تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 189 از 934 اولاول ... 89139179185186187188189190191192193199239289689 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,881 به 1,890 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #1881
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    بناگاه ترا می‌نامم
    و با تو سخن می‌گویم
    و به دست‌های خود می‌نگرم
    که پر از توست
    و در سرتا پای خود
    تن ترا حس می‌کنم
    نام تو در سرم می‌پیچد
    که رساتر از های و هوی دنیاست
    ولی تو را به فراموشی می‌سپارم
    چون باغبانی که
    گل‌ها را به سکوت باغ می‌سپارد
    زیرا باز به سوی تو خواهم آمد
    زیرا به ناگاه ترا خواهم نامید
    و با تو سخن خواهم گفت

    تا انتهای جهان

    جهان از پایان من
    شروع می شود
    و آنجا که انتهای من است
    کوه های بلند سر کشیده اند
    و رودهای خروشان جاری هستند
    و من از پایان جهان شروع می شوم
    و آن جا که کوه ها هموار گشته اند
    و رودها از رفتن باز ایستاده اند
    آن جاست که قلب من در تهی خود
    چون آتشفشانی می تپد
    Last edited by MaaRyaaMi; 13-09-2008 at 20:54.

  2. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #1882
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    دستانت رابسويم آوردي

    برق هميشگي درچشمانت بود

    به راست وچپ مي غلتيد


    رقص برگهاي پاييزراتداعي مي کرد


    وآغوش زمين همواره گرم است


    چه بگويم


    آخراين دستانم نبودکه بي تاب شده بود


    لبانم دلتنگي مي کرد


    دلواپس بود


    وسايبان چشمانت راطلب مي کرد


    وتوتنها به دستانم اميدواربودي


    دستانم خشکيده بود


    چندگام مانده بود


    وحال يک گام


    گفتي


    هيچگاه دستانم را برايت مهيانخواهم کرد


    وبي هيچ درنگي رفتي


    لبهايم خشکيد..!

  4. 2 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1883
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    پيش فرض

    سخت است هنگام وداع ....
    آنگاه كه درمي يابي چشماني در حال عبور است...
    پاره اي از وجو تو را نيز همراه با خود ميبرد...!!!

  6. #1884
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    پيش فرض

    ديگر براي اينکه گريه نکنم
    هيچ بهانه اي ندارم
    گريه گاهي رمز تدبير اشتباهات است
    کاش چمدان عشقمان را آنقدر سنگين نمي بستيم که وسط راه آنرا به زمين بياندازيم وراه را بدون آن ادامه بدهيم
    زندگي بدون عشق اينقدرخاليست که بعضي مواقع حتي زودتر از سکوت مي شکند
    وتو اي کاش مرا مي فهميدي
    اماحالا که مي روي قرارميان ماهيچ ؛ ولي بگو به چه بهانه مي روي

  7. این کاربر از Snow_Girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #1885
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    پيش فرض

    به روی برگ زندگی دو خط زرد می کشم

    چشم عاشق تو رو که گریه کرد می کشم

    تو رفتی و بدون تو کسی نگفت با خودش

    که من بدون چشم تو چقدر درد می کشم

  9. این کاربر از Snow_Girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #1886
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    پيش فرض

    خسته شدم مي خواهم در آغوش گرمت آرام گيرم.خسته شدم بس كه از سرما لرزيدم... بس كه اين كوره راه ترس آور زندگي را هراسان پيمودم زخم پاهايم به من ميخندد... خسته شدم بس كه تنها دويدم... اشك گونه هايم را پاك كن و بر پيشانيم بوسه بزن... مي خواهم با تو گريه كنم ... خسته شدم بس كه... تنها گريه كردم... مي خواهم دستهايم را به گردنت بياويزم و شانه هايت را ببوسم...خسته شدم بس كه تنها ايستادم

  11. #1887
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    هر جا که می رسم

    تو به پیشوازم می آیی

    حال آنکه

    همیشه ترا

    پشت سر می گذارم و …

    راه می افتم

    ماجرا از چه قرار است؟…نمی دانم

    یا تو معجزه می کنی

    و یا من

    تو را و جهان را خواب می بینم

  12. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #1888
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    به دیدارم بشتاب

    این شکوفه ها

    به همان سرعتی که باز می شوند

    فرو می ریزند

    هستی این جهان

    بر پایداری شبنم می ماند بر گلبرگ

  14. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #1889
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    با بی کران پاییز در پستو

    درها را می بندم

    پنجره ها را می بندم

    و در این عصر بارانی

    برایت چای دم میکنم

    با طعم گلهایی که از بهار سالها پیش چیده بودیم

    تو را به خدا

    بیا

    خوشبخت باشیم .

  16. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #1890
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    این شعر را فقط کسی میفهمد

    که در پایان یک روز خسته کننده ی بلند

    تنهاءیش را با تاکسی پیر لکنته ای به خانه می برد

    تاکسی پشت چراغ قرمز می ایستد

    و عطر تند زنانه ای از ماشین بغل دستی

    آرام می خزد و کنار پیر مرد

    روی صندلی کهنه و کثیف می نشیند

    و مرد

    (پیر مرد)

    یاد آن چشمهای آبی می افتد

    که روزی در آینه ی همین ماشین

    عاشقشان شده بود .

    شاید .

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •