تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 4 اولاول 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 35

نام تاپيک: موسیقی اصیل آذربایجانی

  1. #11
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض رشید بهبودف


    رشید بهبودف (Rashid Behbudov) متولد 1915 فرزند مجید یکی
    از بزرگترین خوانندگان قرن بیستم در سرزمین های آذری زبان
    محسوب میشود. شهرت اصلی او بخاطر اجرای ترانه های عاشقانه
    بخصوص آنهایی که توسط توفیق قلیوفTofig Guliev)
    تهیه شده است می باشد. شهرت او از زمانی آغاز شد
    که نقش یک بازرگان ثروتمند را در نمایش موزیکال معروف آرشین

    مال آلان (Arshin Mal Alan) بازی کرد. او به کشورهای زیادی از جمله ایران، انگلیس،

    فنلاند، ترکیه، چین، بلغارستان، بلژیک،اتیوپی،هند،عراق، شیلی، آرژانتین و ... سفر کرد

    و در هر کشور حداقل ترانه ای به آن زبان خواند بطوری که در مجموعه آثار او حدود 50 ترانه به
    زبانی های غیر آذری و از جمله فارسی موجود است. فعالیت او در زمینه موسیقی محلی بقدری بود
    که در سراسر ممالک آذری زبان نام رشید بهبودف همواره در کنار موسیقی فولک به میان می آید.
    او در شهر تفلیس (گرجستان) بدنیا آمد و پس از فراگیری مقدمات موسیقی نزد پدر که او نیز خوانند
    بزرگی بود، در ایروان (ارمنستان) در یک گروه موسیقی Jazz شروع به فعالیت کرد و در کنار آن در
    ارکستر فیلارمونیک ایروان نقش خوانندگی را بعهده داشت. وی همچنین در سالهای 1938 تا 1944
    خواننده بی همتای تنور در Opera House ایروان بود. همانند بسیاری دیگر از هنرمندان مردم دوست بود
    و برای مصالح عموم کار میکرد. بعد از جنگ جهانی دوم بعنوان نماینده روسیه به مجارستان رفت تا در
    کنفرانس دمکراسی جوانان در بوداپست شرکت کند، در آنجا علاوه بر نقش سفیر به اجرای قطعاتی در
    ارتباط با موضوع کنفرانس پرداخت و جایزه بزرگ بین المللی نیز دریافت کرد. به این قطعه گوش کنید و
    ببینید که چگونه احساس موسیقی Jazz با سبک خواندن خاص و تحریرهای بهبودف تلفیق شده است


    بدلیل توانایی های بیش از حد در خوانندگی، دیگر ایروان توانایی پروش چنین
    هنرمندی را نداشت این بود که در سال 1945 به آذربایجان رفت و در آنجا
    فعالیت هنری خود را ادامه داد. در سالهای 46 تا 56 او سولیست
    فیلارمونیک آذربایجان بود و همچنین طی سالهای53 تا 60 در
    Azerbaijan State Opera همواره حرف آخر را میزد
    . وی همچنین به فعالیت های آموزشی درState Concert Ensemble
    بین سالهای 57-59 پرداخت و در سال 1966 مجموعه ای تحت عنوان
    State Song Theater تاسیس کرد که امروزه به Behbudov Theater تغییر نام پیدا کرده است.

    بهبودف انسان پر کاری بود از 8 صبح تا 8 شب، هر روز کار و تمرین میکرد. جالب هست که بدانید او

    ادبیات بسیار قوی هم داشت و هنگام کار با شاعر و آهنگساز اگر احساس میکرد که کلام با موسیقی هم
    خوانی نداردبه سلیقه خود پیشنهاد تغییر کلام را میداد که اغلب هم با آن موافقت میشد.
    او پا فراتر از این هم میگذاشت و در بسیاری موارد ملودی قطعات را نیز به نظر خود تغییر میداد!
    بارها و بارها اتفاق افتاده بود که شبها بدون لحظه ای خوابیدن برای تمرین و ساخت قطعات
    اپرای بطور مدام کار کند. او علاقه بسیار زیادی به ترانه های عاشقانه و ترانه هایی داشت که در آن از
    مهر و محبت صحبت میشود و به همین خاطر اغلب ترانه هایی که به زبان های خارجی اجرا کرد در این
    دسته ازمحتوی بودند.
    او علاوه بر اجرای ترانه های محلی کشورهای مختلف به زبان خودشان، بسیاری از کارهای
    زیبای خودش را نیز به زبانهایی مانند فارسی، انگلیسی، روسی و ... ترجمه و اجرا کرد. وی همچنین
    توانایی این را داشت که به راحتی به زبانهای انگلیسی، آلمانی و فرانسه صحبت کند و بسیاری نیز معتقد
    بودند که او ترانه های روسی را بمراتب بهتر از خوانندگان روس اجرا میکند. شاید اگر ترانه Ana (مادر)
    او را شنیده باشید با این صحبت ها زودتر هم عقیده شوید.


    او در سال 1973 درگذشت و در تمام مدت زندگی صدای خود را
    آنچنان پرورش داد و از آن محافظت کرد که گویی همواره
    صدایی در حد سن پختگی دارد
    . وی چنان بدعتی در شیوه های جدید خوانندگی پاپ و اپرا بجای
    گذاشت که امروزه بسیاری از خواننده های آذری زبان سعی در
    تقلید از روشهای خوانندگی او میکنند. ترانه های زیبایی مانند لاله ها، مادر، کوچه ها، ریحان و ... که گوش
    آشنای بسیار از ایرانی ها هست و به نوعی همواره جز موسیقی محلی آذری زبانان ایران هم محسوب
    میشود، هرگز از خاطره ها نمی رود.

  2. #12
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Mephisto's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    f**ked up town
    پست ها
    321

    پيش فرض

    سلام به دوستان
    asalbanoo عزیز بابت مطالب مفیدی که گذاشتی ممنون .... واقعا صدای رشید بهبودف فوق العادست و استیل خوانندگیش حرف نداره ... ریحان(داقلار قیزی ریحان ...) و کوچه ها(کوچلر ...) و... همش شنیدنیه

  3. #13
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض Aziza Mustafa Zadeh

    زیزا فرزند واقیف مصطفی زاده ، نوازنده افسانه ای پیانو و آهنگساز Jazz

    در آذربایجان می باشد. Dizzy Gillespie نوازنده توانای ترمپت Jazz در باره

    موسیقی واقیف گفته است که موسیقی او از سیاره دیگری آمده است. عزیزا

    فراگیری ابتدایی موسیقی را نزد پدر آغاز کرد و سپس به تحصیل رسمی

    موسیقی پرداخت و امروز بعنوان یک پیانیست و خواننده Jazz در آذربایجان و

    دنیا مطرح می باشد.
    پدر و مادر عزیزا نقل می کنند که در ایام نوزادی هرگاه پدر در دستگاه شور
    موسیقی اجرا می کرد عزیزا – که نوزادی بیش نبود - شروع به گریه کردن
    میکرد و چنانچه موسیقی شادی در ماهور یا راست می نواخت نوزاد کوچک به خنده در می آمد.
    او از سن سه سالگی شروع به فراگیری پیانو کرد و در چهارده سالگی اولین کنسرت خود را اجرا کرد.
    17 سالگی اولین جایزه رسمی بین المللی را نصیب خود کرد، باور کردنی نبود اما او توانست جایزه بین
    المللی Thelonius Monk را در میان ده ها نوازنده توانای غربی Jazz نصیب خود کند. او معتقد است
    که "اگر از استعداد و نعمت هایی که خداوند به انسان داده استفاده نکنیم، گناه انجام دادیم".

    پدر و مادر عزیزا بزرگترین عامل موفقیت او در صحنه موسیقی بودند. پدر عزیزا پس از اجرای یک کنسرت
    در ازبکستان درسال 1979 در سن 39 سالگی بر اثر حمله قلبی در گذشت و دختر 10 ساله اش که چشم
    امید به یاری پدر در آینده داشت را تنها گذاشت. با وجود این پس از بزرگ شدن عزیزا و ورود او به عرضه
    های هنر بین المللی بوضوح اثر موسیقی و سبک کاری پدر بر کارهای عزیزا کاملا" مشهود می باشد. پس
    از مرگ پدر مادرش "الیزا خانم" به تنهایی مسئولیت پرورش اورا بر عهده گرفت و امروز نقش مدیر


    او همواره در صحبت های خود اشاره میکند که "من هنوز
    انرژی و راهنمایی های پدر را در کنار خود احساس میکنم،
    برای من پدر هنوز زنده می باشد و او فقط از این دنیای
    مادی بیرون رفته است. گاهی اوقات احساس می کنم که
    روح او اطراف من در حال حرکت است، بخصوص هنگامی
    که می خواهم کنسرت بدهم، حضور او را حس می کنم، حتی می توانم او را لمس کنم
    ." پس از مرگ پدر او به همراهمادر به آلمان رفت در آنجا به فعالیت های هنری خود ادامه داد
    و توانست جایزه Phono Academy که بزرگترین جایزه موسیقی در آلمان می باشد را نیز نصیب خود کند.
    تاثیر موسیقی باخ و شوپن در کارهای Jazz او کاملا" ملموس می باشد. اولین آلبوم کاری او در سال

    1991بنام " Aziza Mustafa Zadeh" به بازار آمد. پس از آن خیلی زود دنیای هنر متوجه صدای

    زیبا وموسیقی بدیع این هنرمند آذربایجانی شدند. توانایی های او در ترکیب موسیقی آذربایجان

    با سبکهای کلاسیک و Jazz انکار ناپذیر بود.
    Al Di Meola نوازنده توانای گیتار – بخصوص Jazz – در باره عزیزا اینگونه گفته است :
    "او یک نابغه است، هم بعنوان یک آهنگساز و هم یک خواننده
    . موسیقی او به مراتب بیشتر از یک موسیقی Jazz معنا دارد،
    چیزی که من در موسیقی او پیدا میکنم فرهنگ آذربایجان است".
    از دیگر آلبوم های موفق او می توان به Shamans اشاره کرد که در لندن تهیه شده است. نفوذ و تاثیر
    عقاید معنوی در این آلبوم کاملا" مشهود است او در رابطه با کارهای خود بخصوص این آلبوم میگوید که :
    "برای من زندگی معنوی ارزش بیشتری از زندگی مادی دارد" و اضافه میکند که "Shamnas افرادی
    هستند که قدرت شفا دادن دارند."

    GetBC(6);

  4. #14
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض اوزير (عزير) حاجی بيگوف

    اوزیر حاجی بیگوف در سپتامبر 1885 در یکی از روستاهای آذربایجان موسوم به < آقجا بدیع > به دنیا آمد (میگویند عده ای از اقوام او در یکی از دهات اطراف تبریز زندگی میکنند.م). پدر او عبد الحسیم شغل میرزایی (منشی گری) داشت. اوزیر از همان اوان کودکی سخت نحت تاثیر موسیقی مردمی آذربایجان قرار گرفت و همین باعث شد که بعدها با عشق و علاقه ای فراوان نواختن تار را فرا گیرد؛ تا حدی که گوشه ها و دستگاههای بسیار مشکل را مینواخت. او در سال 1889 پس از اتمام تحصیلات ابتدایی در مکتب دو کلاسه ی <روس-تاتار> ؛ وارد آموزشگاه حرفه ای <گوری> شد.این آموزشگاه برای مدارس معمولی آموزگار تربیت میکرد و ضمن این کار نکاتی درباره ی موسیقی نیز در آنجا تدریس میشد. اوزیر همزمان با فراگیری حرفه ی آموزگاری؛ نواختن ویولون؛ ویولون سل و سازهای بادی و همچنین مقدمات تئوری موسیفی و سولفوژ(نت خوانی) را آموخت و در گروه کر و اورکستر آموزشگاه نیز فعالانه شرکت جست.در همین زمان او ترانه های فولکولور آذربایجان را به نت در آورد و برای اورکستر تنظیم نمود.
    او در سال 1904 از آموزشگاه <گوری> فارغ التحصیل شد و به عنوان معلم به دهکده ی <هادروت> رفت و یکسال پس از آنیعنی در سال 1905 به باکو رفت و در محلاتی که کارگران معدن در آن زندگی میکردند به حرفه ی آموزگاری پرداخت. در آن سالها همزمان با آموزگاری؛ نویسندگی نیز میکرد و حتی چندین کتاب از آثار شاعران روسی از جمله پوشکین؛ گوگول؛ لرمانتوف و چخوف را از روسی به ترکی ترجمه و منتشر کرد. او در اثر تماس نزدیکی که با افراد مترقی آن زمان داشت؛ با نوشتن مقالات و بیانیه های فراوان عملا وارد صف مبارزان شد و برای رسیدن به هدفهای روشن و دموکراتیک به پیکار پرداخت. او به خوبی میدانست که فرهنگ فولکولور آدربایجان تا چه حد غنی و پربار است و نیز به خوبی میدانست این فرهنگ وسیع در حال از بین رفتن و فراموش شدن است؛ به همین جهت موسیقی را به عنوان حرفه ی اصلی اش برگزید و به تلاش خستگی ناپذیر پرداخت. او در این کار با مشکلات عظیمی دست به گریبان بود: مردم عادی موسیقی راحرام میپنداشتند؛ در حالی که اوزیر تصمیم داشت موسیقی علمی و مترقی اروپا را به مردم بقبولاند و مکتبی نوین در موسیقی آذربایحان بنا نهد. در آن زمان مردم عادی آذربایجان هیچ تصوری از ارکستر یا و گروه کر یا سازهایی مانند ویولون یا پیانو نداشتند و بنابراین فقط یک راه برای حاجی بیگوف باقی میماند و آن تلفیق موقت موسیقی اروپایی با فرمهای محلی و الات موسیقی ملی بود. با این فکر و با تلاشی فراوان بالاخره در روز دوازدهم ژانویه ی سال 1908 ؛ اولین اوپرای خود <لیلی و مجنون> را به روی صحنه آورد. کاملا روشن است که در آن سالها؛ در اثر کوته فکریها که سالها پس از انقلاب اکتبر نیز در بین مردم ریشه داشت؛ یافتن خواننده ی زنی که بتواند نقش لیلی را ایفا کند امکانپذیر نبود و به همین دلیل در اولین اجرای این اپرا؛ یک خواننده ی مرد نقش لیلی را بازی کرد و در یکی از اجراهای آن (1916) خواننده ی نابغه ی آذربایجان و همکار صمیمی حاجی بیگوف؛ پروفسور <بولبول> (1961- 1897) در نقش لیلی ظاهر شد.
    لیبرتوی(متن شعری آثار آوازی) اپرای <لیلی و مجنون> بر اساس اشعار سخنور نامی قرن شانزدهم آذربایجان < محمد فیضولی > نوشته شده بود. انتخاب این موضوع از طرف حاجی بیگوف با خاستهای انسانی و معنوی مردم آن زمان کاملا هماهنگ بود. موسیقی <لیلی و مجنون> براساس دستگاهها و ترانه های فولکولور آذربایجان بنا شده است. هنگام اولین اجرا فقط قطعاتی که حاصل خلاقیت خود حاجی بیگوف بود به نت نوشته شده بود و باقی که به صورت دستگاههای مختلف موسیقی آذربایجان بود به اختیار خواننده گذاشته شده بود تا با اشعاری مشخص به صورت فی البداهه اجرا شود.
    ظاهر شدن یک مرد در نقش لیلی برای حاجی بیگوف دردناک و تاثیر انگیز بود.ولی او از پای ننشست و بعدها چندین بار این اثر را به مورد اجرا گذاشت و هر بار چیزهایی بر آن افزود و رفته رفته این اپرا تکامل یافت و بالاخره زنان خواننده ای نیز پیدا شدند که نقش لیلی را ایفا کنند.
    اپرای <لیلی و مجنون> از اهمیت ویژا ای برخوردار است: عوامل انسانی؛ محبت و ستایش محبوب تا حد تقدیس به طور شایسته ای در قالب این اثر ریخته شده است و روابط و رسوم خاط دوران فئودالیسم با لحنی قاطع و برا در آن به باد انتقاد گرفته شده اند. این اثر وسیله ای شد برای پایه ریزی اپرای ملی در آذربایجان؛ به پیشرفت و ترقی حرفه ی موسیقی در آذربایجان کمک شایانی نمود و وسیله ای شد برای ارائه ی تئاتر موزیکال آذربایجان.
    به دنبال <لیلی و مجنون> حاجی بیگوف اپراهای دیگری به همین سبک (اپرا-مقام) نوشت که عبارتند از: شیخ صنعان (1909)؛ رستم و سهراب (1910)؛ شاه عباس و خورشید بانو (1912)؛ اصلی و کرم (1912)؛ و هارون و لیلا (1915). اینها هر کدام متکاملتر از قبلی بر روی طحنه می آمدند؛ بداهه سرایی در هر کدام کمتر و در مقابل نقش ارکستر بیشتر و مهمتر از قبلی بود. تا اینکه به نقطه ی اوج خود؛ اپرای <اصلی و کرم> رسیدند.در این اپرا علاوه بر کمتر شدن بداهه سرایی و بیشتر شدن موسیقی حاصل از خلاقیت خود حاجی بیگوف و مهمتر شدن نقش ارکستر غقهرمان اصلی یعنی <کرم> با یک لایتموتیف (ملودی یی که به عنوان علامت مشخصه بکار میبرند) مشخص شده است و همچنین از اسلوبهای <آریوزو – دکلاماسیون ) و خصوصیات موسیقی آشیقها (نوازندگان سنتی آذربایجان و همچنین قشقایی ها و ترکمنها) نیز استفاده ی وسیعی شده است.
    لیبرتوی اپرای <اصلی و کرم> را خود حاجی بیگوف نوشته و مضمون آن بر اساس داستانی که آشیقهای قرن هفدهم آذربایجان آفریده اند بنا شده است و در این اثر او با بیانی رسا به طور کلی شکست ناپذیر بودن عشق را میرساند.
    به موازات اپراها؛ حاجی بیگوف چند کمدی موزیکال نیز نوشته است. در اینجا نیز حاجی بیگوف به مسائل مهم و جدی زمان خود نظیر انتقاد از جهات منفی روابط معیشتی قبل از انقلاب؛ به آزادی رسیدن زن آذربایجانی پرداخت. در سال 1909 <ار آرواد (زن و شوهر)> و در 1910؛ <او اولماسون بو اولسون (آن یکی نشد پس این یکی!)> که به نام <مشهدی عباد> معروف است و در سال 1913 نیز آرشین مال آلان را نوشت. مانند اپراهای لیبرتوی این کمدی موزیکالها نیز توسط حاجی بیگوف - که خود دراماتوگ بزرگی بود- نوشته شده است.
    حاجی بیگوف در کمدی موزیکال <او اولماسون بو اولسون> -که از قدرت افشاگرانه ی اجتماعی و رئالیستیک فوق العاده ای برخوردار است- جهالت ناشی از روابط اجتماعی قبل از انقلاب را تحلیل میکند. داستان این اثر بر اساس ماجراهایی که از برخورد <سرور> و <گولناز> -که از روابط و آداب و رسوم آن زمان روی برگردانیده اند – و افراد کهنه پرست به وجود می آید؛ بنا شده است و این تضاد به خوبی در این داستان و موسیقی که روی آن گذاشته شده؛ بیان میگردد.
    در سال 1911 حاجی بیگوف برای تکمیل کردن دانش موسیقی خود به مسکو رفت و در کلاسهای خصوصی موسیقی مشغول به تحصیل شد و دو سال بعد نیز وارد کونسرواتوار سن پیترزبورگ گردید. حین تحصیل در این کمسرواتوار بود که او بهترین کمدی موزیکال خود <آرشین مال آلان> را نوشت. او در این اثر عشق و احساسات و عواطف انسانی را تحسین میکندو قواعد و قوانین کهنه و پوسیده ی ازدواج را به باد انتقاد میگیرد.هر چند که در <آرشین مال آلان> نقش منفی وجود ندارد؛ ولی تم برّای این کمدی موزیکال خصلتی اجتماعی به آن میبخشد.نقشهای پیشرفته ای که که قهرمانان داستان در این اثر دارا هستند به واسطه ی موسیقی جان میگیرند و شخصیت آنها با پرنسیپهای های این اپرا مشابهت پیدا میکند.
    موسیقی در تجسم صحنه ها نقش اصلی را ایفا میکند. و اثر را دارای خصوصیاتی چالاک و طبیعی میکند.این اثر یکی از بهترین آثار هنری آذربایجان است و قدرت خلاقیت حاجی بیگوف به نخو شایانی در آن متجلی است. این کمدی موزیکال به چندین زبان ترجمه شده و در بسیاری از نقاط دنیا بارها به نمایش گزارده شده است.
    مشکلات مالی حاجی بیگوف را مجبور کرد که از تحصیل در کنسرواتوار سن پیترزبورگ دست بکشدو به وطن بازگردد. تشکیل حکومت جدید آذربایجان؛ خلاقیت حاجی بیگوف را در مسیر جدیدی قرار داد و او از اولین روزها در پیشرفت و گسترش موسیقی جمهوری آذربایجان فعالانه شرکت جست. رهبری ارکسترهای تکمیل شده در کلوبهای مختلف و همچنین رهبری ارکستر رادیو را به عهده گرفت و برای تربیت کادرهای ملی در امر موسیقیاولین مدارس موسیقی را پایه ریزی کرد؛ مدیر رشته ی موسیقی اداره ی فرهنگ و معاون اول کنسرواتوار و سپس رئیس کنسرواتوار آذربایحان شد. در سال 1931 اولین ارکستر سازهای ملی (خالق چالقی آلت لر آنسامبلی) را که نوازندگان آن برای اولین بار از نت استفاده میکردند تاسیس نمود و در سال 1936 نیز اولین گروه کر دولتی را تشکیل داد.
    او مسائل تحصیل موسیقی حرفه ای و همچنین تئوری استفاده از نت در سازهای ملی را طی چندین مقاله منتشر کرد و به موازات این کارها؛ برای فراگیری اساس کوسیقی فولکولور آذربایجان؛ دست به تحقیقات دامنه داری زد.
    جاحیبیگوف این بار استعداد آهنگسازی خود را با تکیه بر شرایط جدید؛ در حهات مختلفو گسترده تری نشان داد. او در این دوره اولین ارکستر مجلسی در آذربایجان را تشکیل داد: <<تریو ی آشیقها>> و فانتزی های <<شور>> و <<چهارگاه>> (برای ارکستر سازهای ملی )و دو کانتات یکی به مناسبت دهمین سالگرد برقراری حکومت جدید آذربایجان و دیگری به مناسبت هزارمین سالگرد تولد فردوسی نوشت و همچنین ملودی های رایج بین مردم را به نت در آورد و برای ارکستر تنظیم نمود.
    به این ترتیب حاجی بیگوف مسیر خود را تا رسیدن به قلّه ی خلاقیت خود یعنی اپرای <<کوراوغلو>> پیمود و در سال 1937 نتیحه ی سالها جستجو و تحقیق در موسیقی فولکلوریک و مطالعه ی فرم اپرای معاصر و ارتباط این دو با هم را در قالب اپرای <<کوراوغلو>> بارور ساخت.مضمون این اثر بر اساس داستان مبارزه ی ملی مردم آذربایجان برای کسب آزادی پیریزی شده. لیبرتوی این اثر توسط<<ح.اسماعیل اف>> و <<محمد سعید اردوبادی>> نوشته شده است. کضمون عالیغ اندیشه های انسانی؛ مشخص و درخشان بودن نقشها؛ موسیقی دراماتیک و برّا و استفاده از زمینه های مختلف در این موسیقی؛ <<کوراوغلو>> را در ردیف یکی از بهترین آثار هنر اپرانویسی آذربایجان قرار داده است.
    طی سالهای جنگ دوم جهانی؛ حاجی بیگوف به طور خصوصی ولی پیگیر به کار خود ادامه داد و به موازات حرفه ی آموزگاری غ در مضمون قهرمانیها و میهن پرستیها آثار دیگری آفرید که از آن میان کانتانت <<وطن و جبهه>> و ترانه های <<چاغیریش(احضار)>> ؛ <<شفقت باجی سی(پرستار)>> و <<آنانین اوغلونا نصیحتی(نصیحت مادر به پسر خود)>> را میتوان نام برد. در سال 1945حاجی بیگوف به مناسبت پایان جنگ اثر سنفونیک-آوازی خود به نام <<غلبه هیمنی(قصیده ی پیروزی)>> را نوشت و در همان سال گنجینه ی باارزش و محصول 25 سال کوشش و تحقیق او یعنی کتاب <<اساس موسیقی مردم آذربایجان>> منتشر شد. او قصد داشت که بر اساس اشعار نظامی گنجوی رمانس-غزل بسازد ولی از این سلسله فقط توانست رمانس-غزلهای <<سن سیز(بی تو)>> و <<سئوگیلی جانان(محبوب جانان)>> را به پایان برساند. در سالهای آخر عمرش طرح اپرایی به نام <<فیروزه>> را می ریخت ولی این طرح جامه ی عمل به خود نپوشید. او در روز بیست و سوم نوامبر سال 1948 در اثر بیماری شدیدی که ناشی از کار زیاد بود و در حالی که سراسر زندگیش طرف مبارزه برای ترقی فرهنگ و هنر آذربایجان شده بود؛ به درود حیات گفت.
    اوزیر حاجی بیگوف؛ آهنگساز بزرگ؛ پایه گذار حرفه ی موسیقی؛ تئوریسین عالیقدر؛ نویسنده؛ شاعر؛ مترجم؛ مبارز راه آزادی و خدمتگذار خلق آذربایجان بود.تاریخ تکوین و گسترش بسیاری از مباحث در موسیقی آذربایجان همراه با نام اوست. آثاری که او برای صحنه آفرید و خدماتی که او برای پیشرفت این رشته از موسیقی کرد؛ عظيم و ستودنی است. او مولف اولین اپرا و اولین کمدی موزیکالهای آذربایحانی است. قدرت خلاقیت او.؛ هم در آذربایجان و هم خیلی دورتر از مرزهای آذربایجان شهرت فراوانی کسب کرده است ومیراث آفرینندگی او تبدیل شده است به عضوی از فرهنگ و مدنیت تمام ملتهای جهان.

  5. این کاربر از Asalbanoo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #15
    پروفشنال ashkan22's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    619

    پيش فرض

    البته منو مي بخشيد اگه اينجا مطرخ ميكنم
    ولي دنبال آهنگاي اصيل تركي آزري هستم اگه ميشه راهنمائيم كنيد
    ممنون از شما

  7. #16
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    البته منو مي بخشيد اگه اينجا مطرخ ميكنم
    ولي دنبال آهنگاي اصيل تركي آزري هستم اگه ميشه راهنمائيم كنيد
    ممنون از شما

    فکر کنم باس تو قسمت درخواست موسیقی مطرح کنید
    ممنون

  8. #17
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض یعقوب ظروفچی


    وی بزرگترین وکالیست آذری در زمان حاضر میباشد. وی آواز خوانی را در سن8 سالگی در برنامه

    کودک آغاز کرد.


    و سپس در تلویزیون تبریز قطعاتی را اجرا نمود. سپس در آکادمی هنر تبریز مشغول به تحصیل شد.


    وی مدت هفت سال به فرا گیری اپرا و وکال تحت نظر اساتید ایرانی و ایتالیائی و انگلیسی پرداخت .

    وی همچنین قطعاتی را به همراهی رشید بهبودف اجرا نمود.

    او برای اجرای قطعات اپرا با ارکستر سمفونی ملی آذربایجان همکاری داشته است.



  9. #18
    پروفشنال Bl@sTeR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    زیر دست نازی ها
    پست ها
    584

    پيش فرض

    خوب در مورد عاليم قاسم اف
    عاليم قاسم اف در سال 1957 در روستاي نابور در منطقه شاماخي در صد كيلومتري شمال غرب باكو متولد شد . پدر وي حمزه كه خود صدايي خوش دارد ومادرش تميلا اصلي ترين مشوقان وي بوده اند واز همان اوايل كودكي استعداد موسيقي را در وي يافتند . از اين رو وي در هفت سالگي وارد مكتب شد، وبه زودي استعداد خود را نشان داد در 14 سالگي در يك كنسرت غير رسمي حضور يافت اما چندان مورد استقبال قرار نگرفت ولي خوشبختانه موسيقي را رها نكرد .
    در سال 1978 وارد مدر سه موسيقي آصف زينالي باكو شد .در سال 1983 به دانشگاه موسيقي راه يافت ودر سال 1989 تحصيلات دانشگاهي در موسيقي را با رتبه اول به پايان رسانيد .
    اولين اجراي رسمي وي درسن 22 سالگي در تلويزيون آذربايجان بود كه دستگاه چهار گاه را با مشايعت تارزن بزرگ استاد حاجي محمد اف اجرا كرد . بعد از آن موفقيتهايي عظيم در داخل وخارج آز آذربايجان بدست آورد كه موجب شهرت وي و موسيقي آذربايجان در سطح جهان شد .
    عاليم قاسم اف در سن 25 سالگي برنده جايزه اول مسابقات موسيقي «‌جبار قاراياق دي اوغلو » شد .در سال 1999در شهر آخن آلمان به عنوان بهترين خواننده آواز ، جايزه سازمان يو نسكو ( معروف به نوبل موسيقي ) كه هر هنرمندي آرزوي دريافت آن را دارد به وي اعطا شد. در آگوست ، سال 1999 در فستيوال جهاني موسيقي در هر برن آلمان استقبال با شكوهي از وي به عمل امد كه از شبكه WDR آلمان به صورت زنده پخش شد CD عاليم قاسم اف برنده جايزه
    Deutschen schal platten kritik گشته .آلبومهاي موسيقي عاليم قاسم اف بيش از همه در فرانسه عرضه شده وبخاطر درخشش هنري اش در اين كشور جايزه Grand prix du disque را دريافت كرده است . مجله موسيقي Songlinاورا به عنوان Top of the world ستوده ونشريه معتبر Die zeit آلمان اورا استاد بزرگ زمانه ناميده است . روزنامه فرانسوي لومند صداي عاليم را يكي از باشكوه ترين صداهاي جهان معرفي كرده ونيويورك تايمز از او به عنوان اعجوبه هنري از سرزمين آذربايجان نام ميبرد ، در 11 مارس 2000 از طرف مركز انتخاب صداهاي نادر اروپا صداي عاليم قاسم اف جز صداهاي نادر بشري ثبت شده است . به پاس احيا ومعرفي موسيقي اذربايجان در سطح جهان لوح برترين بهتربنها را از آن خود كرده است .در سپتامبر 2001 در فستيوال جهاني شرق كه از سوي يونسكو در سمرقند برگزار شد عاليم قاسم اف با اجراي قطعاتي از چهرگاه نشان اول فستيوال را دريافت كرد ودر يك كلام ميتوان او را بلبل ترانه شرق ناميد . وي به عنوان بزرگترين خواننده موسيقي مقامي در آذربايجان تاكنون 9 آلبوم را عرضه كرده است وي كنسرتهايي در ايران شامل جشنواره فجر در تهران ، اردبيل ( ديماه 80) وتبريز(3تا 15 مارس 2001) وهمچنين در كشورهاي ديگري چون : فرانسه ، ايالت كينگ دام ، آلمان ، بلژيك، اسپانيا ، برزيل وامريكا اجرا كرده است كه اجراي آهنگ« ساري گلين » كه جزء آهنگهاي ملي آذربايجان ( خالق ماهنسي ) مي باشد احساسات بساري در آلمان وتبريز بر انگيخت .
    مهارت عاليم تنها به آواز محدود نمي شود وي همچنين داراي مهارت كافي در تارنوازي وهمچنين بهترين نوازنده قاوال نيز به شمار مي رود . وي در راه رسيدن به اين افتخارات از محضر اساتيد بزرگي چون : سييد خان شوشينسكي،ادي گوزل اف ، حاج بابا حسين اف وآقا خان عبداله يف بهره برده است اكنون وي صاحب دو دختر ويك پسر مي باشد كه دختر بزرگتر او ( فرقانه) آواز را در حد استادي اجرا مي كند.
    بي شك بزرگترين افتخار عاليم قاسم اف كسب جايزه سازمان يو نسكو مي باشد .
    Last edited by Bl@sTeR; 28-04-2007 at 11:10.

  10. این کاربر از Bl@sTeR بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #19
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض نگاهی به موسیقی Jazz در آذربایجان

    موسیقی Jazz در آذربایجان شوروی، توسط ارکستر ملی State Popular Orchestra که به نام جز ملی (State Jazz) نیز شهرت دارد پایه گذاری شد.
    این ارکستر که در سال ۱۹۳۸ توسط توفیق قلی اف (Tofig Guliyev) و نیازی (Niyazi) به وجود آمد، که سازبندی آن شامل یک ترومبون، پنج ساکسوفون، سه ترومپت، یک پیانو، یک گیتار و مجموعه سازهای کوبه ای (درامز و پرکاشن) بود.
    گروه Jazz ملی هم به اجرای Jazz کلاسیک میپرداخت و هم به تجربیاتی در بداهه نوازی (Improvisations)، مقام (Mugam) و نیز موسیقی مودال (منظور موسیقی که بر پایه گامهایی غیر از مینور و ماژور معمول باشد) ملی آذربایجانی دست میزدند. بعنوان مثال پرویز رستم بایف (Parviz Rustambayov) نوازنده ساکسوفون، در اولین کنسرت Jazz ملی یک بداهه نوازی در مقام چهارگاه را اجرا کرد.
    این نوابغ موسیقی آذربایجانی یک هدف داشتند و آن برقرار کردن مکتب ملی Jazz بود. پس از پایان جنگ جهانی دوم، رئوف حاجی بایف (Rauf Hajibayov) مدیریت گروه Jazz ملی را به عهده داشت اما در سالهای ۱۹۶۰-۱۹۵۰، دستگاه تبلیغات کمونیستی ضربه بزرگی به پیشرفت موسیقی Jazz آذربایجان وارد کرد. مقامات شوروی، جاز را به عنوان یک موسیقی اغواگر غربی عنوان کردند و اجرای آنرا ممنوع اعلام کردند.
    علیرغم این تحریم، علاقمندان Jazz در خفا دورهم جمع شده و از طریق رادیوهای غربی، به موسیقی گوش میدادند و سعی میکردند تا آنچه را شنیده اند اجرا کنند. در اواخر دهه ۶۰، موسیقی Jazz، با راهنماییها و حمایتهای گارا گارایف (Gara Garayev)، نیازی، توفیق قلی اف و رئوف حاجی اف، زندگی دوباره ای آغاز کرد. این دوران شاهد ظهور گایا (Gaya)، گروه چهارنفری رفیق بابایف و پس از آن گروه واقف مصطفی زاده (Vagif Mustafazade) بود.
    گارا گارایف که آهنگساز برجسته سبک کلاسیک بود به ساختن موسیقی Jazz نیز میپرداخت. از جمله آثار او می توان به موسیقی برای The Bold Young Man of Gascony ، سه نوکتورن Nocturnes (قطعه موسیقی محزون ، شاعرانه و شبانه) ، تعداد زیادی پرلود و ... نام برد. پرلود (Prelude) شماره ۲۸ از او قطعات ناب Classsic Jazz l می باشد و یکی از بهترین نوازندگان در این قطعات واقف مصطفی زاده است.
    مقام، موسیقی سنتی آذربایجانی در واقع شامل بداهه نوازیهایی است که بر روی تم اصلی این موسیقی انجام میشود و نوازندگان آن هر یک به نوبه خود منحصر به فرد هستند زیرا هر کدام شیوه بداهه نوازی خاص خود را دارند. این بداهه نوازی آزادانه در واقع رابط اصلی بین موسیقی Jazz و مقام است. قابلیت تلفیق عناصر شرقی مقام با موسیقی غربی Jazz به این معنا است که Jazz میتواند در دنیای موسیقی شرق نیز موفق باشد.
    واقف مصطفی زاده در اواخر دهه ۶۰ اولین مفسر مقام جز (jazz mugam) به شمار میرود. البته واضح است که قبل از او بسیاری از موسیقی دانان به شباهت بین این دو نوع موسیقی پی برده بودند و بر پایه آن آثاری به وجود آورده بودند.
    اما واقف مصطفی زاده اولین موسیقیدانی بود که مقام شرقی را در قالبی قابل درک، یعنی قالب Jazz، به شنوندگان غربی و برعکس، موسیقی Jazz را به شنوندگان آذربایجانی در قالب آشنای مقام معرفی نمود. این پیانیست، که سالها به آموختن ریزه کاریهای مشکل این دو موسیقی مشغول بود، بالاخره شگفتی و تحسین بزرگان موسیقی غرب را برانگیخت و موجب جلب توجه جهانی به موسیقی مقام آذربایجان شد. به گفته ویلیس کانوور (Willis Conover) منتقد مشهور جاز آمریکایی " واقف مصطفی زاده یک نوازنده عالی است. او بهترین نوازنده پیانو تغزلی است که تا کنون به او گوش داده ام."
    در سال ۱۹۶۹، با دعوت و اصرار رئوف حاجی اف، واقف از تفلیس به باکو بازگشت. او در ارکستر موسیقی ملی آذربایجان به کار مشغول شد و در کنار آن یک گروه سه نفری Jazz نیز تشکیل داده بود. در همین دوران یکی دیگر از موسیقیدانهای موفق آذربایجان، رفیق بابایف، در زمینه خوانندگی جاز مشغول فعالیت بود و در همین زمان گروه چهارنفری (کوارتت) آوازی گایا، به کار تنظیم و اجرای ترانه های فولکلوریک مشغول بودند.
    متاسفانه واقف مصطفی زاده و رفیق بابایف هر دو با مرگی زودرس از جهان رفتند. مصطفی زاده در سال ۷۹ وهنگام اجرای برنامه در اثر حمله قلبی و بابایف در سال ۹۴ در یک آتش سوزی مهیب در مترو باکو درگذشتند. مصطفی زاده ۳۹ سال و بابایف ۵۸ ساله بودند.
    جامعه فرهنگی آذربایجان همچنان به این دو نابغه موسیقی مدیون است. سبک موسیقی، تفکر موسیقایی و نوع اجرای آنها در زمان خودشان به طور کامل درک نشد و وقایع سالهای ۸۰ و ۹۰ از جمله فروپاشی شوروی و جنگ بین آذربایجان و ارمنستان بر موسیقی و فرهنگ آذربایجان تاثیرات منفی باقی گذاشت. البته مکتب ملی Jazz که بالاخره توسط توفیق قلی اف، نیازی، گارا گارایف، رئوف حاجی اف و توفیق احمدف به وجود آمد، همچنان برقرار است.
    امروزه، نسل جدید نوازندگان Jazz آذربایجانی توانسته اند به انواع مختلف موسیقی مقام جاز را به سراسر دنیا معرفی کنند. عزیزا مصطفی زاده، شاگرد هنرستان ملی جاز و دختر واقف مصطفی زاده، سالها است که جاز آذزبایجان را در سراسر جهان به محبوبیت فراوانی رسانده است.
    کاوه رهنما
    پایگاه اطلاع‌رسانی گفتگوی هارمونیک

  12. #20
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض عالیم قاسیمف

    قاسیمف مردی است از جمهوری آذربایجان - کاری به این نداریم که آن قسمت از کره خاکی در طول تاریخ هر نامی داشته است بجز آذربایجان و دست سیاست و بازی روزگار اندک زمانی قبل این نام را برآن نهاده است. به هرحال عالیم متعلق به سرزمینی است که امروز به نام جمهوری آذربایجان خوانده می شود.

    سرزمینی که نزدیکی فرهنگی اش به ایران موسیقی سنتی آن را برای ما جذابتر از موسیقی سنتی هر کشور دیگری کرده است و به همین دلیل است که هرگاه کنسرتی با حضور بزرگان موسیقی جمهوری آذربایجان برگزار می شود و یا آلبومی با هنرمندی آنان -افرادی چون رامیز قلی اف ، هابیل علی اف و عالیم قاسیمف به بازار می آید همواره با استقبال مردم مواجه می شود.

    اما حکایت علیم حکایت دیگری است.

    او تنها هنرمند موسیقی آذربایجان است که توانسته است قلل رفیع موسیقی جهان را فتح کند و آوازه اش بیش از سایرین ، ملل جهان را درنوردیده است. عالیم با صدای خود ، با انتخاب اشعار و با لحن و موسیقی خاص خود ، گویی شنونده را جادو می کند و می تواند تا هرگاه که بخواهد تمام حواس شنونده را به خود معطوف کند.
    "قاسیمف ضربی ها را بسیار با شور و حرارت اجرا می کند و آواز خود را با دایره ای که خود می نوازد همراه می کند. وی خواننده ای جسور و بی باک است که خلاقیت های خود را با شجاعت معرفی می نماید." (۱)

    قاسیمف که اخربن البوم او به نام "هنر موسیقی مقامی" در سال ۲۰۰۱ منتشر شد و در کشورهائی چون فرانسه ، انگلستان ، آلمان، بلژیک ، اسپانیا، برزیل، ایالات متحده آمریکا و ایران به روی صحنه رفته است.
    قاسیمف در سال ۱۹۹۹ جایزه موسیقی یونسکو را از آن خود کرد که برای او بسیار غیر منتظره بود:«من فکر می کنم که این جایزه به خاطر خلوصی که در اجرای موسیقی دارم به من تعلق گرفته است. من هیچگاه فردی را که برای شنیدن موسیقی آمده است را فریب نمی دهم. ممکن است من در زندگی به مردم آسیب رسانده باشم یا دروغ گفته باشم ، اما رفتار من دربرابر هنرم بسیار صادقانه و خالص است.

    منظور من از این حرفها آن ست که هیچگاه به شنونده به چشم راهی برای به سود رسیدن نگاه نکرده ام. من همیشه آنطور که احساسم به من می گوید موسیقی اجرا می کنم، آنطور که دلم می خواهد. من می توانم طوری بخوانم که شنونده پسند باشد ولی اینکار را نمی کنم. من همیشه به طور مستقل می خوانم و رفتار می کنم. آنطور که قلبم به من می گوید.فرغانه شاهد است که من همیشه همینطور به اجرای موسیقی می پردازم. چه ۳ نفر شنونده داشته باشم چه هزار نفر.»

    فرغانه دختر استاد است که در چند آلبوم با او همکاری داشته است از جمله آلبوم دریای عمیق عشق که در سال ۲۰۰۰ منتشر شده است.

    ● جایزه موسیقی یونسکو

    جایزه ایست معتبر که در سال ۱۹۷۵ پایه گذاری شد و هرساله به موزیسین ها و موسساتی که در راه غنی سازی و توسعه موسیقی گام برمی دارند اهدا می شود. این جایزه در خدمت صلح، نزدیکی انسانها، همکاری های بین المللی و اهداف دیگر سازمان ملل متحد و سازمان یونسکو است.
    این جایزه زمینه های اهدا می شود:
    ▪ آهنگ سازی :که به آهنگسازان برای مجموعه آثار تولیدی آنان اهدا می شود.
    ▪ اجرا :که به یک فرد یا گروه در زمینه های موسیقی سنتی ، پاپ ، کلاسیک و جاز ، برای اجراهای زنده آنان تعلق می گیرد.
    ▪ موسیقی شناسی / خبرنگاری موسیقی : که به موسیقی دانان و منتقدان موسیقی برای تحقیقات و نقدهای می شود.

    ● مدرسان موسیقی

    درک موسیقی مقامی -بخصوص برای آنان که اذری زبان نیستند -آسان نیست. قاسیمف توجه به موارد زیر را برای آنان که تازه در راه آشنائی با موسیقی مقامی گام نهاده اند پیشنهاد می کند:
    « قبل از هرچیز باید به صدای دایره ، نوع خوانش خواننده و حرکاتی که او بروی سن انجام می دهد توجه کرد. همچنین باید به بداهه پردازی و وسعت صدای خواننده توجه داشت.»
    برای او ارائه موسیقی مقامی به خارجی ها آسان تر است. او می گوید:«هنگامی که در خارج از کشور به اجرای برنامه می پردازم، راحت تر هستم. در آذربایجان چیزی مانع وارد شدن من به دنیای خودم می شود.
    در آذربایجان شنونده ۹۰% کاری که قرار است ارائه شوند را می دانند و شنونده حرفه ای موسیقی مقامی هستند و من وظیفه دارم که انتظارات آنها را به طور کامل برآورده کنم. احساس می کنم که باید مراقب تمام حرکاتم باشم.»
    عالیم در کودکی وارد دنیای موسیقی مقامی شد، زمانی که تنها برای دل خود می خواند . او در شهر شاماخی در صد کیلومتری شمال غربی باکو رشد کرد.

    قاسیمف از دوران کودکی اش به یاد می آورد «هیچگاه فکر نمی کردم که خواننده شوم و هیچکدام از اعضای خاواده ام تاثیری در روند حرفه ای من - حداقل به طور مستقیم - نداشته اند. پدرم صدای خوبی دارد ولی به طور حرفه ای نمی خواند.» پدر عالیم در مجالس عروسی آذربایجان می خواند.

    ولی او می پذیرد که تاثیراتی را از والدینش گرفته است:«مادرم بسیار پر انرژی است. پدرم صدای خوبی دارد ولی او تنها برای خودش می خواند. او بسیار ساکت و آرام است. من فکر می کنم که انرژِی ام را از مادرم به ارث برده ام و صدایم را از پدرم و این تقدیر بود که سرنوشتی اینچنین را برای من رقم زد.»

    امروز عالیم و همسرش "تامیلا آسلانووا" در خانه ای زندگی می کنند که اتاق هایش با پوسترهائی از اجراهای مختلف عالیم در سراسر جهان پوشیده شده است. آنها سه فرزند دارند، یک پسر به نام قدیر و دو دختر به نامهای فرغانه و دلربا. و فرغانه است که چندسالی است همراه پدر به اجرای موسیقی مقامی می پردازد. «هرگاه فرغانه در کودکی گریه می کرد ، من برای ساکت کردن او به اجرای موسیقی مقامی می پرداختم. هنگامیکه زبان به سخن گشود به او غزل می اموختم و زمانی که آموختن آواز به او را آغاز کردم ، فهمیدم که پتانسیل لازم برای اجرای موسیقی را دارد.»

    «گاهی بعضی از دوستان به من می گویند که آرام باشم و برای در هنگام اجرا به خودم زیاد فشار نیاورم; ولی من با نظر آنها موافق نیستم. تا خودتان را به پای هنر قربانی نکنید، هنر برای شما زنده نمی شود.»


    رضا حیدری
    (۱) برگرفته از بروشور کنسرت
    دو هفته نامه فریاد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •