تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 189 از 233 اولاول ... 89139179185186187188189190191192193199 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,881 به 1,890 از 2330

نام تاپيک: بخشي زيبا از كتابي كه خوانده ام

  1. #1881
    حـــــرفـه ای malkemid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    پست ها
    4,602

    پيش فرض

    آلبوم خانوادگی ما خالی از عکس است. از بچه ها چندان عکسی نداریم. دلمان نمی خواهد آنها را به کسی نشان بدهیم. از یک بچه معمولی در همه حالتی عکس می گیریم. با لباسهای مختلف٬ فیگورهای متفاوت و در تمام موقعیتها. در عکسها٬ او را در حال فوت کردن شمع تولدش٬ برداشتن اولین قدمش و اولین حمام کردنش می بینیم. بزرگ شدنش را می نگریم و احساساتی می شویم.
    اما در مورد یک بچه معلول٬ چه کسی هست که دلش بخواهد سقوط و پسرفت لحظه به لحظه او را دنبال کند؟ حالا که به آن چند دانه عکس ماتیو نگاه می کنم٬ در می یابم که او چندان زیبا نبود٬ از ظاهرش هم معلوم بود که کاملا غیر طبیعی است. ما٬ والدین او٬ این را نمی دیدیم. برای ما او حتی زیبا هم بود٬ آخر اولین بچه ما بود. به هر حال٬ همیشه می گوییم «یک بچه زیبا». چرا که بچه ها اجازه ندارند زشت باشند٬ در هر صورت٬ اگر هم زشت باشند ما اجازه نداریم که آن را بر زبان بیاوریم.

    کجا می ریم بابا؟--ژان لویی فورنیه

  2. 10 کاربر از malkemid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1882
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض کنستانسيا/ کارلوس فوئنتس / ترجمه ی: عبدالله کوثری/ ناشر: ماهی

    يه مدتي كه مي گذرد و آدم زندگي خودش ته مي كشد فقط به وساطت زندگي ديگران زندگي مي كند .



    آدم مرده به جاي خودش برنمي گردد ، آدم مرده بايد به همان زندگي كه يك زماني مال او بوده قناعت كند . آدم مرده با صدقه ي خاطره زندگي مي كند .



    دور و بر ما را معما گرفته و آن اندك چيزي كه به ياري عقل مي دانيم صرفا استثنايي است در دنياي سراسر معما .



    هنر دقيق ترين نماد زندگي است .



    خودم درد جدايي را چشيده ام ، از آن كه دوستش داشتم جدا مانده ام و درد جدايي را چشيده ام تا آستان اشك .

  4. 10 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1883
    حـــــرفـه ای malkemid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    پست ها
    4,602

    پيش فرض

    وقتی که یک کودک هنگام خوردن خامه و شکلات، سر و صورتش را کثیف می کند، همه از این صحنه به خنده می افتند، اما اگر او یک کودک معلول باشد، هیچ کس نمی خندد. کارهای او هرگز کسی را به خنده نمی اندازد. او هرگز صورتی را که نگاهش کند و بخندد نمی بیند، مگر یک چند خنده احمقانه تمسخر آمیز.

    کجا می ریم بابا؟-- ژان لویی فورنیه

  6. 13 کاربر از malkemid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1884
    اگه نباشه جاش خالی می مونه m.prodigy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2011
    محل سكونت
    در خودم
    پست ها
    390

    پيش فرض

    وقتی که بخواهند کسی را دار بزنند؛اگر او را به راستی حلق اویز کنند,میمیرد و همه چیز تمام میشود .اما اگر او را مجبور کنند در همه مراسم پیش از اعدام شرکت کند و درست در لحظه انداختن طناب دار به گردنش ؛خبر لغو اعدام را به او بدهند بی شک در تمام زندگی رنج گره دار را دور گردن خویش احساس خواهد کرد!

    نامه به پدر-کافکا

  8. 11 کاربر از m.prodigy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #1885
    داره خودمونی میشه Miss Shirin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    52

    پيش فرض



    انتظار سخت است
    فراموش کردن هم سخت است
    اما اینکه ندانی باید انتظار بکشی یا فراموش کنی
    از همه سخت تر است.


    کنار رودخانه ی پیدرا نشستم و گریستم / پائولو کوئیلو

  10. 14 کاربر از Miss Shirin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #1886
    حـــــرفـه ای malkemid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    پست ها
    4,602

    پيش فرض

    اوایل ازدواجمان به چهره همسرم در خواب نگاه می کردم. این تنها چیزی بود که آرامم می کرد و به من احساس امنیت می داد. برای همین مدت زیادی او را در خواب تماشا می کردم.
    اما یک روز این عادت را ترک کردم. از کی؟ سعی کردم به خاطر آورم. شاید از آن روزی که من و مادر شوهرم، سر اسم گذاشتن روی پسرم بحثمان شد. آن روز دعوای شدیدی بین ما در گرفت، اما همسرم نتوانست چیزی به هیچ کدام مان بگوید. او کنار ایستاده بود و سعی می کرد ما را آرام کند.
    از آن به بعد، دیگر احساس نکردم همسرم حامی من است. فکر کنم این تنها چیزی بود که از او خواستم و او نتوانست به من بدهد. البته همه اینها به سالها پیش بر می گردد. من و مادر شوهرم مدتهاست آشتی کرده ایم. من روی پسرم، اسمی را گذاشتم که دلم می خواست. به علاوه، رابطه من و همسرم هم خیلی زود به حالت عادی بازگشت.
    اما مطمئنم این پایان نگاه کردن های من به چهره خوابیده او بود.


    کجا ممکن است پیدایش کنم -- هاروکی موراکامی

  12. 10 کاربر از malkemid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1887
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    جوونی بدترین جای قصه ی زندگیه! تو جوونی کم کم دنیا رو می فهمی و می بینی آدما بی ارزشن! میفهمی حقیقت و آزادی و عدالت واسه هیچ کس ارزش نداره!اینا چیزای ناجوری ان و آدما با بردگی و دروغ و بی عدالتی راحت تر کنار میان!مث خوک تو این کثافتا می لول...ن!
    من از وقتی قاطی سیاست شدم این چیزا رو فهمیدم!باید قاطی سیاست بشی تا بفهمی آدما هیچ ارزشی ندارن!همین دلقکای شارلاتان به درد حکومت به درد این آدما میخورن!
    با یه عالمه امید وارد سیاست می شی و به خودت میگی سیاست یه وظیفست تا باهاش دنیای بهتری واسه ی آدما بسازی ولی وقتی جلو میری میبینی هیچی به اندازه ی سیاست آدما رو به لجن نمیکشه!



    یک مرد - اوریانا فالاچی

  14. 9 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #1888
    کاربر فعال انجمن ادبیات m_kh111's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    297

    پيش فرض

    فایده پیمان ها چیست، این پیمان ها نیستند که در میان مردم وابستگی ایجاد می کنند. اگر انسان احساس خاصی نسبت به چیزی داشته باشد این احساس او را بدان وابسته می سازد.
    ولی اگر چنان احساسی در او نباشد، هیچ عاملی قادر به ایجاد چنان وابستگی نخواهد بود.


    من ترجیح میدهم که هر نوع آدمی باشم ولی احمق نباشم.

    خرمگس - اتل لیلیان وینیچ "

  16. 6 کاربر از m_kh111 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #1889
    داره خودمونی میشه greywarden90's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    پست ها
    67

    پيش فرض

    سلام بر همه .
    من بیشتر توی فروم همسایه فعالیت میکنم ولی از این به بعد هر چی اونجا می نویسم اینجا هم قرار میدم !

    هر روز برای دنیا مسلم تر می شود مسئله عدالت، خود عدالت نیست، قاضی هایند. عدالت در قوانین جا دارد، در قانون مدنی، درنتیجه اجرای قانون باید کار ساده ای باشد. فقط سواد می خواهد، درک انچه مکتوب شده، و توانایی شنیدن بی طرفانه ی اظهارات متهم و شاکی-علاوه بر گفته شاهدان- وصادر کردن حکم بر پایه وجدان. فساد هزاران شکل دارد، و در مورد عدالت انچه به بدترین فساد می کشاند نوع رابطه میان قاضی و متهم است ...

    از کتاب نوت بوک (ژوزه ساراماگو)

  18. 4 کاربر از greywarden90 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #1890
    داره خودمونی میشه greywarden90's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    پست ها
    67

    پيش فرض پیر و جوان

    بعضی می گویند بدبینی بیماری سالمندان است، ناخوشی روزهای پایانی عمر، نوعی تصلب اراده. جرِِِِِئت ندارم بگویم این تشخیص کاملا اشتباه است، اما می توانم بگویم این اسان ترین راه از سر بیرون کردن مسائل است، انگار که بگوییم وضع فعلی جهان فقط نتیجه سالمندی سالمندان است...تا به امروز امیدواری جوانان هرگز نتوانسته جهان را بهتر کند، و تلخی فزاینده ی پیرها هم هرگز انقدر نبوده که دنیا را بدتر کند. البته این دنیای بیچاره مسئول مصیبت هایی نیست که از انها رنج می کشد. چیزی که وضع دنیا می نامیم در واقع وضع خود ماست، ما ابنای مفلوک بشر، خواه نا خواه متشکل از پیرانی هستیم که زمانی جوان بودند، جوانانی که پیر خواهند شد، و انها که دیگر جوان نیستند اما هنوز پیر نشده اند. پس تقصیر از کیست؟ شنیده ام می گویند تقصیر با همه ماست، اما به نظر من این گونه اظهارات، که در ظاهر عدالت را به طور مساوی تقسیم می کنند، فقط به این درد می خورند که مسئولیت مقصران واقعی را زیر چتر خیالی گناهی جمعی کم رنگ یا پنهان کنند. ان ها هستند که باید خجالت بکشند_نه از وضع این دنیا، از وضع زندگی.

    از کتاب نوت بوک (ژوزه ساراماگو)

  20. 3 کاربر از greywarden90 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •