تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 198 از 640 اولاول ... 98148188194195196197198199200201202208248298 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,971 به 1,980 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #1971
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    تمام احساسم درد می کند
    و خاطره هایم
    خروسک می گیرند...
    من می مانم
    روی لبه ی زندگی
    و صدایی که در فضا می پیچد:
    " بپر... بپر..."

  2. #1972
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    گاه گاهی دلتنگی صورتشرا به

    پنجرهدلم می چسباند



    و به بیرون خیره میشود.

  3. #1973
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    درگیر اطرافم شدم شاید که از یادم بری
    با آدمای مختلف با عشق‌های ظاهری
    عکسا خبر می‌دن هنوز درگیر داس و گندمی
    می‌شد فراموشت کنم پشت همین سردرگمی

    می‌شد فراموشت کنم بارون اگه یک‌ریز بود
    می‌شد فراموشت کنم ساعت اگه پاییز بود
    می‌شد فراموشت کنم از بس که دستات سرد بود
    تو بد نبودی عشق من دنیا کمی نامرد بود

    این روزها حالم بده هم عاصی‌ام هم گوشه‌گیر
    برگرد و بی‌گریه فقط سیگارو از دستم بگیر
    می‌گن هوا خیلی بده باید که خاموشت کنم
    شوخی نداره زندگی باید فراموشت کنم

  4. این کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #1974
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    در شبی پر ستاره و آرام دختری در عذاب می میرد
    دختری در عذاب تنهایی غرق در التهاب می میرد

    در نگاه دو چشم خسته ی او زندگی موج می زد و عشق
    غافل از اینکه این همه رؤیاست، عاقبت در سراب می میرد

    چشم هایش پر ست از حسرت، حسرت لحضه های رؤیایی
    چشم هایی که پر ز رؤیا بود آن زمان چون شهاب می میرد

    دست های نیاز او آن وقت رو به سوی ستاره بالا رفت
    دخترک در شکوه راز و نیاز، لحضه ی استجاب می میرد

    و پریشان و خسته و غمگین در خیالش که اشتباهم چیست؟
    این چه جرمی ست هر زمان احساس در همین ارتکاب می میرد

    زیر آوار غصه ها خم شد آهی از عمق قلب او برخاست
    بی خبر از همینکه جرمش چیست، پاسخی بی جواب می میرد

    بعد از آن لحضه های بارانی چهره اش را کشید و قابش کرد
    زیر آن هم نوشت این چهره زیر آوار قاب می میرد

    آسمان پر از ستاره و صاف از ستاره تهی شد و غمگین
    زیر رگبار آسمان آن شب دختری عمق خواب می میرد

  6. #1975
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    آمدی چشم گشودی و خزانم کردی
    اولین شاعر چشمان وزانم کردی


    آنقدر چشم تو غم داشت که هر تنگ غروب
    لب دریاچه غم سنگ پرانم کردی


    ساده از سفره چشمت به دلم نان دادی
    و نمک گیر همین لقمه نانم کردی


    اول راه من و تیرگی آخر عشق
    پاک تر از خود انجیل و اذانم کردی


    من که در هندسه و جبر سرآمد بودم
    آخرین شاعر این دور و زمانم کردی

  7. #1976
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    ((ديگر بس است خسته شدم )) پرده را کشيد

    تا کي کنار پنجره آرام و بي صدا
    در انتظار آمدن و وعده و وعيد


    تنهاترين بمانم و در فکر اين که او
    شايد در انتظار محالي به من رسيد!؟


    اول بلند شد نفسي تازه کرد و بعد
    دستي به گيسوان پريشان خود کشيد


    آبي به پلک هاي ورم کرده اش که زد
    از لابه لاي هر مژه اش غصه اي پريد


    در چشم هاي آينه خود را نشاند و گفت:
    (( اين بار جور ديگر از اول نه نا اميد ))


    افسوس بغض راه دلش را فشرده بود
    قلبش کلام تازه او را نمي شنيد!


    برگشت با خيال خودش گريه کرد و باز
    پرده کنار رفت و به هق هق نفس بريد

  8. #1977
    در آغاز فعالیت Lonely_Hut's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    Iran
    پست ها
    14

    پيش فرض

    وقتی که دلم می گرفت صدای رد پای تو را می شنیدم که هر لحظه به من فاصله تقدیم می کرد.

  9. این کاربر از Lonely_Hut بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #1978
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    دستم از ستاره کوتاه پایم از عبور لنگ است
    چه بگویمت که اینجا زندگی هزار رنگ است
    میشود دوباره تنها به خدای خود رسیدن
    به امید لحظه هایی که به چشم ما قشنگ است
    یک بغل ستاره با تو یک سبد ترانه با من
    همسفر بیا بکوچیم که حصار عشق تنگ است
    ما هتاب من برون آ به غرور من بیندیش
    گر چه دست من تهی از چنگ چابک پلنگ است
    آسمان مرا صدا کن که در انتظار ماندم ...
    مرگ لحظه های سرخم بهتر از هجوم ننگ است
    ع صابری

  11. این کاربر از malakeyetanhaye بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #1979
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    در چشمانم تنها یی ام را پنهان می کنم

    در دلم ، دلتنگی ام را

    در سکوتم ، حرفهای نگفته ام را

    در لبخندم ، غصه هایم را

    دل من چه خردسال است ، ساده می نگرد

    ساده می خندد ، ساده می پوشد

    دل من از تبار دیوارهای کاهگلی ست

    ساده می افتد

    ساده می شکند ، ساده می میرد

    دل من تنها ، تنها ، سخت می گیرد

  13. این کاربر از malakeyetanhaye بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #1980
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    اشتیاق ترا ومرانه حوصله مانده است
    میان ما همه جا طرح مبهم گله مانده است
    من وتو مثل دوکوهیم باهمیشه ابری
    نه لحن روشن رودی نه بال چلچله مانده است
    میان ماندن ورفتن نه مانده ایم ونه رفتیم
    سفربخیرهمین ازنگاه غافله مانده است
    تو آسمانی ومن مثل یک پرنده زخمی
    ببین میان من و تو چقدر فاصله مانده است
    شب است وخلوت بندر پرازتوهم طوفان
    دلی شکسته وتنها کنار اسکله مانده است
    تمام من شده ویرانه های خستگی ودرد
    به دوش من غم بی انتظار زلزله مانده است
    بهای چشم ترا گر چه بی بهانه ندادم
    برای من دل تنگی در این معامله مانده است

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •