تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1873 از 2734 اولاول ... 87313731773182318631869187018711872187318741875187618771883192319732373 ... آخرآخر
نمايش نتايج 18,721 به 18,730 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #18721
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    روي قبرم بنويسيد کبوتر شد و رفت
    زير باران غزلي خواند ، دلش تر شد و رفت...

    چه تفاوت که چه خورده است غم دل يا سم،
    آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت...

    روز ميلاد : همان روز که عاشق شده بود
    مرگ با لحظه ي ميلاد برابر شد و رفت...

    او کسي بود که از غرق شدن مي ترسيد
    عاقبت روي تن ابر شناور شد و رفت...

    هر غروب از دل خورشيد گذر خواهد کرد.
    اسير غريبي که اين دنيا چونان قفسي آزارش مي داد و عاقبت يک روز کبوتر شد و رفت

  2. #18722
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض

    به محمد عزیز
    یه سلام
    حیف که دارم میرم

    تمام راه به يك چيزفکر مي كردم
    و رنگ دامنه ها هوش از سرم مي برد
    خطوط جاده در اندوه دشت ها گم بود
    چه دره هاي عجيبي

  3. #18723
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    یک پنجره برای دیدن
    یک پنجره برای شنیدن
    یک پنجره که مثل حلقه ی چاهی
    در انتهای خود به قلب زمین میرسد
    و باز می شود به سوی و سعت این مهربانی مکرر آبی رنگ

  4. #18724
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    گفتم: این روزها دل خیلی بهانه تورا میگیرد
    هوای دیدن تورا دارد


    گفت: می دانم همه چیز بهانه ایست برای

    شانه به شانه

    درحال هوای با هم بودن
    رفتن و نشستن و گریستن


    گفتم: چرا گریه ... رفتن و نشستن درست
    اماگریستن را نمیخواهم ... نه


    گفت: برای حرمت نگاه ناگهان تو
    برای یک دل دریاحرف نگفته


    گفتم: برای هرآنچه که گفتمو گفتمو نشنیدی


    گفت: برای آنچه خواستمو بودی
    خواستی و نبودم
    وبرای هرآنچه که نمیدانم


    گفتم: درتمام این همه سال که همه ازیادش برده بودند
    تو تنها کسی هستی که هستی


    گفت: دراین دل دل دلواپسی وقتی توهستی

    انگار همه نیستند


    شب از آن شبها که در عمرت کم دیدهای

    *-*

    سلام دوستان

    کوجا رفیق؟!؟!

  5. #18725
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    يک غزل نذر نمودم که برايت گويم
    گفتم آنرا شب ديدار ، بيا برگرديم

    باز گفتی که برايم غزل از عشق بگو
    يک غزل ميخرم اينبار ، بيا برگرديم

    من که عشقم به دو چشم تو دخيلی بسته است
    عشق من را مکن انکار ، بيا برگرديم...



    سلام
    خوبی ؟

  6. #18726
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    من جسمم تو روح من من كشتي تو نوح من
    من زخمم تو مرحمي
    من ظلمت تو روشني
    من راهي تو موند ني
    من تنها تو همد مي
    تو اولين وآخرين
    براي من كه عاشقم
    عزيز ترين هم
    سفري در همه دقايقم

    *-*

    قربونت.شما خوبی؟
    خوش میگظره
    سلامتی

  7. #18727
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مثل يک بغض که نارس باشد
    آسمان ابري و بي باران است
    آه اگر وا نشود.



    ممنون بد نیست

  8. #18728
    آخر فروم باز Payan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    شهر تو...
    پست ها
    1,376

    پيش فرض

    در خاك بيلقان برسيدم به زاهدي
    گفتم مرا به تربيت از جهل پاك كن
    گفتا برو چو خاك تحمل كن اي فقيه
    يا هرچه خوانده‌ايي همه در زير خاك كن
    مولانا


    سلام دوستان

  9. #18729
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    باغ ما تاریک است با درختانی بلند و سیاه !

    که از شاخه های درختان حلقه های پلاسیده طناب آویزانند !

    نهال های کوچک اجازه قد کشیدن ندارند !

    باد برگ های سبز و جوان را به پای درختان سیاه و پیر می اندازد،

    تا از خون سبز آنها رگ های سیاه شان پاک شود،

    باغ ما ورودی خورشید ندارد !

    باغ ما تمام باغبان هایش را کشته
    !

  10. #18730
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    نقش مستوری و مستی نه بدست من و توست
    آنچه سلطان ازل گفت بکن آن کردم
    این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت
    اجر صبری است که در کلبه اخران کردم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •