تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 186 از 638 اولاول ... 86136176182183184185186187188189190196236286 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,851 به 1,860 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #1851
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تا حسرتی ابدی شوند

    نا غافل می روند

    و تنها داغ می گذارند به جا

    در مرگ جان های جوان

    شب شیون هزار یلداست…

  2. #1852
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در عشق اگر عذاب دنیا بکشی

    با اشک به دیده طرح دریا بکشی

    تا خلوت من هزار غربت باقی ست

    تنها نشدی که درد تنها بکشی

  3. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #1853
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    تمام ِ قلبِ من فرياد مي‌كرد
    تو را تا بيكران ها ياد مي‌كرد


    درونِ سينه ام غوغاي غم بود
    نبايد كَس دلِ من شاد مي‌كرد؟

    گلويم خشك بود و ساكت و سرد
    سكوتم هر نفس بيداد مي‌كرد

    چنان دل در شكايت بود از هجر
    كه شب با مرگ هم ميعاد مي‌كرد

    ز پشتِ تپه هاي خيس از اشك
    دو چشمم طعنه بر فرهاد مي‌كرد

    تو را گم كرده بودم در سياهي
    دو دستم تكيه اي بر باد مي‌كرد

    و اكنون هيچ ِ هيچم، مرده ام من
    ببين قلبم چرا فرياد مي‌كرد

  5. #1854
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    حالا من همونی‌ام که هيچی معنا نداره
    ديگه تو دنيای گنگِ خودِشم جا نداره


    همون آواره‌ای که تو هم يه روز بهش مي گی
    ديگه آهی که کنه با ناله سودا نداره

    حالا من تفکر يه دختر ِ فراری‌‌ام
    که نگاهِ امروزش فرقی با فردا نداره

    دستای يخ‌زده‌ی بچه گدايی که مي گه
    واسه زندگی جايی به جز تو رويا نداره

    يا همون پاهای خسته‌ای که فکر ِ رفتنه
    اما واسه اين که آروم بشه هم نا نداره

    ببين اون اونقده مجنون شده که توی چشاش
    به جز اشکی که مي ريزه واسه ليلا نداره

    وقتی تو بهش مي گی نمی‌تونم باهات بيام
    ديگه هيچ شکی تو اين که شده تنها نداره

    ولی اون بايد بره، بايد بره، بايد بره
    وقت راهی شدنه شايد و اما نداره

    رو دوچرخه‌ای که اون سوارشه هرکی بياد
    مي شه باری که واسه رکاب زدن پا نداره

    سخته اما مي شه باش يه جورايی کنار اومد
    مگه نه؟! زندگی هيچ تعارفی با ما نداره َ

  6. #1855
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    اين كه ما با موهاي تراشيده كجا مي رويم بماند
    كلافه مي شوم
    از بس كه اين خيابان ها
    سر از جيب هاي من در مي آورند.


    تو هم با اين ناخن هاي بلند
    از همان اول انگشت نما بودي.

    دست از سر عزرائيل برداريد.

    ما تازه عاشق شده ايم.

    با گم شدن اين پلاك
    نه!
    له شدن اين خيابان لعنتي
    شبيه قاب خالي روبرو
    ديگر كسي از ما سراغي نمي گيرد.

    سيگاري نيم سوخته بر ميز
    و ساعتي كه عقربه هايش
    در لحظه اي مقرر با هم گلاويز مي شوند؛
    تو من و چند نقطه چين
    با تبسمي تاريك
    به هم زُل مي زنيم
    آنقدر كه عقربه هاي مجروح
    ميان سنگيني سكوتمان
    سرفه مي كنند.

    بگذار همه فكر كنند
    پيش از اين اتفاقي نيافتاده است،
    قرار نيست
    با عاشق شدني ساده
    تيتر اول روزنامه ها شويم.


    ج.الیاسی

  7. #1856
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    آدرس ها
    همیشه مرا گُم می کنند
    مثل ِ راههایی که
    هیچ وقت نشان ام نمیدهند
    گاهی هم
    خودم را گم می کنم!
    حالا چشم گذاشته ام...
    پیدایَم می شود!؟

  8. 4 کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #1857
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    این بار هم که



    تاول پاهایم خشک شود



    دوباره عاشقت می شوم



    دوباره راه می افتم



    دوباره



    گم می شوم.




    کیکاووس یاکیده

  10. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #1858
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    از هر سو كه بيايي

    مرا

    به ياد آسماني مي اندازي

    كه فراموشم شد

    به تماشايش بنشينم !

  12. #1859
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    شاطر با آن سبيل چخماقی آدم زحمتکشی بود

    صبح تا شب عرق ميريخت

    غم نان نداشتيم

    يک روز که دير رسيدم

    شاطر تمام کرده بود

    جوی خون در سينی

    شکمی دريده

    و چاقويی در مشت

    شاطر تمام زندگی اش

    به شرط چاقو بود

  13. #1860
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    خرهاي سيرك آن‌قدر تازيانه مي‌خورند

    تا گور خر شوند

    شير‌ها آن‌قدر گورخر مي‌خورند

    تا ببر مي‌شوند

    ببرها،‌ آن‌قدر خط مي‌خورند

    تا مار مي‌شوند

    مار‌ها آن‌قدر تاب مي‌خورند

    تا تازيانه شوند

    راستي اگر شما – خداي نكرده –

    آن قدر تازيانه بخوريد

    دوست‌داريد وقتي بزرگ شديد چه كاره بشويد؟!

  14. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •