ممنون از اطلاعاتی که دادی.
اسم بسیار با مسمایی انتخاب کردند!
ممنون از اطلاعاتی که دادی.
اسم بسیار با مسمایی انتخاب کردند!
چیزی که در مورد این گروه خیلی جالبه، تغییر سبک آهنگ های اونهاست. این چرخش به سمت Doom Metal به نظر من بسیار قابل توجه و قابل بحث هست. چیزی که شاید نشانه یه جور رشد و عرفان خاص خود اون هاست.
این مسئله در lyric آهنگ هاشون هم مشخص هست.
و اوج این عرفان و حالت خلسه وار رو می شه در آهنگ flying دید.
![]()
Last edited by desertwolf; 09-09-2007 at 16:04.
Death Doom metal
Doom metal
Atmospheric rock
تقریبا می شه گفت هر زمانی که گروه بر پایه افکار نسبتا شخصی فردی به روال کارش ادامه داده سبکشم عوض شده
شاید همینطور که تو می گی هست.و این تغییر سبک ها می تونه نشون دهنده تغییرات درونی در افکار سازنده کارها باشه. البته من در مورد سبک ها اطلاعات زیادی ندارم و علاقه من هم نسبت به این کارهای گروه به خاطر چیزی فراتر از اینهاست. من آهنگ های اونها رو حس می کنم و این برام خیلی ارزشمند هست.
منم با desertwolf موافقم سبک anathema
Doom/Death Metal, Atmospheric Rock
ولی یک نکته و اونم اینه که Lyrical them برای anathema
Doom, Internal Struggles, Love, Despai
خوشحالم که علاقه مندان Anathema کم کم دارن پیدا می شن! امیدوارم همینجوری ادامه پیدا کنه!![]()
ترجمه Regret
در حالیکه از تو دور می شوم
خیلی دور
در اتاقی پر از جمعیت احساس تنهایی میکنم
فراری نیست از این
ترس
افسوس
تنهایی
تصویر عشق و نفرت
تصاویری هستند با هم در چشمانم
پس مانده خنده هایی که میمیرند
انعکاس گریه های خاموش
آرزو دارم ندانم آنچیزی را که حالا میدانم
جرقه خاطرات شکنجه گر من است
گاهی اوقات به یادم می آید همه دردی را که دیده ام
گاهی اوقات فکر میکنم که چگونه ممکن بود که بشود
تصویر عشق و نفرت
تصاویری هستند با هم در چشمانم
پس مانده خنده هایی که میمیرند
انعکاس گریه های خاموش
و بعضی وقتها امیدم را از دست میدهم
از کسی که شدم
باید روبرو شوم با آن چیزی که انجام دادم
مزه تلخ و شیرین سرنوشت
نمیتوانیم تجاوز کنیم به گذشته ها
پیدا کردن جواب هدفم
نیرویی که از دست ندادم هرگز
میدانم که راهی وجود دارد
نوشته نشده آینده ام
چون ورق برگشته
ولی من هرگز نیاموختم که بدون افسوس زندگی کنم
نظرتون راجب این کار چیه
دوست عزيز ayandoo سلام
منظور Hectorist عزيز اينه که در اين تاپيک :
کلا در مورد موسيقي متال بحث مي شه و چون گروه مورد معرفي شما هم متال محسوب مي شه ، بهتر بود که اين مباحث اونجا مطرح ميشد . چون احتمال بسته شدن اين تاپيک هست و خوب زحمات شما به هدر مي ره.کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ارادتمند
DEICIDE
یه لحظه فک کردم پدرام اینجا پست داده (آواتار عکس varg رو که دیدم )..
حیف که مجبورم الان برم و این تاپیکو دیر دیدم (پادگان لعنتی دست از سر کچله ما بر نمی داره)
این تیکه رو خوب اومدی![]()
اینم ترجمه آهنگ One Last Goodbye از آلبوم Judgment که خودم خیلی بهش علاقه دارم.
اگرم اشتباهی هست لطفا تذکر بدید و ببخشید!
البته سعی کردم ترجمه لغت به لغت انجام ندم و بیشتر حال و هوای این Lyric رو منتقل کنم.
How I needed you
How I grieve now you're gone
In my dreams I see you
I awake so alone
I know you didn't want to leave
Your heart yearned to stay
But the strength I always loved in you
Finally gave way
Somehow I knew you would leave me this way
Somehow I knew you could never.. never stay
And in the early morning light
After a silent peaceful night
You took my heart away
And I grieve
In my dreams I can see you
I can tell you how I feel
In my dreams I can hold you
And it feels so real
I still feel the pain
I still feel your love
I still feel the pain
I still feel your love
And somehow I knew you could never, never stay
And somehow I knew you would leave me
And in the early morning light
After a Silent peaceful night
You took my heart away
I wished, I wished you could have stayed
چقدر به تو احتیاج داشتم.
چقدر از رفتن تو غمگینم.
در رویاهایم تو را می بینم
و وقتی بیدار می شوم بسیار احساس تنهایی می کنم.
من میدانم تو نمی خواستی بروی.
قلب تو در آرزوی ماندن بود.
ولی نیرویی در تو که من عاشقش بودم،
بالاخره راه را نشان داد.
به نوعی می دانستم تو مرا اینگونه ترک می کنی.
به نوعی می دانستم تو هرگز...هرگز نمی توانی بمانی.
و در روشنایی سحرگاه،
پس از شبی آرام و ساکت،
تو دل مرا بردی.
و من اندوهگینم.
در رویاهایم من می توانم تو را ببینم.
میتوانم به تو بگویم که چه احساسی دارم.
در رویاهایم می توانم تو را نزد خودم نگه دارم.
و این رویا بسیار واقعی می نماید.
من هنوز درد را حس می کنم.
من هنوز عشق تو را حس مس کنم
من هنوز درد را حس می کنم.
من هنوز عشق تو را حس مس کنم
به نوعی می دانستم تو مرا اینگونه ترک می کنی.
به نوعی می دانستم تو هرگز...هرگز نمی توانی بمانی.
و در روشنایی سحرگاه،
پس از شبی آرام و ساکت،
تو دل مرا بردی.
من آرزو داشتم...آرزو داشتم تو می توانستی بمانی.
[Lyrics & Music: D. Cavanagh]
در آینده ترجمه Flying که بهترین آهنگی هست که تا بحال شنیدم رو هم میذارم.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)