خـــودروهــــای ســـنـــگـــيـــن و اتوبوس

[AfsHiN.]

به گزارشگر چه ربطی داره!حتما یه همچین چیزی وجود داره که میگن دیگه!نکنه میخوایید طرف 125 تن بار بزنه باهاش 100 تا پر کنه که بگه بله میشه!!!

اصلا این ماشین ها نباید بیشتر از 30 تا برن!ولی این پتانسیل رو داره که با سرعت 100 تا حرکت کنه!

مثلا یاماها موتور زده که گفتن این موتور میتونه سرعتش رو حتی به 400 کیلومتر در ساعت برسونه!حتما باید یکی بشینه پشتش باهاش 400 تا بره!!باد میکنه طرف رو

میبره!بعضی چیزا که نباید تجربی باشه!نسبت به پتانسیل هایی که اون چیز داره در موردش پیش بینی میکنن!!

قصد جسارت جلوی اساتید رو ندارم ولی نمیدونم من که اینارو از خودم نمیگم!کلا بگردید توی سایت های ایرانی فقط یه مقاله در مورد 3850 هست که اینارو توش نوشتن.و آخر مقاله هم نوشته که بررسی 3850 به خاطر حرکت اون برای بارگیری نیمه کاره مونده!بعد بار روی بوژی کش نیست که بخواد لاستیک همچین چیزی رو تجربه کنه بوژی کش فقط وظیفه کشیدن رو داره و مقدار آنچنان زیادی رو شاسی بوژی کش نیست بیشتر 3850 ها لاستیک های خیلی بزرگی دارن اونی که من دیده بودم لاستیک ببر 400 روش بود!
بعد همون ترمز هایی که بار 1100 تنی رو میتونه جمع کنه فکر نکنم براش کاری داشته باشه 100 تن بار رو با 100 کیلومتر جمع کنه!
بعد بحث من این نیست که این ماشین 100 تا میره میگم یعنی اونقدر پرقدرت هست موتور قوی داره که پتانسیل اش رو داره که همچین کاری بکنه وگرنه هیچ آدم عاقلی با 125 تن بار 100 تا سرعت نمیره!همونطور که گفتم خیلی شرکت ها ماشین یا موتور تولید میکنن و تاپ اسپیدش رو اعلام میکنن که شاید هیچ وقت اون تاپ اسپید به خاطر شرایط خاص تجربه نشه!

حتما یچیزی وجود داره که میگن؟؟!!!! خیلیا خیلی چیزا میگن به حرف گربه سیا که بارون نمیاد
اون چیزی که با عقل جور در میادو باید قبول کرد مگه اینکه مدرکی از یه مرجع معتبر وجود داشته باشه
هیچوقت این نوع کشنده ها که سرعت قانونی حمل بارشون در حده 30 تاس کارخونه ی سازنده (در دهه ی 80) نمیاد یه موتور و گیربکسی روش بذاره که با 125 تن بار 100 تارو پر بکنه چون اگه بخواد کشنده ای با این تناژ بالا همراه با 125 تن بار 100 کیلومتر سرعت بره حجم موتوره بالایی میخواد که نتیجش مصرف بالای سوخت و امتیاز منفی برای کارخونه ی سازنده ی کشنده محسوب میشه و نه برای کسی که میخواد با این برند محموله های تناژ بالا حمل بکنه صرفه ی اقتصادی نداره.
پس با تمامه ایت تفاسیر موتوری با این قدرت و گشتاور پایین برای حمل تناژهای به این سنگینی نیاز به گیربکس خیلی سنگینی هم داره گیربکسی با این ضریب امکان رسیدن به سرعت 100 کیلومتر !! با 125 تن بار رو نداره (بنظره من)
اگر بخوایم ملاک رو بر این بذاریم که حتما یچیزی هست که میگن من MACK Ultra-Liner با موتور E9 هشت سیلندربا قدرت 500 اسب و گشتاور 2250 نیتون متر رو مثال میزنم که هم سنو سال 3850 هم هست از لحاظ قدرت و گشتاور از بنز قویتره و حالا میگم ماک ultraliner با 150 تن بار 130 کیلومتر رو راحت پر میکنه اگه بخوایم با استدلال های رویایی شما به قضیه نگاه کنیم حتما 130 تارو میره چون یچیزی هست که میگن خوب این ماک قویتر از بنز هم هست پتانسیلش هم بیشتره بایدم بتونه !!!!!!!!
کسی به ترمزهاش کاری نداره بحث سره اینه که اصلا با بار به همچین سرعتی نمیرسه که بخواد جمعش کنه
خوده مرسدس بنز المان همچین تاپ اسپیدی رو برای 3850 اعلام کرده؟!!! من همچین چیزی از بنز نشنیدم!!! اینو مگه همون گزارشگر ترابر نیوز یا خبر خودرو اعلام کرده باشه!!!!
ثانیا برای موتور تاپ اسپید اعلام کردن؟!! اگه اینطوری باشه همین موتورهای 350 اسبی الترالاینر در ایران با کاربری highway با بار راحت 120 تارو میره خوب میشه همین موتور رو با E9 تعویض کرد بعد تاپ اسپیدش میشه 150/160 کیلومتر در ساعت.
هیچوقت موتوره 3850 رو نمیذارن روی اکسور یا اکتروسی که برای کلاس Highway طراحی شده اگه اینکارو بکنن بله تاپ اسپید موتور 3850 میشه 170 تا چون این ماشین وزنش از 40 تن در کلاس HW تجاوز نمیکنه اما همین موتور اگه روی 3850 باشه و 125 تن رو بخواد حمل کنه فکر نمیکنم از همون 40/50 سرعتش تجاوز کنه .. مثله اینکه بعضی گزارشگرها یا افراد تاپ اسپیده موتور Heavy haulage رو توی کلاس highway میگیرین و برای heavy haulage اعلام میکنن !!!

[rami_hemi]

در مورد سرعت کشنده بار باید بگم برای کشنده ای با سرعت 100 کیلومتر در ساعت و باری با اون تناز بالا باید ترمزهای خاصی هم طراحی بشه فکر کنید توی این رده ها مثلا هواپیماها با اون وزن در چه حالتی میان و روی باندی به طول مثلا 3 کیلومتر ترمز میگیرن ؟ همه این مسایل توی یک کشنده باید در نظر گرفته بشه مثلا ضربه ای که بار حین ترمز به کشنده وارد میکنه و اینکه هیچوقت این وزن روی اکسلها با این سرعت لاستیکهای ویژه ای لازم داره و خیلی مسایل دیگه یعنی همه چیز به فیزیک .و مکانیک ربط داره ترنها با اون وزن و سرعت به مراتب کمتر دارای چرخهای فلزی و یک مسیر مشخص هستن خیلی از نویسنده های مطالب در مورد کامیونها بیشتر علم کافی ندارن و تجربه کمی با کامیونها دارن برای همین بیشتر مثل سواری ها باهاشون برخورد میکنن تازگی ها یکی سری مطالب توی مجله ماشین چاپ میشه در مورد کشنده های over load که توی ایران بر اساس کشنده های سنگین کارخانهای ساخته شدن ولی کلا یک کشنده جدید هستن مثلا ماکهای 800 اسبی یا 550 اسبی این سری کشنده های سنگین که افشین جان فرمودند در واقع یک سری کشنده های سفارشی ویزه هستن من خودم خیلی وقت هست به فکر کار روی یک کشنده بر اساس اینترناشنال پای استار افتادم این کشنده با موتور v8 در زمان خودش قویترین کشنده آمریکایی موجود در ایران بوده این موتور 14 لیتری کامینز با کد vt903 با تک توربو 50 پی اس آی خودش توان 355 اسبی تولید میکرد حالا طبق تحقیقاتی که من انجام دادم انواع این موتور تا سالهای اخیر و همین حالا هم برای مطارف نظامی و صنعتی تولید میشن مثلا نمونه ای از اون روی توپهای خود کششی هست که توین توربو و 880 اسب توان دارن یکی دیگه از مزایای این کشنده شاسی دوبل و قوی اون هست که در اصلبرای حمل الوارهای سنگین از مسیرهای نا هموار ساخته شده . ترکیب این شاسی و موتور با دیفرانسیلهای عالی ماک روی کشنده ما واقعا محشر بود . پس میبینیم که در مورد کشنده های سنگین هیچ حد و مرزی وجود نداره و توی خود ایران هم از این کارها انجام میشه راستش دوستان یک کارهایی توی ذهنم هست و با توجه به اینکه خیلی این روزها با کامیون سر و کار پیدا کردم این فکرها بیشتر شده . میخوام روی یک وایت رود باس به عنوان کاستوم تراک کار کنم نه برام مهمه پلاک داشته باشه نه چیزی همچنین یه ماک سری B هم هست که یه گوشه افتاده میشه اون رو هم به این شکل به یه کامیون کلاسیک تبدیل کرد . شاید این اولین بار باشه کسی در مورد کامیون اینطوری فکر میکنه . خیلی مدلهای کلاسیک توی ایران هست که میشه روشون کار کرد از ولوو و اسکانیا و داف و حتی یک سری مرسدس بنز . واقعا اگه با دنیای کامیون کسی آشنا بشه بیشتر از دنیای اتومبیلها جذابیت داره .

[ŞHÍЯÍŃ]

حتما یچیزی وجود داره که میگن؟؟!!!! خیلیا خیلی چیزا میگن به حرف گربه سیا که بارون نمیاد
اون چیزی که با عقل جور در میادو باید قبول کرد مگه اینکه مدرکی از یه مرجع معتبر وجود داشته باشه
هیچوقت این نوع کشنده ها که سرعت قانونی حمل بارشون در حده 30 تاس کارخونه ی سازنده (در دهه ی 80) نمیاد یه موتور و گیربکسی روش بذاره که با 125 تن بار 100 تارو پر بکنه چون اگه بخواد کشنده ای با این تناژ بالا همراه با 125 تن بار 100 کیلومتر سرعت بره حجم موتوره بالایی میخواد که نتیجش مصرف بالای سوخت و امتیاز منفی برای کارخونه ی سازنده ی کشنده محسوب میشه و نه برای کسی که میخواد با این برند محموله های تناژ بالا حمل بکنه صرفه ی اقتصادی نداره.
پس با تمامه ایت تفاسیر موتوری با این قدرت و گشتاور پایین برای حمل تناژهای به این سنگینی نیاز به گیربکس خیلی سنگینی هم داره گیربکسی با این ضریب امکان رسیدن به سرعت 100 کیلومتر !! با 125 تن بار رو نداره (بنظره من)
اگر بخوایم ملاک رو بر این بذاریم که حتما یچیزی هست که میگن من MACK Ultra-Liner با موتور E9 هشت سیلندربا قدرت 500 اسب و گشتاور 2250 نیتون متر رو مثال میزنم که هم سنو سال 3850 هم هست از لحاظ قدرت و گشتاور از بنز قویتره و حالا میگم ماک ultraliner با 150 تن بار 130 کیلومتر رو راحت پر میکنه اگه بخوایم با استدلال های رویایی شما به قضیه نگاه کنیم حتما 130 تارو میره چون یچیزی هست که میگن خوب این ماک قویتر از بنز هم هست پتانسیلش هم بیشتره بایدم بتونه !!!!!!!!
کسی به ترمزهاش کاری نداره بحث سره اینه که اصلا با بار به همچین سرعتی نمیرسه که بخواد جمعش کنه
خوده مرسدس بنز المان همچین تاپ اسپیدی رو برای 3850 اعلام کرده؟!!! من همچین چیزی از بنز نشنیدم!!! اینو مگه همون گزارشگر ترابر نیوز یا خبر خودرو اعلام کرده باشه!!!!
ثانیا برای موتور تاپ اسپید اعلام کردن؟!! اگه اینطوری باشه همین موتورهای 350 اسبی الترالاینر در ایران با کاربری highway با بار راحت 120 تارو میره خوب میشه همین موتور رو با E9 تعویض کرد بعد تاپ اسپیدش میشه 150/160 کیلومتر در ساعت.
هیچوقت موتوره 3850 رو نمیذارن روی اکسور یا اکتروسی که برای کلاس Highway طراحی شده اگه اینکارو بکنن بله تاپ اسپید موتور 3850 میشه 170 تا چون این ماشین وزنش از 40 تن در کلاس HW تجاوز نمیکنه اما همین موتور اگه روی 3850 باشه و 125 تن رو بخواد حمل کنه فکر نمیکنم از همون 40/50 سرعتش تجاوز کنه .. مثله اینکه بعضی گزارشگرها یا افراد تاپ اسپیده موتور Heavy haulage رو توی کلاس highway میگیرین و برای heavy haulage اعلام میکنن !!!

بله کاملا درسته قانع شدم.

من بر اساس این گفتم که این یه مقاله در مورد 3850 بود و اون رو بحث و بررسی کرده بودن گفتم.

حتی توی یکی از مجله های خودرو هم چاپ شده بود

دیگه بیخیالش اصلا صلوات بفرستید

[hosseinf722]

توی مجله ماشین یه مقاله به اسم سلطان ماک های ایرانی بود که نوشته بود :
پشت جعبه دنده یک گاردان نصب شده که نیرو را در دو حالت سنگین وسبک انتقال می دهد و راننده بهش می گن اسپایسر و به عنوان سومین اهرم دندنه عمل می کنه
بعدش نوشته بود که :
در حالت سنگین یک دور ورودی را به هفتادوپنج صدم تبدیل می کنه و در حالت سبک یک دور ورودی را به یک و بیست و پنج صدم دور خروجی تبدیل می کنه.
خب اینا یعنی چی؟

[Actros]

مرسدس z4053 معروف به شاسی مشکی رو هم فراموش نکنید . من 2 تا دیدم اونم ارتشی بودن

[camaro lt]

براي من هم داستان اين كاميونهاي آمريكايي، خيلي جالب و جذاب بود.

يادمه زماني كه پايه يك گرفتم( حدود سالهاي 74) ميخواستم يك كشنده بخرم، خيلي گشتم تا با شرايط خودم در اون زمان بتونم چيزي پيدا كنم، اما نبود..

اف اچ و اسكانيا و چندتا كشنده جديد كه قيمتهاشون سر به آسمون ميگذاشت( نسبت به اون موقع) و تونستم بعد از مدتها يك كشنده ماك به اصطلاح جنگي پيدا كنم، مدل 1956 و تميز كه توي يه نمايشگاه كاميون در اصفهان بود.

اون موقع حدود 9 ميليون قيمت زده بود كه البته خيلي زياد بود و البته همش رو هم نقدي ميخواست..

خلاصه اينكه داستان كاميون توي ايران هميشه يه جورايي ميلنگه، چون هميشه يه جوري راننده بايد جور خيلي چيزها رو بكشه و بازم هنوز كم بياره.

داشتن يه كاميون( كشنده) براي تيونينگ كردن و كلاسيك بودنش، جالبه اما اندازه هاي بزرگ اونها و هزينه هاي تعميراتي خيلي سنگين و البته قوانين خيلي دست و پا گير ( فرسوده) واقعا جايي براي اين كارها نميگذاره.

خيلي چيزها بايد توي اين صنعت عوض بشه.....

[ŞHÍЯÍŃ]

مرسدس z4053 معروف به شاسی مشکی رو هم فراموش نکنید . من 2 تا دیدم اونم ارتشی بودن

اره موتورش هم انگار 12 سیلندره و 18لیتری.

[ŞHÍЯÍŃ]

براي من هم داستان اين كاميونهاي آمريكايي، خيلي جالب و جذاب بود.

يادمه زماني كه پايه يك گرفتم( حدود سالهاي 74) ميخواستم يك كشنده بخرم، خيلي گشتم تا با شرايط خودم در اون زمان بتونم چيزي پيدا كنم، اما نبود..

اف اچ و اسكانيا و چندتا كشنده جديد كه قيمتهاشون سر به آسمون ميگذاشت( نسبت به اون موقع) و تونستم بعد از مدتها يك كشنده ماك به اصطلاح جنگي پيدا كنم، مدل 1956 و تميز كه توي يه نمايشگاه كاميون در اصفهان بود.

اون موقع حدود 9 ميليون قيمت زده بود كه البته خيلي زياد بود و البته همش رو هم نقدي ميخواست..

خلاصه اينكه داستان كاميون توي ايران هميشه يه جورايي ميلنگه، چون هميشه يه جوري راننده بايد جور خيلي چيزها رو بكشه و بازم هنوز كم بياره.

داشتن يه كاميون( كشنده) براي تيونينگ كردن و كلاسيك بودنش، جالبه اما اندازه هاي بزرگ اونها و هزينه هاي تعميراتي خيلي سنگين و البته قوانين خيلي دست و پا گير ( فرسوده) واقعا جايي براي اين كارها نميگذاره.

خيلي چيزها بايد توي اين صنعت عوض بشه.....

به نظر من تا زمانی که ایران خودرو وسایپا دیزل هست!و نرخ گمرک اینقدر بالاس طوری که اندازه قیمت ماشین شایدم بیشتر باید پول گمرک بدی که وارد کشور بشه وضع همینه باید تو جاده ها کامیون های فوق قدیمی دید مثل همین ماک جنگی که فکر کنم برای جنگ جهانی دومه!و جزء معدود کامیون هایی بود که اون موقع توی ایران دیزلی بودن.و جزء اولین مایک هایی بود که به طور رسمی وارد ایارن شد.

[hosseinf722]

Titan Z 4053 AS 6×6 GHHL

[2raj_a]

توی مجله ماشین یه مقاله به اسم سلطان ماک های ایرانی بود که نوشته بود :
پشت جعبه دنده یک گاردان نصب شده که نیرو را در دو حالت سنگین وسبک انتقال می دهد و راننده بهش می گن اسپایسر و به عنوان سومین اهرم دندنه عمل می کنه
بعدش نوشته بود که :
در حالت سنگین یک دور ورودی را به هفتادوپنج صدم تبدیل می کنه و در حالت سبک یک دور ورودی را به یک و بیست و پنج صدم دور خروجی تبدیل می کنه.
خب اینا یعنی چی؟

تو زمینه مکانیک البته در ایران نه!!یه عده از مهندسین میرن تخصوصی روی زمینه چرخ دهنده ها اموزش میبینن که برای طراحی گیربکس دیفرانسی و از این چیزا کاربرد دارن
خوب یه قانون تو چرخ دنده ها هست که رابطه مستقیم با سایز داره
مثلا یک چرخ دنده بزرگ وقتی تنبدیل به چرخ دنده کوچیک میشه قدرت کم میکنه و سرعت افزایش پیدا میکنه
و زمانی که چرخ دنده کوچک به بزرگ تبدیل میشه سرعت کم و قدرت زیاد میشه
حالا با دونستن این قانون شما خیلی راحت میتونی درک کنی این مفهوم سبک و سنگین شدن رو که رابطه مستقیمی با سرعت حرکت ماشین و قدرتش داره
توی اون گاردن دو تا چرخ دنده وجود داره یکی بزرگتر از چرخ دنده انتقال قدرت جعبه دنده و یکی کوچیکتر که نسبت تبدیل هر کدوم متفاوته.
حالا اگر سرعت گردش رو 1 در نظر بگیریم
در حالت سنگینچرخ دنده بزرگتر قرار میگیره و قدرت بالا میره سپس سرعت حرکت به 0.75 کاهش پیدا میکند
در حالت دیگه چرخ دنده کوچیکتر میشه که سبک میگن بهش و سرعت به 1.25 افزایش و قدرت کاهش پیدا میکنه
جعبه دنده و سایر چرخ دند هایی که در هر جایی استفاده میشه شامل همین قانون میشه(حتی در دو چرخه هم این قانون رو میشه دید)