تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1855 از 2734 اولاول ... 85513551755180518451851185218531854185518561857185818591865190519552355 ... آخرآخر
نمايش نتايج 18,541 به 18,550 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #18541
    اگه نباشه جاش خالی می مونه smh.ir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    220

    پيش فرض

    نگاه از لاله های درخشان برمگیر
    نگاه از کوچه های منتظر
    و خیابان های هراسان برمگیر
    تو می توانی زیباترین پرنده باشی
    در بکرترین افق
    قطره‌ی او چشمه‌ی والا شده
    چشمه چه گویند که دریا شده
    نیم شب آن پیک الهـــی ز دور
    آمــــــد وآود براقـــی ز نــــــور


    نشنو از ني ني حصير بورياست
    بشنو از دل دل حريم كبرياست
    تخت پدر کـز پـــی پای من ست
    هر همه دانند که جای من ست
    حاصــل ازیــن حادثه کامـد پـــدر
    شاه جهان یافت پیاپـــی خبـــــر

  2. #18542
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    راه دور است و پراز خار ، بيا برگرديم
    سايه مان مانده به ديوار ، بيا برگرديم

    هر زمانی که تو قصد سفر از من کردی
    گريه ام را تو به ياد آر ، بيا برگرديم

    اين کبوتر که تو اينسان پر و بالش بستی
    دل من بود وفادار ، بيا برگرديم

  3. #18543
    اگه نباشه جاش خالی می مونه smh.ir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    220

    پيش فرض

    من آن مسکین تذروبـــی پرستـم
    من آن سوزنده شمع بی‌سرستم
    نــــه کــار آخـرت کردم نـــــه دنیـا
    یکـــی خشکیده نخــل بی‌برستم

  4. #18544
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من «ونسان ونگوگ» نیستم
    اما دلم به حال آن ستاره ی زردی که می خواهد
    خودش را از بالای برج«میلاد»پرت کند روی تخته ی رنگم می سوزد
    و می دانم
    چیزی از آسمان کم نمی شود
    اگر بگویم آبی سهم من است
    و بنفش سهم کسی که پرت می شود
    من« ونسان » و انسان
    هر روز شاهد سقوط ستاره های زردیم
    و بنفش گریه اش می گیرد
    اگر این حرف ها را بشنود

  5. #18545
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    دل خون شد از امید و نشد یار یار من

    ای وای برمن و دل امید وار من


    از جور روزگار بگریم که در فراق

    هم روز من سیه شد هم روزگار من

    زین پیش صبر بود دلم را قرار نیز

    آیا کجا شد آنهمه صبر وقرار من

    نزدیک شد که خانه عمرم شود خراب

    رحمی بکن وگرنه خراب است کار من

    ای سیل اشک خاک وجودم بآب ده

    تا بر دل کسی نشیند غبار من

    گفتی برو هلالی و صبر اختیار کن

    وه چون کنم که نیست بدست اختیار من

    *-*
    دوستان شب خوش

  6. #18546
    اگه نباشه جاش خالی می مونه smh.ir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    220

    پيش فرض

    نمیدانـــم دلم دیوانه‌ی کیست
    کجـــا آواره و در خانه‌ی کیست
    نمیدونم دل سر گشته‌ی مــو
    اسیر نرگس مستانه‌ی کیست

    ^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
    منم برم بخوابم... اگه ادامه بدم میترسم فردا سر کلاس با استادم مشاعره کنم!!!
    شب خوبی داشته باشید
    Last edited by smh.ir; 07-11-2007 at 00:16.

  7. #18547
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض

    تا ره غفلت سپرد پاي تو
    دام بود جاي تو اي واي تو

  8. #18548
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    وليكن چاره را امروز زور و پهلواني نيست.
    رهايي با تن پولاد و نيروي جواني نيست.
    در اين ميدان،
    بر اين پيكان هستي سوز سامان ساز،
    پري از جان ببايد تا فرو ننشيند از پرواز.»


    پس آن گه سر به سوي آسمان بركرد،
    به آهنگي دگر گفتار ديگر كرد:


    « درود، اي واپسين صبح، اي سحر بدرود!
    كه با آرش تو را اين آخرين ديدار خواهد بود.
    به صبح راستين سوگند!
    به پنهان آفتاب مهربار پاك بين سوگند!
    كه آرش جان خود در تير خواهد كرد،
    پس آنگه بي درنگي خواهدش افكند.


    زمين مي داند اين را، آسمان ها نيز،
    كه تن بي عيب و جان پاك است.
    نه نيرنگي به كار من، نه افسوني؛
    نه ترسي در سرم، نه در دلم باك است.»


    درنگ آورد و يك دم شد به لب خاموش.
    نفس در سينه ها بي تاب مي زد جوش.

  9. #18549
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    شب شده چشمم تو را دائم تمنا مي کند
    دل اسير درد تنهاييست حاشا مي کند

    نازنين ،آرام جان ! اين غصه ها از بهر چيست ؟
    يا زبهر چيست دل امروز و فردا مي کند

    پشت پلکت مينشينم پلک بر هم ميزني
    عاقبت عشق است ما را زود رسوا مي کند

    اين غم دوريت جا نم را به لب آورده است
    دل اسير درد تنهاييست حاشا ميکند

  10. #18550
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    در تلاش شب كه ابر تيره مي بارد
    روي درياي هراس انگيز

    و ز فراز برج باراند از خلوت، مرغ باران مي كشد فرياد خشم آميز

    و سرود سرد و پر توفان درياي حماسه خوان گرفته اوج
    مي زند بالاي هر بام و سرائي موج

    و عبوس ظلمت خيس شب مغموم
    ثقل ناهنجار خود را بر سكوت بندر خاموش مي ريزد، -
    مي كشد ديوانه واري
    در چنين هنگامه
    روي گام هاي كند و سنگينش
    پيكري افسرده را خاموش.

    مرغ باران مي كشد فرياد دائم:
    - عابر! اي عابر!
    جامه ات خيس آمد از باران.
    نيستت آهنگ خفتن
    يا نشستن در بر ياران؟ ...

    ابر مي گريد
    باد مي گردد
    و به زير لب چنين مي گويد عابر:
    - آه!
    رفته اند از من همه بيگانه خو بامن...
    من به هذيان تب رؤياي خود دارم
    گفت و گو با يار ديگر سان
    كاين عطش جز با تلاش بوسه خونين او درمان نمي گيرد.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •