اق صحنه محنه کجا بود حرف واسه ما در میارید اااااااا
هیچی داداش با زمین خوردن من انچنان صرو صدای درنگ و دورونگی به پا شد که فکر کنم خواجه حافظ شیراز هم تو گورش بندری رقصید
--
--
اق صحنه محنه کجا بود حرف واسه ما در میارید اااااااا
هیچی داداش با زمین خوردن من انچنان صرو صدای درنگ و دورونگی به پا شد که فکر کنم خواجه حافظ شیراز هم تو گورش بندری رقصید
اینم سوتی های یه هفته نامه، رایگان
![]()
سلام
اشتباه نکنید اینی که دارین میبینید
نه جنایت صدامه نه شکنجه جسمی
فقط دست بابای بیچاره ی منه که توسط بخاری سوخته و به این شکل در اومده
ما هم گفتیم شاید یه نوع سوتی باشه پس ازش عکس گرفتم
به چی میخندی برای خودتم اتفاق میفته ها
.
.
.
.
.
.
شوخی کردم بخندین تا دنیا بهتون بخنده![]()
برای چی بخندیم.؟دی:
آقا سلام به همه
راستش منم سوتی زیاد دادماااااااااااااااااااا
اما آخریش که کاملا کارمو خراب کرد این بود:
تو اتوبوس بودم که موبایلم زنگ زدو یکی از رفیقام گفت که برای بازی تو یه سریال بهم پیشنهاد شده و باید به یه خانم زنگ بزنم.
منم به اون خانم زنگ زدمو قرار گذاشتیمو پس فرداش رفتم دفترشون.
اونا هم یه فرم دادن که پر کنم.
تو این فرم یه قسمت داشت به نام قابلیت ها که منظورشون توی بازیگری و یا موتور سواری و از این چیزا بود.
منم همه چیزو نوشتم آخرشم نوشتم روابط عمومی قوی.
بعدا خودم کلی خندیدم . خودمم نمی دونم چه ربطی به هم داشتن بازیگری و روابط عمومی قوی.
همین باعث شد از لیست خط بخورم.
فکر کنم کارگردانه با برو بچ بازیگر کلی بهم خندیده باشن............
هیچ دقت کردید دخترا سوتی نمیدن؟؟؟ هر چی هست زیر سر پسراست حالا منم از دختر خالم میگم دلتون نشکنه
دوشنبه ختم مادر بزرگم بود دختر خالم اومد حرف بزنه گفت 75 سال با من زندگی کرد چه زود گذشت (دختر خالم 11 سالشه)
این سوتی ماله 30 دقیقه پیشه یعنی09:50 pm
مثل عادت تمام ایرانی ها
وقتی که غذا رو تموم میکنیم
میگیم که دستتون درد نکنه , سفرتون همیشه پر برکت و خدا شما رو برای ما زنده نگه داره و رفتگان شما رو بیامرزه و........
مامان بزرگم به مامانم اینا رو میگه
مامان ما هم هول میشه میگه خدا رفتگان شما هم زنده کنه![]()
دخترا که کلا سوتی هستن خودشونهیچ دقت کردید دخترا سوتی نمیدن؟؟؟ هر چی هست زیر سر پسراست حالا منم از دختر خالم میگم دلتون نشکنه
دوشنبه ختم مادر بزرگم بود دختر خالم اومد حرف بزنه گفت 75 سال با من زندگی کرد چه زود گذشت (دختر خالم 11 سالشه)![]()
منم میگم.......سه سال پیش بود من داشتم میرفتم سمت اموزشگاه کنکور(تبلیغ ممنوع) ............اخی یادش که میو فتم دلم میسوزه................اها میگفتم همین طوری که میرفتم یه خانوم جوان و باریک با مانتوی سفید اونم از نوع خیلی سفید داشت جلو ما راه میرفت.....خلاصه تو همین اوضاع وسط کوچه اب لجن جمع شده بود(در حد تیم بارسلونا) خانومه فرمون داد اینور از کنارش رد شد........تقریبا من با هاش نیم متر فاصله داشتم ............منم به جای اینکه مثل اون خانوم راهنما بزنم بندازم لاین بقلی ترجیح دادم ار روی این اب سیاه رنگ(خیلی سیاه مرکب دوات ..) بپرم چشتون روز بد ببینه.چیز نبینه من یک خیز بر داشتم او مدم بپرم یعنی همون لحظه که داری از رو زمین بلن میشی ......تو هوا معلق چشم اوفتاد به بند کفشم.......نمیدونم چه جوری تصمیم به این سرعت گرفتم که برای اینکه بنده کثیف نشه با اون یکی پا فرود بیام.....خلاصه وسط زمینو اسمون دست پامو گم کردم یه راس وسط اب لجن فرود اومدم........................ مثل این فیلمای اسلوموشن دیدم این ابه بلند شد پرواز به سمت خانوم سفیده...........خیلی جالب بود از نوک کمر تا باسن مبارک رو پیکاسو کردم به انضمام کمی از پاچه شلوارش که اونم بدبختی سفید بود.........البته خانومه چون سرش پایین بود فقط موتوجه شد کمی از پاچش کثیف شده....یه نگاه کرد به یه نگاه به پاچش چنتا فوش بهم دادی(البته از پشتش بویی نبرد) منم گفتم خودتی....برگشتم دیدم همه همین طوری عین خری که دارن به نعل بندش نگاه میکنه... منو نظاره میکنن.......اخی یادمه 7 ال8 تا پایی برای جیم شدن قرض کردم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)