البته فکر کنم کریم باقری از تیم خداحافظی کرده بوده و جزو تیم نبوده که مدال بگیره ... !
البته فکر کنم کریم باقری از تیم خداحافظی کرده بوده و جزو تیم نبوده که مدال بگیره ... !
بله دایی مستنداش یه اس ام اس به زبان انگلیسی بود که یکی از دبی براش فرستاده که کاشانی با استیلی حرف زده !! یا یه عکاسی که تو ماشین قاییم شده از یه خدمتکاری عکس گرفته که اون خدمتکاره که روز کاریشم نبوده شنیده که یکی به کاشانی گفته که مگه خودتون نگفتید بهش فحش بدیم ؟ یعنی لول ! اگه حرفای منطقی و اسنادش اینه دیگه حرفهای غیر منطقیش چی میخواد باشه ؟!
من نمیدونم دایی انتقاد داره و میخواد علیه کاشانی صحبت کنه از چی میترسه که نمیخواد رودر رو صحبت کنه اون که پشت سرش همه چی گفته چرا نمیاد رودرو باهاش بحث کنه ؟! یا اوصولا اونی که مدعی هست اول صحبت میکنه بعد اونیکی باید جواب بده اونم با این همه حرفهای جدیدی که دایی علیه کاشانی داشت .
ماشالا عادلم که چقدر انتقاد کرد از دایی !
دوستانی که میگن موراتی جام رو بالای سر برده : آخه آقایون محترم شما باید در کل نگاه بکنی ببینی از هر 10 تا قهرمانی چند تاشو مدیر عامل باشگاه میاد جام رو میگیره ؟ نه بگید دیگه ؟ سریع میرن یه عکس میذارن که حرف یکیو مثلا!!! خراب کنن .
برای سنگین نشدن صفحه این عکس رو نگذاشتم و خبر رو ناقص گذاشتم
چرا اتفاقا موراتی مدال هم دریافت کرده:
ماسیمو موراتی پس از دریافت مدال از مسئولان یوفا
این اشکال به ساکت مدیرعامل باشگاه سپاهان هم وارد بود که چرا بین بازیکنا جام رو بالا بردکد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
البته این اشکال خیلی جزئیه و اصلا مقوله قابل بحثی نیست که دایی اونو مطرح می کنه
مشکلات به مراتب بزرگتری وجود داره
دوستان نگفتن ، به نقل از خبرگزاری مهر گذاشتم
دایی گفت به هیچ وجه سابقه نداره ، در صورتی که سابقه داره
دایی هر چی خودش اعتقاد داره ، به کل دنیا تعمیم میده
ماشاا... ایشون که هم در مورد کاشانی و هم در مورد دایی گوشه رینگ تشریف داشتن و هیچ صحبت گزنده ای انجام نمی داد
منم قبول دارم که پرسپولیس امسال از لحاظ مهره ضعیف بود
اما چند صفحه پیش مصاحبه مرداد پارسال دایی رو گذاشتم که گفته :
یه نفر این مصاحبه رو برای من ترجمه کنه ، شاید به زبان مادری دایی باشه و من نمی فهمماصلا و ابدا اين گونه نيست و من روي صحبتهايم هستم. ما يارگيري خوبي در فصل نقل و انتقالات كرديم و همه اين افرادي كه دوستمان نام بردند بازيكنان ليگ برتر بودند كه ما نميتوانستيم همه آنها را به خدمت بگيريم و شما ببينيد كه اگر ما ميخواستيم رحمتي، حسيني و عقيلي را بگيريم، همه بازيكناني دفاعي بودند و من نميخواستم تيمم را اين گونه ببندم. من تيمم را خودم بستهام و كسي نمي تواند بگويد كه علي دايي در پايان فصل بهانه خواهد آورد
اگه فردوسی پور می خواست واقعا مچگیری کنه ، این مصاحبه ها را نشون میداد ، نه اینکه بحث های عاشقانه و بعدها شکست عشقی بین کاشانی و دایی!
حتی از کاشانی در مورد قضیه شریفی هم نپرسید
گزارش روز: يك شهر عليه شهريار/ تمام جدالهاي دايي در اين سالها
سايت گل- جدال علي دايي با كاشاني كه آخرين پرده آن ديشب در برنامه90 اجرا شد، اولين رويارويي علي دايي از اين نوع نبوده و با شناختي كه از خلقوخوي دايي داريم احتمالا آخرين آنها هم نخواهد بود. در حافظه فوتبال ما چندين نمونه ديگر هم از مصافهاي مستقيم و جدالهاي لفظي دايي با اهالي فوتبال وجود دارد كه تعدادي از آنها مانند مصاف ديشب به صفحه تلويزيون كشيده و بعضي ديگر در صفحات روزنامهها به اجرا درآمدهاند.
1-دايي- پروين؛ يك اقليم و دو سلطان
دايي بازيكن صباباتري بود و پروين سرمربي پرسپوليس. دو نفر چند هفتهاي بود به مناسبتهاي مختلف به پروپاي هم ميپيچيدند اما بازي پرسپوليس-صبا و درگيريهايي كه روي سكوها ميان اطرافيان سلطان با برادران شهريار رخ داد آتش جنگ را شعلهور كرد. علي پروين كه عادت به حضور در تلويزيون ندارد، بيشتر حملات خود به حريف را از كانال مطبوعات پيگيري ميكرد و دايي را بازيكني ميناميد كه توانايي زدن 4روپايي را هم ندارد.
اما دايي در يك دوشنبهشب تاريخي به برنامه نود رفت و در زماني بيش از دو ساعت تمام نقاط تاريك كارنامه علي پروين را از روي يك كاغذ نوشتهشده براي بينندگان 90 افشا كرد.از فرداي آن روز دو طرف تهديدهايي نثار هم كردند كه مضمون كوچكترينش اين بود: «كاري ميكنم كه ديگر نتواني در ايران زندگي كني!» اما بعد از چند روز طرفين به سازمان تربيتبدني احضار و براي برگزاري يك آشتيكنان اضطراري توجيه شدند.
2-دايي-قلعهنويي؛ رزرو كردن فيفادي
«آقايان ميگويند ما تمام روزهاي فيفا را تا سال آينده رزرو كردهايم. مگر فيفادي هتل است شما بتوانيد آن را رزرو كنيد؟!» موضوع جدلهاي لفظي دايي با امير قلعهنويي بيشتر در مورد مسائل تيم ملي و با مضمونهايي مشابه ماجراي جالب و خندهدار فيفادي بود. امير قلعهنويي بعد از شكست در جام ملتها بركنار و علي دايي بهجاي او روي نيمكت تيم ملي مينشست. دايي برنامههاي مربيان پيشين را بيپروا به نقد ميكشيد و ژنرال هم در جواب دادن كم نميآورد. آتش اين ماجرا هم بعد از مدتي خاموش و به دست فراموشي سپرده شد.
3-دايي- مايليكهن؛ دعواي «داروغه» با «آقا قلدره»
مشكلات حلناشدني ميان دايي و مايليكهن ريشه در تاريخي دور و دراز دارند. از همان زماني كه دايي بازيكن و مايليكهن سرمربي تيم ملي بودند و حاجي به بهانه دخالت دايي در امور فني او را مدتي از تيم ملي كنار گذاشت اين اختلافات آغاز شده و هيچ وقت هم به پايان نرسيده است.رابطه دايي و مايليكهن در اين سالها فراز و نشيب زيادي داشته اما هرگز رنگ آشتي و رفاقت را نديده است.
در روزهاي اوج اين جنگوجدلها مايليكهن دايي را با لفظ «آقاقلدره» خطاب قرار ميداد و دايي هم به مايليكهن طعنههايي از اين جنس ميزد كه «بعضيها فكر ميكنند داروغه شهرند و در مورد همه چيز اظهار نظر ميكنند.» اين دعوا به مراجع قضايي هم كشيده شد و حتي دايي براي مايليكهن حكم جلب گرفت.
4-دايي- كفاشيان؛ پول بهانه بود
اخراج از تيم ملي در فروردين88 اتفاق كوچكي براي دايي نبود و او هنوز هم اگر فرصتي پيدا كند در شكوه و شكايت از فدراسيوني كه در آن زمان پشت او نايستاده و حمايتش نكرده كم نميگذارد. يك دعواي مالي ميان دايي و فدراسيون هم مزيد بر علت شد تا شهريار اين بار رئيس خندهروي فدراسيون را به ميدان طلبيده و شيپور جنگ را براي او به صدا دربياورد.
دايي با طرح يك شكايت مالي، فدراسيون را محكوم كرد كه تمام حق و حقوق او در مدت باقيمانده از قراردادش را پرداخت كند، در حالي كه تصور همگاني اين بود كه او بيشتر به دنبال انتقامجويي است تا مقاصد مالي.شبي كه دايي مدارك خود را زبر بغل زد و براي افشاگري راهي استوديوي 90 شد خاطرات چند سال قبل و دعواي نودي شهريار با علي پروين دوباره زنده شد
5-دايي- كاشاني؛ خصومت نهاني
دعوا به قدري تر و تازه هست كه نيازي به توضيح اضافي نداشته باشد. اين بار هر دو طرف در برنامه 90 حاضر شدند اما به صورت جداگانه حرفهايشان را زدند تا حقانيت خود را به بينندگان اثبات كنند. وجه مشترك حرفهاي هر دو طرف هم تقدير و تشكر از هواداران هميشگي پرسپوليس بود. هواداراني كه ناخواسته به قضاوت در مورد اين دعوا فراخوانده شدهاند و انگار هيچ چارهاي ندارند جز اينكه طرف يكي از دو جناح را بگيرند و حكم به حقانيت او بدهند. بيچاره هواداري كه هم بايد شاهد شكستهاي تيم محبوبش باشد و هم وظيفه شناسايي مقصر را هم شخصا به عهده بگيرد!
***********************************************
نگاهی دوباره به نمایش پرسپولیس در جام حذفی :قرمزشایسته
سايت گل ـ در برنامه نود صحنههايي را در انزلي شاهد بوديم كه در مرز عدم كنترل سير ميكرد. در بازار گرم تهمت پذيرفتن سخن بيسند دور از عقل سليم است در اين دو هفته اخير مربيان تيمهاي شهرستاني با رسيدن به مراحل پاياني جام حذفي و جهت اقناع هواداران در صورت شكست احتمالي جوي را دامن زدند كه گويا تيمهاي مورد حمايت قرار ميگيرند.
كارشناس داوريها نشان داد كه حداقل، پرسپوليس در دو بازي فينال كمتر از ملوان قرباني اشتباه ناخواسته داوران نشد و اين سخن بيسند مبنايي ندارد اما باز هم اميدوار بودند كه حداقل در بازي آخر بار فشار رواني بر حريف و داور به سود آنها عمل كند كه چنين نشد. اما عدم مسئوليت اين مربيان با توجه به حوادث پيش و بعد از بازي ميتوانست به فاجعه ختم شود لذا نبايد از آن به سادگي عبور كرد.
اغلب كارشناسان بازي ملوان در تهران و انزلي را ستودند اما اينكه تيمي بيتوجه به تواناييهايش، با اين پيش فرض غلط كه قبلا در تهران پرسپوليس مغلوب آنها شده باز هم ميتواند آن را تكرار كند و با استراتژي نادرست، بازي هجومي بيمحابا را در دستور كار خود قرار دهد حكايت از عدم درايت كادرفني ملوان داشته و جاي ستايشي باقي نميگذارد چون نيم نگاهي به چند بازي قبلي پرسپوليس كافي بود، كه آنها دريابند اين تيم با تيمي كه قبلا مغلوب آنها شده، بسيار متفاوت عمل ميكند.
اين ريسك بيجا گرچه آنها را به دو گل رساند اما 4 بار دروازه آنها باز شده و موقعيتهاي زياد ديگري نيز به پرسپوليس تقديم كردند. چون پرسپوليس هم سعي داشت بازي در زمين خود را با يك بازي هجومي به نفع خود تمام كند و به بازي سرعت ميداد در نتيجه ملوانيها مجبور به انجام خطاها زياد شدند كه اخراج و محروم به دنبال داشت. اما فشار رواني ناشي از القاء شبهه به هواداران خود، در بازي برگشت قاتل جان ملوان شد. چون بازي تا زماني كه گل ملوان به ثمر رسيد تقريبا متعادل بود و در اكثر مواقع ملوان به پرسپوليس فشار ميآورد پرسپوليس با بستن راههاي نفوذ بخصوص در كنارهها، سعي در دفاع از اندوخته خود داشت.
بعد از گل گرچه انتظار ميرفت پرسپوليس دچار هيجان و التهاب و ترس شده و به بازي احساسي روآورد اما اين ملوانيها بودند كه با فشار تماشاگران دچار التهاب و شتابزدگي شده و توپهايي را كه با يك اشاره وارد دروازه ميشد توسط بازيكنان بر اثر عدم تمركز به شوتهاي هوايي و بيهدف تبديل ميشد اما پرسپوليس چه پس از گل در نيمه اول و چه در نيمه دوم خيلي منطقي و با آرامش بازي خود را دنبال كرد و اين آرامش را تا آخر بازي حفظ كرد .
البته بايد توجه كرد گاهي عوامل فرعي برجسته شده و بر عوامل اصلي غلبه ميكند با توجه به جو ملتهب موجود كنترل عوامل فرعي بيشتر از خود بازي، اهميت داشت و در نتيجه تأثيرگذار ميتوانست باشد.
بله پرسپوليس در بازي نهايي دلچسب و چشمنواز بازي نكرد اما رويكردي عاقلانه به بازي داشت و شايسته دريافت جام بود.
اما در مورد سخنان كاشاني و دايي ... فقط به اين شعر زنده ياد احمدشاملو اشاره ميكنم و قضاوت را به خوانندگان واگذار ميكنم:
به شهري كه ريا را پنهان نميكنند
و صداقت همشهريان تنها در همين است
************************************************
پس از رد پيشنهاد كاشاني از سوي دايي
باشگاه پرسپوليس از استيلي برنامه خواست
خبرگزاري فارس: باشگاه پرسپوليس از حميد استيلي براي سرمربيگري فصل آينده برنامه خواست.
به گزارش خبرگزاري فارس، حبيب كاشاني شب گذشته از حميد استيلي، حميد درخشان، منصور ابراهيمزاده، محمد مايليكهن و علي دايي به عنوان پنج گزينه سرمربيگري پرسپوليس براي فصل آينده ياد كرد.
كاشاني اعلام كرد كه اولويت با دايي است؛ اما اين مربي گفت كه با مديريت فعلي حاضر به ادامه فعاليت نيست. پس از اين اتفاق مسئولان باشگاه پرسپوليس مذاكره با ساير گزينهها را آغاز كردند و از همين رو امروز از حميد استيلي برنامه خواستند.
استيلي با تأييد اين خبر به خبرگزاري فارس گفت: حداكثر بايد ظرف يكي دو روز آينده برنامه كاري خود را به باشگاه ارائه كنم.
پ.ن: این سیاه بازیها چیه ، حداقل بذارید 2 روز از برنامه 90 بگذره!!
استيلي: 4 سال است گزينه هستم؛ تا دو روز آينده به پرسپوليس برنامه ميدهم
مربي پيشين پرسپوليس گفت: 4 سال است که نام من به عنوان گزينه سرمربيگري پرسپوليس مطرح ميشود.
حميد استيلي در مورد اينکه يکي از گزينههاي سرمربيگري پرسپوليس است، عنوان کرد: حدود نيم ساعت پيش، از باشگاه پرسپوليس با من تماس گرفتند و خواستند که برنامه خود را براي هدايت اين تيم ارائه کنم. اين برنامه را حداکثر بايد ظرف يکي دو روز آينده به باشگاه ارائه کنم.
وي در مورد ساير گزينههاي مربيگري پرسپوليس (درخشان، مايليکهن، ابراهيمزاده و دايي) گفت: همه آنها از پيشکسوتان و از دوستان خوب من هستند و باشگاه هر کدام از گزينهها را که صلاح بداند انتخاب خواهد کرد. من 3-4 سال است که به عنوان گزينه سرمربيگري پرسپوليس مطرح ميشوم اما هيچ وقت سرمربي اين تيم نشدم. حتي زماني که قطبي بعد از قهرماني در ليگ برتر دوباره سرمربي پرسپوليس شد، من براي هدايت پرسپوليس به علي سعيدلو برنامه داده بودم اما آن زمان با تغيير مديريت باشگاه، کاشاني رفت و افشين قطبي پس از قهرماني دوباره سرمربي پرسپوليس شد.
استيلي در مورد منصور ابراهيمزاده که تنها گزينه غير پرسپوليسي باشگاه است، گفت: ايشان يک مربي خوب است که عملکرد کارنامه خوبي از خود به جاي گذاشته است.
سرمربي سابق شاهين بوشهر در مورد اينکه ميتواند با پرسپوليس قهرمان شود يا نه، گفت: اجازه بدهيد اول به عنوان سرمربي انتخاب شوم بعد در اين مورد با هم صحبت خواهم کرد. فعلا قرار است برنامهام را در مورد کادر فني و بازيکنان مورد نيازم به باشگاه ارائه کنم.
استيلي در مورد اينکه پيامکهاي مشکوکي به بازيکنان در مورد سرمربيگري وي در طول فصل ارسال ميشده، گفت:خود بازيکنان اين مسئله را تکذيب کردند.
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
پرسپوليس از 4 گزينه سرمربيگري اين تيم برنامه خواست
ليست بازيكنان و رقم پيشنهاديتان را اعلام كنيد
باشگاه پرسپوليس از چهار گزينه خود براي هدايت تيم فوتبال اين باشگاه در فصل آينده برنامه خواست.
به گزارش ايسنا و به نقل از سايت باشگاه پرسپوليس، باشگاه پرسپوليس در تماس با علي دايي، حميد درخشان، حميد استيلي و محمد مايلي كهن از اين چهار مربي فوتبال كشورمان براي هدايت تيم فوتبال پرسپوليس در فصل آينده برنامه خواست.
ليست بازيكنان كنوني و بازيكناني كه قراردادشان با باشگاه به اتمام رسيده است در اختيار اين مربيان قرار ميگيرد تا آنها ظرف 24 ساعت، علاوه بر برنامه، ليست بازيكنان مورد نيازشان را به انضمام رقم پيشنهادي براي قبول سرمربيگري پرسپوليس به باشگاه اعلام كنند.
منصور ابراهيم زاده نيز از ديگر گزينه هاي مورد نظر حبيب كاشاني است كه باشگاه پرسپوليس تا اين لحظه موفق به گفت و گو با وي نشده است.
به کاشانی گفتم حرفی از آمدن من نزند اما.../خلعتبری:اگر پرسپولیسی می شدم،فقط به خاطر دایی بود
خلعتبری می گوید به کاشانی گفته بوده تا حرفی از آمدن او به پرسپولیس نزند اما پس از مذاکرات همه چیز رسانه ای شد.
دو یا سه روز دیگر راهی قطر می شود تا همه چیز را با الغرافه نهایی کند.می گویند در ذوب آهن بیش از اندازه چوب لای چرخش گذاشتند و بازیکنانی بودند که با او خوب رفتار نمی کردند.اما خود محمد رضا می گوید بهتر است در این مقطع زمانی جواب آنها را ندهد.
در برنامه شب گذشته نود وقتی بحث به نقل و انتقالات ابتدای فصل کشیده شد دایی با اشاره به نیامدن خلعتبری به پرسپولیس،توپ را به زمین کاشانی انداخت و گفت از خود خلعتبری بپرسید که چرا به پرسپولیس نیامده است.اتفاقی که محمد رضا در مورد آن می گوید:«نمی دانم چه بگویم اما اگر قرار بود پرسپولیسی شوم فقط به خاطر دایی بود.»
در برنامه نود،وقتی دایی حرف از خرید های ابتدای فصل و نیامدن تو به پرسپولیس زد،او گفت که از خلعتبری بپرسید چرا به پرسپولیس نیامد؟
من در این زمینه حرفی نمی زنم اما اگر قرار بود به پرسپولیس بروم فقط و فقط به خاطر شخص علی دایی بود.چون من فوتبال ملی ام را مدیون علی دایی هستم.دایی برای من زحمات زیادی کشیده است و من اگر پرسپولیسی می شدم به خاطر دایی بود.واقعا دوست داشتم در این تیم بازی کنم.دایی دربین هواداران محبوب بود و اگر من هم در این تیم بازی می کردم بدون شک محبوب می شدم.
اما دایی عدم جذب مهره های مورد نظرش را به کاشانی ربط داده بود.
من به باشگاه رفتم و پس از انجام پاره ای از مذارکرات با کاشانی به توافق رسیدم.همان موقع به ایشان گفتم خبر این توافق را اعلام نکن تا من با مدیر برنامه هایم حرف بزنم که اگر قرار به ماندن شد،من در پرسپولیس بازی کنم،اما وقتی پایم را از باشگاه بیرون گذاشتم همه جا پر شد که من با پرسپولیس امضا کرده ام.این اتفاقات و پس از آن حرف هایی که در این زمینه به وجود آمد باعث شد تا دور آمدن به پرسپولیس را خط بکشم.
پس از امضای قرارداد تو با الغرافه خیلی از بازیکنان ذوب آهن مصاحبه هایی علیه تو انجام دادند.آنها گفته بودند که نبود خلعتبری تاثیری در روند حرکتی ذوب آهن نخواهد داشت.
من از خودم تعریف نمی کنم و نمی گویم که نبود من در تیم تاثیر گذار است اما از یک سری از بازیکنان که دوستان من هستند انتظار نداشتم.بازیکنی که تا دو سال پیش رنگ زمین چمن را نمی دید حالا چطور از من انتقاد می کند؟اما من از این موضوع ناراحت نمی شوم و خوشحالم که در مورد من حرف می زنند.فکر می کنم جوابشان را ندهم بهتر است تا یک وقت فکر نکنند که گنده شده اند.
بازگشت به ایران و ...
من در ذوب آهن دوستان خوبی داشتم.فرشید طالبی،شهاب گردان،حسین ماهینی و سید محمد حسینی.شاید دوباره روزی با آنها هم بازی شوم.اما یکی دو نفر هم در ذوب آهن بودند که چوب لای چرخ بقیه می گذاشتند.همان بهتر که جوابشان را نمی دهم تا خدای ناکرده بزرگ نشوند.
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کاشانی می ره....
دایی می ره...
کاشانی بر می گرده...
تیم های دیگه دارن بازیکن می گیرن...
پرسپولیس هم که ترکیبش رو نگاه می کنه با خودت می گی هیف کویر...
همه فوق ستاره
خب کاملا دلیلش واضحه که حتی توی خاورمیانه هم حرفی واسه گفتن نداریم..
کاشکی ملوان قهرمان می شد حداقل اون جوونا می رفتن 4 تا ورزشگاه خارجی ها رو می دیدن...
قراره بریم 6 تا بازی انجام بدیم که آخرش هم حذف بشیم...
هیف مالیات هایی که ما می دیم تا دولت بریزه تو جیب این بازیکنان و این مدیران متعصب ...
کجایی اسماعیل هلالی کجایی بهروز رهبری فر.... پرسپولیس شده مهد کودک یه مشت بچه سوسول نازنازی
-----------------------------------------------------
یه کم دلمون پره از این فوتبال...شرمنده![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)