امروز روز غم انگیزی رو در Origins به پایان رسوندم
به Ostagar رفتم و پادشاه کیلن رو دیدم که اویزوونش کردن و بعد هم به کمپ Elf ها رفتیم و بعد لیلیانا توی کمپ شعری رو خوند
موریگان هم یه نگاه چپکی به من لیلیانا وسط خوندن انداخت که جالب بود
اقا این لباس رزم کیلن رو نگه دارم به درد اینده می خوره یا بندازمش بیرون چون Inventory پره موندم چی رو بندازم بیرون![]()