تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 19 از 100 اولاول ... 91516171819202122232969 ... آخرآخر
نمايش نتايج 181 به 190 از 993

نام تاپيک: خدا [ عارفانه ]

  1. #181
    داره خودمونی میشه salma_ar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    163

    پيش فرض

    خدايا

    نه در پي فرصتم و نه در پي جست و جوي قدرت
    نه لذت اين دنيا را ميخواهم
    نه آسايش آن دنيا
    نيازمند تو ام
    فقط تو
    مرا موهبت شوق عميق
    به وصال درگاهت عطا کن
    تا شبها بيدار باشم
    و نيايش کنم
    و روزها به ديگران ياري رسانم
    تا بارشان را
    در راه دشوار زندگي بر دوش کشم

  2. #182
    داره خودمونی میشه salma_ar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    163

    پيش فرض

    خدايا

    حيران آني هستم ،

    كه بنام انسان آفريدي و

    اشرف مخلوقات ناميديش ...

    خدايا ...

    براستي اين است ،

    آنچه ناميد خويش را ... :

    آدمي ... ؟!!!

    ...

    افسوس و صد افسوس ،

    بر انچه كه ميپنداشتم و

    ميپنداشتي ...

    افسوس ...

  3. #183
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض

    خدايا! من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم؛ همانی که وقتی دلش
    می گيرد و بغضش می ترکد، می آيد سراغت. من همانی ام که هميشه دعاهای عجيب و غريب می کند و چشمهايش را می بندد و می گويد: من اين حرفها سرم نمی شود. بايد
    !دعايم را مستجاب
    کنی



    خدايا! اما من هيچ چيز از تو نمی دانم. هيچ چی که دروغ است؛چرا يک کمی می دانم. اما اين يک کمی خيلی کم است. راستش چند وقتی است که چند تا تصميم جديد گرفته ام. دوست دارم عوض بشوم،دوست دارم بهتر باشم. من يک عالم سئوال دارم؛سئواهايی که هيچ کس جوابش را بلد نيست. دوست دارم تو جوابم را بدهی. قول می دهی؟
    راستی يادت باشد اين حرفها يک راز است خدا! راز من و تو. خواهش می کنم به کسی چيزی نگو؛حتی به مادرم

  4. #184
    داره خودمونی میشه salma_ar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    163

    پيش فرض

    خدایا

    اگر بخواهی می توانی کاری کنی که هرگز شکست نخورم ولی آنگاه از پیروزی ها چه بیاموزم ؟
    اگر بخواهی می توانی زمانی که زمین خوردم دستم را بگیری ولی آنگاه هرکز نیروی دوباره برخواستن را نخواهم شناخت.
    اگر بخواهی می توانی مرا مستقیما به مقصد زندگیم ببردی ولی آنگاه هیچ وقت وحشت گم شدن در راه را نمی آموزم .
    اگر بخواهی می توانی عشقت را در وجودم قرار دهی ولی آنگاه هرگز نخواهم فهمید که لذت عشق واقعی در مسیری است که در طی آن عشق را می یابیم .
    اگر بخواهی می توانی تمام روزهایم را آفتابی کنی ولی آنگاه هرگز پاکی باران را نمی فهمیدم .
    اگر بخواهی میتوانی خوشبختی را در دستانم بگذاری ولی به من آموختی که :
    رشد واقعی از تلاش برای دست یافتن به چیزهایی پدید می آید که در دسترس نیست

  5. #185
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض

    وقتی که عقربه های ساعت از 12 می گذرد،وقتی زمین آرام می شود از تمام
    تلاشها،وقتی شب پاورچین پاورچین به آسمان پا می گذارد،وقتی که با
    ستاره ها و خلوت شب تنها می شوی،آن وقت احساس می کنی نسیم خنک شب برایت پیام آورده.پیامی که پر است از عطر یاس و نرگس؛پر است از قطره های ناب گلاب و پر است از لحظه های شیرین پرواز
    شب است و سکوتی دل انگیز و پر از راز. رازهایی آبی،سبز و سپید. شب است و خلوت من با خدا
    "....نمی دانم چگونه از این خلوت بنویسم؟! تا می نویسم :"من با خدا
    اشکها سرازیر می شود. آیا واقعا من با خدا بیگانه نیستم؟
    خدایا!کاش آنقدر بزرگ بودم که می توانستم دستهای تو را که برای دوستی دراز شده بود بگیرم،لمس کنم و ببوسم!کاش دستهای تو لمس کردنی بود
    کاش می توانستم سرم را در آغوش تو که مهربانتر و گرمتر از آغوش مادر است بگذارم و زار زار گریه کنم؛برای خودم،برای تمام کارهای بدی که کردم،برای تمام گلهایی که چیدم،برای تمام شبهایی که با ستاره های آسمانت قهر بودم؛برای تمام یاکریم هایی که از روی دیوار پراندم؛ برای تمام وقتهایی که یادم رفت آسمان آبی است. که یادم رفت شقایق چه رنگی است؟ که یادم رفت سیب چه طعمی دارد؟
    خدایا! مرا ببخشای به خاطر همه ی روزهایی که پروازنکردم و مثل کبوترهای تو در آسمان آبی تو اوج نگرفتم؛غرق نشدم و گم نشدم
    خدایا! وقتی فکر می کنم که تو چقدر دوستم داری،دلم یکجوری می شود؛یکجور خیلی خوب.خودت که بهتر می دانی
    می خواهم با آبی آسمان آشتی کنم؛می خواهم با عشق دوست باشم؛می خواهم دستهای ایمان را ببوسم؛می خواهم آب را لمس کنم؛می خواهم آبی شوم
    خدایا! دستم را بگیر! اگرتو نگیریشان، من می افتم، می شکنم و می میرم
    خدایا! دوستت دارم.آنقدر که...اصلا چرا بگویم؟! خودت بهتر می دانی
    پس
    شب به خیر خدای مهربان من
    : بگذار باز هم بگویم
    دوستت دارم ؛ دوستت دارم ؛ دوستت دارم

  6. #186
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    گزارش

    خدايا ! پر از كينه شد سينه ام
    چو شب رنگ درد و دريغا گرفت
    دل پاكروتر ز آيينه ام
    دلم ديگر آن شعله ي شاد نيست
    همه خشم و خون است و درد و دريغ
    سرايي درين شهرك آباد نيست
    خدايا ! زمين سرد و بي نور شد
    بي آزرم شد ، عشق ازو دور شد
    كهن گور شد ، مسخ شد ، كور شد
    مگر پشت اين پرده ي آبگون
    تو ننشسته اي بر سرير سپهر
    به دست اندرت رشته ي چند و چون ؟
    شبي جبه ديگر كن و پوستين
    فرود آي از آن بارگاه بلند
    رها كرده ي خويشتن را ببين
    زمين ديگر آن كودك پاك نيست
    پر آلودگيهاست دامان وي
    كه خاكش به سر ، گرچه جز خاك نيست
    گزارشگران تو گويا دگر
    زبانشان فسرده ست ، يا روز و شب
    دروغ و دروغ آورندت خبر
    كسي ديگر اينجا تو را بنده نيست
    درين كهنه محراب تاريك ، بس
    فريبنده هست و پرستنده نيست
    علي رفت ، زردشت فرمند خفت
    شبان تو گم گشت ، و بوداي پاك
    رخ اندر شب ني روانان نهفت
    نمانده ست جز من كسي بر زمين
    دگر ناكسانند و نامردمان
    بلند آستان و پليد آستين
    همه باغها پير و پژمرده اند
    همه راهها مانده بي رهگذر
    همه شمع و قنديلها مرده اند
    تو گر مرده اي ، جانشين تو كيست ؟
    كه پرسد ؟ كه جويد ؟ كه فرمان دهد ؟
    وگر زنده اي ، كاين پسنديده نيست
    مگر صخره هاي سپهر بلند
    كه بودند روزي به فرمان تو
    سر از امر و نهي تو پيچيده اند ؟
    مگر مهر و توفان و آب ، اي خدا
    دگر نيست در پنجه ي پير تو ؟
    كه گويي : بسوز ، و بروب ، و برآي
    گذشت ، آي پير پريشان ! بس است
    بميران ، كه دونند ، و كمتر ز دون
    بسوزان ، كه پستند ، و ز آن سوي پست
    يكي بشنو اين نعره ي خشم را
    براي كه بر پا نگه داشتي
    زميني چنين بي حيا چشم را ؟
    گر اين بردباري براي من است
    نخواهم من اين صبر و سنگ تو را
    نبيني كه ديگر نه جاي من است ؟
    ازين غرقه در ظلمت و گمرهي
    ازين گوي سرگشته ي ناسپاس
    چه ماده ست ؟ چه قرنهاي تهي ؟
    گران است اين بار بر دوش من
    گران است ، كز پس شرم و شرف
    بفرسود روح سيه پوش من
    خدايا ! غم آلوده شد خانه ام
    پر از خشم و خون است و درد و دريغ
    دل خسته ي پير ديوانه ام

  7. #187
    پروفشنال rsz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    در اينده
    پست ها
    551

    پيش فرض

    خدایا!
    روزها می ایند و می روند
    و من تنها هر روز از تو دورتر می گردم
    دست مرا بگیر و مرا رها نکن

  8. #188
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    خدایا کمکم کن که آن را که رفت بفهمم و آن را که هست ببینم وآن راکه می آیدبخوانم

  9. #189
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 68vahid68's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    214

    پيش فرض

    قسمتی از نیایش علی شریعتی
    خدایا:عقیده مرا ازدست " عقده ام"مصون بدار.

    خدایا:به من قدرت تحمل عقیده "مخالف" ارزانی کن.

    خدایا:رشدعقلی وعلمیمرا از فضیلت "تعصب" "احساس" و "اشراق" محرومنسازد.

    خدایا:مرا همواره اگاه وهوشیار دار تا پیش ازشناختن درست وکامل کسییافکری مثبت یا منفی قضاوت نکنم.

    خدایا:جهل امیخته باخودخواهی و حسد مرا رایگان ابزار قتاله دشمنبرای حملهبه دوست نسازد.

    خدایا:شهرت منی را که:"میخواهم باشم" قربانی منی که " میخواهندباشم" نکند.

    خدایا:درروح من اختلاف در "انسانیت" را به اختلاف در فکر واختلافدررابطهبا هم میامیز. ان چنان که نتوانم این سه قوم جدا از هم راباز شناسم.

    خدایا:مرا به خا طر حسد کینه و غرض عمله اماتور مگردان.

    خدایا:خودخواهی را چندان درمن بکش یا درمن برکش تاخودخواهی دیگرانرااحساس نکنم واز ان در رنج نباشم.

    خدایا:مرا در ایمان « اطاعت مطلق بخش تا در جهان عصیان مطلق«باشم.

    خدایا:به من « تقوای ستیز» بیاموز تا درانبوه مسئولیت نلغزم و از تقوای پرهیز مصونم دار تا در خلوت عزلت نپوسم.

    خدایا:مرا به ابتذال ارامش و خوشبختی مکشان. اضطرابهای بزرگ غمهای ارجمند و حیرتهای عظیم را به روحم عطا کن.
    لذت ها را به بندگان حقیرت بخش و دردهای عزیز بر جانمریز

  10. #190
    پروفشنال bahal20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    خاك پاك شوشتر
    پست ها
    564

    پيش فرض

    خدایا !
    تو به من نزدیک هستی. طوری که وقتی از کینه دنیا و آدماش به کنجی پناه می برم ٬ این زمزمه اسم توست که به من آرامش میده ...و من از تو چقدر دورم که گاهی ٬ فریاد من به تو نمیرسه ...

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •