تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 185 از 934 اولاول ... 85135175181182183184185186187188189195235285685 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,841 به 1,850 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #1841
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    ساده مي گويم عزيزم دل بريدن ساده نيست
    چشمهاي مهربانت را نديدن ساده نيست


    از زمان رفتنت خورشيد را گم کرده ‏ام
    ناله هاي ابرراهرشب شنيدن ساده نيست


    قلب تو پر بود از ماه وهزاران پنجره
    ماه راازپشت يک ديوارديدن ساده ‏نيست


    بوسه هايت دلنشين و خنده هايت دلفريب
    طعم تلخ اين جدايي راچشيدن ساده نيست


    باز هم آمد بهار اما هوا افسرده ‏است
    آه ازدست زمستان هم رهيدن ساده نيست


    قلب من آتش گرفت ازدوريت باران من
    ازدل اين آتش سوزان پريدن ‏ساده نيست


  2. این کاربر از gmuosavi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #1842
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    ای آیه ی مکرر آرامش

    می خواهمت هنوز

    آری هنوز هم

    دریای آرزو

    در این دل شکسته ی من موج می زند

    راهی به دل بجو

  4. 2 کاربر از gmuosavi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1843
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    یک شعر با ردیفِ تو، تنها برای تو
    تنها برای پاکی ِ بی ادعایِ تو

    حالا درست مصرع ِ سوم تویی و من
    با یک سبد ترانه، پُر از خنده های تو

    آن سو کنار پنجره گل می دهد هنوز
    گلدانِ شمعدانی ِ من در هوای تو

    وقتی عبور می کنی از آسمانِ شب
    گویی ستاره می چکد از ردِّ پای تو

    باید حروف شاعری ام را رفو کنم
    شاید شبیهِ شعر شَوَم با صدای تو

    باید که هفت بار طوافت کنم و باز
    ایمان بیاورم به خودم و خدای تو

  6. 4 کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1844
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود


    تو آسمون آرزوت هزارتا بادبادک بود


    تنگ بلوری ِ دلت درست مثِ دل ِ من


    کلی لبش پریده بود هَمَش پر ترک بود


    وقتی که عاشقم بودی چیزی ازم نخواستی


    توقعت فقط یه کم نوازش و کمک بود


    چه روزا که با هم دیگه مسابقه می ذاشتیم


    که رو گُلِ کدوممون قایقِ شاپرک بود ؟


    تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید


    راستش دلم خونۀ تردید و هراس و شک بود


    یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و


    اشکای سرخِ آسمون آروم و نم نمک بود


    تو در جوابِ پرسشم فقط همینو گفتی


    عاشقیمون یه بازی شاید ، یه الک دولک بود


    نه باورم نمیشه که تو اینو گفته باشی


    کسی که عاشقم بود و ... ولی همش کلک بود


    قصۀ با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت


    کسی که رو زخمای قلبِ من مثِ نمک بود

  8. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #1845
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در تفتیش پوستم، حتی …

    نخواهندت یافت

    درون سینه ام

    پناهگاه توست

  10. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #1846
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    خسته ام از این شهر غریب ، جاده منو صدا بزن
    غربت ام گم کن تو خودت ، یه حرف آشنا بزن

    ذله ام از این همه سکوت، از این رکود بی تنش
    چیزی بگو که پشت شب ، بلرزه ازشنیدنش

    صدا بزن " من " منو ، بزار تو رو جاری بشم
    بذار رو قامت سکوت، یه ضربه ی کاری بشم

    یه رود خونه ام من و می خوام ، برم به دریا برسم
    موندن من مرگ منه ، باید برم تا برسم

    پا بده که بدون تو ، رفتن حقیقت نداره
    بدون تو گذشتن ام ، از من حقیقت نداره

    من تو رو آغاز می کنم، اما نهایت نداره
    شاید به این مسافر شکسته عادت نداره

    بذار ستاره شبت ، راه رو به من نشون بده
    می خوام که رد شم از سکوت ، جاده به پاهان جون بده

  12. #1847
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تن باراني تو
    ابتداي اميد من است
    و انتهاي اندوه من
    كه چون آب
    مرا تشنه مي كند
    وچون خاك
    مرا مي پوشاند.

  13. #1848
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    کشتی او

    نخستین رویای من است

    که هیچ دریایی را نمی شناسد

    بادبانش

    دستمال کودکی من است

    که هیچ توفانی را نمی شناسد

    او از آخرین جدل به سکوت می رود

    تا با سوزن ها و ستاره هایش جهاز مرا ببافد

    و اگر دختریم از صدف برآید

    از نورهای باغچه اش گهواره ای بسازد.

    من عروس لالایی اویم

    او که با نهال گردویش بزرگ می شود

    مرا نگاه می کند و می پرسد

    با دنباله دامنت می خواهی چه کنی؟




    ( ندا ابکاری)

  14. #1849
    داره خودمونی میشه jokvsms's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    133

    پيش فرض

    شاپرک منم مرغ عشق تو


    زیر این طاق کبود



    مرغ عشقی خسته بود



    که دلش شکسته بود



    اون اسیر یه قفس



    شب و روزش بی نفس



    همه آرزوهاش، پر کشیدن بود و بس



    تایه روز یه شاپرک، نگاشو گوشه ای دوخت



    چشش افتاد به قفس، دل اون بدجوری سوخت



    زود پرید روی درخت



    تو قفس سرک کشید



    تو چش مرغ اسیر همه ی تنگی را دید



    دیگه طاقت نیاورد



    رفت روی قفس نشست



    تا که از حرفهای مرغ، شاپرک دلش شکست



    شاپرک گفت که بیا، تا با هم پر بکشیم



    بریم تا اون بالاها، سوار ابرها بشیم



    یدفه مرغ اسیر، نگاهش بهاری شد



    بارون از برق چشاش، توی لونش جاری شد



    شاپرک دلش گرفت، وقتی اشک اونو دید



    با خودش یه عهدی بست، نفس سردی کشید



    دیگه بعد ازاون قفس، رنگ تنهایی نداشت



    توی دوستی شاپرک، ذره ای کم نمی ذاشت



    تا یه روز یه باد سرد، میون قفس وزید



    آسمون سرخ آبی شد،سوز برف از راه رسید



    شاپرک یخ زدو یخ، مرد وموندگار نشد



    چشاشو رو هم گذاشت، دیگه اون بیدار نشد



    مرغ عشق شاپرکو، به دست خدا سپرد



    نگاهش به آسمون، تا که دق کردش و مرد

  15. #1850
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    نك ناز ز من نیاز از عشق
    قبله منم و نماز از عشق
    از لاله نماز صبح خیزد
    وز چشم شقایق اشك ریزد
    بوی تو تراود از زبانم
    ریزد گل یاس از دهانم
    بندد در زندگی برویم
    بندد در غم به گفتگویم
    ریزد سحر عطر عشق برباد
    شیرین كند آرزوی فرهاد
    آهسته ترك كه یار خفته است
    ای مرغ مخوان بهار خفته است
    ای روز تو را به جان خورشید
    ای شام تو را به جان ناهید
    ای تشنه تو را به آب سوگند
    ای عشق تو را به خواب سوگند
    جز عشق دگر سخن مگويید
    غیر از گل عاشقی مبويید
    آن خسته‌ی مانده در كویر است
    آهوی نگاه (نگار؟) اگر اسیر است
    زان پیش كه سر بریدش از تن
    آبی بدهیدش از دل من
    آبی كه ز چشم عشق جوشید
    آهوی دل منش بنوشید
    نوشید صدای عشق را جان
    پرواز گرفت سوی جانان
    جانان من آفتاب فرداست
    عشقم نفس صدای دریاست
    من آب ز چشم باغ نوشم
    تن را به شب آفتاب پوشم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •