تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1964 از 2734 اولاول ... 96414641864191419541960196119621963196419651966196719681974201420642464 ... آخرآخر
نمايش نتايج 19,631 به 19,640 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #19631
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در سکانس آخر اين ماجرا
    پاهايم از فلسفه وا می ماند
    او می رود
    و زمستان کمی تند تر می بارد روی سرم
    روی تنم
    روی تنانانای تنم
    روی گيسوان پريشان زنم که سه شب تبدار هذيان های من بوده است

  2. #19632
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    تنها نه من از عشق رخت شهره شهرم

    صاحب نظری نیست که افسانه نکردی



    نازم سرت ای شمع که شهری زدی آتش

    و اندیشه ز دود دل پروانه نکردی



    با چشم تو محرم نشدم تا به نگاهی

    بیگانه ام از محرم و بیگانه نکردی.

  3. #19633
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض

    تا نسوزم
    تا نسوزانم
    تا مبادا بى هوا خاموش
    پس چگونه بى امان روشن نگه دارم
    سال ها این پاره آتش را
    در كف دستم؟
    تا بدانم همچنان هستم.

  4. #19634
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    مرد دیگری نشسته
    پشت این نقاب خنده
    با نگاه غوطه­ور میان اشک
    با دل فشرده در میان مشت
    خنجری نشسته در میان سینه
    خنجری نشسته در میان پشت

    کاش می­شد این نگاه غوطه­ور میان اشک را
    بر جهان دیگری نثار کرد

    کاش می­شد این دل فشرده بی­بهاتر از تمام سکه­های قلب را
    زیر آسمان دیگری قمار کرد

  5. #19635
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    در هر غروب

    در امتداد شب

    من هستم و تـمامت تنهایی.

    با خویشتن نشستن.

    در خویشتن شکستن.

    این راز سر به مهر ٬

    تا کی درون سینه نـهفتن ٬

    گـفتن.

    یـاری کن ٬

    مرا به گفتن این راز ٬ باز یاری کن.

    ای روی تو به تـیره شبان آفـتاب روز

    می خـواهـمت هـنوز.

  6. #19636
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض

    زندگي...! زندگي يک آرزوي دور نيست؛
    زندگي يک جست و جوي کور نيست
    زيستن در پيله پروانه چيست؟زندگي کن ؛ زندگي افسانه نيست
    گوش کن !
    دريا صدايت ميزند؛
    هرچه ناپيداست صدايت ميزند
    جنگل خاموش ميداند تو را
    با صدايي سبز ميخواند تو را
    زير باران آتشي در جان توست؛
    قمري تنها پي دستان توست
    پيله پروانه از دنيا جداست؛
    زندگي يک مقصد بي انتهاست
    هيچ جايي انتهاي راه نيست؛
    اين تمامش ماجراي زندگيست....

  7. #19637
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تمام غصه هایم مثل باران
    فضای خاطرم را شستشو داد
    و تو به احترام این تلاطم
    فقط یک لحظه باریدی و رفتی

  8. #19638
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    يا ز ره بي وفا بيا ، يا ز دل رهي برو
    سوخت در انتظار تو جان به لب رسيده ام


    این "ی" های فرانک مثل سرعت گیر میمونه: دی

  9. #19639
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    من اما
    برای تو
    کلمه کم می‌آورم
    بانوی من!
    شعر بلد نيستم
    وقتی آمدی
    با چشم‌هام می‌گویم


    رفیقمی!!!
    Last edited by mohammad99; 02-12-2007 at 00:17.

  10. #19640
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    يا ز ره بي وفا بيا ، يا ز دل رهي برو
    سوخت در انتظار تو جان به لب رسيده ام


    این "ی" های فرانک مثل سرعت گیر میمونه: دی
    مي توان با يک گليم کهنه هم
    روز را شب کرد و شب را روز
    مي توان صدبار هم ,مهرباني را,خدارا , عشق را
    با دلي خندان تر از يک شاخه گل تفسير کرد
    مي توان بي رنگ بود
    همچو آب چشمه اي پاک وزلال!
    مي توان درفکر باغ عاشق بود
    مي توان اين جمله را دردفتر فردا نوشت
    خوبي از هر چيز ديگر بهتر است.......


    ببین چه حرف اسونی دادم
    به من می گن حرف گوش کن ها

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •