برداشت محصول 6) کیفت خوب تبدیل به برنج سفید در کارخانجات برنج کوبی تا کنون، 54 رقم برنج سیاه جدیدی با محصول بالا، کیفیت خوب و مقاوم به امراض معرفی شده اند. بیش تر ارقام سیاه – ارغوانی هندی و ژاپنی واکسی درجنوب غربی و مرکزی چین ارائه شده اند، درحالی که، اغلب ارقام سیاه واکسی هندی در جنوب چین اصلاح شده اند.Shangnongheinuo به روش انتخاب بوته گیاه از نوع Huishuihei، یک رقم سیاه محلی در استان گیزو، اصلاح شده است. Shangnongheinuo ، یک برنج سیاه تیره با دانه های بزرگ، کیفیت خوراکی بسیار عالی، محتویات فسفر و کلسیم زیاد بوده و بازده تولید آن 5/4 تا 25/5 تن برهکتار است.

    این برنج به عنوان منبع اصلی غذای سیاه، نوشابه های سیاه و شراب سیاه در استان شان قایی شناخته شده است. رقم Xiangheimi در گوآنگ زی، یک رقم سیاه جدیدی با عطر زیاد است که به روش انتخاب بوته از جمعیت رقم محلی Xiangzhan خالص شده است. مقدار آمیلوز درون دانه آن 3/8 درصد و دارای ارزش غذایی فراوان بوده و برای پختن حلیم سیاه به منظور غذا درمانی مورد استفاده قرار می گیرد. از رقم Guangdong به روش دورگ گیری و انرژی تشعشعات هسته ای به یک رقم سیاه هندی به نام Heiyouzhan با نشانویژگی های زیر دست یافته اند: بازده محصول زیاد (5/6 – 6 تن بر هکتار)، محتویات پروتیین دانه 1/13 درصد، چربی 06/3 درصد، مواد فیبری 9/3، غنی از نظر اسیدآمینه لیزین، ویتامین B1 ، آهن، روی، کلسیم و فسفر (به طور کلی 50 – 20 درصد بیش تر از برنج های سیاه محلی رایج). هیوزان در بیش از 300000 هکتار مزارع برنج چین کشت می شود. توزیع جهانی ذخایر برنج های سیاه نام کشور در صد زیر کشت چین 6/61 ژاپن 9/0 فیلیپین 3/4 تایلند 7/1 ویتنام 7 لائوس 3/0 آندونزی 2/7 ما لزی 2/2 برمه 4/1 نپال 3/0 سریلانکا 6/8 هند 1/5 بنگلادش 1/4 پاکستان 2/0 لیبی 3/0 نیجریه 3/0 سایر کشورها 7/0 وراثت زنگیزه دانشمندان زیادی وراثت رنگیزه را در دانه مورد بررسی قرار داده اند. مو (1963) رقم فوکو (یک رقم سفید) را با کینگ زن – 5 ( یک رقم برنج سرخ) تلاقی داد و مشاهده کرد که دانه های نسل اول این تلاقی، قهوه ای هستند.

    درحالی که، دانه های نسل دوم به نسبت 3 عدد سرخ : 1 عدد سفید بودند. این آشکار می سازد، رنگ سرخ به وسیله یک ژن غالب کنترل می گردد. زیونگ ( 1992 ) و وو و هانگ (1998 ) گزارش کردند، صفت رنگ سرخ دانه ها، به وسیله دو ژن غالب مکمل کنترل می گردد. گو و همکاران (1990 ) سه رقم برنج سیاه را با ارقام رایج جفت گیری داده و دریافتند که در F1 از نظر رنگ دانه دارای غالبیت ناقص است، در حالی که، F2 هفت نوع رنگ را نشان می دهد: سیاه تیره، ارغوانی تیره، ارغوانی، قهوه ای تیره، قهوه ای متوسط، قهوه ای روشن و بی رنگ ( سفید روشن). نسبت گیاهان رنگی به بی رنگ 1 : 63 می باشد. بنابراین، ملاحظه گردید که سیاه به وسیله حد اقل سه جفت ژن با دوز مؤثر کنترل می شود. براساس نتایج وو و هانگ (1998)، رنگیزه برنج واکسی سیاه، نوعی آنتوسیانین با ماهیت رنگ سرخ است. هنگامی که مقدار آنتوسیانین به سطح بالایی می رسد، پوشش دانه سرخ می گردد. سه ژن وجود دارد که رنگ دانه را تعیین می کند: 1 - ژن "C " ژن تولید کرموژن پایه است که در کروموزوم شماره 6 با چهار ژن آلل دوگانه، با ظرفیت رنگ < CBP < CBQ < CBr CB قرار گرفته است. 2 - ژن A تبدیل کرموژن را به آنتوسیانین کنترل می کند که بر روی کرموزوم شماره 4 با حد اقل چهار ژن آلل دوگانه ( AE < A < AB < AD ) تعبیه شده است. 3 - ژن "pb " بر روی کرموزوم هفتم که محل پیدایش رنگیزه را تعیین می کتد، قرار گرفته است. بدون "pb" حتی با وجود ژن های " C " و " B " رنگ سیاه نمی تواند بروز یابد.

  6. #16
    کـاربـر بـاسـابـقـه amin2000's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    Maelstorm
    پست ها
    1,865

    پيش فرض برنج





    مشخصات گیاه برنج

    ساقه برنج راست ، استوانه‌ای و جز در قسمتی که گره‌ها وجود دارند تو خالی است. ارتفاع ساقه به 60 تا 200 سانتیمتر می‌رسد. برنج علاوه بر ساقه اصلی ، 4 تا 5 ساقه فرعی دارد. برگهای برنج به صورت متناوب در دو ردیف در دو طرف ساقه قرار گرفته‌اند. برگ برنج دارای غلاف ، پهنک ، زبانک و گوشوارک است. همچنین برنج مانند گندم ، دارای گل آذین خوشه‌ای می‌باشد که دانه‌ها در آن قرار می‌گیرند.

    برخلاف سنبلچه‌های گندم و جو و ذرت که فشرده و نزدیک به هم هستند، سنبلچه‌های برنج به صورت غیر فشرده روی محورهای اصلی و فرعی گل آذین قرار می‌گیرد. میوه برنج دارای غلافی سفید رنگ ، قهوه‌ای ، کهربایی ، قرمز یا بنفش است که این میوه را به همراه غلاف آن ، شلتوک می‌نامند. برای قابل استفاده شدن برنج برای انسان ، باید شلتوک را پوست کنند، یعنی غلاف را از دانه جدا نمایند.

    کشت برنج

    کشت برنج در نقاط مختلف

    شواهد نشان می‌دهند که تقریبا 4000 سال قبل از میلاد ، در کشورهای هند و چین ، کشت برنج متداول بوده است. پس از گندم ، برنج دومین غله مهم در دنیا به حساب می‌آید. نزدیک به 90 درصد سطح زیر کشت و تولید برنج متعلق به کشورهای خاور دور می‌باشد. بیش از نصف محصول برنج هم در دو کشور هند و چین تولید می‌شود. بطور کلی ، کشورهای گرمسیری و نیمه گرمسیری برمه ، تایلند ، ویتنام ، لائوس ، اندونزی ، فیلیپین ، پاکستان ، هند ، آمریکا ، ژاپن ، ایتالیا ، مصر ، چین ، برزیل ، کوبا ، مکزیک و استرالیا از تولید کنندگان برنج به شمار می‌آیند.





    کشت برنج در ایران

    کشت برنج در ایران در نواحی شمالی بویژه رودسر و استان خوزستان تاریخچه طولانی دارد. شواهد نشان می‌دهد که این محصول در این ناحیه قرنها پیش از میلاد مسیح و در زمان هخامنشیان رواج داشته است. البته امروزه با توجه به رشد روز افزون جمعیت ایران ، تولید داخلی برنج پاسخگوی نیاز مردم نیست و به همین دلیل ، مقادیر قابل توجهی از این محصول از خارج وارد می‌شود.

    انواع برنج

    برنجهای یک ساله در شرایط مساعد آب و هوایی قادرند رشد مجدد خود را پس از برداشت محصول اول ، ‎آغاز نمایند و محصول دوم و گاهی حتی تا چند سری ، محصول تولید کنند. برنجهای وحشی یک ساله در نقاط مرتفع یا باتلاقهای غیر دائمی کم عمق رشد می‌کنند. برنجهای یک ساله کلا نسبت به کم آبی مقاوم‌ترند. برنجهای وحشی چند ساله اغلب در مناطق پست و باتلاقهای دائمی کشت می‌شوند.

    شرایط مناسب برای کشت برنج
    • دما: میانگین دمای مورد نیاز برنج هنگام رشد باید بین 20 تا 37 درجه سانتیگراد باشد. پایین بودن دما در اوایل فصل زراعی یا آبیاری مزرعه با آب سرد سبب می‌شود که زمان رسیدن دانه‌ها به تأخیر افتد. بالا بودن دما هم موجب کاهش تعداد سنبلچه‌های بارور و وزن دانه‌ها می‌شود.
    • نور: نور هم یکی از عوامل مؤثر در رشد گیاه است. شدت نور در اوایل فصل زراعی شاید عامل محدود کننده‌ای برای رشد برنج به حساب آید. اما با نزدیک شدن به پایان فصل زراعی ، بویژه موقع تشکیل خوشه ، رقابت برای جذب نور بین بوته‌ها افزایش می‌یابد.
    • رطوبت: مناسب‌ترین میزان رطوبت برای گلدهی گیاه برنج ، 70 تا 80 درصد است. رطوبت کمتر از 40 درصد ، عامل بازدارنده‌ای برای گلدهی گیاه به شمار می‌رود. وزش باد و ریزش باران و تگرگ ، در زمان گلدهی زیانبار است. همچنین بارندگی موقع برداشت محصول هم عملیات مربوط به خشک شدن محصول را به تأخیر می‌اندازد. برنج ، کلا گیاه آب دوستی به شمار می‌رود، ولی آبزی نیست. چون ریشه گیاهان آبزی قادر نیست که تارهای کشنده و ریشه‌های فرعی تولید کند. در حالی که ریشه برنج هم تار کشنده و هم ریشه فرعی دارد.
    • آب: آب مورد نیاز برنج از سایر غلات بیشتر است. هشتاد درصد آب مورد نیاز محصول برنج تولید شده در جهان بویژه در نقاط استوایی ، از آب باران تأمین می‌گردد. 20 درصد باقی مانده را از آب رودخانه و آب چاه تأمین می‌نمایند. نتایج بدست آمده نشان داده که اگر دمای آب کمتر از 19 درجه سانتیگراد باشد، زمان رسیدن دانه به تأخیر می‌افتد. اگر هم از 30 درجه بیشتر باشد، گسترش ریشه و میزان عملکرد گیاه برنج به دلیل محدود بودن اکسیژن موجود در آب ، کم می‌شود و بازدهی گیاه کاهش می‌یابد.
    • خاک: برنج در خاکهای مختلف ، از فقیر تا غنی که تنها آب مورد نیاز گیاه تأمین باشد به عمل می‌آید. البته مقدار آب مصرفی در خاکهای سبک بیش از خاکهای سنگین است. مناسب‌ترین خاک برای کشت برنج ، خاک رسی با لایه غیر قابل نفوذ در عمق 50 تا 150 سانتیمتری و همراه با مقدار زیادی مواد آلی است. برنج اصولا نسبت به شوری خاک و شوری آب مقاوم است. در صورتی که آب کافی برای شستشوی نمک خاک وجود داشته باشد، می‌توان از برنج برای اصلاح خاکهای شور استفاده نمود.




    کشت برنج
    • روش مستقیم: بذر را مستقیما داخل خاک آماده می‌کارند.
    • روش نشاء: بذر خیس شده را داخل زمین مخصوصی به نام خزانه می‌کارند و سپس ، بوته یا نشای بدست آمده را به زمین اصلی مزرعه منتقل می‌نمایند.
    کود مورد نیاز برنج

    برنج ، همچون دیگر غلات نسبت به نیتروژن واکنش خوبی از خود نشان می‌دهد. همچنین نیتروژن را به صورت آمونیوم و نیترات جذب می‌کند. از طرف دیگر ، کودهای فسفردار ، رشد ریشه و مقاومت گیاه را در برابر بیماریها و کودهای پتاسیم‌دار ، انتقال مواد فتوسنتزی از برگ به اعضای دیگر گیاه بویژه دانه ، و نیز استقامت بوته‌ها را افزایش می‌دهند.

    بیماریها و آفات برنج

    بلاست ساقه برنج

    این بیماری را قارچی به نام Pyricularia oryzae ایجاد می‌کند. یکی از مخرب‌ترین بیماریهای گیاه برنج است که با خشکاندن، شکستن و خواباندن ساقه قادر است میزان تولید برنج را به میزان چشمگیری کاهش دهد. سمپاشی مزرعه با سولفات مس و ترکیبات آلی جیوه در کنترل این بیماری تا حدی مؤثرند.

    پوسیدگی طوقه برنج

    این بیماری که به ژیگانتیسم هم معروف است، بوسیله قارچ Gibberia fugikuria ایجاد می‌شود که این قارچ ، سبب رشد فوق‌العاده ساقه و نازک شدن آن و در نهایت مرگ بوته برنج می‌شود. دمای بیش از 20 درجه سانتیگراد بویژه در لایه بالایی خاک می‌تواند شرایط مساعد برای فعالیت این قارچ را فراهم نماید. ضد عفونی نمودن بذر با اگروزان می‌تواند خسارت ناشی از این قارچ را کاهش دهد.

    برداشت محصول

    زمان برداشت با توجه به دما معمولا از ماههای مرداد و شهریور شروع شده و تا اواخر آبان یا اوایل آذر ادامه می‌یابد. هنگام برداشت محصول ، باید 80 درصد دانه‌های غلافدار (شلتوک) واقع در بخش بالایی خوشه و برگها زرد شده و دانه‌ها سخت شده باشند. دانه‌ها معمولا یک تا دو هفته از آغاز زرد شدن برگها سخت می‌شوند. البته درصد رطوبت شلتوک هم معیاری برای برداشت محسوب می‌شود. میزان رطوبت شلتوک باید بین 20 تا 35 درصد باشد. در برخی کشورها از جمله ایران ، برداشت محصول را با استفاده از داس انجام می‌دهند. خوشه‌های بریده را دسته دسته می‌کنند و می‌گذارند تا خشک شود. پس از خشک شدن، برنج برای مراحل دیگر آماده است.





    خواص برنج

    بیرونی‌ترین لایه برنج پریکارپ نام دارد که بسیار سخت و شفاف است. پوست دانه زیر این بخش قرار گرفته که از لحاظ پروتئین و چربی غنی ، ولی از نظر نشاسته‌ای فقیر است. پس از پوست ، لایه آلورن هست که جزء آندوسپرم می‌باشد. بنابراین ضمن عمل پوست کنی ، بخش عمده‌ای از مواد مغذی برنج از دست می‌رود. اکثر مردم آسیا از برنج تغذیه می‌کنند. این ماده غذایی کامل نیست، چون میزان پروتئین و اسید آمینه آن خیلی کم است. برنج گلوتن ندارد، پروتئین عمده آن اوریزنین (oryzenin ) می‌باشد.

    ترکیب اصلی برنج ، نشاسته است که عمدتا در آندوسپرم قرار گرفته است. برنجهایی که آمیلو پکتینبیشتری دارند لعاب بیشتری داده و انبساط آنها موقع پخت کم است. برنج را پس از جوشاندن و دم کردن، همراه با گوشت ، ماهی و انواع سبزی میل می‌کنند. در تهیه نشاسته ، شیرینی هم از آن استفاده می‌شود. البته در کشورهایی که انحصارا از برنج به عنوان غلات خود استفاده می‌کنند، بیماریهای مختلف سوء تغذیه از جمله بری بری ، کاهش رشد افراد ، کاهش توان نیروی کار دیده می‌شود. برنج را باید همراه با سایر غلات مصرف نمود. چون مصرف آن به تنهایی تمام نیازهای غذایی بدن را بر آورده نمی‌سازد.

  7. #17
    حـــــرفـه ای Vmusic's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    vmusic.ir
    پست ها
    5,376

    پيش فرض

    برنج


    برنج یکی از گیاهان مخصوص کاشت در نواحی مرطوب استوایی و مناطق نسبتا“ گرم و معتدل است و در مناطقی که بارندگی سالیانه حدود ۱۰۰۰ میلیمتر است ، بخوبی از خودسازگاری نشان داده ومحصول مناسبی از نظر کمیت و کیفیت تولید میکند .

    از نظر عرض جغرافیایی در بیشتر نقاط دنیا ، از استوا تا ۴۵ درجه شمالی و تا ۴۵ درجه جنوبی رشد میکند . ارتفاع از سطح دریا ، تاثیر چندانی بر رشد برنج ندارد . در هندوستان این گیاه تا ارتفاع ۳۰۰۰ متری و در ایران از سطح دریا تا ارتفاع ۱۴۰۰ متری کشت و رشد میکند لیکن اکثر مناطق کشت برنج در ارتفاع کمتر از ۶۰۰ متری واقع شده اند .
    برنج گیاهی است که دارای تنوع ژنتیکی و توان سازگاری بالایی است واریته های برنج محلی در ایران از لحاظ طول و اندازه ، دوران رشد و سایر خصوصیات بصورت زیرطبقه بندی میشوند :

    ۱) برنجهای گروه صدری

    از مرغوبترین برنجهای محلی هستند . این گروه دارای شلتوک بلند و باریک بوده و دانه های نسبتا“ بلندی دارند ، طول دانه بیش از ۷ میلیمتر است دوران رشد این گروه از ۱۵۰ تا ۱۶۰ روز متغیر بوده و در مقابل آفات و بیماریها و ورس بسیار حساس می باشند مقاومت این برنجها نسبت به کم آبی پایین بوده و عملکرد شان نسبت به انواع دیگر کمتر است .

    ۲) برنجهای گروه چمپ

    این گروه دارای انواع زودرس و دیررس میباشند . طول دوره رشد برنجهای این گروه از ۱۲۰ تا ۱۳۰ روز و طول دانه بین ۵ تا ۷ میلیمتر متغیر است ، که در انواع زودرس طول دانه بیشتر است سازگاری برنجهای گروه چمپ در مقابل آفات و بیماریها و کم آبی نسبت به گروه صدری بیشتر است .

    ۳) برنجهای گروه گرده

    این گروه عملکرد بیشتری نسبت به صدری و چمپ داشته ولی ارزش تجارتی و خصوصیات پخت و طعم کمتری دارد . ارقام گرده دارای مقاومت زیادی در برابر آفات و کم آبی میباشند .

    متخصصان و پژوهشگران اصلاح نبات برنج کشور ،سالهای نسبتا“ زیادی است که برای تهیه ارقام جدید برنج که از کمیت وکیفیت خوبی برخوردار بوده و همچنین در برابر حمله آفات و بیماریهای مختلف قارچی مقاومت کافی داشته باشند و در برابر و رس و سرما نیز کاملا“ مقاوم باشند ، فعالیت دارد که ، در نتیجه واریته های اصلاح شده ای تهیه گردیده اند ، که در طبقه بندی دیررس و میان رس و زودرس جای میگیرند .

    اداره تحقیقات هواشناسی کشاورزی رشت واقع در موسسه تحقیقات برنج کشور در استان گیلان با مشخصات عرض جغرافیایی ۱۲/۳۷ درجه شمالی و طول جغرافیایی ۳۸/۴۹ درجه شرقی و ارتفاع ۷/۳۶ متر از سطح متوسط دریا ومیزان متوسط بارندگی سالیانه ۱۴۰۰ میلیمتر ، شرایط اقلیمی موثر بر سه واریته خزر و سپید رود و بینام اصلاح شده را تحت بررسی ومطالعه قرار داده است :

    واریته خزر با عملکرد ۷۸۰۰ تن شلتوک برنج در هکتار در طبقه دیررس قرار گرفته است . این واریته دارای بوته های بلند بوده و در مقابل آفات و بیماریها مقاومت بیشتری دارد ، اگر چه کیفیت پخت آن نسبت به واریته های گروه صدری پایین میباشد .

    واریته سپید رود نیز با عملکرد حدود ۵ تن شلتوک برنج در هکتار جزو ارقام اصلاح شده است که در طبقه بندی دیررس قرار گرفته است از نظر کیفیت پخت و ارزش غذایی پایین بوده ولی در مقابل آفات و بیماریها دارای مقاومت مناسبی است .

    واریته بینام جز ارقام میان رس است . این واریته در مقایسه با خزر و سپید رود در مقابل آفات و بیماریها مقاومت کمتری دارد ولی کیفیت پخت و ارزش غذایی آن بیشتر میباشد .

    از ارقام زودرس به واریته حسنی می توان اشاره کرد .

    شرایط اقلیمی مناسب برای کشت برنج:

    مهمترین مسئله در زندگی برنج گرما است ، زیرا برنج بیشتر از سایر غلات به حرارت نیازمند است ، بطوریکه در طول دوره زندگی به حدود ۴۰۰۰ کالری گرما نیازمند است ( ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ درجه روز ) متوسط دمای مورد نیاز برنج حدود ۳۳ درجه سانتیگراد است . که این عدد در مورد ارقام زودرس کمتر ودر مورد ارقام دیررس بیشتر است .هر گاه متوسط دمای محیط از ۴۰ درجه سانتیگراد تجاوز کند ، باعث اختلال دررشد ریشه گیاه میشود .

    مراحل مختلف فنولوژیکی رشد برنج در ارتباط با عوامل اقلیمی:

    ۱) مرحله جوانه زدن

    حداقل دما برای جوانه زدن واریته های مختلف برنج متفاوت است . اپتیمم دما برای جوانه زدن بذر ۲۵ تا ۳۵ درجه سانتیگراد میباشد . حداقل دما برای جوانه زدن بذر ۱۲ درجه سانتیگراد است .( مرحله جوانه زدن تا سه برگی شدن در زیر پلاستیک و در شرایط کنترل شده میباشد ) . زمان انتقال نشاء به زمین اصلی از مهمترین فاکتورهای حیاتی برنج بشمار می آید ، زیرا پس از انتقال نشاء به زمین اصلی ، گیاه جوان نسبت به سرمای دیررس بهاره ( سرمایی که دمای حداقل محیط کشت را به کمتر از ۱۰ درجه سانتیگراد ( صفر بیولوژیک برنج ) برساند ) حساس است در بررسیهای انجام شده در اداره تحقیقات هواشناسی کشاورزی ر شت ، زمان مناسب برای انتقال نشاء به زمین اصلی با احتمال ۷۵% برای منطقه رشت تاریخ ۱۹ اردیبهشت برآورد شده است . تعیین این زمان در سایر نقاط بر نج خیز استان که دارای اطلاعات مورد نیاز باشند ، در دست مطالعه می باشد تا به کشاورزان عزیز جهت کاهش خسارات ناشی از سرمازدگی و واکاری کمک نماید .

    ۲) مرحله پنجه زدن

    این مرحله در صورت وجود شرایط مناسب ، ۱۶ تا ۲۲ روز پس از انتقال به درون زمین اصلی صورت میگیرد . در این مرحله ، دمای آب پای بوته ، در پنجه زنی بسیار موثر است . بطوریکه اپتیمم دما برای مرحله پنجه زنی ۳۲ درجه سانتیگراد بوده و در کمتر از ۱۹ درجه عمل پنجه زنی کاملا“ متوقف میشود .دوران پنجه زنی با توجه به حساسیت نوع برنج در برابر دما و مدت تابش آفتاب ۳۰ تا ۵۰ روز است و نخستین ساقه ها در پایان این دوره ظاهر میگردند .

    ۳) رشد ساقه

    رشد ساقه تا اندازه زیادی به عوامل جوی و عمق آب پای بوته و مواد غذایی در دسترس بستگی دارد . بهترین دما برای رشد ساقه ۲۵ تا ۳۵ درجه سانتیگراد بوده و دماهای بالاتر از ۴۰ درجه سانتیگراد وکمتر از ۱۵ درجه سانتیگراد ، سبب تاخیر یا توقف در رشد ساقه میشود . دمای ۱۵ تا ۱۸ درجه طی مرحله طویل شدن میان گره ، از طول ساقه میکاهد . که ممکن است باعث گردد تا خوشه کاملا“ از غلاف برگ خارج نشده و در نتیجه قسمتهای خارج نشده اکثرا“پوک و بسختی خرمن میشوند حرارت زیاد آب ( حدود ۳۵ تا ۳۷ درجه سانتیگراد ) سبب کوتاهی ساقه وخوشه میشود .

    ۴) تشکیل خوشه

    برنج در مرحله تشکیل جوانه اولیه خوشه به آسانی تحت تاثیر دماهای پایین قرار میگیرد . استقرار دمای پایین میتواند از تشکیل خوشه جلوگیری و سبب کاهش عملکرد گیاه شود . حرارت پایین آب پای بوته ( ۱۳ تا ۲۱ درجه سانتیگراد ) طی مراحل افتراق خوشه و تکامل آن ممکن است منجر به تغییرات فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی در گیاه برنج گردد از جمله تقلیل دانه در خوشه و بالا بودن درصد پوکی ‌، وجود دانه های گرده ناقص و ناتوانی دانه گرده در جوانه زدن بر روی کلاله و ……

    ۵) ظهور خوشه

    در این مرحله برنج در برابر دمای هوا و آب پای بوته و نیز عمقی که آب کشتزار را می پوشاند ، بسیار حساس است . بهترین دما برای ظهور خوشه ۲۵ تا ۳۵ درجه سانتیگراد است و در دمای کمتر از ۲۰ درجه سانتیگراد از رشد طبیعی گیاه جلوگیری میشود . حرارت کمتر از ۱۵ درجه سانتیگراد سبب پژمرده شدن و خشک شدن برگهای تحتانی گیاه و در هنگام پیدایش خوشه سبب تغییر شکل سنبلکها میگردد با آغاز مرحله تشکیل خوشه نیاز آبی گیاه به حداکثر میرسد .

    ۶) گل دادن

    این مرحله با توجه به باروری گیاه و دگرگونی عوامل جوی ، معمولا“ ۲ تا ۳ ماه پس از کشت آغاز میشود بازشدن نخستین گلها بیشتر وابسته به دمای آب و هوا است . برای گل دادن این گیاه دمای هوا معمولا“ باید بیشتر از ۲۰ درجه سانتیگراد باشد . بهترین دما برای این مرحله ۲۵ تا ۳۵ درجه سانتیگراد است . در کتابهای مرجع اشاره شده است که عمل لقاح در کمتر از ۱۵ درجه سانتیگراد صورت نمیگیرد و چنانچه در این مرحله و یا در دانه بستن ، دمای هوا و آب به کمتر از ۱۵ درجه برسد ، بسیاری از گلها تلقیح نشده و دانه نخواهد بست و دانه های تشکیل شده نیز چروک خورده و نامرغوب خواهدشد . ولی در بررسیهای انجام یافته در اداره تحقیقات هواشناسی کشاورزی رشت بر روی ارقام در دست مطالعه ، مشخص شده است که در ارقام سپید رود و بینام و خزر دمای کمتر از ۱۷ درجه سانتیگراد نیز تاثیر نامطلوبی بر عمل تلقیح دارد . بارندگی در این مرحله موجب عدم لقاح و پوکی دانه میشود و در صورت تداوم بارندگی خسارت وارده تا ۷۰% عملکرد محصول را شامل میشود .

    ۷) دانه بستن و رسیدن دانه

    مرحله پر شدن دانه و رسیدن آن نیاز به دمای بیش از ۲۰ درجه سانتیگراد دارد . بهترین دما برای رسیدن دانه بیشتر انواع برنج ۲۵ تا ۳۵ درجه سانتیگراد است .میزان دمای آب پای بوته مورد نیاز برای این مرحله ۲۳ تا ۲۵ درجه سانتیگراد است وکاهش دما به کمتر از ۱۷ درجه سانتیگراد در این مرحله سبب میشود تا درصد بزرگی از دانه ها پر نشده و مقدار محصول کاهش یابد .

    هوای سرد و بارانی در مرحله رسیدن محصول برنج ، مانع عملیات برداشت آن شده و سبب میشود که بوته های برنج بخوابد و به گلها بچسبد که در نتیجه دانه ها ریزش کرده و یا رنگ برنج تغییر میکند ، که عملا“ باعث ایجاد خسارت میشود .

    بررسیهای انجام یافته در اداره تحقیقات هواشناسی کشاورزی رشت نشان می دهد که تاریخ شروع بارشهای سنگین در آخر فصل زراعی برنج ، ۲۰ شهریور ماه است . حال با توجه به دو فاکتور محدود کننده ( سرمای دیررس بهاره و بارشهای سنگین آخر فصل زراعی ) زمان مناسب برای کشت برنج بطوریکه به این دو عامل برخورد نکند ، ۱۲۵ روز است بنابراین در منطقه رشت و نقاط هم اقلیم مشابه ، کشت ارقامی که طول دوره رشد آنان بیش از زمان بطول انجامد با مشکلات ناشی از شرایط نامساعد جوی برخورد خواهد نمود .


    مهمترین علفهای هرز در شالیزارهای برنج:

    این علفها شامل سوروف ، اویار سلام ، قاشق واش ، تیر کمان آبی ، بندواش ، سل واش و …….. میباشند که هزینه مبارزه با این علفها بخش اعظمی از اقتصاد کشاورزی برنج را شامل میگردد .

    مهمترین آفات برنج در ایران:

    از مهمترین آفات برنج که سالیانه خسارات هنگفتی را بر جای می گذارد کرم ساقه برنج ( Chilo Suppressalis ) می باشد . این آفت ، حشره ای است که برای اولین بار در سال ۱۳۵۱ در مزارع تنکابن و رامسر طغیان کرد و در مدت کوتاهی با افزایش جمعیت و ایجاد خسارت اقتصادی شدید نظر همگان را جلب نمود .

    کرم ساقه خوار برنج که بعنوان یکی از خطرناکترین آفات برنج در دنیا بشمار می آید ، در زمستان بصورت لار و کامل در داخل ساقه های خشک برنج و یا علفهای هرز اطراف مزرعه بسر می برد و در حدود اوایل اردیبهشت ، هنگامیکه حداقل دمای هوا ، ۱۰ درجه سانتیگراد باشد ، شفیره ها در داخل ساقه های باقیمانده برنج سال قبل و یا علفهای هرز مزرعه ، در اطراف سوراخهای ایجاد شده توسط لاروها ، تشکیل میگردد .

    در حدود بیستم اردیبهشت ماه ، اولین پروانه ها ظاهر میشوند که در اواسط خرداد به حداکثر خود می رسند . عمر پروانه ها ، حداکثر یک هفته است و در این مدت بطور متوسط ۲۳۰ عدد تخم توسط هر پروانه گذرانده میشود . تفریخ تخمها در دمای حداقل ۱۰ تا ۱۲ درجه سانتیگراد بمدت ۵ تا ۱۱ روز بسته به دمای محیط انجام می گیرد . این کرم در طول سال ۲ تا ۳ نسل دارد و از زمان نشاء کاری تا هنگام برداشت برنج در مزارع فعالیت زیستی دارد . خسارات وارده طی نسلهای دوم و سوم بیشتر است .

    امروزه با کرم ساقه خوار برنج به سه طریق ، زراعی ، شیمیایی وبیولوژیک مبارزه میشود از راههای اساسی برای مبارزه با این ‌آفت ، ایجاد شبکه مراقبت و پیش آگاهی با استفاده از اطلاعات جوی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است ، در صورتیکه ثابت شده است ، مراحل سیکل دگردیسی این‌‌ آفت ، همبستگی بالایی را با دما و سایر پارامترهای جوی دارد .

    در مبارزه بیولوژیک ، از زنبور تریکو گراما برای پارازیته کردن تخم پروانه ساقه خوار برنج استفاده میشود که نحوه و زمان فعالیت این زنبور نیز تابعی از شرایط جوی بویژه دما می باشد .
    سایر آفات برنج شامل شب پره یک نقطه ای برنج ، سرخوطومی برنج ، زنجره برنج ، کرم برگخوار برنج ومگس خزانه برنج می باشند .

    مهمترین بیماریهای برنج:

    از مهمترین بیماریهای برنج ، به بلاست برنج ( Blast ) اشاره میگردد که معمولا“ بعلت انتشار وسیع و تاثیر مخربش در شرایط مناسب ، بیماری اصلی برنج بشمار می آید که به عملکرد محصول خسارت قابل توجهی وارد می سازد .
    علایم اولیه بیماری بلاست بستگی به شرایط اقلیمی دارد . در نواحی معتدل که دوران بارانهای ریز و یا بارندگی خفیف طولانی می باشد ، بلاست برنج در مرحله پنجه زدن شدید بوده و اغلب بوته ها می میرند .
    بررسیهای اولیه انجام شده در اداره تحقیقات هواشناسی کشاورزی رشت گویای این مطلب می باشد که چنانچه ۵ روز متوالی رطوبت نسبی هوا از ۷۰% بیشتر و دما بین ۲۵ تا ۳۵ درجه سانتیگراد و ابرناکی بیشتر از ۸/۶ باشد ، شرایط مساعدی برای طغیان این بیماری فراهم میگردد . بهترین متد مبارزه با این بیماری ایجاد سیستم پیش آگاهی است که نقش ادارات تحقیقات هواشناسی کشور در مناطق کشت این محصول در این سیستم کاملا“ شاخص است .

    ▪ سایر بیماریهای برنج شامل : لک قهوه ای برنج ، بیماری پوسیدگی طوقه ، بیماری سوختگی غلاف برگ ، بیماری پوسیدگی ساقه ، سیاهک برنج در درجات بعدی اهمیت می باشند.



    منبع:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


صفحه 2 از 2 اولاول 12

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •