تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 189 از 2734 اولاول ... 891391791851861871881891901911921931992392896891189 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,881 به 1,890 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #1881
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    پست ها
    455

    پيش فرض

    در سحرگاهان در لحظه ي لرزاني
    كه فضا همچون احساس بلوغ
    ناگهان با چيزي مبهم مي آميزد
    من دلم مي خواهد
    كه به طغياني تسليم شوم
    من دلم ميخواهد
    كه ببارم از آن ابر بزرگ
    من دلم مي خواهد
    كه بگويم نه نه نه نه
    برويم
    سخني بايد گفت
    جام يا بستر ‚ يا تنهايي ‚ يا خواب ؟
    برويم ...(فروغ فرخزاد)

  2. #1882
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    پست ها
    455

    پيش فرض

    ببخشيد من تا پست رو سند كردم متوجه شدم كه shvalaie جان پست دادن...به هر حال شرمنده يكي ديگه با (ي) ميگم...

    ياد داري كه زمن خنده كنان پرسيدي
    چه رهآورد سفر دارم از اين راه دراز ؟
    چهره ام را بنگر تا بتو پاسخ گويد
    اشك شوقي كه فروخفته به چشمان نياز
    (فريدون مشيري)

  3. #1883
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    زندگي شايد افروختن سيگاري باشد در فاصله رخوتناك دو همآغوشي
    يا عبور گيج رهگذري باشد
    كه كلاه از سر بر ميدارد
    و به يك رهگذر ديگر با لبخندي بي معني مي گويد صبح بخير
    زندگي شايد آن لحظه مسدوديست
    كه نگاه من در ني ني چشمان تو خود را ويران مي سازد
    و در اين حسي است
    كه من آن را با ادراك ماه و با دريافت ظلمت خواهم آميخت
    در اتاقي كه به اندازه يك تنهاييست
    دل من
    كه به اندازه يك عشقست
    به بهانه هاي ساده خوشبختي خود مي نگرد
    به زوال زيباي گلها در گلدان
    به نهالي كه تو در باغچه خانه مان كاشته اي
    و به آواز قناري ها
    كه به اندازه يك پنجره مي خوانند

  4. #1884
    داره خودمونی میشه HEGOR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    192

    پيش فرض

    در سخن مخفي شدم مانن بو در برگ گل
    هر كه خواهد ديدنم گو در سخم بيند مرا

  5. #1885
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    امشب از آسمان ديده تو
    روي شعرم ستاره ميبارد
    در سكوت سپيد كاغذها
    پنجه هايم جرقه ميكارد
    شعر ديوانه تب آلودم
    شرمگين از شيار خواهشها
    پيكرش را دوباره مي سوزد
    عطش جاودان آتشها آري آغاز دوست داشتن است
    گرچه پايان راه ناپيداست
    من به پايان دگر نينديشم
    كه همين دوست داشتن زيباست

  6. #1886
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    تا بگويم كه چه كشفم شد از اين سير و سلوك
    به در صومعه با بربط و پيمانه روم

    آشنايان ره عشق گرم خون بخورند
    نا كسم گر به شكايت سوي بيگانه روم

    بعد از اين دست من و زلف چو زنجير نگار
    چند و چند از پي كام دل ديوانه روم

    گر ببينم خم ابروي چو محرابش باز
    سجده ي شكر كنم وز پي شكرانه روم

    خرّم آن دم كه چو حافظ به تولاي وزير
    سر خوش از ميكده با دوست به كاشانه روم

  7. #1887
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    ما تشنه خون شور بوديم
    در زورق آبهاي لرزان
    بازيچه عطر و نور بوديم
    مي زد ‚ مي زد درون دريا
    از دلهره فرو كشيدن
    امواج ‚ امواج نا شكيبا
    در طغيان بهم رسيدن

  8. #1888
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض نون وديگر هيچ

    نجات دهنده در گور خفته است
    و خاك ‚ خاك پذيرنده
    اشارتيست به آرامش
    زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت
    در كوچه باد مي آيد
    در كوچه باد مي آيد
    و من به جفت گيري گلها مي انديشم
    به غنچه هايي با ساق هاي لاغر كم خون
    و اين زمان خسته ي مسلول
    و مردي از كنار درختان خيس ميگذرد
    مردي كه رشته هاي آبي رگهايش
    مانند مارهاي مرده از دو سوي گلوگاهش
    بالا خزيده اند
    و در شقيقه هاي منقلبش آن هجاي خونين را
    تكرار مي كنند
    ــ سلام
    ــ سلام

  9. #1889
    در آغاز فعالیت ممل با کلاس's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    3

    پيش فرض

    دوش رفتم در میان مجلس سلطان خویش

    بر کف ساقی بدیدم در صراحی جان خویش

  10. #1890
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    شب پر از قطره هاي الماس است
    آنچه از شب به جاي مي ماند
    عطر سكر آور گل ياس است
    آه بگذار گم شوم در تو
    كس نيابد ز من نشانه من
    روح سوزان آه مرطوب من
    بوزد بر تن ترانه من

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •