تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 190 از 638 اولاول ... 90140180186187188189190191192193194200240290 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,891 به 1,900 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #1891
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    چشم های ِ من هیچ چیز برای ِ پنهان کردن نداشته اند ،
    هیچ گاه !
    این " یک جُفت دیوانه ی عاصی " ، گاهی که دست هات
    به رسم ِ نوازش پلک هاشان را می بَندَد ؛
    خوشبخت ترین " جُفت ِ سیاه پوش " ِ دنیا می شوند ...!

  2. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #1892
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    باز که قهر کرده اي پسرکِ سر به هواي کوچه ي هفتاد و هشت !
    نزديکِ عيد
    نازهايت خريدار ندارند ؛
    حراجشان کردي !؟
    ناز کن !!
    بختت زده به کوچه ي تنهايي من ؛
    " دست فروشِ دوره گرد "

  4. #1893
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    کدام نقطه ی بهشت آفریده شده ای
    که سیبِ خنده هایت چیدنی ست ... ؟!
    میوه ی ممنوعه ی دیگران ؛
    و - سینِ - سفره ی من باش ...
    " عیدِ چشمانت مبارک " !

  5. 3 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #1894
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    گاهی تنهایت می جسته ام
    میان پشته های پاییز
    آن گاه که
    از آسمانی تازه
    بر شانه های خیس من
    فرو می نشینی
    از شکل دست های تو
    بر می گردم
    برای ایستادن
    در باد
    صدایم کن

  7. #1895
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    تو می روی و
    مسافران مرگ
    با دل من
    تنها می شوند...

    چه سرگذشتی داریم!

    نام گیلاس های سرخ را
    با حروفی تازه
    می توان نوشت...

    پستوی خانه ات را
    روشن بگذار!

    من، این بار
    با چراغی خاموش
    به کوچه های تو می آیم...!

  8. #1896
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    ما را چشم زده بودند
    دستی برایمان اسپندی دود نکرد
    قانون اول نیوتن سیب را ترکاند در من
    پاهایم را روی خاطرات مانده دراز می کنم
    این جاده ی بی سر و ته از بازوی کدام آفتاب بیرون پرید؟
    که سنت ها در دست های من افتاد
    نسخه ای بنویس برای انداختن ها
    جا مانده ام از بالا بود هر چه نمک
    چیزی از قلم افتاد
    او که راهش کج شد
    قضیه ای برای چشم هایم بگو
    و هذیانی برای دستهایی که می رفت
    زیرنویس این شعر
    همسایه ی دیوار به دیوار خانه ای ای کور است
    من به کجای این آدمهای بی درک وصلم؟
    از هبوط هر چه گناه گذشتم
    از اول تا آخر خاک را که بگردی
    شیطان مقوله ی همیشه ی زندگی...
    روزی من سر در گم

    میان این دست های غربتی
    و فردایی که پشت پایم...
    انداختم.

  9. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #1897
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    پشت برگها
    خورشيد نمي تابد هرگز
    بدون نور
    يكي كاج مي شود بر بلندي ها
    نظاره گر تپه هاي دوز
    يكي بوته اي مانده بر زمين
    زير سايه ها
    شايد در انتظار آرزويي كه برآورده نمي شود هرگز...
    چه مي داني اي آرزو به دل تپه هاي دوردست!
    هزاران هزار سال هم كه بگذرد
    پستي يك درخت
    از اوج هر بوته اي بلندتر است!

  11. 5 کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #1898
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من و تو

    برای رسیدن به هم

    هیچی کم نداریم

    به غیر از…

    یه معجزه…

  13. 5 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #1899
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    از قرص های ضد تهوع

    کاری ساخته نیست

    وقتی

    حالت از همه…

    کمی کنار بایستید

    می خواهم این شعر را

    بالا بیاورم.....

  15. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #1900
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    قلبم او را فریاد می زند

    ذهنم مرا هشدار می دهد

    اینجا و اکنون

    تنها یک حقیقت وجود دارد:

    "او نیست، من هستم"

    قلبم گریه می کند

    ذهنم، تلاش

    من اما

    فقط نگاه…

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •