ردیف |
موضوع |
درست |
نادرست |
۱ |
علامت نقل قول (SHIFT+K/L) |
«--» |
"—" |
۲ |
ّ (تشديد) گذاشتن تشديد هميشه ضرورت ندارد مگر در جايی که موجب ابهام و التباس شود که يکی از مصاديق آن همنگاشتهاست: معين/معيّن؛ علی/علّی؛ کُره/کُرّه؛ بنا/بنّا (SHIFT+F) |
|
|
۳ |
ء (همزه) در کلمات فارسی به کار نمیرود ولی در کلمات عربی علامت آن را حتماً به کار ببريم. (SHIFT+N/M/V) |
جرئت
مسئول
مسئله
هيئت
نشئت
مبدأ
منشأ
شئون
رؤسا |
جرأت
مسؤول
مسأله
هيأت
نشأت
مبداء
منشاء |
۴ |
اً – اٌ - اٍ (تنوين) در کلمات فارسی به کار نمیرود، ولی در کلمات عربی، حتماً آورده شود. (SHIFT+Q) |
گاهی
تلفنی
دوم، ثانياً
سوم، ثالثاً
خواهش میکنم، لطفاً
ناچار
مشارٌاليه
مضافٌاليه |
گاهاً
تلفناً
دوماً
سوماً
خواهشاً
ناچاراً |
۵ |
ابن/ بن بين دو اسم خاص هر دو صحيح است |
حسين بن علی
حسين ابن علی |
|
۶ |
ات (علامت جمع عربی) را نبايد در کلمات فارسی استفاده کرد.، استثناء: سبزيجات |
گزارشها
پيشنهادها
گرايشها
کارخانهها
سفارشها
فرمايشها
سبزيجات
باغات |
گزارشات
پيشنهادات
گرايشات
کارخانجات
سفارشات
فرمايشات
سبزیها
باغها |
۷ |
آن هميشه جدا نوشته میشود مگر: آنها، آنجا، آنکه، بدان، آنچه، وانگهی |
آن (کسی) که
چنانکه |
|
۸ |
اين هميشه جدا نوشته میشود مگر: اينها، اينجا، اينکه، بدين |
از اين رو |
ازينرو |
۹ |
ای (حرف ندا) هميشه جدا از منادا نوشته میشود: |
ایخدا
ایکه |
|
۱۰ |
ب زينت، نون نفی، ميم نهی بر سر افعالی که با الفِ مفتوح يا مضموم آغاز میشوند |
بينداز
نيفتاد
ميفکن |
بيانداز
نيافتاد
ميافکن |
۱۱ |
به هميشه جدا نوشته میشود مگر:
۱- هنگامی که بر سر فعل و مصدر و ترکيبات اين عناصر بيايد: بگفتم، بروم، بنمايد، بخوان، بساز، بسازبفروش
۲- بدين – بدان – بدو - بديشان
۳- هرگاه صفت بسازد: بخرد، بسزا، بخصوص، بشکوه، بهنجار، بنام، بجا، (ولی در موارد ديگر جدا نوشته میشود: به قاعده، به اسلوب)
۴- در ترکيبهای قالبی عربی: بلافصل، بلاعوض، بلاحساب، بعينه، قائم بأمرالله |
بهاصطلاح
جابهجا
روبهرو
سربهسر
خودبهخود
بهتنهايی
بهويژه
بهخصوص
بهدليل
بهعلت
بهصورت
بهوجود
بهسرعت
بهطور
بهخاطر
بهراحتی
بهکار بردن
بهدست آوردن
بهسر بردن |
باصطلاح
جابجا
روبرو
سربسر
خود بخود
بتنهايی
بويژه
بخصوص
بدليل
بعلت
بصورت
بوجود
بسرعت
بطور
بخاطر
براحتی
بکار بردن
بدست آوردن
بسر بردن |
۱۲ |
بی هميشه جدا از کلمه پس از خود نوشته میشود، مگر آنکه کلمه بسيطگونه باشد، يعنی معنای آن دقيقاً مرکب از معانی اجزای آن نباشد: |
بیشک
بیگمان
بیخرد
بیهوده
بيسواد
بيکار
بینهايت
بيزار
بيداد
بيگانه
بيراه
بيخود
بيچاره
بينوا
بيجا |
بيشک
بيگمان
بيخرد
بیهوده
بیسواد
بیکار
بينهايت |
۱۳ |
ة در کلمات عربی استفاده میشود (SHIFT+Z) با فونت TIMES NEW ROMAN |
دايرةالمعارف، صلوة، مشکوة، ليلةالقدر، ثقةالاسلام، طرفةالعين، حجةالاسلام، آيةالله، زکوة، کاملةالوداد، ليلةالقدر، ، |
|
|
-ی (نشانه الف کوتاه) در کلمات عربی موجود در فارسی استفاده میشود |
موسی، عيسی، يحيی، طوبی، کبری، مرتضی، مصطفی، مجتبی،
الی، علی، حتی، اولی |
|
۱۴ |
-تر/ -ترين
به غير از بيشتر/ بيشترين، کمتر/ کمترين، بهتر/ بهترين، مهتر، کهتر باقی جدا نوشته میشود. |
بيشتر
کمترين
مهمتر |
بيشتر
کمترين
مهمتر |
۱۵ |
چه جدا از کلمه پس از خود نوشته میشود، مگر در: چرا، چگونه، چقدر، چطور، چسان
چه جدا از کلمه پيش از خود نوشته میشود، مگر در: آنچه، چنانچه |
|
|
۱۶ |
حرکتگذاری تنها در حدی لازم است که احتمال بدخوانی و ابهام داده شود: عُرضه/عَرضه؛ حَرف/حِرَف
(SHIFT+A/S/D) |
|
|
۱۷ |
را در همه جا جدا از کلمه پيش از خود نوشته میشود، مگر در: چرا (در معنای «برای چه» و در معنای «آری» در پاسخ به پرسش منفی) و مرا |
آن را
اين را
تو را |
|
۱۸ |
ضماير متصل ملکی همواره به کلمات پيش از خود میچسبد، مگر در: کلماتی که به ه (بيان حرکت)-و-ی ختم میشود (در این موارد فقط به ابتدای ضماير ملکی مفرد حرف "ا" اضافه میشود) |
خانهام - خانهات - خانهاش
خانهمان - خانهتان - خانهشان
پیام - پیات - پیاش
پیمان - پیتان - پیشان
کشتیام - کشتیات - کشتیاش
کشتیمان- کشتیتان- کشتیشان
رادیوام – رادیوات - رادیواش
رادیومان – رادیوتان - رادیوشان |
خانهم - خانهت - خانهش
خانهامان - خانهاتان - خانهاشان |
۱۹ |
کلمات مرکب |
تصميمگيری
خشونتبار
برفگير
آفتابگير
يکشنبه
جهتگيری
چشمپوشی
غيرقانونی
غيررسمی
هرچند
اگرچه
بنابراين |
تصميمگيرى
خشونتبار
برف گير
آفتاب گير
يك شنبه
جهت گيرى
چشم پوشى
غير قانونی
غير رسمی
هر چند
اگر چه
بنابراين |
۲۰ |
كه
هميشه جدا نوشته میشود به جز در سه مورد: بلكه، اينكه، آنكه |
|
|
۲۱ |
می – همی – نمی (همواره جدا نوشته میشود) |
میرسد
نمیتوانم |
ميرسد
نميتوانم |
۲۲ |
ه (های بيان حرکت) |
علاقهمند
بندگی
خانگی
هميشگی
هفتگی |
علاقمند
بندهگی
خانهگی
هميشهگی
هفتهگی |
۲۳ |
ها همواره به کلمه پيش از خود میچسبد مگر:
۱- آنها (صورت جمع ضمير غايب)
۲- هنگامی که بخواهيم صورت مفرد کلمه را مشخص کنيم
۳- کلمه به های غيرملفوظ (بيان حرکت) و يا های ملفوظی که حرف قبل از آن حرف متصل باشد، ختم شود |
کتابها
باغها
چاهها
کوهها
گرهها
ميوهها
خانهها
سفيهها
فقيهها
پيهها
بهها |
|
۲۴ |
هم هميشه جدا از کلمه پس از خود نوشته میشود مگر:
۱- کلمه بسيط گونه باشد
۲- جزء دوم تک هجايی باشد
۳- جزء دوم با مصوت "آ" شروع شود، مگر هنگامی که همزه در ابتدای جزء دوم تلفظ شود (تبصره: هم، بر سر کلماتی که با "الف" يا "م" آغاز میشود، جدا نوشته میشود: هماسم، هممرز، هممسلک) |
همشهری
همشيره
همديگر
همسايه
همين
همان
همچو
همچنين
همچنان
همدرس
همسنگ
همگام
همپا
همدل
همگام
همکار
همرزم
همراه
همايش
هماورد
هماهنگ
همآرزو
هممرز
همآرمان
هماسم
هممسک |
|
۲۵ |
همين/همان همواره جدا از کلمه پس از خود نوشته میشود |
همانکتاب
همينخانه
همينجا |
|
۲۶ |
هيچ همواره جدا از کلمه پس از خود نوشته میشود |
هيچيک
هيچکدام
هيچکس |
|
۲۷ |
يک در ترکيب، جدا از جزءِ پس از خود نوشته میشود، مگر در موارد: يکتا، يکجا، يکدست، يکدفعه، يکديگر، يکرنگ، يکرو، يکسان، يکسره، يکسو، يکشنبه، يکنواخت |
|
|