تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 199 از 233 اولاول ... 99149189195196197198199200201202203209 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,981 به 1,990 از 2330

نام تاپيک: بخشي زيبا از كتابي كه خوانده ام

  1. #1981
    حـــــرفـه ای M3HRD@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    دالان ســـبز WEb►ByNvAyAn.BlOgFa.CoM
    پست ها
    3,446

    پيش فرض

    نمي توانستم كسي را پرستش كنم كه ما را به دنيايي چنين ترحم انگيز تبعيد كرده.


    اتاق افسران / مارک دوگن

  2. 13 کاربر از M3HRD@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1982
    حـــــرفـه ای malkemid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    پست ها
    4,602

    پيش فرض

    از هنگامی که به دنیا آمدم گوشم را با کلمه پرچم و وطن پر کرده اند و همیشه به من آموخته اند که باید به شهید شدن و به شهادت رسیدن افتخار کرد و بالید. هرگز کسی به من نگفت که چرا کشتن به خاطر دزدی یک گناه بزرگ است در حالی که کشتن در لباس سربازی باعث افتخار!

    زندگی، جنگ و دیگر هیچ -- اوریانا فالاچی

  4. 16 کاربر از malkemid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1983
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    وقتی شخص به حکم حرفه یا استعداد ذاتی درباره‌ی آدمی تأمل بسیار کرده باشد، هنگامی می‌رسد که برای انسان‌های نخستین احساس دلتنگی کند.
    لااقل، آنها افکار پنهانی در سر ندارند.



    سقوط / آلبر کامو | شورانگیز فرخ \ نشر نیلوفر
    صفحه‌ی 36 و 37

  6. 10 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1984
    حـــــرفـه ای malkemid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    پست ها
    4,602

    پيش فرض

    نورمن یازده ماه است که به ویتنام آمده ولی می گوید این یازده ماه به نظرش یازده سال می آید. او گفت:
    - تازه عروسی کرده بودم که به ویتنام آمدم، زنم با رفتن من به جبهه مخالف بود و دائم گریه می کرد. آه که چقدر گریه کرد. به همین خاطر به هنگام شب وقتی او خوابیده بود، آمدم. چقدر در خواب زیبا شده بود. من حتی از ترس اینکه بیدار شود او را نبوسیدم، اگر دیگر او را نبینم چه؟
    - ولی نورمن تو یک ماه دیگر پهلوی او می روی.
    - در مدت یک ماه می شود سی و شش میلیون بار مرد. امروز صبح کاپیتان دنبال داوطلب می گشت تا به تپه برود. من جواب رد به او دادم ولی اگر او می خواست، می توانست مرا بفرستد.
    می دانی، اصلا از کشتن خوشم نمی آید. من نمی دانم چرا باید کشت. من خیلی ها را کشته ام. ولی در آن موقع فکر هیچ چیز را نمی کنیم فقط به تلافی کشته شدن دوستانمان ما هم می کشیم. از این دنیا بیزار می شویم و در آن موقع درشمن برای ما نماینده ای از این دنیای کثیف جنگ است. ولی بعد از کشتن دشمن، پشیمان می شویم و با خود می گوییم: خدایا، مرا ببخش، خدایا!

    برگرفته از زندگی، جنگ و دیگر هیچ -- اوریانا فالاچی

  8. 13 کاربر از malkemid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #1985
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    وقتی قیافه‌ی تازه‌ای را می‌بینم، کسی در من زنگ خطر را به‌صدا درمی‌آورد: "خطر، آهسته برانید!" حتی وقتی هم که احساس دوستی قوی است، باز احتیاط می‌کنم.

    سقوط / آلبر کامو | شورانگیز فرخ \ نشر نیلوفر
    صفحه‌ی 43



    ادامه‌ی این بخش در تاپیک کتاب

  10. 11 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #1986
    حـــــرفـه ای malkemid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    پست ها
    4,602

    پيش فرض

    وقتی کسی را دور انداختیم٬ دیگر نباید سعی کنیم اشتباهاتش را تشریح کنیم. فقط هنگامی دنبال چرا ها و اشتباهات او می رویم که هنوز او را کاملا دور نینداخته باشیم.
    زندگی٬ جنگ و دیگر هیچ -- اوریانا فالاچی

  12. 17 کاربر از malkemid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1987
    حـــــرفـه ای malkemid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    پست ها
    4,602

    پيش فرض

    گاهی برای بشر بودن، باید مٌرد.

    زندگی، جنگ و دیگر هیچ -- اوریانا فالاچی

  14. 16 کاربر از malkemid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #1988
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    من هرگز شب از روی پل نمی‌گذرم.
    این نتیجه‌ی عهدی است که با خود بسته‌ام. آخر فکرش را بکنید که کسی خودش را در آب بیندازد.
    و آنوقت از دو حال خارج نیست: یا شما برای نجاتش خود را به آب می‌افکنید و در فصل سرما به عواقب بسیار سخت دچار می‌شوید ! یا او را به حال خود وامی‌گذارید، و
    شیرجه‌های نرفته گاهی کوفتگی‌های عجیبی به‌جا می‌گذارد.


    سقوط / آلبر کامو | شورانگیز فرخ \ نشر نیلوفر
    صفحه‌ی 47

  16. 11 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #1989
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    مردم از انگیزه‌های شما و صداقت شما و اهمیت رنج‌هایتان جز با مرگ شما متقاعد نمی‌شوند.
    تا وقتی که زنده‌اید، وضع شما برایشان مشکوک است، فقط شایسته‌ی تردید آن‌ها هستید.
    بنابراین، اگر تنها این یقین وجود می‌داشت که می‌توان از تماشای نمایش مستفیض شد، آن‌وقت به زحمتش می‌ارزید که آن‌چه را نمی‌خواهند باور کنند برایشان ثابت کرد و تعجبشان را برانگیخت.
    ولی شما خودتان را می‌کشید و چه حاصل که آن‌ها حرف شما را باور کنند یا نکنند: آن‌جا نیستید تا تعجب و یا ندامتشان را، که گذشته از آن دیری هم نمی‌پاید، بپذیرید و عاقبت، بر وفق آرزویی که همه‌کس دارد، در تشییع جنازه‌ی خود حضور یابید.
    برای اینکه وضع شما دیگر مشکوک نباشد اصلا باید که دیگر وجود نداشته باشید.



    سقوط / آلبر کامو | شورانگیز فرخ \ نشر نیلوفر
    صفحه‌ی99

  18. 7 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #1990
    کاربر فعال انجمن ادبیات - Saman -'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    ا مـپـر ا طـو ر ی پـا ر س
    پست ها
    1,595

    پيش فرض

    «شاملو» برای كار عجيب و هنرمندانه شاپور، اسمی عجيب گذاشت و در همان روزها كسانی كه غم زبان فارسی رو می خوردند، از اين كلمه مركب نيمه فارسی و نيمه فرنگی جا خوردند. اما كلمه جای خود را باز كرد و «كاريكلماتور» به فرهنگ لغات فارسی اضافه شد.

    كيومرث صابری



    ای مرد نيك شوخ صبور، ای آدم خوب و زيبا. هرگز فراموش ياد من نمی شوي. ای پرويز شاپور.
    محمود دولت آبادی



    او اينك فاتحانه بر قله خويش ايستاده است و به جهان لبخند می زند.
    عمران صالحی


    پرويز شاپور همان طور كه می نويسد كه می كشد و در طرحهای مطايبه آميزش همان نوشته های طنز آميزش را می بينم. انكار ابتذال و اجتناب از سوژه های معمول، به اضافه يك ظرافت عالی و استفاده از حداقل كلمات و خطوط برای بيان مقصود. زيبايی و ظرافت در آثار شاپور هميشه با هم ظاهر می شوند.

    اردشير محصص


    كارهای شاپور در طننز مدرن و كاريكاتور مدرن ما بی نظير است و خاص خود او. شاپور با نوشته‌ها و طرحها و نقاشی‌هايش، يك راه، يك طريق است.

    كاميار شاپور




    اين متن پشت كتاب "قلبم را قلبت ميزان می كنم" هست كه حاوی كاريكلماتور های "پرويز شاپور" می باشد.

  20. 4 کاربر از - Saman - بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •