رفتم
رفتم رفتم
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هر کجا هستم
از عشق تو جاودان ماند ترانه من با ياد تو زنده ام عشقت بهانه من
پيدا شو چو ماه نو يک شب به خانه من
تا ريزد گل از رخت در آشيانه من
رفتم
رفتم رفتم
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هر کجا هستم
از عشق تو جاودان ماند ترانه من با ياد تو زنده ام عشقت بهانه من
پيدا شو چو ماه نو يک شب به خانه من
تا ريزد گل از رخت در آشيانه من
نگاه او ، گواه بی گناهی بود
ولی از رنگ می ، خونی به دامن داشت
من او را زیر فانوسی کهن دیدم
که در پایان شب ، آغاز خواندن کرد
چنان در خلوت فیروزه ون ، آواز او پیچید
که در آن کوچه ی خاموش ، از هر سو دری وا شد
سری از سینه ی هر در ، هویدا شد
صدا ، مستانه در آفاق پهناور فروپیچید
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
...
هنوز از آبشار ديده دامان رشک دريا بود
که ما را سينهي آتشفشان آتشفشاني کرد
چه بود ار باز ميگشتي به روز من توانائي
که خود ديدي چها با روزگارم ناتواني کرد
جواني کردن اي دل شيوهي جانانه بود اما
جواني هم پي جانان شد و با ما جواني کرد
جواني خود مرا تنها اميد زندگاني بود
دگر من با چه اميدي توانم زندگاني کرد
در آن ستاره كسيست
چون من، نشسته كنار دريچه، تنهايي
دل گداختهاي، جان ناشكيبايي
كه نيمه شبها همراه غصههاي من است
در آن ستاره، من احساس ميكنم، همه شب
كسي به ماتم اين خلق، در گريستن است
...
تــــــــو نهاده بـــه تخت، پشت فراغ
میـــوهی عیش مـــیخوری زین باغ
بـیـوگـــان در فغـــــان ز میـــــوهبری
تـــــو گشـــاده دهان بـه میوهخوری
چشــم بگشـــا! چــون عاقبتبینان
بنگــــــــر حــــــــال زار مسکینان!»
شـاه سنجــر چــون حـال او دانست
صبــر بـــــر حــال خویش نتـوانسـت
دست بـــر رو نهـاد و زار گـریست!!!
گفت با خود که این چه کارگریست؟
تف بـریـن خسـروی و شاهی مــا!!
تف بـریـن زشتـی و تباهـی مـــــا!!
شـرم مــــا بـاد از ایــن جهانـداری!!
شـرم مــــا بـاد از ایـن جهانخواری!!
مــــا قوی شـاد و دیگران نــاشــاد!!
مــــا خوش آبــــاد و ملک، ناآبــــاد!!
در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمي زند
دلا ديدي كه آن فرزانه فرزند
چه ديد اندرخم اين طاق رنگين
بجاي روح سيمين در كنارش
فلك بر سر نهادش لوح سنگين
نشنو از ني ني حصير بورياست
بشنو از دل دل حريم كبرياست
تا زدم يك جرعه مي از چشم مستت
تا گرفتم جام مدهوشي ز دستت
شد زمين مست
آسمان مست
بلبلان نغمه خوان مست
باغ مست و باغبان مست
سلام دوستان خصوصا آقا مهدي
چطوري؟خيلي خوشحالم اومدي مشاعره.......خيلي مخلصيم آقا مهدي عزيز
ميدوني خيلي دوست دارم؟
نواي عاشقان شوري عجب گيرد ز دل
تا نبيد ناكسان گيرم در آن اينك ز گل
سلام پايان جان من هميشه به شما ارادت داشتم و دارم و خواهم داشت
ما بيشتر
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)