یه نفر این عبارت رو برای ما درست ترجمه نکرد!
معنای عبارات قبل و بعدش اینه:
اما يه روز به اطرافت نگاه مي کني و يه زندان مي بيني و خودتو که متهم منتظر اعدام هستي مي خواي فرار کني يا جيغ بکشي يا گريه کني اما چيزي اونجا نگهت مي داره
بعدش این عبارته:
Are the other folks cows chewing cud till the hour come when their heads roll?
و بعدش این:
يا اينکه اونها مثه تو ساکت مي مونن؟ و براي فرار برنامه ريزي مي کنن
خلاصه یکی یه معنی درست بهم بده!
The idea that I could be gotten because of circumstance or never get got is the worst feeling I've ever felt
You're a doll
I had a dream I was sprouting a beard made of bean sprouts