تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 187 از 638 اولاول ... 87137177183184185186187188189190191197237287 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,861 به 1,870 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #1861
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    آمد،

    از كنار ِ ما گذشت

    سلام كرد

    نفهميديم

    دور زد

    نشست

    گفت

    خنديد

    پول ِ چايي‌يِ ما را حساب كرد

    نفهميديم

    عكسي به يادگار گرفتيم

    دست تكان داد

    تشكر كرد

    نفهميديم

    برخاستيم كه برگرديم

    پدر بر نخاست

    يك روز بعد در پزشكي قانوني مي‌گريستيم

    آن ناشناس ِ صميمي

    از قاب ِ كهنه‌يِ ديوار مي‌خنديد

    ما باز هم نفهميديم

  2. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1862
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    63

    پيش فرض

    من خوشبخت ترين زن دنيا هستم

    گلوي مرا دستاني فشار داد

    كه روزي عاشقانه انگشتانم را

  4. این کاربر از maryamjan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #1863
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    63

    پيش فرض

    به ياد مي اورم تو را

    دستانت را

    لبانت را

    نگاهت را

    .

    .

    .

    قسم به حرمت عشق

    كه نشانه بارزش هستي

    دستانم را

    لبانم را

    نگاهم را

    فراموش كن

    .

    .

    .

    تقدير من رفتن است

  6. این کاربر از maryamjan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #1864
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    63

    پيش فرض

    من مردي هستم كه تمام فرصت هايم را از دست داده ام

    از تو نيز خواهم گذشت

    شايد كه فرصتي باشد براي تو

  8. 2 کاربر از maryamjan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #1865
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    قسم به دوزخ، قسم به چنگيز
    قسم به حال و هواي پاييز


    قسم به تهمت، قسم به مريم
    قسم به گندم، گناهِ آدم


    نه باغ ِ ليمو، نه باغ ِ سيبي
    نه دلربا وُ نه دلفريبي


    نه مثل شعري که ناگهان است
    نه مثل گريه که بي امان است


    نه مثل شاهان هميشه مستي
    نه چون خدايان هميشه هستي


    تمام ِ سعيَت شکستِ من بود
    اگر چه مهرم ورايِ تن بود

    هميشه شاعر شکستني نيست
    هميشه دردش نگفتني نيست

    خداي شاعر، خداي درياست
    همين برايش چقدر زيباست!

  10. #1866
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    هرچه کردم نشوم از تو جدا، بدتر شد
    نرود از دل ما مهر و وفا، بدتر شد


    مثلا خواستم این بار موقّر باشم
    و به جای «تو» بگویم که «شما»، بدتر شد

    این متانت به دلِ سنگ تو تاثیر نکرد
    بلکه برعکس، همه رابطه ها بدتر شد

    آسمان، وقتِ قرار ِ من و تو ابری بود
    تازه با رفتن تو وضع ِ هوا بدتر شد

    روی فرقش دل من جوهری از عشق تو ریخت
    آمدم پاک کنم عشق تو را، بدتر شد

  11. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #1867
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض


    نگاهت را که می بندی

    مواظب باش!

    دستم لای آن نباشد...

  13. 2 کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #1868
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    آه تو که ميبارد
    چشمانم کم مي آورد
    مرا به حسرتي تلخ رها نکن
    که پاهايم نيز کم آورده است
    روزهايم را به هم مي بافم
    با دستاني که
    محصور خاطرات توست
    امروزم را
    بي بهار
    ورق ميزنم
    و بر لب
    دلتنگي اش
    سوگوار گذشته ام
    آنجا که
    فرياد هايم را باد برده است
    در برگريز صداهايم
    مهرورزي تو آيا به خواب رفته است؟
    که نفس شعرم بند مي آيد ؟؟!

  15. 3 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #1869
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    1
    تنهايي از تمام زوايا نفوذ کرد
    نا باوري بس است
    با سنگها بگو آينه بي کس است

    2
    از دور دست رايحه اي کهنه مي ورزيد
    پاييز خفته بود
    در باغ شيشه اي
    ناگاه روي ساقه آيينه خم شد
    مرگم شکفته بود!

    3
    تسبيح آسمان
    چرخيد و پاره شد
    پروانه اي نشست
    روي نگاه من
    چشمم ستاره شد

    4
    اي روشناي دور
    اي حيرت صبور
    فردا دوباره هست
    اما تو نيستي
    باور نمي کني
    از آسمان بپرس!
    (سيد حسن حسيني)

  17. 2 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #1870
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    هيچکس منتظرت نيست از اين لحظه به بعد
    سايه اي دوروبرت نيست از اين لحظه به بعد
    خفته اي در شب روياي دروغين غزل
    از خودت هم خبري نيست از اين لحظه به بعد
    دست گرمم که پر از حس نوازش شده بود
    حيف ديگر به سرت نيست از اين لحظه به بعد
    به نفس هاي خودت هم که خيانت کردي
    مرگ هم پشت درت نيست از اين لحظه به بعد
    شعرهايت اگر از جوشش احساس من است
    شاعري در هنرت نيست از اين لحظه به بعد
    مي روم تا به تو وابسته نباشد دل من
    دلم ارث پدرت نيست از اين لحظه به بعد!

  19. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •