زندگي برگ بودن در مسير باد نيست
امتحان ريشه هاست
ريشه هم هرگز در مسير باد نيست
زندگي چون پيچكي است
انتهايش مي رسد پيش خدا
زندگي برگ بودن در مسير باد نيست
امتحان ريشه هاست
ريشه هم هرگز در مسير باد نيست
زندگي چون پيچكي است
انتهايش مي رسد پيش خدا
اندكي چند بر اين آب نظر كن
آب آيينه ي عشق گذران است
تشنه سايه ،توي قلب خورشيد
جاده پر از تگرگ و خيس بارون
ميزنه شب به لختي خيابون
پرسه باد تو كوچه هاي پاييز
كوچه ي بارون زده غم انگيز...
ز دست ديده ُدل هر دو فريــــــاد
كه هر چه ديده بيند , دل كند يــاد
بسازم خنجري نيشش ز فولــــاد
زنم بر ديـده تــا دل گــــردد آ ز ا د
در چشمهای لیلی اگر شب شکفته بود
در چشم من شکفته گل آتشین عشق
لغزیده بر شکوفه لبهای خامشم
بس قصه ها ز پیچ و خم دلنشین عشق
قصه از گرمي قـلبـت مــي گــفــت
تا يك شب كه زمين تشنه باران بود
يك شـب تاريـك و سردو عـــبـــوس
تو بـه ميـهمــاني تــاريـكـــي هــــا
امشب ای ساقی مرا هم می بده
یک نیستان ناله های نی بده
نیست اینجا مأمن و مأوای من
من غریبم ، نیست اینجا جای من
مرغ دریایم ، مرا دریا ببخش
گر شبستانم ، کمی فردا ببخش
شباهنگام آن نوبت كه بندد دست نيلوفر به پاي سرو كوهي دام
وزآن دلخستگانت راست اندوهي فراهم
تو را من چشم در راهم
مهر مفگن برین سرای سپنج
کین جهان پاک بازیی نیرنج
نیک او را فسانه واری شو
بد او را کمرت سخت بتنج
جا مانده است
چيزي جايي
كه هيچ گاه ديگر
هيچ چيز
جايش را پر نخواهد كرد
نه موهاي سياه و
نه دندانهاي سفيد
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)