ریموند فاولر در انتهای کتاب " ناظران " می نویسد :
"... نامه ای که در ذیل نقل می کنم در ژورنال معتبر ساینس بچاپ رسیده . نویسنده دکتر ویلیام تی . پاورز اخترشناس و کارشناس سابق نیروی هوایی امریکا در مورد یوفوهاست .
....
در سال 1954 دویست گزارش از تمامی جهان درباره فرود اشیاء پرنده غالبا حامل سرنشین منتشر شد . در 51 درصد آنها بیش از یک نفر شاهد حضور داشته . این تعداد رویت ها حداقل 624 نفر درگیر بوده اند که از این تعداد فقط 98 نفر به هنگام رویت تنها بوده اند . در 18 مورد که شهود متعددی وجود داشته اند هیچ کدام نمی دانستند که دیگری هم همان صحنه را می بیند ( در همان زمان و همان مکان ) و در 13 مورد هم بیش از 10 نفر شاهد رویت یوفو بوده اند.
....
خوانندگان محترم می باید بخاطر داشته باشید که این دویست مورد ( فرود ) ، فقط گزارش یک سال است ...
ثانیا سرنشینان یوفوها بر حسب خصوصیات و مشخصه های مخصوص به خود بر طبق گزارشهای فراوان و مستند تقسیم بندی می شوند. بنابراین جای هیچگونه تردیدی باقی نمیماند که در برخوردهای نزدیک ، موجوداتی بیگانه ولی انسان نما دیده شده اند .
در این مورد هم افرادی که این بیگانگان را توصیف کرده اند الزاما همگی ربوده نشده بودند .
ثالثا گزارشهائی از افراد بالغ و معتبر وجود دارد که گفته اند توسط همین موجوداتی که شهود ربوده نشده آنها را دیده و گزارش کرده اند ، ربوده شده اند . بسیاری از جزئیات ربوده شدن این افراد با یکدیگر مشابه هستند .
بعضی از این گزارشها مطلقا در روزنامه ها و رادیو و تلویزیونها مورد بحث قرار نگرفته و بنابراین بجز فرد ربوده شده هیچکس نمی توانسته از آن آگاهی داشته باشد .
در مواردی هم نشانه های فیزیکی مشابهی در روی بدن ربوده شده ها یافت شده است . تمام این جزئیات دلائل محکمی هستند بر اینکه پدیده ربوده شدن بنیانی در واقعیت ها دارد...
و بالاخره تمام فرضیه های جانشینی ارائه شده برای پدیده ربوده شدن نتوانسته با استفاده ازعلوم دنیای مادی ماهیت این پدیده را بطور رضایتبخش توجیه کند ."
ماجرای اندریسون : .................
ریموند فاولر در انتهای کتاب " ناظران " می افزاید :
درباره واقعیت یک سری اتفاقات مربوط به برخوردهای نزدیک با یوفو طی سالهای طولانی که برای " بتی اندریسون لوکا" روی داده چه می توان گفت ؟ این سوالی بسیار جدی و مهم است و جواب آن بطور مستقیم به اعتبار قسمت اعظم اطلاعاتی که در این کتاب عنوان شده بستگی دارد .
من بشخصه قادر نیستم برخوردها و تجربیاتی که بتی با یوفوها داشته را باور نکنم .
اعتبار او به عنوان یک شاهد غیرقابل خدشه است . من و همکارانم در گروه تحقیق هرگز قبل از این مورد این چنین به دقت تمام جنبه های زندگی و گذشته های شاهدی را بررسی نکرده بودیم . بررسی ویژگیهای اخلاقی ، تست های مختلف و متعدد با دروغ سنج ، جلسات بحث با روانکاوان و بالاخره رابطه دوستانه و پابرجائی که من در این ده سال اخیر با بتی اندریسون داشته ام ، هیچکدام ایرادی در ویژگیهای اخلاقی و اعتبار او به عنوان یک شاهد نشان ندادند .
... او این وقایع را با همه پیچیدگی جزئیات انها با احساسات مربوطه ، درد و رنج فیزیکی و حتی حرکات اندام خود شرح می دهد . او توانسته صحنه ها را با جزئیات ان ترسیم کند ... هفته ها ، ماهها و حتی سالها بعد او تحت تاثیر هیپنوتیزم توانسته همان حادثه یا صحنه را با همان دقت دوباره بیان کند .
بشخصه تعداد معدودی از شکاکین را دیده ام که پس از دیدن و شنیدن نوارهای سمعی و بصری تهیه شده از او همچنان به حقیقت وقایع توصیف شده مشکوک باقی مانده باشند .
در اذهان این افراد دیگر شکی وجود نداشت که در آن حالت بتی واقعا در روح می دیده و تمام آن حوادث را دوباره تجربه می نموده . افرادی که این نوارها را شنیده و اظهار نظر کرده اند طیف وسیعی از جامعه را تشکیل می دادند . برخی از آنها هم جزء محققین دوره ای پدیده یوفوها بوده اند . مانند دکتر جی . آلن هاینک كه اخترشناس و استاد دانشگاه نورث ورث وسترن و همچنین رئیس رصدخانه دیربورن و انستیتوی اخترشناسی لیندهایمر بود .
دکتر هاینک در گذشته به عنوان رئیس رصدخانه آستروفیزیک اسمیتسونین نیز خدمت می نمود .
هنگامیکه روسها اسپوتنیک را روانه فضا کردند از دکتر هاینک خواسته شد تا با دستگاههای خود پرواز اسپوتنیک را تعقیب نماید .
اما از نظر ما مهمتر این بود که دکتر هاینک بعنوان یک دانشمند ارشد و مورد مشاوره دولت در امر پدیده یوفو بود .
او در پیشگفتاری که برای این کتاب نوشته درباره ماجرای اندریسون چنین اظهار نظر و ارزیابی نموده است :
"... در مورد یوفو ، آشنائی عمیق تر با مسئله آشکار می سازد که نه فقط جنبه های پر اهمیت علمی و پتانسیل بالقوه آن بلکه جنبه های مربوط به جامعه شناسی ، روان شناسی و حتی مذهبی قضیه نیز دارای اهمیت است . مورد اندریسون دربرگیرنده تمام این جوانب است...این حرف پوچ و مزخرفی نیست... و کوچکترین نشانه ای ازفریبکاری و ظاهرسازی در آن دیده نمی شود...به مرور موارد دیگری از این قبیل حوادث حیرت انگیز افشا خواهد شد . مواردی مانند ماجرای اندریسون عقل سلیم بشری را به فغان وا می دارد... این مبارزه طلبی آشکار است برای سیستم باورهای امروزی ما ."