تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 82 اولاول 1234561252 ... آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 817

نام تاپيک: جنگ افزار

  1. #11
    آخر فروم باز Persian_Gun's's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    پست ها
    1,988

    پيش فرض سوخو ۱۷

    سوخو ۱۷ Sukhoi Su-17

    سوخوي اس‏يو-17 كه در سازمان ناتو با نام Fitter شناخته مي‏شود، يك هواپيماي جنگندهء ضربتي ساخت اتحاد شوروي است كه بر اساس جنگنده بمب افكن سوخوي7 يا Su-7 طراحي و ساخته شده است.
    جنگندهء جديد، به طرز حيرت‏آوري موفق از كار درآمد و در يك دورهء طولاني، در خدمت اتحاد جماهير شوروي بود. اين جنگنده، به صورت بسيار گسترده‏اي به كشورهاي بلوك شرق سابق و خاور دور، صادر گشت.

    Su-7 BM




    تاريخچه
    در طراحي
    Su-17 سعي بر اين شده بود كه قابليت‏هاي جنگنده بمب افكن Su-7 بهبود يابد. اگرچه Su-7 داراي خصوصيات مثبتي بود كه از جملهء آنها مي‏توان به بدنهء بسيار مستحكم و قابليت هدايت عالي در سرعتهاي كم اشاره كرد. ولي بالهاي متمايل به عقب (Swept Wing) عاملي فلج كننده به شمار مي‏رفتند و باعث افزايش شديد مسافت مورد نياز جهت برخاست ميشدند، ضمن اينكه هنگام فرود نيز، يك باند فرود طولاني مورد نياز داشتند.

    مطالعاتي كه توسط مركز آئروديناميك اتحاد شوروي موسوم به موسسهء تساگي (
    TSAGI) انجام شد، برتري پيكربندي بالهاي متمايل به عقب را مورد اثبات قرار دادند. بالهايي كه توانايي تحرك هندسي داشته باشند، مي‏توانند قابليت‏هاي پرواز در سرعتهاي پائين و حفظ سرعت كروز (گشت‏زني) را حفظ نمايند، ضمن اينكه در حالتي كه متمايل به عقب قرار دارند، توانايي دست‏يابي به سرعتهاي بالا را مي‏بخشند.

    چندين مدل بال متغير طراحي گشت، كه هم بر روي سوخوي7 و هم بر روي توپولوف22 يا
    Tupolev Tu-22 نصب و آزمايش شد. اين بالها، تنها در قسمت بيروني قابليت تحرك داشتند و قسمت ثابت آنها به بدنه متصل بود. جدا از اينكه اين نوع طراحي، داراي نصب آساني بر روي بدنه‏هاي طراحي شدهء موجود بود، اين امكان را نيز ميسر مي‏ساخت تا سيستم ارابهء فرود نيز در زير قسمت ثابت بال تعبيه شود و بدين شكل، دهنهء عريض‏تري براي فرود فراهم مي‏گشت، ضمن اينكه قسمت ثابت بال، امكان نصب جايگاههاي اضافي مخصوص حمل مهمات را فراهم مي‏آورد و نيازي به نصب جايگاههاي دوار و پيچيده در قسمت متحرك بال پيدا نمي‏شد.

    Su-7 IG
    به تاريخ دوّم آگوست 1966، نخستين فروند از
    Su-7 تغيير يافته با بال جديد، اولين پروازش را به انجام رساند. هواپيماي جديد به نام Su-7IG به معناي «شكل هندسي قابل تغيير» يا izmenyaemoi geometrii ناميده شد. اين عبارت در زبان روسي به شكل изменяемой геометрии نوشته ميشود. بال متغير تعبيه شده، به صورت دستي و به اختيار خلبان، از 28 به 45 و يا از 28 به 65 درجه قابل تغيير است.
    اما نتيجهء كار، بسيار رضايت‏بخش از آب درآمد. هدايت هواپيما در سرعتهاي پائين بهبود فراوان يافت، مسافت لازم براي نشست و برخاست، به نصف (نسبت به
    Su-7 اوليه) كاهش يافت و توان بالقوهء حمل مهمات به دو برابر افزايش يافت.
    ناظران غربي، هنگامي كه براي نخستين بار به تاريخ جولاي 1967 شاهد پرواز
    Su-7IG در رژهء ميدان سرخ مسكو بودند، آن را يك نمونهء آزمايشي (در اين حالت، منظور آنان، نمونهاي بوده است كه فقط به تعداد يك فروند ساخته شده و قرار نيست برنامهء ساخت آن ادامه يابد) از سوخوي7 اعلام كردند و به آن نام Fitter-B اطلاق كردند؛ اما بسيار شگفت زده شدند از اينكه مشاهده كردند اين هواپيما، به صورت رسمي و با تعداد فراوان از سال 1972 وارد سازمان اصلي نيروي هوايي اتحاد جماهير شوروي شد.

    S-32
    اينك، هواپيماي جديد، در دفتر طراحي و تجربي سوخوي (
    OKB) با كد S-32 شناخته مي‏شد و به نام Su-17 نام گذاري شده بود. اين هواپيما در يگانهاي به خدمت گيرنده به نام روسي Strizh شناخته ميشد كه معادل انگليسي آن Martlet يا «پرستو» مي‏باشد.



    بيشترين مدل ساخته شده از سوخوي17، مدل Su-17 M نام دارد كه مجهز به موتوري پرقدرت و داراي آويونيك پيشرفته (نسبت به زمان خود) بوده است. اين هواپيما در قسمت پشت خود، (همانند MiG-29 SMT) مجهز به يك تانك اضافي حمل سوخت شده بود.





    هواپیماهای مشتق شده از سوخوی17

    Su-20
    يك مدل ضعيف شده از سوخوي17، ويژهء صادرات به نام
    Su-20 يا سوخوي20 ناميده شد كه در آن سطح تجهيزات استاندارد استفاده شده در سوخوي17، به شدت كاهش يافته بود. تمامي سه مدل اوليه‏اي كه براساس سوخوي17 ساخته شدند، در ناتو با كد Fitter-C شناخته مي‏شوند.


    یک فروند سوخوی20 نیروی هوایی مصر


    هواپیماهای ساخت شوروی نیروی هوایی مصر، پس از امضای پیمان صلح کمپ دیوید
    به دستور انور سادات - رئیس جمهور فقید مصر - همگی کنار گذاشته شدند و مصر
    به استفاده از هواپیماهای مناسب و پیشرفتهء غربی نظیر
    F-16 روی آورد.

    Su-22
    دفتر طراحي و تجربي سوخوي (
    Sukhoi OKB)، پس از اين، اقدام به توليد گونه‏هاي مختلفي از اين هواپيما كرد. هواپيماهاي ساخته شده براي نيروي هوايي اتحاد شوروي، با همان نام سوخوي17 يا Su-17 شناخته مي‏شدند، در حالي كه گونه‏هاي جديد صادراتي اين هواپيما، با نام سوخوي22 يا Su-22 نام گذاري شده بودند.

    كاربران
    بين سالهاي 1966 تا 1991، حدود 3000 فروند از سوخوي17 و مشتقات آن ساخته شد. سري هواپيماهاي مبتني بر
    Fitter، به صورت بسيار گسترده‏اي به كشورهاي مختلف صادر شدند. از جمله به:
    افغانستان، الجزائر، آنگولا، بلغارستان، چكسلاواكي، مصر، آلمان‏شرقي، اتيوپي، مجارستان، ايران، عراق، ليبي، كره‏شمالي، پرو، لهستان، سوريه، ويتنام و يمن.
    اما به كارگيرندگان كشورهاي سابق مشترك المنافع شوروي عبارتند از: جمهوري آذربايجان، بلاروس، اكراين و ازبكستان.
    تاكنون، چندين نوع برنامه براي ارتقاء و ادامهء حيات اين جنگنده‏ها از طرف شركتهاي مختلف، به كاربران اين هواپيما پيشنهاد شده است.

    استينگر: قاتل سوخوي17
    اتحاد شوروي، استفادهء بسيار گسترده‏اي از اين جنگنده در افغانستان نمود. در جريان اشغال افغانستان توسط نيروهاي ارتش سرخ، بين 100 تا 150 فروند
    Su-17 شركت داشتند. اگرچه در اين جنگ، هيچ نبرد هوايي به وقوع نپيوست، ولي تعداد قابل توجهي از سوخوهاي17، توسط آتش زميني يا موشكهاي آمريكايي FIM-92 موسوم به استينگر به راحتي سرنگون شدند.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    اگرچه سوخوي17 در انجام عمليات بر عليه اهداف زميني، نسبتن ضعيف بود، ولي كاستي‏هاي آن، به وسيلهء خدمهء باتجربه پوشانده شد. همچنين طيف گسترده‏اي از تسليحات را مي‏توان توسط اين جنگنده به كار گرفت كه از جملهء اين تسليحات، بمب‏هاي بسيار مخرب آتش‏زاي موسوم به
    FAE يا Fuel Air Explosive را مي‏توان نام برد.

    سابقه شركت در جنگ
    * جنگندهء
    Fitter در نبرد واقعي، توسط ليبي و عراق به كار گرفته شد. به تاريخ 19 آگوست 1981، دو جنگندهء سوخوي20 ليبيايي به جهت رهگيري و ساقط كردن دو جنگندهء آمريكايي اف14، از پايگاه خود به هوا برخاستند. اما در يك نبرد هوايي بر فراز خليج سيدرا، توسط همان دو فروند F-14A نيروي دريايي ايالات متحده، هدف موشكهاي سايدوايندر قرار گرفتند و سرنگون شدند.

    * تعداد زيادي از
    Fitter ها نيز در جريان جنگ ايران و عراق توسط تامكتها و موشكهاي هاوك ايراني سرنگون شدند. تنها در جریان عملیات ایرانی ها در شرق بصره به تاریخ زمستان 1987، حدود 80 فروند هواپیمای عراقی هدف موشکهای هاوک و استینگر قرار گرفتند که عمدهء آنها سوخوی20، 22 و میگ23 بودند.

    * شش فروند سوخوي22 عرقی نيز در جریان نبردهاي هوايي جنگ 1991 خليج‏فارس، توسط
    F-15 هاي نيروي هوايي ايالات متحده، سرنگون گشتند.

    يك هواپيماي زمخت و عقب مانده
    از منظر استانداردهاي غربي، جنگندهء
    Fitter، يك جنگندهء زمخت و عقب‏مانده به شمار مي‏رود. از جملهء اين كاستي‏ها، حداقل بودن مدت زمان پروازي اين جنگنده به دليل مصرف بالاي سوخت موتور و كم بودن ظرفيت مخازن سوخت داخلي آن است. اگرچه برخي مشكلات كوچك در مدل‏هاي Su-7B در اين مدل برطرف شده يا بهبود يافته است ولي مانورپذيري اين جنگنده، در حد ضعيف ارزيابي ميشود.
    اين هواپيما بزرگ است، پر سر و صداست و دود بسيار زيادي توليد مي‏كند.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    اندك مزيت اين هواپيما، بدنهء قدرتمند و آسان بودن پرواز با آن است، زيرا از ديد خلباناني كه با
    MiG-27 نيز پرواز كرده‏اند، اين جنگنده نسبت به آن، (از نظر هدایت پذیری) در موقعيت بالاتري قرار مي‏گيرد. سوخوي17 اگرچه به هيچ وجه با جنگنده‏هاي غربي نظير F-14 و F-15 قابل قياس نيست، اما اين را نيز بايد در نظر داشت كه Fitter براي عمليات عليه اهداف زميني طراحي شده است نه براي نبردهاي هوايي.

    پس از فروپاشي اتجاد جماهير شوروي، تمامي
    Fitter ها بازنشست شدند و توليد آنها نيز متوقف گشت اما امروزه حدود 550 فروند از اين جنگنده، هنوز در خدمت ساير كشورها قرار دارد.



    گونه‏ها

    Su-7 IG يا Fitter-B
    اولين هواپيمايي كه بر اساس مدل
    Su-7 BMK تبديل شد و به عنوان پايه‏اي براي پروازهاي مفهومي (آزمايشي) به كار رفت.

    Fitter-C
    نام اطلاقي سازمان ناتو به مدل‏هاي
    Su-17 و Su-17M و Su-17R Su-17 Su-17، مدل اوليهء Fitter است كه تخمين زده ميشود تعداد 24 فروند از آن به سال 1969 ساخته شده است. اين هواپيما، داراي بدنه‏اي كشيده بود كه بر اساس مدل دو نفره و آموزشي Su-7 U توليد شده بود. در بالاي بدنهء اين هواپيما، برآمدگي قابل توجهي ديده مي‏شد كه در واقع مخزن سوخت اضافي بود. (زيرا سوخوي7 داراي برد پروازي بسيار كمي بود) اين مخزن اضافه شده، به مقدار 4550 ليتر يا معادل 1200 گالن آمريكايي حجم داشت. در اين مدل، از همان موتور مورد استفاده در سوخوي7 يعني Lyulka AL-7F-1 استفاده شده بود كه كششي معادل 66.64 كيلونيوتن يا 15432 پوند در حالت خشك (بدون پس‏سوز) و 99.12 كيلونيوتن يا 22282 پوند در حالت استفاده از پس‏سوز، ايجاد مي‏كرد.

    Su-17 M
    اين همان مدلي از سوخوي17 است كه به تعداد بالا در خط توليد قرار گرفت و به سال 1971، رسمن وارد خدمت در نيروي هوايي اتحاد شوروي شد. در اين هواپيما، براي اولين بار از موتور
    Lyulka AL-21F-3 استفاده شد. اين هواپيما، به دو لولهء پيتوت (زائدهء آنتن)، رادار شناسايي كنندهء اهداف زميني به نام SRD-5M (بر جاي مانده از همان سوخوي قديمي Su-7BMK)، درجهء مخصوص نمايش زاويهء حمله در كابين و يك چتر ترمز مجهز شده بود.
    محل هواگيري متغير موتور، باعث مي‏
    شد كه اين هواپيما با همان يك موتور، به راحتي به سرعت 2.1 ماخ دست پيدا كند. مدل صادراتي اين هواپيما سوخوي20 يا Su-20 نام داشت.

    Su-17 R
    معدودي از
    Su-17M ها، چنان تغيير يافتند تا قادر باشند غلاف‏هاي شناسايي (reconnaissance) را حمل كنند. نوع صادراتي اين مدل، Su-20R نام دارد.

    Su-17 M-2D موسوم به Fitter-D
    اين مدل از سوخوي17، به سال 1974 معرفي شد و داراي دماغه‏اي كشيده‏تر به اندازهء 38 سانتي‏متر (15 اينچ) بود. رادار مسافت‏‏سنج وآنتن آن نيز حذف شده بود تا ديد خلبان بهبود يابد. به دليل استفاده از مخروط ضربه‏گير جديد ورودي هواي موتور، حداكثر سرعت در اين هواپيما به عدد 1.7 ماخ كاهش يافته بود. در اين مدل، همچنين يك مسافت‏ياب ليزري اهداف به نام
    Fon-1400 نصب شده بود كه در اصطلاح LRMTS يا Laser Range Finder/Marked-Target Seeker ناميده مي‏شد. قسمت زير دماغه، به نحوي آئروديناميكي تغيير شكل يافته بود تا در آن محل، يك رادار ناوبري از نوع داپلر به نام DISS-7 نصب گردد، نوع صادراتي اين مدل، Su-17M-2K يا Fitter-F نام داشت كه يك تيغه در محل پشت بدنهء هواپيما افزوده شده بود، رادار LRMTS حذف گرديده و موتور جديد ساخت Tumanskii/Khatchaturov به نام R-29RB-300 در آن نصب شده بود. (اين نوع موتور، با موتور مورد استفاده در برخي از مدل‏هاي ميگ23، مشترك است) موتور جديد، با استفاده از پس‏سوز، كششي معادل 112.76 كيلونيوتن يا 25348 پوند نيرو ايجاد مي‏كرد و به صورت برآمدگي قابل ملاحظه در زير برنهء هواپيما، قابل تشخيص بود.

    Su-17UM-2D موسوم به Fitter-E
    این مدل از سوخوی17، اولین نمونهء آموزشی این هواپیما شناخته می‏شود که بر اساس مدل
    Su-17M-2D ساخته شده است ولی با دو تفاوت نسبت به آن: بدنه ای کشیده تر به طوری که شیشه های کابین آن، همانند Su-17M، با فشار به سمت جلو باز می شوند.
    در این مدل، میزان ذخائر تانکهای داخلی سوخت، کاهش یافته و جایگاه نصب مسلسل نیز حذف شده بود اما آویونیک و نوع و میزان مهمات قابل حمل، تغییر نیافته بود.
    در نمونهء صادراتی این هواپیما، از موتور ضعیف تری به نام
    R-29BS-300 استفاده شده بود که این موتور، در نوع اولیهء مدل Su-17M-2K مورد استفاده قرار گرفته بود. این مدل از سوخوی17، به نام Su-17UM-2K معرفی شد.

    Su-17UM-3 موسوم به Fitter-G
    مدل آموزشی تجدیدنظر شده که در آن، قسمت سکانهای عمودی و افقی کشیده تر و به شکل چهارگوش طراحی شده بود و لبه های تعبیه شده در زیر بدنهء هواپیما، قابلیت تغییر جهت داشتند.
    این مدل، شباهت کمتری به
    Fitter های قبلی داشت ولی همانند آنها، دارای ورودی هوای مخروطی شکل متغییر بود که اجازه می داد هواپیما به راحتی به سرعت 2.1 ماخ در ارتفاعات بالا دست پیدا کند.
    در این مدل، برخی سیستم های آویونیکی نظامی حذف شده بودند و به جای آنها، سیستم جدیدی نصب شده بود که امکان می داد تا استاد خلبان، شرائط خاص و اضطراری حین جنگ را برای دانشجوی خلبان، حین پرواز، شبیه سازی کند.
    مدلهای صادراتی این مدل به نام
    Su-22UM-3K شناخته می شوند که مجهز به موتورهای ضعیف تری هستند که برخی ساخت لیولکا (Lyulka) و برخی ساخت Tumanskii/Khatchaturov هستند.

    Su-17M-3 موسوم به Fitter-H
    يك مدل جديد و يك نفره بر اساس تجديدنظر بر روي بدنهء
    Su-17UM-2D، اما داراي تنها يك كابين، كه دو مسلسل نصب شده در مدل UM-2D در آن حفظ شدند. رادار داپلر نصب شده در زير بدنه، در اين مدل به داخل كابين منتقل گشت و بدين جهت، سطح آئروديناميكي نصب شده در زير بدنه، جهت پوشاندن رادار، حذف شد. يك محل پرتاب ريلي شكل، براي نصب موشكهاي هوا به هواي K-13 موسوم به AA-2 Atoll يا موشك R-60 موسوم به AA-8 Aphid در جايگاهي واقع در بين دو پايلون حمل مهمات، در زير قسمت ثابت هر بال اضافه شد. حجم ذخيرهء سوخت تانكهاي داخلي نيز به رقم 4850 ليتر يا 1280 گالن آمريكايي افزايش يافت.
    نمونهء صادراتي اين هواپيما، بسيار به مدل اصلي شباهت دارد به جز اينكه در آن از موتور ضعيف‏تر
    R-29BS-300 استفاده شده است كه اين مدل صادراتي، با نام Su-22M-3K يا Fitter-J شناخته مي‏شود.

    Su-17M-4 موسوم به Fitter-K
    آخرين نمونه‏اي ساخته شده سوخوي17 كه در حوالي سال 1980 بر روي خط توليد قرار گرفت و در آن به طور قابل ملاحظه
    اي، سيستم‏هاي آويونيك ارتقاء يافته بود. سيستم ناوبري RSDN (همانند سيستم ناوبري LORAN) در آن نصب شده بود.
    LORAN به معني سيستم ناوبري دوربرد مخفف كلمات LOng RAnge Navigation مي‏باشد كه يك سيستم جهت‏يابي به وسيلهء ارسال امواج فركانس كوتاه به سطح زمين مي‏باشد.
    از ديگر ادوات نصب شده بر روي
    Fitter-K، چراغ ناوبري بيكن، سيستم ناوبري اينرسيايي، يك سيستم بسيار قدرتمند مسافت‏ياب ليزري، جهت‏ياب راديويي و گيرندهء اخطار راداري به نام SPO-15LE موسوم به Sirena مي‏باشد.
    ورودي‏هاي اضافه بر سازمان جهت هوادهي به محفظه احتراق موتور (شامل ورودي هوا در انتهاي تيغهء نصب شده روي بدنه) براي خنك شدن موتور به وسيلهء جريان يافتن هواي خنك نيز تعبيه شده بودند.



    تعداد قابل توجهي از جنگنده‏هاي
    Fitter-K به موشكهاي هدايت تلويزيوني و غلاف‏هاي BA-58 Vjuga جهت شليك و هدايت موشكيهاي ضدرادار مجهز شدند. همچنين توانايي حمل Chaff/Flare اضافي نيز جهت دفاع در برابر موشكهاي ضدهوايي در اين مدل از سوخوي17 پيش‏بيني شد.
    گونهء صادراتي اين مدل،
    Su-22M-4 نام دارد.

    Su-22M-5
    مدلي كه به وسيلهء تجهيزات و ادوات روسي – فرانسوي جديد تجهيز شد. در كابين اين مدل سيستم
    HOTAS (نصب كنترل ميزان قدرت موتور بر روي استيك كنترل اصلي هواپيما) نصب شد و سيستم‏هاي آويونيك بهبود يافتند. همچنين سيستم مسافت‏ياب ليزري قديمي نيز به لطف نصب رادار بسيار قدرتمند ساخت فازاترون – تامسون سي اس اف به نام Phantom، حذف شد.




    مشخصات كلي سوخوي17 بر اساس مدل
    Su-17M-4

    ويژگي‏هاي عمومي

    تعداد خدمه: يك نفر
    طول هواپيما: 19.03 متر = 62 فوت و 5 اينچ

    فاصلهء دو سر بالها در حالت باز بودن: 13.80 متر = 45 فوت و 3 اينچ
    فاصلهء دو سر بالها در حالت بسته بودن: 10 متر = 32 فوت و 10 اينچ

    ارتفاع: 5.13 متر = 16 فوت و 10 اينچ

    مساحت بالها در حال باز: 40 متر مربع = 431 فوت مربع
    مساحت بالها در حال بسته: 37 متر مربع = 389 فوت مربع

    وزن خالي: 10767 كيلوگرم = 23737 پوند
    وزن بارگذاري شده: 16400 كيلوگرم = 36155 پوند
    حداكثر وزن مجاز براي برخاستن: 19500 كيلوگرم = 42990 پوند

    پيشرانه
    يك موتور توربوجت ساخت ليولكا:
    F-3 Lyulka AL-21
    كشش خشك: 76.5 كيلونيوتن = 17200 پاندفيت
    كشش با استفاده از سيستم
    AB (پس‏سوز = afterburner): 111.3 كيلونيوتن = 24950 پاندفيت

    قابليتهاي پروازي
    حداكثر سرعت در سطح دريا: 1400 كيلومتر بر ساعت = 870 مايل بر ساعت
    حداكثر سرعت در ارتفاعات بالا: 1837 كيلومتر بر ساعت = 1148 مايل بر ساعت

    برد پروازي
    برد رزمي: 1150 كيلومتر = 715 مايل به صورت پرواز در ارتفاع بالا – پائين – بالا جهت عمليات ضربتي با 2000 كيلوگرم (4410 پوند) مهمات بارگذاري شده
    برد عبوري: 2300 كيلومتر = 1430 مايل

    سقف پرواز خدمتي: 15200 متر = 49870 فوت
    درجهء اوج‏گيري: 230 متر در ثانيه = 45276 فوت در دقيقه

    وزن بارگذاري بالها: 443 كيلوگرم بر مترمربع = 90.77 پوند بر فوت مربع

    نسبت كشش به وزن: 0.68


    تسليحات

    * دو مسلسل پرقدرت 30 م م به نام
    NR-30 به تعداد 80 تير فشنگ در هر مسلسل (مسلسل استاندارد اغلب جنگنده‏هاي قديمي روسي نظير ميگ19، 21 و سوخوي7)

    * دو جايگاه ريلي شكل جهت حمل و شليك موشكهاي هوا به هواي
    R-60 موسوم به AA-8 Aphid

    * 9 جايگاه نصب مهمات (سه جايگاه در زير قسمت ثابت هر بال و 4 جايگاه در كناره‏هاي بدنهء اصلي هواپيما)

    * حمل مهمات تا 4250 كيلوگرم = 9370 پوند

    * قابليت حمل انواع بمب‏هاي سقوط آزاد، غلاف‏هاي راكت‏انداز، بمب‏هاي خوشه‏اي، غلاف مسلسل پرقدرت
    SPPU-22-01 با قابليت عبور فشنگ از خودروهاي زرهي، غلاف‏هاي ضدعمل الكترونيك (ECM)، بمبهاي ناپالم و تسليحات هسته‏اي.

    * قابليت نصب بمب‏هاي هدايت ليزري و موشكهاي هدايت شوندهء الكترواپتيكالي در مدل‏هاي:
    Kh-23 موسوم به AS-7 Kerry Kh-25 موسوم به AS-10 Karen Kh-29 موسوم به AS-14 Kedge Kh-58 موسوم به AS-11 Killer

    سایت دانشجو

  2. این کاربر از Persian_Gun's بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #12
    کـاربـر بـاسـابـقـه dizgah's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    8PAR
    پست ها
    1,820

    پيش فرض روش هاي نامگذاري موشك هاي روسي و آمريكايي

    • نام گذاري موشك هاي روسي

    مقدمه
    بي شك افرادي كه كم و بيش با اخبار و مباحث نظامي در ارتباط بوده اند با اسامي نظير AGM-88C.BGM-71.SA-1 و...برخورد کرده اند و شاید از خود پرسیده اند که این حروف و اعداد چه مفهومی دارند و چرا از نظر ظاهر متفاوتند.حقیقت این است که همه کشورها از یک روش نام گذاری مشترک برای شناسایی موشک ها استفاده نمی کنند و مدت ها در خورد آمریکا هم-که یک تولید کننده بزرگ جنگ افزار است-یک روش واحد وجود نداشت که نتیجه آن سردرگمی افراد در شناخت موشک ها بود.روس ها روش خاص خود را دنبال می کردند که در طول جنگ سرد محرمانه تلقی می شد از این رو غربی ها هم برای شناخت و دسته بندی موشک های روسی روش خاصی در پیش گرفتند.یکی از آن ها روش شماره گذاری بود که وزارت دفاع آمریکا برای دسته بندی تسلیحات روسی روش خاصی در پیش گرفتند.یکی از آن ها روش شماره گذاری بود که وزارت دفاع آمریکا بریا دسته بندی تسلیحات روسی(شوروی سابق)بر مبنای کاربرد آن ها ایجاد کرد.کمیته هماهنگی استانداردهای هوایی آمریکا نیز روش اسم رمز را برای اشاره به موشک های روسی به کار گرفت.از این رو برای روشن شدن موضوع به بررسی این سه روش می پردازیم.

    روش نامگذاری:
    روش نام گذاری روسی تا حدودی مرموز است.هر چند تلاش شده تا رمز آنها کشف شود.بخشی از سردرگمی و عدم تشخیص درست نام های روسی بدین جهت است که خود روس ها دو روش کاملا متفاوت مورد استفاده قرار می دهند.
    الف:در روش اول هر موشکی با یک رمز سه بخشی شناسایی می شود:
    -بخش اول:یک حرف یا مجموعه ای از حروف است مه نقش اولیه موشک را مشخص می کند.حروفی مثل A برای موشک ضد بالستیک KAB برای بمب هدایت شونده KH برای موشک هوا به سطح R برای موشک هدایت شونده(شامل هوا به هوا و سطح به هوا)V برای موشک سطح به سطح و...
    -بخش دوم:عددی است که جای آن موشک را در زنجیره موشک های هم نوع نشان می دهد.
    -بخش سوم:حرف یا مجموعه ای از حروف است که نشان دهنده اصلاحات انجام شده در موشک است برخی از این حروف از این قرارند:E به معنای صادراتی F برای سرجنگی جدید P تمرینی U آموزشی ZH برای مجموعه پیشرانش جدید و...
    به عنوان نمونه می توان به نام A-350 برای موشک ضد بالستیک R-27 برای موشک هوا به هوا KH-55 برای موشک هوا به سطح اشاره کرد.
    ب:روش دوم نامگذاری روسی از شیوه متفاوتی بر اساس اجزای مختلف سامانه موشکی استفاده می کند.
    در این روش از چندین سطح نظیر کل سامانه (مشتمل بر پرتاپ کننده و تجهیزات کنترل)موشک و زیر مجموعه های آن مانند سرجنگی و موتور استفاده می شود.
    بخش اول:عدد یک یا دو رقمی است که نشان دهنده سازمان طراحی و ساخت سلاح است.عدد یک برای نیروی زمینی(ارتش سرخ)3 یا 4 برای نیروی دریایی 5 یا 6 برای پدافند هوایی و نیروهای موشکی ضد بالستیک 8 یا 15 برای نیروی راهبردی و...
    بخش دوم:حرف یا مجموعه ای از حروف است که نقش موشک یا زیر مجموعه را نشان می دهد.حرف D برای موتور راکت F برای سرجنگی K برای سامانه کاملKH برای ماهواره M برای موشک YA برای موشک ضد بالستیک ZH بریا موتور راکت سوخت جامد و ...
    قسمت سوم:عددی دو رقمی است که نوع موشک یا زیر مجموعه را مشخص می کند.
    قسمت های دیگر این روش اعداد و حروف اختیاری هستند که اصلاحات انجام شده در یک موشک اولیه را نشان می دهند.

    روش وزارت دفاع برای نام گذاری تسلیحات روسی

    روش مورد استفاده وزارت دفاع امریکا بریا نام گذاری موشک های روسی روش شماره گذاری بسیار روشن و واضع مبتنی بر نقش موشک است.این روش سه بخش دارد.
    بخش اول:يك رمز 2 تا 4 حروفي كه نقش موشك را نشان مي دهد.به عنوان مثال AA برای موشک هوا به هوا ABM برای موشک ضد بالستیک AT برای موشک ضد تانک SA برای موشک سطح به هوا SA-N برای موشک دریایی سطح به هوا SL برای پرتاب کننده های فضایی SS برای موشک سطح به سطح SS-N برای موشک دریایی سطح به سطح و ...
    بخش دوم:عددی است که بیانگر جای موشک در زنجیره موشک های هم نوع است.
    بخش سوم:یک حرف اختیاری که نشان دهنده اصلاحات انجام شده در موشک اولیه است.اصلاحات به ترتیب حروف الفبا از A آغاز می شود.موشک های آزمایشی نیز با حرف X نشان داده می شوند که پس از رمز و قبل از اعداد درج می شود.
    به عنوان نمونه می توان به نام گذاری ABM-1 بر روی موشک ضد بالستیک A-350 نام گذاری AA-10 برای موشک های هوا به هوای R-27 و عنوان AS-15 برای موشک هوا به سطح KH-55 اشاره کرد.

    اسامی رمز کمیته هماهنگی استانداردهای هوایی:
    کمیته استاندارهای هوایی سازمان مشترکی است که توسط آمریکا انگلستان کانادا استرالیا و نیوزلند تشکیل شده است.این کمیته در سال 1954 یک روش اسامی رمز را برای شناسایی تجهیزات نظامی شوروی سایق ایجاد کرد.اسامی رمز با یک حرف معین آغاز می شوند که نشان دهنده ماموریت اصلی موشک است.A برای موشک هوا به هوا G برای موشک سطح به هوا K برای موشک هوا به سطح و S برای موشک سطح به سطح.
    به عنوان مثال می توان به نام GALOSH برای موشک سطح به هوای ضد بالستیک A-350 اشاره کرد.نام GALOSH با حرف G آغاز می شود که بیان گر سطح به هوا بودن آن است.یا می توان به نام ALAMO با حرف اول A برای موشک R-27 اشاره کرد.

    • نام گذاری موشکهای امریکایی

    مقدمه:
    تا سال 1962 میلادی هر یک از شاخه های ارتش امریکا روش تازه ای برای نامگذاری تسلیحات دنبال میکردند. که در نتیجه موجب سردرگمی نیروهای نظامی وغیر نظامی میشد.از اینرو وزیر دفاع وقت امریکا رابرت مک نامارا به شاخه های مختلف ارتش دستور داد روش مشترک یکنواختی برای نامگذاری تسلیحات به کار گیرند مطابق این روش در نامگذاری موشکها راکتها و ادوات پرنده خودکششی الگوی زیر به کار میرود:
    این الگو یک خانه 7حرفی است که حروفاز سمت چپ به راست در آن قرار می گیرند:
    7 6 5 4 3 2 1

    خانه اول (وضعیت):
    این "حرف" نشان دهنده وضعیت کلی نوع جنگ افزار یا نمونه منفرد است.این نام گذاریها بیشتر در مراحل طراحی نخست یا آزمایش پروازی استفاده میشود اما در موارد نادری در جنگ افزارهای تولیدی یا عملیات های معمولنیز دیده میشود. در واقع بیشتر جنگ افزارهای عملیاتی بدون مین حرف هستند.
    حرف (captive) C به معنای مهار شده وسیله ایست که با سکوی پرتاب حمل شده اما شلیک نمی شود مانند یک موشک هواپایه بدون موتور راکت ادوات مهار شده هنگام آزمایش پرواز به کار میروند.
    حرف D(Dummy) به معنای کاذب یک پوسته کاذب بدون تجهیزات عملیاتی (نظیر موتور سر جنگی سامانه هدایت است. این ادوات هنگام آموزش های پروازی آیرودییپنامیک به کار میروند.)
    حرف J به معنای آزمایش (موقت وسیله کاربردی در برنامه های آزمایش وپیکر ه آزمایشی یا حذف موقت تجهزات برای آسان کردن آزمایش است.)
    حرف N به معنای آزمایش(دائم وسیله کاربردی در برنامه آزمایش آست که در پیکره آن غییر شگرفی ایجاد شده که بازگشت به پیکره عملیاتی نخست شدنی نیست.)
    حرف X به مینای آزمایشی یا نمونه نخست جنگ افزاری است که همچنان در مرحله توسعه یا ارزیابی قرار دارد و وارد مرحله تولید نشده است .
    حرف Y به معنای نمونه نخست یا پیش تولید انبوه نشان از آن دارد که جنگ افزار فرایند آزمایش را پشت سرگذاشته و در مرحله آزمایش پایانی توسعه و ارزیابی مقدماتی تولید است.
    حرف Z به معنای طراحی پیشنهاد جنگ افزاری است که هنوز در مراحل نخست طراحی یا پیش توسعه قرار دارد.

    خانه دوم(محیط پرتاب):
    این "حرف" نشاندهنده ی نوع یا انواع سکوهای پرتاب است که برای جنگ افزاز در نظر گرفته شده است.نام بیشتر جنگ افزارهایی که در وضعیت عملیاتی قرار دارند از این خانه آغاز میشود.
    حرفA به معنی هوا جنگ افزار از یک وسیله هوایی پرتاب می شود.
    حرف B به معنای چند گانه امکان شلیک آن از بیش از یک محیط وجود دارد .
    حرف C به معنای مکعب یا کانتینر یک سامانه زمین پایه است که به صورت افقی یا در زاویه ای کمتر ار 45 درجه درون محفظه محافظت کننده نگهداری میشود.
    حرف F به معنای انفرادی یا پیاده نظام جنگ افزار حمل بر دوش است که توسط پرسنل رزمی حمل و پرتاب میشود.
    حرف G به معنای سطحی از روی یا باند فرود پرتاب میشود.
    حرف H به معنای نگهداری در سیلو به صورت عمودیدر سیلو نگهداری میشود اما از زین شلیک نمی شود.
    حرف L به معنای پرتاب از سیلو به صورت عمودی نگهداری شده و از زمین شلیک میشود.
    حرف M به معنای متحرک/سیار از یک خودروی زمینی یاسکوی متحرک پرتاب میشود.
    حرف P به معنای سکوی نرم یک سامانه ی زمین پرتاب است که در حالت بدون محافظت یا با محافظت اندک نگهداری میشود.
    حرف S به معنای فضا از وسیله ای پرتاب میشود که خارج از جو زمین عمل میکند.
    حرف U به معنای زیر آب ازیک مکان زیر آب یا زیر دریایی شلیک میشود.

    منابع:سایت دانشجو,وبلاگ سلاح,ماهنامه هواوفضا
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    اگه خدا قبول کنه و البته با اجازه ی شما دوستان منم در این تاپیک فعالیت خواهم کرد
    خوش اومدی فقط تو یکی از مطلبات انگار یه عکس بزر گذاشتی که چیدمان صفحه را یکم بهم زده اگه ویرایش کنی شرمنده میکنی

  4. 2 کاربر از dizgah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #13
    آخر فروم باز Persian_Gun's's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    پست ها
    1,988

    پيش فرض میگ 1.44 پرنده ای که هیچگاه پرواز نکرد

    میگ 1.44 پرنده ای که هیچگاه پرواز نکرد

    پروژه 1.44/1.42 میکویان نمونه اولیه جنگنده برتری هوایی نسل پنجم نیروی هوایی روسیه است. جدا از انواع مطرح شده، این هواپیما با نام
    MiG-MFI و بطور غیر رسمی MiG-35 و حتی MiG-39 نیز شناخته می شود. ناتو نیز نام "Flatpack" را برای آن برگزیده است. در واقع ارتباط بین 1.44 و 1.42 هنوز هم مبهم مانده است که در این مقاله برای راحتی از 1.44 استفاده می شود. 1.44 بعنوان ورود دفتر طراحی میکویان- گورویچ به برنامه طراحی جنگنده خط مقدم روسیه بود. کاری که در سال 1980 طرح ریزی شده و شبیه برنامه جنگنده تاکتیکی پیشرفته ایلات متحده بود.
    در واقع 1.44 برای مقابله با F/A-22 و کنار زدن آن از هر لحاظ طراحی شد. این جنگنده که قابل مقایسه با F/A-22 و یوروفایتر تایفون است دارای ویژگی های طراحی بسیار شبیه جنگنده های نسل پنجم غربی که شامل تغییر بردار رانش، پنهانکاری، حرک کروز مافوق صوت و سیستمهای پیشرفته الکترونیکی می باشد، است. نگاه به توسعه 1.44 نشان می دهد که این پروژه بیشتر برای زمینه سازی و دسترسی به فناوریهای مورد نظر و طراحی های بعدی توسعه یافت تا اینکه یک جنگنده برتری هوایی باشد. طراحی میگ 1.44/1.42 همواره در هاله ای از ابهام باقی مانده است. در سال 1997 دولت روسیه پروژه MFI را به خاطر هزینه های بالا ( 70 میلیون دلار به ازای هر فروند) لغو کرد.
    با این حال توسعه پروژه با انجام آزمایش پروازی در 29 فوریه سال 2000 و در ادامه با دو پرواز آزمایشی تایید شده در سال 2001 ادامه یافت. با کنار گذاشتن پروژه MFI، پروژه دیگری تحت عنوان PAK FA ( مجتمع هوایی آینده برای نیرو های هوایی تاکتیکی) برای ساخت هواپیمایی با قابلیت جنگنده F/A-22 رپتور و قیمت و اندازه ای شبیه جنگنده ضربتی مشترک F-35 آغاز شد. در سال 2001 هند با روسیه توافق توسعه و ساخت برنامه PAK FA را با همکاری دو کشور حاصل نمود. دو شرکت میکویان-گرویچ(با نمونه به روز شده پروژه 1.44) و سوخوی طرحهای خود را به وزارت دفاع روسیه ارایه دادند که اینبار میکویان موفق نبود و این وزارت دفتر طراحی سوخوی را انتخاب نمود. طرح پیشنهادی سوخوی هواپیمای بال متمایل به جلو هم خانواده Su-47 (S-37) برکوت بود. شروع تولید این طرح جاه طلبانه برای سال 2010 طرح ریزی شده است. این درحالی است که میگ و یاکولوف بعنوان پیمانکار ثانویه در نظر گرفته شده و میگ 1.44 نیز بعنوان نمایشگر فناوری پروژه PAK FA مورد استفاده قرار می گیرد. موتور Al-41F میگ 1.44 نیز برای این پروژه در نظر گرفته شده است. طراحی بالهای میگ 1.44 بصورت دلتا بوده، خدمه یک نفر و دارای کانارد متحرک می باشد. طراحی ظاهری میگ 1.44 بسیار شبیه جنگنده یوروفایتر تایفون است. این هواپیما از دو موتور Al-41F لیولکا با پس سوز و سیستم تغییر بردار رانش هرکدام با قدرت 175 کیلو نیوتون نیرو می گیرد ( این موتور همچنان در حال توسعه و تکمیل است).
    ورودی موتور ها در یک جا و در زیر بدنه هواپیما قرار گرفته است. میگ 1.44 35 تنی از نظر تئوری دارای حداکثر سرعت 2.6 ماخ بوده --که نسبت به جنگنده F/A-22 بیشتر است- و قادر به پرواز دراز مدت مافوق صوت است.ارابه فرود میگ 1.44 شامل یک ارابه فرود دو چرخه در جلو و دو ارابه تک چرخ در پشت می باشد. اویونیک(الکترونیک) هواپیما مطابق با آخرین استاندارد های غرب مانند کابین شیشه ای، رادار پالس داپلر با آنتن آرایه ای مرحله ای هوایی می باشد. سیستم رادار با سیستم کنترل آتش مرتبط بوده که به هواپیما اجازه ردگیری 20 هدف و درگیری همزمان با 6 فروند از آنها را می دهد. البته ادعاهای در خصوص درگیری همزمان با 20 هدف نیز وجود دارد که غیر واقعی به نظر می رسد همچنین این سیستم عالی اجازه درگیری فراتر از میدان دید (فامد) با هواپیماهایی مانند F/A-22 را به میگ 1.44 می دهد. کنترل و مانور پذیری آن نیز با دارا بودن کنترل با سیم، سیستم تغییر بردار رانش و دو موتور قوی چیزی کمتر از F/A-22 نداشته و با آن برابر ارزیابی می شود. همچنین میگ 1.44 دارای گشتره وسیعی از سلاحهای قابل حمل هوا به هوا مانند موشک R-77 و R-73 آرچر و هوا به زمین و یک توپ 30 میلیمتری است. می باشد در آخر انتظار می رود که در آینده جنبه های آزموده شده در میگ 1.44 و MiG-29SMT در یک طرح جدید جنگنده نسل پنج و نیم به کار گرفته شود. زیرا بی تردید روسیه با مرزهای طولانی خود به چنین جنگنده دوربرد و کارآمدی نیاز خواهد داشت.
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  6. #14
    آخر فروم باز Persian_Gun's's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    پست ها
    1,988

    پيش فرض Mi-28

    Mi-28
    میل Mi-28 از جدیدترین هلیکوپترهای تهاجمی روسیه است که در سال 2003 بر رقیب خود یعنی کاموف Ka-50 غلبه کرد ( مدل Mi-28N ) و به عنوان جانشین هلیکوپتر تهاجمی قدیمی Mi-24 در ارتش سرخ انتخاب شد. طراحی Mi-28 که Havoc به معنای ویرانی خوانده می شود در دهه 1970 میلادی برای جانشینی Mi-24 شروع شد. Mi-28 دارای بیشینه سرعت 300 کیلومتر در ساعت بوده و قابلیت پرواز به عقب و اطراف با حداکثر سرعت 100 کیلومتر در ساعت را دارد. همچنین می تواند در حالت ایستا 45 درجه در ثانیه بچرخد. در آگوست 1996 شرکت میل پیش نمونه مدل تهاجمی در شب و هر گونه شرایط آب و هوایی را با نام Mi-28N Night Havoc به نمایش گذاشت.
    Mi-28 از طرحی تقریبا ساده برخوردار بوده و با دیگر هم رده های خود به لحاظ ظاهری تفاوت چندانی ندارد. خلبان و افسر تسلیحات/سیستم در دو کاکپیت جدا و پشت سر هم در زیر کاناپی های اختصاصی قرار گرفته اند. ارابه فرود Mi-28 مثل AH-64 آپاچی و یورو کاپتر تایگر از سه چرخ غیر قابل جمع شونده تشکیل یافته است که به همراه جایگاه خدمه با جذب نیروهای وارد باعث سالم ماندن آنها در برخوردهای شدید با زمین حتی با سرعت 12 متر در ثانیه (در برخورد عمودی)می شود. Mi-28 از دو موتور توربو شفت TV3-117VMA هر کدام با قدرت 2465 اسب بخار نیرو می گیرد که علائم حرارتی آن نسبت به Mi-24 کمتر شده است.



    تیغه های 5 تایی ملخ اصلی از مواد کمپوزیت ساخته شده و روتور عقبی مانند
    AH-64 بصورت دو تیغه دو ملخی است. طراحی منحصر بفرد روتور Mi-28 به آن اجازه فرود و ادامه پرواز حتی با تیغه های روتور اصلی آسیب دیده را می دهد. تیغه های جدیدتر نصب شده بر روی Mi-28N در مقابل گلوله های توپ 30 میلیمتری نیز مقاوم هستند. خدمه هلیکوپتر پشت سر هم قرار گرفته اند بطوریکه خلبان در پشت و افسر تسلیحات/سیستم در قسمت جلو قرار می گیرد. کابین خدمه هم زره پوش شده است بطوریکه شیشه جلو در مقابل گلوله های 7.62 و 12.7 و تکه های توپ های 20 میلیمتری مقاوم است.
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  7. 2 کاربر از Persian_Gun's بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #15
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم بردیا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    9,715

    پيش فرض

    آفتاب: یک مقام نظامی بلندپایه روسیه می گوید که تولید انبوه سیستم‌های جدید ردیابی برای نیروی هوایی این کشور آغاز شده‌است. به گفته وی این سیستم قرار است در مرحله اول برروی ناوگان بمب‌افکن‌های استراتژیک ارتش روسیه که از هفته گذشته ماموریت‌های بین‌المللی خود را از سر گرفته نصب شود.
    به گزارش خبرگزاری ریانووستی، آناتولی مالیگین معاون واحد نوآوری وزارت دفاع روسیه آزمایش‌های اولیه بر روی این سیستم پایان یافته و اجازه تولید انبوه سیستم‌های کنترل از راه دور تشخیص و ردیابی صادر شده‌است.

    آقای مالیگین افزود:«این سیستم ابتدا برروی بمب‌افکن های استراتژیک ارتش روسیه شامل توپولوف-160، توپولوف-95 و سایر هواپیماهایی که به دستور پرزیدنت پوتین از هفته گذشته ماموریت های فرامرزی دائم خود را از سر گرفتند نصب خواهد شد».

    به گفته این مقام وزارت دفاع روسیه سیستم جدید که قابلیت تشخیص هواپیماها و موشک های دشمن در فواصل بسیار زیاد را دارد به سیستم ردیابی هواپیماهای دورپرواز ارتش روسیه اضافه شده و در صورتی که سیستم اصلی ردیابی هواپیما به هر دلیلی مانند حملات الکترونیک دشمن از کار بیافتد سیستم جدید می‌تواند کار آن را انجام دهد: «این سیستم هدایت پرواز در شرایط عملیاتی را بسیار مطمئن می‌کند».

    گفتنی است رئیس جمهور روسیه هفته گذشته رسما اعلام کرد که بنا به تصمیم وی از روز 27 مرداد ماه پروازهای ناوگان بمب‌افکن های استراتژیک ارتش روسیه که از زمان جنگ سرد متوقف شده بود از سر گرفته می‌‌شود.
    کد مطلب : 64295

  9. این کاربر از بردیا بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #16
    کـاربـر بـاسـابـقـه dizgah's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    8PAR
    پست ها
    1,820

    پيش فرض معرفی جنگ افزار : شهاب 4 و 5 و 6

    کستان در ماه آوريل 1999 يک فروند موشک Ghauri 2 يا Hatef 6 را آزمايش کرد که يک نسخه بلندتر از موشک Ghauri 1 بود و داراي حداکثر برد معادل 2500 کيلومتر بود. ممکن است که موشک شهاب ۴ شبيه Ghauri 2 باشد.
    پيشرفت و توسعه شهاب ۴ هنوز واضح و شفاف نيست، اگرچه اسرائيليها معتقدند که اين موشک تا سال 2001 وارد خدمت خواهد شد اما تا جولاي 2001 هيچگونه آزمايش پروازي نداشته است. ايرانيها اعلام کرده اند که در حال طراحي يک وسيله براي پرتاب ماهواره هستند و موشک شهاب ۴ ممکن است اولين نامزد و وسيله براي براي انجام اين ماموريت باشد.هرچند به جزئيات بيشتري در اين باره اشاره نشده است.اما ايرانيها به خوبي به اين مساله واقفند که اجراي اين برنامه بدون عقد قرارداد با هيچ شرکت خارجي بسيار سخت و طاقت فرسا خواهد بود.

    گزارشهاي رسيده حاکي از آن است که ايران توسعه برنامه موشکي ديگري با عنوان شهاب ٤ را در دستور کار قرار داده است. اين برنامه در سال 1997 شناخته شد. گزارشهاي مختصري از منابع اسرائيلي حاکي از آن است که ايران در ساخت موشک شهاب ٤ از متحد قدرتمند و مخصوصش يعني روسيه کمک گرفته است . آنها معتقدند که تکنولوژي ساخت موشک شهاب ٤ برگرفته از يک نوع موشک بالستيکي ميان برد روسي به نام SS-4 Sandel يا همان R-12 که براي اولين بار در سال 1958 وارد خدمت شد . هر چند اين مساله توسط ايران و روسيه کاملا مخفي نگاه داشته شده است.

    گزارشهاي رسيده از داخل ايران حاکي از اين است که ايرانيها در حال برنامه ريزي براي توسعه يک موشک بالستيکي با بردي معادل 4000 کيلومتر هستند که وسيله بسيار مناسبي براي پرتاب ماهواره مي‌باشد و اين شايد سر آغاز طراحي و ساخت شهاب ٥ يا ۶ باشد. آنچه ممکن به نظر مي‌رسد اين است که شهاب ٥ بر اساس موشک Taepo-dong 1 به عنوان يک وسيله پرتاب فضايي (SLV) طراحي و ساخته خواهد شد.

    برخي گزارش‌ها نشان مي‌دهد كه موشك «شهاب 4» بر اساس ويژگي‌هاي موشك «SS-4» ساخت شوروي تهيه شده است. گزارشهاي ديگر حاكي است كه موشك «شهاب 5» با برد بيشتر نيز وجود دارد كه بر اساس ويژگي‌هاي موشك Tapeo Dong يا SS-4 ساخته شده است. مي‌گويند اين موشك تا 4 هزار كيلومتر برد دارد و بيش از يك تن مواد را مي‌تواند حمل كند. ايران ممكن است دو برنامه موشكي ديگر شامل سيستم‌هاي دوربردتر داشته باشد كه گزارش‌هاي متعددي در خصوص حداكثر برد آن مطرح است بردهايي كه اين گزارش‌ها ذكر كرده‌اند، عبارتند از 3650 كيلومتر،‏ 4500 تا 5000 كيلومتر‏، 6250 كيلومتر و ده‌هزار كيلومتر.

    به نظر مي‌رسد كه ايران موفق به دستيابي به جزييات فناوري و طراحي موشك روسي SS-4 شده است. موشك SS-4 كه به موشك R-12 يا Sandal نيز معروف است، يك موشك روسي قديمي با سوخت مايع است كه براي اولين بار در سال 1959 به خدمت گرفته شد و احتمالاً به عنوان اجراي بخشي از پيمان IRBM نابود شده است. اين موشك بسيار بزرگ است و فناوري آن به اوايل دهه 1950 مربوط مي‌شود، البته بين سال‌هاي 1959 و 1980 دوبار نوسازي شده است. خطاي اين موشك 2 تا 4 كيلومتر و حداكثر برد آن دو هزار كيلومتر است و معنايش اين است كه فقط با يك كلاهك اتمي يا يك سلاح بيولوژيكي نزديك به مرگباري سلاح‌هاي هسته‌اي كارايي دارد. در عين حال فناوري كلي موشك SS-4 نسبتا ساده و نزديك به 1400 كيلوگرم وزن دارد.

    گزارش‌هاي فزاينده‌اي وجود دارد كه نشان مي‌دهد ايران ممكن است از تكنولوژي‏هاي روسي براي توسعه موشك‌هاي دوربرد خودش كه با بردهاي 2000 تا 6250 كيلومتر استفاده كند. منابع اطلاعاتي اسرائيل و آمريكا گزارش داده‌اند كه ايران در حال توسعهء موشك‌ «شهاب 4» با برد ۳000 كيلومتر است و مي‌تواند تا حدود 2000 پوند مواد حمل كند و خطاي آن حدود 2400 متر است. برخي از برآوردها نشان مي‌دهد كه سيستم اين موشك سال 2004 تا 2005 عملياتي خواهد شد. معاون وزارت خارجه در امور خاور نزديك در 28 جولاي 1998 گواهي داد كه آمريكا برآورد مي‌كند اين سيستم هنوز جهت تقويت موتورها و سيستم هدايتي خود نياز به كمك خارجي بيشتري دارد.



    ● منبع: avia, fas, missilethreat
    اميرحسام ملائي يگانه
    moshaki-nezami.blogfa.com

  11. این کاربر از dizgah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #17
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم بردیا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    9,715

    پيش فرض

    پوتین ارتشی قوی تر می‌خواهد
    آفتاب-رضارزمجو: ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه می‌گوید افزایش قابلیتهای واحدهای رزمی استراتژیک ارتش مهمترین اولویت‌دفاعی این کشور طی سالهای آتی خواهد بود. وی با تاکید بر اهمیت مدرن سازی سیستم‌های تسلیحاتی قدیمی ارتش روسیه گفت زمان آن فرا رسیده که صنایع نظامی این کشور توجه خود را از تولید انبوه و صادرات به ساخت محصولات با کیفیت عالی معطوف کنند.
    به گزارش خبرگزاری روسی ریانووستی، ولادیمیر پوتین که روز شنبه در دیدار با فرماندهان ارشد نظامی روسیه سخن می‌گفت افزود: «برقراری یک توازن قدرت واقعی در جهان تنها به شرطی محقق می‌شود که توان نیروهای بازدارنده استراتژیک ما به حدی برسد که احتمال تعرض از سوی هر نیروی خارجی را به صفر برساند و برای رسیدن به این استاندارد، سیستم‌های تسلیحاتی ما باید از قدرت رقابت کامل با نمونه‌های مدرن جهانی برخوردار باشند».

    پرزیدنت پوتین در سخنرانی خود خواستار آن شد که مدیران و کارشناسان صنایع نظامی روسیه تلاش خود برای برقراری توازن تسلیحاتی بین روسیه و دنیای غرب را بیشتر کنند. وی همچنین گفت که ارائه اطلاعات در مورد پیشرفته‌های نظامی کشور بویژه در مورد تسلیحات بازدارنده اتمی هرگز نباید همچون گذشته حجیم و همراه با اشاره به جزئیات باشد.

    در این دیدار سرگئی ایوانف وزیر دفاع روسیه با اشاره به برنامه های توسعه قابلیتهای نیروهای مسلح کشور گفت که ارتش روسیه سال آینده 17 موشک بالستیک قاره‌پیما، چهار فضاپیمای جاسوسی و تعدادی سکوی پرتاب موشک متحرک از صنایع نظامی این کشور خریداری خواهد کرد.

    مطابق گزارش ریا نووستی وزارت دفاع روسیه یک اجرای برنامه بلندمدت ده‌ساله را برای مدرن‌سازی ارتش این کشور آغاز کرده است. مطابق این برنامه ارتش روسیه تا سال 2016 اقدام به جایگزینی نسل جدیدی از زیردریایی‌های اتمی، موشکهای بالستیک قاره پیما، بمب‌افکن‌های استراتژیک به‌جای نمونه‌های قبلی آن خواهد نمود و نیروهای واکنش سریع ارتش این کشور به طور کامل بازسازی خواهند شد تا از قابلیت مقابله با تهدیدات جدید بویژه حملات تروریستی برخوردار شوند.
    کد مطلب : 53643

  13. این کاربر از بردیا بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #18
    آخر فروم باز Persian_Gun's's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    پست ها
    1,988

    پيش فرض آشنايي با موشک Stinger

    آشنايي با موشک STINGER
    Raytheon (General Dynamics) FIM-92 Stinger



    موشك FIM-92 استينگر، جايگزين موشك قديمي FIM-43 Redeye شد كه ردآي، استاندارد غربي MANPADS بود و در سازمان نيروهاي دفاعي بسياري از كشورها به كار گرفته مي‏شد.
    ANPADS مخفف Man-Portable Air-Defense System (سيستم دفاع هوايي قابل حمل انفرادي)

    مدل A
    طراحي استينگر به سال 1967 برمي‏گردد. در آن سال، مطالعاتي براي بهبود عملكرد موشك ردآي انجام شد كه منجر به توليد ردآي2 (يا Redeye II) گشت. بهبود اصلي انجام شده بر روي موشك، نصب جستجوگر كامل‏تر، جهت پويش تمام جهات بود. به سال 1971، ارتش ايالات متحده، موشك ردآي2 را به عنوان طرح برگزيده جهت استفادهء آتي در استاندارد MANPADS برگزيد. به تاريخ مارس 1972، ردآي2 با اسم‏گذاري جديد به نام استينگر و كد XFIM-92A ناميده شد. آزمايشات مربوط به كيفيت هدايت پذيري موشك XFIM-92A به تاريخ نوامبر 1973 آغاز گشتند اما به دليل پاره‏اي مشكلات فني، اين آزمايشات چندين بار متوقف شدند. تا سال 1975، مشكلات مهم برطرف شده و در ماه جولاي همان سال، اولين پرتاب موشك XFIM-92A از روي شانه انجام شد. سرانجام به تاريخ آوريل 1978، شركت جنرال دايناميكز موفق شد اولين قرارداد توليد انبوه موشكهاي FIM-92A را بدست آورد. با توليد موشكهاي استينگر، موشكهاي قديمي ردآي از ردهء خدمت خارج شدند و اولين سري اين موشكها به سال 1981 عملياتي شد.
    موشك FIM-92A به وسيلهء يك نفر و از روي شانه‏اش شليك مي‏شود. هنگامي كه تهديد يك هدف مشخص شود، خدمهء موشك، به سمتش شليك مي‏كند. اين مرحله، 6 ثانيه به طول مي‏انجامد و شامل قفل جستجوگر حرارت‏ياب، ژيروسكوپ اندازه‏گير ميزان چرخش حركتي هدف و فعال شدن سيستم‏هاي الكترونيكي مي‏باشد. هنگامي كه جستجوگر مادون قرمز بر روي هدف متصاعد كنندهء حرارت قفل مي‏كند، يك بوق كوتاه به صدا درآمده و خدمهء پرتابگر موشك را مطلع مي‏كند و اين زماني است كه وي مي‏تواند ماشه را بكشد. 1.7 ثانيهء بعد، موشك پرتاب ميشود. پس از اينكه موشك به وسيلهء موتور كمكي از درون پرتابگر خارج شد، لبه‏هاي كنترلي در جلو و عقب موشك باز مي‏شوند. پس از طي مسافتي كوتاه پس از پرتاب به جهت آسيب نرسيدن به خدمهء پرتابگر، موتور دو مرحله‏اي اصلي (موتور بعد از مرحلهء كمكي اوليه) كه با سوخت جامد كار مي‏كند، روشن ميشود. اين موتور در مرحلهء اول كه تنها 2 ثانيه به طول مي‏انجامد، سرعت موشك را به 2.2 ماخ مي‏رساند؛ سپس جهت دستيابي به سرعت فراتر از 2.6 ماخ و طي مسير نهايي تا برخورد به هدف، مرحلهء دوم موتور اصلي به كار مي‏افتد. اگر موشك به هيچ هدفي تا 17 ثانيهء بعد از روشن شدن موتور اصلي، برخورد نكند، خود به خود منفجر مي‏شود.

    استينگر، دو برتري مهم نسبت به موشک ردآي دارد:
    * اولين برتري، جستجوگر نسل دوم حرارت ياب است که امکان پويش و يافتن هدف در تمام جهات را امکان پذير مي سازد؛ به همين دليل، موشک استينگر مي تواند به هواپيماهايي که از روبه رو نزديک مي شوند شليک کند؛ (يعني همانند موشک ردآي، لزومي ندارد که حتمن به سمت اگزوز هدف نشانه رود) بدين جهت هواپيماي مهاجم قبل از آنکه فرصتي براي حمله و زيرآتش گرفتن ادوات زميني به وسيلهء مهمات کوتاه برد خود پيدا کند، هدف موشک بسيار دقيق استينگر قرار مي گيرد.
    * دومين برتري مهم استينگر نسبت به ردآي، دارا بودن سيستم تشخيص دوست از دشمن به نام AN/PPX-1 IFF مي باشد که براي هدف قرار نگرفتن هواپيماهاي خودي در زماني که هر دو نيروي هوايي خودي و دشمن در حال انجام ماموريت هستند، کاربرد دارد.
    قسمت جستجوگر و هدايت کنندهء الکترونيکي استينگر، در حين پرواز، مي تواند اهداف هوايي را که در حال انجام مانورهايي سنگين تا 8 برابر فشار ثقل مي باشند، تعقيب کرده و موشک را به سمت هدف رهنمون سازند. بلافاصله در نزديکي هدف، قسمت الکترونيکي منطق هدفياب، موشك را به سمت مركز هدف هدايت مي‏كند (براي مثال موشك به جاي اصابت به مركز ايجاد حرارت يا اگزوز هواپيما، به كابين هواپيما اصابت مي‏كند) سرجنگي 3 كيلوگرمي (6.6 پاوندي) كه به تركش‏هاي فراواني در حين انفجار تقسيم مي‏شود، با يك فيوز مجاورتي يا فيوز زماني عمل مي‏كند؛ همچنين حداقل فاصلهء موثر براي پرتاب موشك، 200 متر (660 فوت) عنوان شده است.


    مدل B
    به سال 1977، كمپاني جنرال دايناميكز، دست به طراحي و توليد نسل جديد استينگر زد. سري جديد كه به نام XFIM-92B يا استينگر سري POST شناخته مي‏شد، داراي يك پردازندهء كنترل كنندهء دو باند IR/UV در قسمت ردياب موشك شده بود.
    سيستم ردياب POST از الگوي Rosette براي تصويريابي اهداف استفاده مي‏كرد. قسمت UV به طور بسيار دقيقي، اهداف هوايي حقيقي را از تله‏هاي انحرافي توليد كنندهء حرارت يا حرارت‏هاي غيرمرتبط اطراف، تمييز مي‏داد.
    به سال 1983، توليد موشك FIM-92B به طور محدود آغاز شد، ضمن اينكه توليد مدل اوليهء FIM-92A نيز ادامه يافت. توليد انواع A و B در نهايت با ساخت تعداد 16000 فروند، به سال 1987 متوقف شد.
    POST مخفف Passive Optical Seeker Technique (روش غيرفعال جستجوي نوري)
    Rosette-Pattern: الگوهاي استانداردي براي تبديل تغيير حاصل از تنش‏هاي تمام جهات حركتي هدف هوايي
    به سيگنال‏هاي الكترونيكي

    مدل C
    به سال 1984، طراحي مدل جديد استينگر به نام FIM-92C يا استينگر مدل RMP آغاز گشت. مدل جديد، امكان برنامه‏ريزي مجدد نرم‏افزار ويژهء پردازندهء نصب شده بر روي موشك را فراهم مي‏كرد تا بدين طريق، بر عليه اهداف و تحديدهاي جديد هوايي، مقابله كند.
    خط توليد مدل FIM-92C به سال 1987 آغاز به كار كرد و اولين مدل C به تاريخ جولاي 1989، تحويل ارتش ايالات متحده شد.
    RMP مخفف Reprogrammable Microprocessor (پردازنده با قابليت برنامه‏ريزي مجدد)

    مدل D
    طرح مدل FIM-92D بر اساس بهبود مدل C با سيستم‏هاي ضدعمل الكترونيك پيشرفته‏تر شكل گرفت.


    مدل G
    به تاريخ سپتامبر 2002، طراحي مدل FIM-92G بر اساس ارتقاء مدل D آغاز گشت، اما هيچگونه اطلاعي از جزئيات فني آن در اختيار نمي‏باشد.

    مدل E
    به تاريخ آوريل 1992، قراردادي با كمپاني جنرال دايناميكز جهت طراحي مدل FIM-92E منعقد شد؛ مطابق اين قرارداد، موشك استينگر مدل RMP سري Block I توليد گشت. اواخر همان سال، بخش موشك سازي جنرال دايناميكز به كمپاني هيوز فروخته شد؛ به همين دليل، كمپاني هيوز، به عنوان مقاطعه‏كار نخستين موشك استينگر شناخته شد. FIM-92E در حقيقت نوع پيشرفته‏تري از مدل D بود كه يك حسگر حرارت‏ياب مدور بدان افزوده شده و نرم‏افزار ردياب موشك، بهبود يافته بود؛ با انجام اين تغييرات، موشك پيشرفته‏تر، مي‏توانست بر عليه اهدافي كه اثرات رديابي آنها كاهش يافته و اقدامات ضدعمل الكترونيك‏شان توسعه يافته بود، به كار رود.
    اولين نمونه‏هاي توليدي FIM-92E به سال 1995 وارد خدمت شدند و بسياري از موشكهاي استينگر موجود در نيروي زميني ايالات متحده، با انجام تغييراتي، به سطح استاندارد FIM-92E ارتقاء داده شدند.

    مدل F
    طراحي مدل FIM-92F بر اساس ارتقاء مدل E به سال 2001 آغاز شد، اما اطلاعي از جزئيات ارتقاء انجام شده در دست نمي‏باشد.

    مدل H
    طراحي مدل FIM-92H بر اساس بهبود مدل D انجام شد كه در اين برنامه، موشكهاي سطح D به استاندارد RMP سري Block I ارتقاء داده شدند.

    آخرين سطح ارتقاء و بهبود كارايي تصويب شده براي موشك استينگر، به سال 1996 آغاز گشت كه منجر به توليد استينگر استاندارد RMP سري Block II شد؛ اين موشك جديد، به نام «استينگر پيشرفته» يا Advanced Stinger نيز شناخته مي‏شود.
    در اين موشك، به جاي جستجوگر مادون قرمز يا IR، سيستم ردياب FPA-IIR جايگزين شده بود كه باعث افزايش برد در شناسايي اهداف هوايي مي‏شد، به خصوص در محيط‏هايي كه اقدامات انحراف كننده يا ايجاد كنندهء پارازيت بسيار فعال بودند. افزايش برد در شناسايي اهداف هوايي، باعث افزايش برد موثر موشك استينگر به 8000 متر (26000 فوت) مي‏شد که اين رقم، براي يک موشک شانه پرتاب، برد قابل ملاحظه اي محسوب مي شود. استاندارد Block II امروزه در مرحلهء توليد و توسعه قرار دارد و مداومن، مورد بهينه سازي قرار مي گيرد. توليد انبوه استينگر مطابق استاندارد Block II قرار بود در اوائل سال 1999 آغاز شود، اما بارها به تعويق افتاد و در نهايت در سال 2004، در خط توليد انبوه قرار گرفت.

    FPA معادل Focal Plane Array
    IIR معادل Imaging Infrared


    مقاطعه کار اصلي در توليد استينگر، امروزه شرکت رايتئون (Raytheon) مي باشد که اين خط توليد را از قسمت موشک سازي کمپاني هيوز، خريداري کرده است. موشک استينگر، امروزه به نيروهاي نظامي بسياري در اقصا نقاط جهان، منجمله کشورهاي عقب ماندهء جهان سوم، فروخته شده است؛ البته برخي کشورهاي جهان سوم، مانند ايران، اين موشک را از طرق غيررسمي بدست آورده اند.

    استينگر در افغانستان
    اين موشک به صورت گسترده اي توسط مجاهدين افغان بر عليه جنگنده هاي شوروي در جريان اشغال افغانستان به کار گرفته شد. اين موشکهاي پس از عدم موفقيت موشک دوش پرتاب بلوپايپ (Bluepipe) ساخت BAE انگلستان، توسط کانالي از سازمان سيا، به دست مجاهدين افغان رسانده شدند. موشک بلوپايپ در عمل بسيار ناتوان نشان داد، زيرا براي هدفگيري هواپيماي مهاجم، مي بايست پس از شليک، موشک را به وسيلهء فرستندهء موجود بر روي پرتابگر و به صورت چشمي، تا زمان رسيدن به نزديکي هدف، هدايت نمود و اين امر، ضمن کاهش دقت، باعث ايجاد خطر براي خدمهء پرتابگر بلوپايپ مي شد.
    يک هليکوپتر سرنگون شدهء شوروي توسط استينگر [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    با ورود استينگر به افغانستان، وضعيت بسيار دشواري براي پرنده هاي روسي، اعم از هليکوپتر يا انواع هواپيما ايجاد شد، به طوري که پس از مدتي، از هر دو هواپيماي ورودي يا خروجي به فرودگاه بگرام، يکي مورد اصابت استينگر قرار مي گرفت. طبق آمار ارائه شده توسط پنتاگون، حدود 250 فروند هواپيما يا هليکوپتر شوروي، مورد اصابت استينگر قرار گرفته و سرنگون شده اند. عمدهء پرنده هايي که مورد اصابت موشکهاي استينگر افغاني قرار گرفتند شامل سوخوي25 و برخي هواپيماهاي ترابري شوروي نظير An12 و An72 و هليکوپترهاي Mi-8 و Mi-24 بودند.
    به غير از افغاسنتان، حدود 300 فروند هواپيما در ساير نقاط جهان، تا سال 2001، مورد اصابت استينگر قرار گرفته و سرنگون شده اند.
    تاکنون 70000 فروند از انواع گوناگون موشک استينگر توليد شده است. امروزه تنها مدل FIM-92F Stinger-RMP Block II بر روي خط توليد انبوه قرار دارد.

    استينگر در ايران
    در سالهاي پاياني جنگ ايران و عراق، نيروهاي ايراني، به موشکهاي استينگر مجهز شدند. هرچند تعداد و نحوهء ورود آنها به ايران مشخص نشده است اما برخي کارشناسان نظامي، دو امکان را بيشتر محتمل مي دانند:
    1) به وسيلهء محمولهء منتقل شده توسط هواپيماي مک فارلين به تهران در جريان تلاش ايالات متحده براي نزديکي سياسي به ايران؛
    2) خريداري از مجاهدين افغان.

    با ورود استينگر به ايران، وضع براي پرواز Low Level هواپيماهاي عراقي در ميادين نبرد، بسيار دشوار گشت. براي مثال تنها در عمليات کربلاي5 در شرق بصره به تاريخ زمستان 1366، حدود 80 فروند هواپيماي سوخوي22 و ميگ23 عراقي در طول 40 روز نبرد سنگين، سرنگون شدند؛ که بيشتر اين هواپيماها توسط موشکهاي هاوک، استينگر و استرلا، مورد اصابت قرار گرفتند.
    يکي از خلبانان سوخوی22 اسير عراقي پایگاه ناصریه، اظهار مي کرد که تنها در طول يک هفته، 12 فروند هواپيماي سوخوي22 پايگاه هوايي ناصريه، سرنگون گشته بودند.

    ساير کاربردهاي استينگر
    با توجه به قابليتهاي عالي و گستردهء موشک استينگر، اين موشک، تنها براي پرتاب از روي زمين و به وسيلهء خدمهء زميني، مورد استفاده قرار نمي گيرد، بلکه در حالتهاي گوناگوني از دفاع هوايي نيز کاربرد دارد.

    ATAS يا Air to Air Stinger (استينگر هوا به هوا)
    نيروي زميني ايالات متحده از استينگر در مدلهاي FIM-92C/D RMP براي پرتاب هوا به هوا بر روي هليکوپتر، استفاده مي کند. موشک ATAS توسط هليکوپترهاي OH-58C/D Kiowa و AH-64 Apache حمل و پرتاب مي شود؛ ضمن اينکه قرار بود توسط هليکوپتر RAH-66 Comanche نيز مورد استفاده قرار بگيرد.
    هرچند برخي گزارشات غيررسمي، بر اين موضوع دلالت دارند که طراحي استينگر از ابتدا براي نصب و پرتاب به صورت هوا به هوا مد نظر بوده است، اما به نظر مي رسد که طراحي استينگر، منجر به تفکر ايجاد دفاع هوا به هوا توسط استينگر بر روي هليکوپترها شده است.

    Avenger (انتقام گير)
    در اوائل دههء 1980، ارتش ايالات متحده، در جستجوي سيستم دفاع هوايي قدرتمند و قابل حمل و نقل سريعي مي گشت که بتواند از رو به رو و با ديد چشمي، هواپيماهاي ارتفاع پائين دشمن را مورد حمله قرار دهد. به تاريخ سپتامبر 1983، کمپاني معظم بوئينگ، سيستم Avenger را بدين منظور پيشنهاد داد که يک خودروي چندمنطوره به نام M998 يا HMMWV بود که بعدها به نام Hummer معروف گشت. بر روي اين خودروي نظامي، يک برجک مجهز به تيربار 50 ميلي متري M3P و دو پرتابگر استينگر با چهار موشک براي هرکدام نصب مي گشت.
    پس از آزمايشات و مقايسه با ساير سيستم هاي مشابه در سالهاي 1985 و 1986، در نهايت کمپاني بوئينگ موفق شد قرارداد نهايي، جهت توليد Avenger را به تاريح آگوست 1987 بدست آورد.
    به تاريخ آوريل 1989، اولين واحد ارتش ايالات متحده، مجهز به Avenger، عملياتي گرديد؛ و به تاريخ آوريل 1990، توليد انبوه اين سيستم، مورد تاييد قرار گرفت.
    Avenger [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    هر خوردوي Avenger به وسيلهء دو خدمه، هدايت مي شود و مي تواند بر عليه هواپيماها يا هليکوپترهايي که در ارتفاع پائين پرواز مي کنند، در روز يا شب، در هر شرائط آب و هوايي، آتش نمايد.
    در Avenger از تمام مدلهاي مختلف استينگر، مي توان استفاده نمود.

    HMMWV = High Mobility Multipurpose Wheeled Vehicle يا Hummer
    BSFV يا Bradley Stinger Fighting Vehicle

    M2A2 (موسوم به BSFV) خوردويي نظامي است که بر اساس خودروي M2 Bradley (موسم به BFV) ساخته
    شده است. در اين خودروي نظامي، نگهدارنده هاي مخصوص موشکهاي استينگر تعبيه شده است و خدمهء مخصوص استينگر، آنها را شليک مي کنند.
    خوردوي BSFV به ناچار و به دليل لغو توليد سيستم دفاعي هوايي و ضدتانک MIM-146 ADATS، به خدمت ارتش ايالات متحده درآمده است.

    MiM-146 ADATS
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    M2 Bradley

    بک ايراد مهم خوردوي BSFV اين است که براي شليک موشک استينگر توسط خدمهء مخصوص پرتابگر، ساير خدمهء خودرو، بايد آن را ترک کنند.

    M6 Linebacker
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    در اواخر دههء 1990، نوع بهبود يافته اي از اين خودرو، به نام M6 Linebacker طراحي و ساخته شد. خودروي M6 جايگزين خوردوي M2 شد و به جاي پرتابگر موشکهاي ضدتانک تاو در خودروي M2، به پرتابگرهاي حاوي 4 موشک استينگر از نوع FIM-92D/E Stinger-RMP تجهيز شد.
    ADATS مخفف Air-Defense Anti-Tank System يا سيستم دفاع هوايي و ضدتانک

    برخي مشخصات فني (بر اساس مدل C)
    ماموريت : انجام دفاع نزديک هوايي در مناطق درگيري خطوط ميدان نبرد در برابر اهداف هوايي ارتفاع پائين
    سازنده: ابتدا جنرال دايناميکز، سپس هيوز و در آخر رايتئون
    طول: 1.52 متر (5 فوت)
    طول بالچه ها: 9.1 سانتي متر
    قطر: 7 سانتي متر
    وزن موشک: 10.1 کيلوگرم
    وزن پرتابگر و موشک: 15.7 کيلوگرم
    سرعت: بين 2.2 تا 2.6 ماخ
    ارتفاع عمل: 3800 متر
    برد مدل C: از 1000 تا 4800 متر
    برد مدل RMP سري Block II: از 200 تا 8000 متر
    پيشرانه: راکت دو مرحله اي به نام MK 27 با سوخت جامد، ساخت Atlantic Research
    فيوز عملگر: زماني (17 ثانيه پس از پرتاب) يا مجاورتي (انفجار در نزديکي هدف)
    پويشگر هدف: شليک کن و فراموش کن به وسيلهء جستجوگر غيرفعال حرارت ياب
    سرجنگي: 3 کيلوگرم مواد منفجرهء بسيار پرقدرت، با ترکش هاي فراوان پس از انفجار
    زمان لازم جهت نصب موشک در پرتابگر: 3 تا 7 ثانيه
    قيمت هر موشک و پرتابگر: 38000 دلار
    تعداد موجود در نيروي زميني ايالات متحده تا سال 2001: حدود 13400 فروند
    خدمه: دو نفر (يک نفر پرتابگر و يک نفر کمک)


    تالار تخصصي هوافضا
    Last edited by Persian_Gun's; 25-01-2008 at 18:16.

  15. این کاربر از Persian_Gun's بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #19
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم بردیا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    9,715

    پيش فرض ماجرای شهادت شهید عباس دوران، مرد آسمانها

    از زبان خلبان کابین عقب تیمسار خلبان منصور کاظمیان


    زماني كه عراقي ها براي برگزاري كنفرانس سران كشورهاي غيرمتعهد در بغداد از شوق، بال در آورده بودند، يك جنگنده ايراني در سحرگاه سي ام تير ماه 1361 بالهاي آهنين خود را بر فراز حريم هوايي بغداد مي گشايد و پالايشگاه «الدوره» در ضلع جنوبي بغداد را نشانه مي رود. تمام بمبها روي هدف خالي مي شود؛ اما هواپيما مورد اصابت موشكهاي ضدهوايي قرار مي گيرد و از تعادل خارج مي شود. خلبان مصمم است از اين پرواز باز نگردد تا بتواند حقوق ملت مظلوم ايران را از حلقوم زورگويان بعثي بيرون كشد لذا به هدفش مي رسد. اوكسي نيست جز شهيد سرلشكر خلبان «عباس دوران» كه پيكر پاكش بعد از سالها دوري از وطن به همراه 569 تن ديگر از لاله هاي خونين دفاع مقدس، بر دوش ملت بزرگ ايران تشيع شده است.
    زماني كه جنگ در سال 59 آغاز شد من در پايگاه بندرعباس بودم و بنا به درخواست خودم به پايگاههاي همدان، دزفول و بوشهر مامور شدم. زماني كه رفتم پايگاه بوشهر، در آنجا با شهيد بزرگوار «عباس دوران» آشنا شدم و در آنجا دو تا پرواز با هم انجام داديم كه هر دوي آنها موفقيت آميز بود. بعد در سال 1360 به همدان مامور شدم و اين همزمان بود با مامور شدن شهيددوران به همدان، كه از آنجا ديگر بيشتر وقتها با هم بوديم و پروازهاي زيادي انجام داديم به خصوص در عمليات فتح المبين كه پروازهاي ارتفاع بالا انجام مي داديم. حال اگر بخواهم از خصوصيات اخلاقي شهيد دوران بگويم يك مسئله را بايد متذكر شوم و آن اينكه ايشان آدم بسيار ساكتي بود اما بسيار با دل و جرات. بگونه اي كه هر نوع ماموريتي به او محول مي شد با آگاهي به اينكه درصد كشته شدن زياد است ولي قبول مي كرد و هميشه در اينگونه ماموريتهاي خطرناك پيشقدم مي شد. زمان عمليات رمضان بود كه صحبت از برگزاري كنفرانس غيرمتعهدها در بغداد شد و قرار بر اين بود رئيس كنفرانس صدام باشد. ايران اين موضوع را قبول نمي كرد و مي گفت: «به علت اينكه عراق در جنگ است، بغداد ناامن است.» ولي سخنگويان صدام در بغداد مي گفتند: «نه !بغداد محل خوبي براي برگزاري اين كنفرانس مي باشد و از نظر زميني و هوايي امنيت كامل دارد به طوريكه در آسمان بغداد يك پرنده هم جرات پر زدن ندارد. به همين منظور شب 29 تير 61 دستور ماموريت به پايگاه همدان ابلاغ شد. من همان شب «آماده شب» بودم و فردايش به اداره رفتم. حدود ساعت 11 بود كه شهيد دوران با من تماس گرفت و گفت: «بيا پست فرماندهي». من هم رفتم و بعد از 10 دقيقه شهيد دوران كه قرار بود با من پرواز كند به همراه «شهيد ياسيني» مسئول عمليات پايگاه و «شهيد خضرايي» فرمانده پايگاه و خلبانان اسفندياري، باقري، توانگريان و خسروشاهي، به اتفاق هم به پست فرماندهي آمدند و در مورد چگونگي انجام عمليات صحبتهايي كردند و نتيجه جلسه بر اين شد كه سه تا هواپيما تا لب مرز با هم پرواز كنند و وقتي به لب مرز رسيديم يكي از هواپيماها برگردد و دو تاي ديگر با ارتفاع كم وارد خاك عراق شوند. يعني يك حالت ايذايي ايجاد گردد و رادارهاي عراق نشان بدهند هواپيماها برگشتند. صحبتهاي اصلي كه تمام شد،، كابين هاي جلو و عقب صحبتهاي خصوصي را با هم انجام دادند. شهيد دوران به من تاكيد كرد كه: «شما بيشتر حواست به هواپيماهاي دشمن باشد كه به ما حمله نكنند و اگر زماني هواپيما دچار نقص شد و نتوانستيم به پروازمان ادامه دهيم، شما به تنهايي اجكت كن و من به ماموريتم ادامه مي دهم.»

    شهید عباس دوران، شهید دوران همراه شیهد عباس بابایی
    اين صحبتها كه تمام شد رفتيم منزل براي استراحت. 30 تير 1361 مصادف بود با 30 ماه رمضان و آن شب مشخص نبود كه فردا روزه است يا عيد روزه با اين حال آن شب بلند شديم و سحري خورديم. قرار بر اين بود كه ماموريت ما ساعت 5 و 30 دقيقه آغاز شود آن هم بدون تماس گرفتن با برج مراقبت و رادار، چرا كه هدف اين بود تا سكوت راديويي رعايت شود و از طرف عراقي ها شنود نگردد. ساعت 5 صبح بود كه جيپي آمد در منزل و من رفتم. همه خلبانان داخل جيپ بودند. رفتيم گردان و از آنجا به اتاق چتر و كلاه. چتر و كلاه را برداشتيم و به سمت هواپيما حركت كرديم. در اين هنگام احساس مي كردم ديگر بر نمي گردم و اسير مي شوم ولي صددرصد مطمئن نبودم. همينطور كه مي رفتم گفتم: «خدايا! اگر واقعاً قراره برنگردم زماني كه رفتيم پاي هواپيما، هواپيما يك اشكال جزيي داشته باشه.» وقتي رسيديم مكانيكهاي هواپيما به ما خوش آمد گفتند. شهيد دوران اطراف هواپيما شروع كرد به گشت زدن و چك كردن بمبها و دستگاههاي بيروني هواپيما و من هم رفتم داخل كابينها تا دستگاههاي داخلي را چك كنم مشغول بررسي بوديم كه متوجه شدم سمت نما و حالت نماي هواپيما در حال گردش است، در صورتي كه اينجوري نبايد مي بود و بايد ثابت مي ايستاد. مكانيكها آمدند و گفتند: «فعلاً نمي توانيم درست كنيم. شما مي توانيد پرواز نكنيد.» اما عباس مي گفت: «اين سمت نما وحالت نما در هواي صاف و بدون ابر اصلن كاربرد ندارد و ما در اين هوا نياز به اين وسيله نداريم و مي رويم سر باند و به عنوان شماره 3 آماده پرواز مي شويم. در اصل ما شماره 1 بوديم و شماره 3 هواپيمايي بود كه كه قرار شد برگردد . لذا ابتدا شماره 2 بلند شد و شماره 3 دچار نقص فني بود و نتوانست بلند شود لذا ما بعد از شماره 2 بلند شديم. معمولن ما در ايران به خاطر اينكه مصرف سوخت كم باشد، با ارتفاع بالا و سرعت كم مي رفتيم يعني با ارتفاع 15000 پا و سرعت 350 مايل به سمت بغداد حركت كرديم. وقتي به مرز رسيديم به خاطر اينكه رادارهاي عراق ما را نگيرند ارتفاعمان را به 10 تا 15 متري زمين رسانديم و سرعتمان را به خاطر اينكه از برد موشكهاي سام-7 (استرلا) در امان باشيم به 450 مايل افزايش داديم. وقتي از مرز رد شديم در يك آن ديدم كه موشك سام به طرف هواپيماي شماره 2 پرتاب كردند. به آنها گفتم: «موشك براتون پرتاب كردند، مواظب باشيد.» ولي خب خوشبختانه موشك به سرعت هواپيما نرسيد و در 300 متري هواپيما منفجر شد. بعد از مدتي از دستگاههاي داخل هواپيما متوجه شدم رادارهاي عراق ما را گرفتند، لذا موضوع را به شهيد دوران اطلاع دادم و گفتم: «رادارهاي عراق ما را گرفتند.» گفت: «مساله اي نيست.» هواپيماي شماره 2 هم اين موضوع را به ما اخطار كرد كه شهيد دوران به شوخي خطاب به آنها گفت: «مي فرمائيد كه من برم زير زمين پرواز كنم!» قرار ما بر اين بود كه از شرق بغداد به سمت جنوب شرق بغداد حركت كرده و سپس به سمت پالايشگاه «الدوره» كه به شهر بغداد چسبيده برويم و در آنجا بمبها را روي هدف تخليه كنيم تا پس از ماموريت مستقيم به سمت ايران بيائيم و مجبور نشويم گردشي داشته باشيم و مورد اصابت گلوله قرار گيريم. حدود 5 يا 10 مايلي بغداد بود كه متوجه شديم بايد از ديوار آتشي كه در اطراف شهر درست كرده اند عبور كنيم لذا وقتي ديوار آتش را رد كرديم شهيد دوران به من گفت: «موتور راستمون نشون ميده آتيش گرفته.» گفتم: «مسئله اي نيست فعلاً بريم جلو از شهر كه رد شديم يا موتور را خاموش مي كنيم يا يك كار مي كنيم تا از اين مسئله جلوگيري بشه.» به پالايشگاه كه رسيديم از دور و اطراف پالايشگاه با موشكهاي سام، شروع كردند به زدن ما. من هم با يك دستگاهي كه هواپيما محهز به آن است مشغول از كار انداختن رادارهاي آنها شدم تا لااقل موشك نزنند. به بالاي پالايشگاه كه رسيديم با موفقيت كامل بمبها را تخليه كرديم و در حال برگشت بوديم كه من يك لحظه برگشتم به پالايشگاه نگاه كنم ديدم هواپيما از دم تا پشت سر من آتش گرفت و دارد مي سوزد. سريع به شهيد دوران گفتم: «هواپيما آتيش گرفته، آماده باش بپريم.» و نگاه كردم ديدم دستگاههاي جلوي چشمم هم سياه شده و همان زمان بود كه من داشتم مي رفتم بيرون از هواپيما. همه اين اتفاقات در عرض يك ثانيه رخ داد. حالا روايت بر اين است كه احتمالاً آتش هواپيما به بمبهاي زير صندلي رسيد و صندلي من خودش عمل كرد و مرا از آن آتش نجات داد. من كه پريدم بيرون بيهوش بودم و وقتي بهوش آمدم تو وزارت دفاع عراق بودم و يكي داشت لبم را كه پاره شده بود بخيه مي كرد. در اين لحظه به خودم گفتم: «خدايا! من تو هواپيما بودم. اينجا كجاست؟» بعد از مدتي براي امنيت من لباس پروازم را درآوردند و دشداشه به تنم كردند و مرا به بيمارستان بردند. از آن جا هم دوباره به وزارت دفاع آوردنم. به آنها گفتم: «جناب دوران كو؟» گفتند: «از هواپيما نپريد و کشته شد.» من باور نكردم چون معلوم نبود كه آنها راست مي گويند يا دروغ، ولي خيلي دنبال اين مسئله بودم و مي خواستم برايم روشن شود كه چه اتفاقي افتاده است.

    هواپیمای فانتوم نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در حال شیرجه
    حدود 15 روز مرا در وزارت دفاع نگه داشتند آنجا خيلي شكنجه ام كردند. بعد از آن تحويلم دادند به سازمان امنيت شان آنجا هم 45 روز بودم تا اينكه سپردنم به دژباني شان تا مرا به اردوگاه اعزام كنند. در آنجا يك سربازي بود كه كمي انگليسي بلد بود. به من گفت: «تو همان خلباني نيستي كه هواپيمايت را زدند؟» گفتم: «بله! چقدر از اين موضوع خبر داري؟» گفت: «بعد از اينكه پالايشگاه بمباران شد، هواپيما در حالي كه آتش گرفته بود به طرف شهر مي آمد يك هو ديدم از داخل آن چتري بيرون پريد و بعداز مدتي كه هواپيما جلوتر رفت منفجر شد.» بعدها كه من از خلبانهاي ديگر سئوال كردم كه: «آيا امكان دارد هواپيما بر اثر آتش خودش در هوا منفجر شود؟» گفتند: «نه، مگر اينكه موشك به آن اصابت كند منفجر شود.» خلاصه مرا بردند اردوگاه. در اردوگاه از چگونگي حادثه پرس و جو كردم آنها گفتند: «بيست دقيقه قبل از اينكه شما به بغداد برسيد آژير خطر را زدند و زماني هم كه پالايشگاه را مورد هدف قرار داديد فردايش عكس سانحه را روزنامه هاي عراق چاپ كردند و بدين صورت بود كه تكه هاي هواپيما نزديك يكي از ميدانهاي شهر به زمين خورد و از شهيد دوران پوتين و دستكشش مشخص بود.» آنجا بود كه برايم مسجل شد عباس دوران به شهادت رسيده است.
    صبح ۳۱ تيرماه ،۱۳۶۱ خلبان شهيد، عباس دوران، كه در تعداد پرواز جنگى در نيروى هوايى ركورد داشت و عراق، براى سرش جايزه تعيين كرده بود، پس از بمباران پالايشگاه بغداد، هواپيما را كه آتش گرفته بود به هتل محل برگزارى اجلاس سران غيرمتعهدها مى كوبد و بدين ترتيب با شهادت خود كارى كرد كه اجلاس سران غيرمتعهدها به علت فقدان امنيت در بغداد برگزار نشد. ديگر خلبان اين هواپيما، منصور كاظميان، به دست نيروهاى عراقى اسير شد. دوران در نامه هاى اين ماموريت، مقابل اسم پدافندهاى مختلفى كه عراق از كشورهاى اروپايى خريده بود، نوشته است: نود درصد احتمال برگشت نيست... .

    منبع:وبلاگ هوانوردی
    Last edited by بردیا; 25-01-2008 at 18:20.

  17. #20
    کـاربـر بـاسـابـقـه dizgah's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    8PAR
    پست ها
    1,820

    پيش فرض نیروی هوایی ایران در یک نگاه - قسمت اول

    نیروی هوایی ایران پیش از انقلاب مقتدرترین نیروی هوایی منطقه بود، این نیرو در آستانه انقلاب با در اختیار داشتن چند صد جنگنده مدرن که در بهترین شرایط عملیاتی بسر می بردند و بطور کامل از پشتیبانی سازنده برخوردار بودند می توانست با تمام کشورهای خاورمیانه مقابله کند و پیروز از میدان نبرد خارج شود.
    پس از انقلاب با خروج مستشاران خارجی و نبود پشتیبانی از سوی کشور سازنده بنا به نظر کارشناسان توان این نیرو به یک سوم گذشته تقلیل یافت، با این وجود نیروی هوایی در جریان جنگ تحمیلی سعی کرد تا در آغازین روزهای جنگ آشفتگی نسبی اوضاع نیروی زمینی را جبران کند، در اولین روزهای جنگ این نیرو با انجام عملیات مقتدرانه سایه البرز دهها جنگنده را به سوی اهداف مهمی در عراق روانه ساخت، این عملیات بعنوان یک عملیات کلیدی و مهم نه تنها فشار روانی شدیدی را بر نیروهای عراقی وارد کرد بلکه باعث کند شدن روند فعالیت های دشمن نیز شد، از دیگر عملیات های به یاد ماندنی می توان به عملیات سلطان و حمله به مجموعه H-3 در عراق اشاره کرد.

    جنگنده های نیروی هوایی:
    جنگنده های عملیاتی کنونی نیروی هوایی را می توان مجموعا به سه دسته تقسیم کرد، جنگنده های باقیمانده از نیروی هوایی شاهنشاهی، جنگنده هایی که در جریان جنگ خلیج فارس (در سال 1991) از عراق به ایران پناهنده شدند و جنگنده های خریداری شده پس از انقلاب.

    جنگنده های پیش از انقلاب:
    جنگنده های باقیمانده از نیروی هوایی شاهنشاهی که در حال حاضر در خدمت می باشند سه نوع جنگنده اف-5 تایگر (نوع E/F) ، اف-4 فانتوم (نوع D/E) و اف-14 تامکت (نوع A) می باشند که به ترتیب به شرح آنها می پردازیم.

    اف-5 تایگر:
    نوع اولیه (انواع A/B) این جنگنده توسط شرکت گرومن و بمنظور مقابله با تهدید جنگنده میگ-21 روسی که جنگنده بسیار چالاکی بود ساخته شد، اف-5 E/F که از روی نوع اولیه ساخته شد جنگنده ای است مدرن تر، مجهز به رادار و فوق العاده مانور پذیر که توانایی فوق العاده ای برای نبرد های هوایی نزدیک دارد و علاوه بر این می تواند عملیات های هوا به زمین را نیز بخوبی به انجام برساند، این جنگنده در سالهای جنگ توانایی های خود را بخوبی نشان داد و توانست پا به پای دیگر جنگنده در عملیات های نیروی هوایی به خدمت بپردازد. در حال حاضر حدود 70 فروند از این جنگنده ها در نیروی هوایی در حال خدمت می باشند که اغلب از فرسودگی شدید سازه بهره می برند، لیکن بواسطه ساده تر بودن فناوری های بکار رفته در آن مشکلات کمتری در زمینه نگه داری آنها وجود دارد.



    اف-4 فانتوم:
    بی شک بیشترین بار کاری در طول جنگ تحمیلی بر دوش سلطان آسمان اف-4 فانتوم بود، این جنگنده هر چند در ابتدا بعنوان جنگنده ای برای حملات هوا به زمین و با توانایی دفاع از خود در نظر گرفته شد، اما توانایی هوا به هوای مناسبی که در زمان خود داشت باعث شد تا در میان همگان بعنوان یک جنگنده جند منظوره شناخته شود، یکی از شاهکار های این جنگنده و خلبانان تیز پرواز آن در طول جنگ حمله موفقیت آمیز به مجموعه H-3 در عمق خاک عراق بود که در نظر اغلب فرماندهان نظامی امری غیر ممکن می نمود، ویژگی برجسته اف-4 توانایی حمل تسلیحات هوا به زمین بویژه انواع بمب ها در تعداد بالا است. از این جنگنده نیز حدود 70 فروند عملیاتی است که بیش از هر چیز از فرسودگی سازه رنج می برند، لیکن فعال نگه داشتن رادار APQ-120 آن نیز کار راحتی نیست، با این وجود سعی می شود آنها در بهترین وضعیت عملیاتی باشند، در سالهای اخیر پروژه هایی برای بهسازی رادار و سیستم های کنترل تسلیحات آن انجام شده اما هیچ گزارشی از سوی منابع خارجی مبنی بر خارج شدن فانتوم های ایرانی از حالت استاندارد وجود ندارد. تنها امکان نصب بعضی بمب ها، موشک ها و غلاف های هدف گیری جدید ساخت ایران بعلاوه موشک هوا به هوای گرمایاب روسی R-73 Archer برروی این جنگنده ها فراهم آمده است، اما ممکن است در آینده با تکمیل شدن پروژه های فعلی تجهیزات الکترونیکی جدیدی نیز به این جنگنده افزوده شود.



    اف-14 تامکت:
    گربه های وحشی نیروی هوایی ایران یکی از هراس انگیز ترین جنگنده هایی بودند که در اختیار نیروی هوایی ایران بودند، برای خلبانان عراقی که با جنگنده هایی نظیر میگ-21 و 23، سوخو-22 و... پرواز می کردند رهگیری توسط تامکت های ایرانی کابوسی بود که بارها و بارها به حقیقت پیوسته بود، زوج بی همتای جنگنده اف-14 تامکت و موشک هوا به هوای AIM-54 Phoenix در طول جنگ بارها و بارها پرنده های عراقی را شکار نمود و کارنامه موفقی از خود بجای گذاشت، اف-14 تامکت که تنها به ایران صادر شده بود در طول جنگ لیاقت خود را به خوبی نشان داد و مهمترین افتخارات جنگ های هوایی این جنگنده را به نام عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ایران ثبت نمود.
    پیش از انقلاب 80 فروند از این جنگنده به منظور مقابله با تهدید جنگنده های میگ-25 اتحاد شوروی سفارش داده شد که تا زمان انقلاب 79 فروند بعلاوه حدود دویست و پنجاه فروند موشک AIM-54 تحویل ایران شده بود، از این میان تعدادی در طول جنگ تحمیلی از بین رفتند و تعدادی نیز برای عملیاتی ماندن دیگر تامکت ها اوراق شدند، در حال حاضر حدود 24 فروند اف-14 ایرانی امکان پرواز دارند که از این میان قریب به 17 فروند توانایی شرکت در نبرد های هوایی را دارند و تعداد تامکت هایی که توانایی شلیک *موشک های هدایت راداری را دارند نیز از 17 فروند کمتر است.
    در حال حاضر علاوه بر اینکه نگه داری اف-14 با سیستم پیچیده بالهای متغیر امری سخت و مشکل است، ایران در نگه داری رادار پیچیده AN/AWG-9 با مشکلات مختلفی روبرو است، هرچند بخشی از قطعات این رادار با کیت های ساخت صنایع الکترونیک ایران (صا ایران) جایگزین شده است، اما قطعات زیادی نیز وجود دارند که تامین آنها غیر ممکن است یا به سختی و از طریق واسطه های مختلف از ایالات متحده تهیه می شوند.



    *موشک های هدایت راداری به موشک هایی نظیر موشک AIM-7 Sparrow اطلاق می شود که برای هدایت بسوی هدف به رادار جنگنده شلیک کننده وابسته اند (هدایت نیمه فعال راداری) و یا در هنگام پرتاب به کسب اطلاعات اولیه هدف از رادار جنگنده شلیک کننده نیازمندند (هدایت فعال رادارب)، نظیر AIM-120 AMRAAM.

    جنگنده های پناهنده:
    در طول جنگ خلیج فارس تعدادی جنگنده عراقی از ترس نابود شدن برروی زمین با پشتیبانی جنگنده-رهگیر های سریع السیر میگ-25 بسوی ایران پرواز کردند، از تعداد این جنگنده ها اطلاعات مختلفی منتشر شده است، اما مهمترین آنها حدود 24 فروند میراژ اف-1 بود که هم اکنون تعدادی از آنها عملیاتی اند و در پایگاه هوایی مشهد مستقر اند. از تسلیحات این جنگنده ها اطلاع دقیقی در دسترس نیست اما گفته می شود با توجه به نبود موشک های گرمایاب R-550 برای نبرد های هوایی این جنگنده ها از موشک های ناتوان PL-7 ساخت چین که کپی ناقص موشک R-550 می باشد بهره می برند، در نبرد های هوا به زمین نیز احتمالا این جنگنده ها بیشتر از تسلیحات فاقد هدایت نظیر راکت ها و بمب های سقوط آزاد استفاده می کنند، با این وجود بدلیل کتمان استفاده از این جنگنده ها از سوی مسئولان اطلاعات کمی از آنها در دسترس است، در آگوست 2001 نیز یک فروند از این جنگنده ها در عملیات بر علیه قاچاقچیان مواد مخدر بوسیله موشک دوش پرتاب آنها از بین رفت.




    از دیگر جنگنده های پناهنده می توان به میگ-21، 23 و 25 و سوخو-20، 22، 24 و 25 اشاره کرد که در این میان از میگ 21، 23 و 25 و همچنین سوخو-20 و 22 بدلیل قدیمی بودن و تعداد کم استفاده نمی گردد، لیکن سوخو-24 و 25 ها امروزه بهمراه سوخو-24 و 25 های خریداری شده توسط ایران در حال خدمت اند.

    لیست کامل جنگنده های پناهنده:
    Su-20M به تعداد 4 فروند
    Su-22M/UM به تعداد 40 فروند
    Mirage F.1EQ/EQ-5 به تعداد 17 فروند
    Mirage F.1BQ به تعداد 7 فروند
    Su-24Mk به تعداد 24 فروند=طبق برخی آمار
    Su-25K/UBK به تعداد 7 فروند
    MiG-23BN به تعداد نا معلوم احتمالا کمتر از 15 فروند
    MiG-29UB به تعداد تقریبی 4 فروند
    Il-76MD/TD به تعداد تقریبی حدود 12 فروند
    Il-76 Adnan 1 AEW به تعداد یک فروند
    Il-76 Baghdad 1 به تعداد یک فروند
    Boeing 747-200 به تعداد دو فروند
    Boeing 707-320C به تعداد 1 فروند
    Boeing 737-270 به تعداد 2 فروند
    Lockheed 1329 Jetstar 8 به تعداد 1 فروند



    جنگنده های خریداری شده توسط جمهوری اسلامی:
    در اواخر جنگ با توجه به تحریم های گسترده و ناتوانی ایران در عملیاتی نگاه داشتن جنگنده های غربی تلاش هایی برای خرید جنگنده از کشورهای شرقی بعمل آمد که نتیجه آن خرید جنگنده های ناتوان و قدیمی اف-6 و اف-7 از چین بود، پس از جنگ با بهتر شدن شرایط ایران ابتدا اقدام به خرید جنگنده-رهگیر های تاکتیکی میگ-29 و سپس سوخو-24 و سوخو-25 (نیروی هوایی سپاه) از روسیه بود.

    اف-6 فارمر:
    اف-6 یا میگ-19 چینی جنگنده ای است بسیار قدیمی که نه تنها در نبردهای امروزی کارایی ندارد بلکه بدلیل کیفیت بد جنگنده های ساخت چین و *امنیت کم استفاده از آن در مقاصد آزمایشی نیز عاقلانه بنظر نمی رسد، گفته می شود امروزه این جنگنده ها بازنشسته و تحویل نیروی هوایی سپاه شده اند تا در مقاصد آزمایشی از آنها استفاده گردد، از تعداد خریداری شده این جنگنده ها اطلاع دقیقی در دسترس نیست.

    *در مورد امنیت کم جنگنده های چینی اشاره به این مثال کافی است که در سال 2001 یک جنگنده اف-7 چینی پس از وادار کردن یک هواپیمای جنگ الکترونیک ایالات متحده از نوع EP3 ELINT به فرود در خاک چین دچار تخلیه روغن سیستم هیدرولیک شد و بدلیل از دست رفتن کنترل هواپیما سقوط کرد، هر چند چنین اتفاقی پیش از این نیز برای جنگنده های چینی بارها بوقوع پیوسته بود.

    اف-7 فیشبد:
    اف-7 یا میگ-21 چینی نیز بهمراه اف-6 در زمان جنگ خریداری شد، این جنگنده به رادار بسیار ضعیف گریفو ساخت ایتالیا مجهز است و در نبرد های هوا به هوا تنها می تواند موشک های ناتوان PL-7 را حمل کند و در نبرد های هوا به زمین نیز تنها می تواند از بمب های سقوط آزاد و راکت استفاده کند.
    تعداد 24 فروند نمونه رزمی این جنگنده بهمراه 4 فروند نمونه آموزشی (اف تی-7) توسط ایران از چین خریداری شد.



    میگ-29 فولکروم:
    فولکروم های ایران تماما از نوع اولیه (نوع A/UB) می باشند و بدلیل پنهانکاری مسئولان از بهسازی های انجام شده برروی آنها اطلاع دقیقی در دسترس نیست، در این حال برخی منابع خارجی از نصب لوله های سوختگیری هوا به هوا و بهسازی رادار برخی این جنگنده-رهگیر های تاکتیکی اطلاع می دهند، فولکروم های ایران 30 فروند شامل 24 فروند نوع رزمی A و 6 فروند نوع آموزشی UB می باشند، لازم به ذکر است این جنگنده ها بطور کلی بدون بهسازی در نبرد های امروزی نمی توانند کارایی لازم را داشته باشند چرا که سیستم های راداری آنها ضعیف و قدیمی است و در برابر جنگ الکترونیک نیز ناتوان اند.



    سوخو-24 فنسر:
    در جریان جنگ خلیج فارس تعدادی سوخو-24 نیز بهمراه دیگر جنگنده ها به ایران پرواز کردند، ویژگی های مثبت جنگنده سوخو-24 نظیر توانایی در مقابله با رادارهای زمینی و رادار Orbita که توانایی پرواز در ارتفاعات پست و در میان ارتفاعات را به این جنگنده می دهد آن را به یک جنگنده ضربتی فوق العاده تبدیل می کند، با احتساب جنگنده های پناهنده و جنگنده های خریداری شده از روسیه مجموعا 36 فروند از این جنگنده در نیروی هوایی مشغول به خدمت بودند که با سقوط یک فروند این تعداد به 35 فروند تقلیل یافت.



    سوخو-25 فراگفوت:
    جنگنده سوخو-25 همتای روسی هواپیمای آمریکایی A-10 بوده و وظیفه اصلی آن پشتیبانی از نیروهای زمینی است، این جنگنده با توانایی حمل و استفاده از انواع بمب ها و موشک های هوا به زمین می تواند در برابر واحد های زمینی دشمن بسیار خطرناک واقع شود اما بواسطه سرعت کم و موشک هوا به هوای R-60 Aphid بعنوان تنها سلاح برای نبرد های هوایی در دفاع از خود در برابر جنگنده های دشمن ناتوان است. در میان جنگنده های پناهنده عراقی حدود هفت فروند سوخو-25 نیز وجود داشتند که بهمراه تعدادی جنگنده سوخو-25 خریداری شده از روسیه به خدمت نیروی هوایی ایران در آمدند (عده ای نیز بر این عقیده اند که سوخو-25 های ایرانی تنها محدود به همان جنگنده های پناهنده هستند) در میان آمار منتشر شده از سوخو-25 های ایرانی 7 تا 11 و گاهی تا 25 فروند اشاره شده که 11 فروند دقیقتر به نظر می رسد، تمام فراگفوت های ایرانی در خدمت نیروی هوایی سپاه هستند و وظیفه پشتیبانی از نیروی زمینی سپاه را بر عهده دارند.
    منبع :
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  18. این کاربر از dizgah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •