ليك هرگز مست تصوير و خيال
در نيابد ذات ما را بي مثال
مولانا
زنده باشي شما لطف داري عزيز
ليك هرگز مست تصوير و خيال
در نيابد ذات ما را بي مثال
مولانا
زنده باشي شما لطف داري عزيز
با تو، از نام تو هم آبی ترم
خلوتی سرشار از نیلـوفرم
عشق، همرنگ نگاهت میشود
وقتی از چشم تو، نامی میبرم
لحظه های تازه ات را مثل گل
می گذارم لا به لای دفترم
وقتی از دست زمین و آسمان
لعنت و دشنام، می ریزد سرم
خستگی های خودم را، پیش تو
در کنار دفترم می گسترم
بعد از آن، حرف دلم را بیت بیت
اندک اندک، بر زبان می آورم
ما دوتا، از خویش خالی نیستیم
تو لجوجی، من پر از شور و شرم
گرچه تو از من، کمی شیداتری
من هم از تو، اندکی عاشق ترم
تو اگر یک لحظه پروازم دهی
شاید از هفت آسمان هم، بگذرم ...
من به بوي تو رفته از دنيا، بي خبر از فريب فرداها
روي مژگان نازكم مي ريخت، چشمان تو چون غبار طلا
آرزوهاي شعاري
شوق پرواز مجازي
بال هاي استعاري
لحظه هاي كاغذي را روز و شب تكرار كردن
خاطرات بايگاني
زندگي هاي اداري
روي ميز خالي من
صفحه ي باز حوادث
در ستون تسليت ها نامي از ما يادگاري
...
ياد باد آنكه ز ما وقت سفر ياد نكرد
به وداعي دل غمديده ي ما شاد نكرد
آن جوانمرد كه ميزد رقم خير و قبول
بنده ي پير ندانم ز چه آزاد نكرد
در دل خود دارم
حس زیبای طراوت،شادی
حس عشقی زیبا
که تو باران تو به من می دادی
قصه کوته کردم
باز باران آمد
از هوا یا ز دو چشم خیسم؟
نیک بنگر!
چه تفاوت دارد
دل داده ام بر باد
بر هر چه بادا باد
مجنون تر از لیلی
شیرین تر از فرهاد
*-*
دل شده یک کاسهء خون
به لبم داغ جنون
به کنارم تو بمون
مرو با دیگری ...
اومده دیونهء تو
به در خونهء تو
مرو با دیگری ...
یار دگر داری اگر بیخبر وای من
تا به لبت بوسه زند بعد ازین جای من ...
*-*
سلام
نه سرو سامان توان گفت نه خورشید نه ماه
آه از تو که در وصف نمی آیی آه
هر کس بر هن میرود اندر طلبت
گر ره بتو بودی نبدی اینهمه راه
سلام
.........
هيچ كجا ، هيچ زمان فرياد زندگي بي جواب نيست
من زنده ام
فرياد من بي جواب نيست
قلب خوب تو جواب فرياد من است
...
هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)