تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: آیا وجود موجودات فضایی را قبول دارید؟

راي دهنده
1061. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بله,قبول دارم

    722 68.05%
  • خیر,قبول ندارم

    159 14.99%
  • نمیدانم

    180 16.97%
صفحه 185 از 358 اولاول ... 85135175181182183184185186187188189195235285 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,841 به 1,850 از 3579

نام تاپيک: بیگانه ها ( فرازمینی ها ) - UFOs ؛ زیست فرازمینی

  1. #1841
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    پست ها
    130

    پيش فرض باستانشناسان کلاسیک - باستانشناسان نواندیش : بیگانه ها

    من نمیدونم برداشت شما از علم چیه؟!ولی احتمالا با بقیه در مورد علم تفاهم ندارید!و برداشت شخصی خودتون رو ازش دارید!

    در مثالی که زدید: همونطور که گفتم، تا کسی مدرکی دال بر گناهکار بودن قاضی ارائه نده،خود قاضی هم بیگناهه!

    اون جناب زکریا یا دنیکن هستند که ادعای وجود موجودات فرازمینی و دست داشتن اونها در تمدن بشریت رو مطرح کردن!(بدون اثبات معتبر!)
    در مقابل باستان شناس ها با بررسی کتیبه ها،بنا ها و ..... فهمیدن که هیچ یک از این قضایا وجود نداشته،و حتی مثال هایی هم که امثال آقای دانیکن زدن رو بررسی کردن و علتشو گفتن(و رد شدن!)

    مثلا استناد آقای دانیکن به عکس هایی در اهرام مصر(!) یا نقاشی های توی غار ها بوده! (به قول یکی از دوستان: یه بنده خدا چاق بوده،یه ذره نقاشیشو بزرگتر کشیدن، بعد اینا(محققان آزاداندیش(!)) تفسیر کردن که اون یه موجوده فضاییه که با لباس آدم فضایی ها اومده!) یا یه گلدون که بغل تخت فرعون بوده(!) و با آدم فضایی اشتباه گرفتنش! (و دوستان عزیز اینطور چیز هارو مدرک معتبر(!) و علمی و منطقی و دلیلی بر وجود موجودات بیگانه میدونن!)
    درست مثل کسوف! قدیما فکر میکردن خدا خشمش گرفته و قربانی میخواد! ولی بعدا علم، اثبات کرد که کسوف یک پدیده طبیعیه با دلیل طبیعی و هیچ ربطی به خدا و خشم خدا نداره!
    در قوانین مدنی معاصر فرض بر بیگناه بودن افراد است مگر مدرکی گناهکار بودن آنها را ثابت کند و این فرض رو نهادهای مدنی از روی ناچاری قبول کرده اند نه از روی پایه و اساس علمی ، چون اگر می گفتند وضعیت انسانها " ناشناخته " است مجبور بودند اصل " تفتیش " رو پیاده کنند و قضیه کش پیدا می کرد و سنگ روی سنگ به اصطلاح بند نمی شد ... به همین خاطر قوانین علمی رو کنار گذاشتند و توافقی یک چیزهایی وضع کردند به نام قوانین مدنی ...
    در حوزه قوانین علمی هر انسانی " ناشناخته " است و باید با مدرک ثابت کرد که یک انسان خاص و از جمله قاضی " بی گناه " است و اگر مدرکی نباشد که ثابت کند قاضی بیگناه است ، قاضی همچنان ناشناخته خواهد ماند .
    همچنین اگر با مدرکی ثابت شد که یک انسان از جمله قاضی بیگناه است باید مدرکی هم باشد که نشان دهد قاضی همچنان بیگناه باقی مانده است ...
    به همین دلیل است که اگر قوانین علمی بخواهد برای اداره یک جامعه در وضعیت فعلی پیاده شود ، عملا ایجاد یک دادگاه ناممکن خواهد بود ...
    ضمنا اگر معتقد هستید فرد خاصی منطق علم را به شکل دیگری مثلا در کتاب "علم و نابخردی " نوشته از آن کتاب نقل قول کنید . هر نویسنده ای که درباره منطق علم حرف بزند دلیل بر این نیست که حرفش درست باشد و باید ببینیم مدرک معتبرش در این زمینه از کجا صادر شده . در طول تاریخ بین فلاسفه و اندیشمندان درباره منطق ، معیارهای شناخت و ... بحث و درگیری بوده و شما معتقدید حرف آخر زده شده ؟ ...
    ................................
    هر مدرکی که امثال دنیکن و دیگران مطرح کردند یک فرض بوده ، آنها مثل هر محقق دیگر دهها و صدها مدرک را از یک طیف ضعیف تا قوی گرد می آورند و به بررسی آنها می پردازند . یک لیست تحقیقی که مثلا شامل 1000 مورد مشکوک یا قوی باشد یکجا جمع آوری می شود .
    قبلا هم گفتم محققان آزاد اندیش دنبال همان گفته پیشینیان هستند که مدعی بودند بیگانه ها با آنها تماس داشته اند و باستانشناسان کلاسیک ، بدون مدرک علمی ، آنها را یکجا افسانه و اسطوره نامیدند ...
    .....
    من خودم از هر دو طیف باستانشناسان کلاسیک و باستانشناسان نواندیش رو توی کتابخونه م دارم .
    مثلا یک کتاب دارم درباره " اسطوره مایا " که یک باستانشناس کلاسیک اون رو نوشته و از اسمش معلومه که طرف از قبل نتیجه گیری خودش رو کرده و همه چیز رو " اسطوره " دونسته ...
    مثلا یکجا گفته " خدای ذرت " یا جای دیگه " خدای خفاش " و همه چیز رو مثل یک بازی تفسیر کرده که یه عده ای مراسمی برگزار می کردند و جشن می گرفتند بعد ماسک می زدند و یکی میشد خدای ذرت و یکی چی و چی و ...همینجوری پیش میره و تمام نقاشیهای عجیب و غریبی که اگه دنیکن درباره اونها نظر بده اونها رو به ماوراء نسبت میده اون به یک بازی نسبت داده ...
    اون باستانشناس کلاسیک از اول کتاب تا آخرش همینجوریه ، آدم تعجب میکنه که این حرفهاش رو بر چه اساس علمی میزنه !
    هرجائیکه در باره خدایان و پرواز و آسمانها و غیره و غیره هست همش را یکجا اسطوره فرض کرده و بدیهی دونسته که اینجور باشه ! خب این نتیجه گیری هم عجیبه و نادرسته ...
    ما میدونیم که پیشینیان قاره آمریکا با علوم حیرت انگیز نجوم ، معماری ، پزشکی و نظایر اینها شناخته شدند و آثار حیرت انگیزشون در پرو و بولیوی و جاهای دیگر بعنوان نمونه در تیاهواناکو مشهوده ، اونها با علوم اسرارآمیز ، ارتباط با موجودات غیر ارگانیک ، تجربیات مواد روانگردان و بسیاری از موارد دیگر هم آشنا بودند و از ارتباط با بیگانه ها در متونشون صحبت کردن.
    اونها در کل نمی تونن اونقدر بچه باشن و همش بازی کنند و نقش و نمایش...و اگه الان سرخپوستها رو می بینین که این نمایشها رو بازی می کنن دلیل نمیشه که گذشتگان هم فقط نمایش بازی می کردن .
    سرخپوستهای الان کجا و پیشینیانشون کجا ؟! سرخپوستهای الان یک نسل شکست خورده محسوب میشن ، تمدنشون رو از دست دادن و به حاشیه رانده شدن ، طبیعیه که فقط خاطرات گذشته رو بازی کنن ، ولی چطور یک باستانشناس اینطور نتیجه می گیره که مثلا اینکاها و مایاها و ... از نقشهای عجیب و غریب و نقاشیهاشون فقط هدفشون بازی بوده ، بعدش هم که شارژ می شدن می رفتن تیاهواناکو می ساختند ... اینجور هم که نمیشه ...
    .....
    نظر شخصی من اینه که تعصبی درباره هیچکدام از دو طرف ندارم اما هر کدام از دو طرف باید دلایلشون منطقی باشه ، نه اینکه فقط شما یقه دنیکن رو گرفتین ، فقط دنیکن نیست ، خیلیهای دیگه هم هستند اما معروفیتشون کمتره ...
    .....
    اینکه گفتید قدیمیها فکر می کردند کسوف از خشم خدا حاصل میشه باید توجه داشته باشید که در بین همه قدیمیها نبوده و فقط در بین افراد جاهل و خرافی این عقاید وجود داشته ...خشم خدا با کسوف نبوده با چیزهای دیگه بوده ...
    .....
    Last edited by DATAGOSTAR352; 16-05-2010 at 11:17.

  2. 2 کاربر از DATAGOSTAR352 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1842
    پروفشنال Shayan Arya's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    517

    پيش فرض

    منبع :
    کریستوفر .تی. لاین
    کتاب : سفر به ناشناخته ها
    ترجمه : کامیار جولایی
    "خدایانٍ آن سوی فضا" نوشته: اریک فون دانیکن
    مترجم: مهرداد شاهین
    دوستان عزيز مسئله فراتر از يوفو ها هست. الان كه نمايشگاه كتاب است كتابهاي اريك فن دانيكن را بگيريد.مخصوصا كتابهاي اول ايشان.
    آنقدر مطلب در اثبات اين موضوعات در اين كتاب هست كه جاي شكي باقي نميمونه.
    يك كتاب در وبلاگ من براي دانلود هست به نام كتاب گمشده انكي كه زكريا سيچين يكي از 10 نفري كه خط سومري بلد هست از روي لوحهاي بسيار قديمي ترجمه كرده.
    اين كتاب درباره ورود بيگانگان فضايي در هزاران سال گذشته و همچنين احتياج آنها به طلاي زمين براي ترميم نيبيرو يعني سياره شان.
    من هم اول باور نميكردم ولي چند مسئله باعث شد باور كنم.
    1- در اين كتاب گفته شده بود كه اين موجودات در آفريقا به دنبال طلا بودند و نسل انسانها از آنجا سرچشمه ميگيره.
    اين موضوعات چند سال به اثبات رسيد. مثلا وسائلي مربوط به 450000 سال مربوط به اكتشاف طلا در آفريقا پيدا شد.به سايتهاي باستانشناسي خارجي سر بزنيد.
    و همچنين دانشمندان اعلام كردند ريشه هاي وراثتي و دي ان ا انسان از آفريقا سرچشمه گرفته.
    2- در اين كتاب نوشته شده كه از مريخ به عنوان پايگاه استفاده ميشده و همچنين يكي از افراد بزرگشون كه مرده بوده برايش يك مقبره ميسازند كه اونهم در مريخ پيدا شد.
    ببينيد همونطور كه قبلا قبول نميكردند در مريخ آب هست بعد مجبور شدند بعدا هم اين مساله را قبول ميكنند.
    3- در اين كتاب نوشته شده كه ماه حاصل برخورد سياره تيامات با زمين بوده .زميني كه قابليت زندگي و حيات نداشته.
    در اثبات اين كه تازه دانشمندان 2 ساله اعلان كردند كه منشاء زندگي روي زمين از خارج بوده يعني از سياره اي بيگانه.
    و همچنين اعلام كردند جنس ماه و زمين يكي نيست.
    براي همين الان كتابهاي اين نويسنده كه در واقع مترجم است از پرفروشترين كتابهاي دنيا است.
    در مورد " رائیل " من دو تا کتاب از نویسنده اش خوندم .
    ....................
    قضیه از این قراره که فردی به نام " رائیل " ادعا کرده یوفوها و سرنشینان اونها رو دیده و اونها بهش گفتن که درگذشته ما انسانها رو خلق کردیم و در آینده انسان به جایی میرسه که انسانهای دیگه رو خلق می کنه و به سیارات دیگه می فرسته و این چرخه همینطور ادامه داره ...
    اونها درباره شبیه سازی ژنتیک صحبت می کنند و بعد به " رائیل " چیزهایی نشون میدن ، از جمله اینکه دستگاهی رو نشونش میدن که هر فردی رو بصورت سه بعدی و تخیلی ایجاد می کنه و بعد" رائیل "کنترل رو به دست می گیره و شروع به ساختن موجودات تخیلی می کنه و بعد با اونها به یک حمام استثنایی میره ! ...
    " دیوید ساندرز " استاد روانشناسی دانشگاه " کلورادو " بود . این دقیقا همان دانشگاهی است که از طرف دولت آمریکا عهده دار برنامه ریزی ، تحقیقات و گزارشات اشیاء پرنده در عالی ترین سطحش بود .
    پروفسور کاندون condon که مسئول کل پروژه بود به عدم وجود اشیاء پرنده رای داد . اما پروفسور " دیوید ساندرز " شدیدا معترض شده و اعتراضات او حداقل همان جنجالی را بر انگیخت که نتایج کمیته تحقیق ایجاد کرده بود.
    به همین دلیل " میشل آنفرول " مصاحبه ای ترتیب داد که در اینجا ذکر می کنم :

    کتاب : آنسوی فضا
    نویسنده : ژان پیر بوره
    برگرفته از مستندات و مصاحبه های رادیو فرانس انتر
    اریک فون دنیکن یک محقق آزاداندیش است و لازم نیست از هیچ نهاد علمی کلاسیک در این زمینه برایش مجوز تحقیق صادر بشود ، ضمنا او یک فرضیه بسیار مهم یعنی دخالت بیگانگان در تاریخ تمدن بشر را مطرح کرده و تمام تلاشش را کرده تا فرضیه اش را اثبات کند ، مسلما به عنوان یک انسان ، خطا و اشتباههایی هم داشته که بنظرم طبیعی است و هر فرضیه پردازی ممکن است دچار اشتباه بشود و مخصوص فرد خاصی نیست .
    مقبره یا بنای مورد نظر دوستمون رامتین ; همون " تپه معروف به صورتک مریخ " هست , که البته به نقل از کتاب زکریا سیچین نقل کردند.
    هر مدرکی که امثال دنیکن و دیگران مطرح کردند یک فرض بوده ، آنها مثل هر محقق دیگر دهها و صدها مدرک را از یک طیف ضعیف تا قوی گرد می آورند و به بررسی آنها می پردازند . یک لیست تحقیقی که مثلا شامل 1000 مورد مشکوک یا قوی باشد یکجا جمع آوری می شود .
    قبلا هم گفتم محققان آزاد اندیش دنبال همان گفته پیشینیان هستند که مدعی بودند بیگانه ها با آنها تماس داشته اند و باستانشناسان کلاسیک ، بدون مدرک علمی ، آنها را یکجا افسانه و اسطوره نامید ...
    .....

    تمام نقاشیهای عجیب و غریبی که اگه دنیکن درباره اونها نظر بده اونها رو به ماوراء نسبت میده اون به خاله بازی نسبت داده ...
    از اول کتاب تا آخرش هم همینجوریه ، آدم تعجب میکنه که این باستانشناس حرفهاش رو بر چه اساس علمی میزنه !
    بعد از این همه داستانی که دوستان از منابع معبتر تعریف کردند، لازم هست یک بار دیگه به بحث علم و شبه علم اشاره کرده و بررسی کنیم در این داستانها چه رازی نهفته است که بعضی از مردم به جای اعتماد به تحقیقات دانشمندان و باستان شناسان و ... به نظریات فن دانیکن علاقه مند میشوند یا اعتبار و صداقت رائیل را بیشتر از ناسا میدانند.

    گویند سالها پیش در دهکده ای دور افتاده که ساکنین آن سهمی از سواد نبرده بودند، مرد شیادی بر آنها حکومت میکرد و در یک کلام بر مردم سوار شده و خون آنها را در شیشه میریخت. از قضای روزگار، یک روز مرد دانشمندی از دهکده عبور کرد و وقتی شرایط آنجا را دید در صدد مقابله با شیاد درآمد.
    مرد شیاد پس از اطلاع از این موضوع تصمیم گرفت با حیله و نیرنگ دانشمند مزاحم را از آنجا بیرون کند. پس همه را به میدان دهکده دعوت کرد و گفت: ای مردم دانا و باسواد! هم اینک به شما نشان میدهم کدام یک از ما فریب کار است، من از این تازه وارد میخواهم که بنویسد "مار"
    مرد دانشمند خیلی زیبا نوشت "مار" ، در این هنگام شیاد به او خندید و گفت حالا من مینویسم "مار" ، ولی او ننوشت و در عوض تصویر یک "مار" را کشید. سپس از مردم پرسید حالا کدامیک نوشته ایم مار؟
    مردم بی سواد به صداقت شیاد اذعان کرده و مرد دانشمند را تنبیه و از دهکده اخراج کردند.


    همونطور که در داستان بالا دیدید جنگ "علم و شبه علم" یا "دانشمند و شیاد" چیز جدیدی نیست و از صدها یا شاید هزاران سال پیش بشر با اشکال مختلف این نبرد درگیر بوده و احتمالا در آینده نیز با نمونه های جدیدتری روبرو خواهد بود.
    دیروز مرد شیاد با عکس مار مردم را فریب دارد و امروز امثال دانیکن با استناد به نقاشی ها و مجسمه های باستانی و تحلیل اشتباه آنها خوانندگان کم سواد و ساده اندیش را فریب میدهند.
    Last edited by Shayan Arya; 14-05-2010 at 11:36.

  4. 4 کاربر از Shayan Arya بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1843
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    پست ها
    130

    پيش فرض

    بعد از این همه داستانی که دوستان از منابع معبتر تعریف کردند، لازم هست یک بار دیگه به بحث علم و شبه علم اشاره کرده و بررسی کنیم در این داستانها چه رازی نهفته است که بعضی از مردم به جای اعتماد به تحقیقات دانشمندان و باستان شناسان و ... به نظریات فن دانیکن علاقه مند میشوند یا اعتبار و صداقت رائیل را بیشتر از ناسا میدانند.

    گویند سالها پیش در دهکده ای دور افتاده که ساکنین آن سهمی از سواد نبرده بودند، مرد شیادی بر آنها حکومت میکرد و در یک کلام بر مردم سوار شده و خون آنها را در شیشه میریخت. از قضای روزگار، یک روز مرد دانشمندی از دهکده عبور کرد و وقتی شرایط آنجا را دید در صدد مقابله با شیاد درآمد.
    مرد شیاد پس از اطلاع از این موضوع تصمیم گرفت با حیله و نیرنگ دانشمند مزاحم را از آنجا بیرون کند. پس همه را به میدان دهکده دعوت کرد و گفت: ای مردم دانا و باسواد! هم اینک به شما نشان میدهم کدام یک از ما فریب کار است، من از این تازه وارد میخواهم که بنویسد "مار"
    مرد دانشمند خیلی زیبا نوشت "مار" ، در این هنگام شیاد به او خندید و گفت حالا من مینویسم "مار" ، ولی او ننوشت و در عوض تصویر یک "مار" را کشید. سپس از مردم پرسید حالا کدامیک نوشته ایم مار؟
    مردم بی سواد به صداقت شیاد اذعان کرده و مرد دانشمند را تنبیه و از دهکده اخراج کردند.


    همونطور که در داستان بالا دیدید جنگ "علم و شبه علم" یا "دانشمند و شیاد" چیز جدیدی نیست و از صدها یا شاید هزاران سال پیش بشر با اشکال مختلف این نبرد درگیر بوده و احتمالا در آینده نیز با نمونه های جدیدتری روبرو خواهد بود.
    دیروز مرد شیاد با عکس مار مردم را فریب دارد و امروز امثال دانیکن با استناد به نقاشی ها و مجسمه های باستانی و تحلیل اشتباه آنها خوانندگان کم سواد و ساده اندیش را فریب میدهند.
    البته عنوان " علم و شبه علم " به اشتباه روی این تاپیک گذاشته شده. بنظرمیرسه که از ابتدا حکم صادر شده و طرفداران یوفو و بیگانگان جزء شبه علم طبقه بندی شدند و بقیه طرفدار علم ...که البته اینطور نیست و ما خودمون رو طرفدار علم می دونیم و اگه بخوایم در این باره هم بحث کنیم دوباره بحث به حاشیه کشیده میشه ... این بگه من طرفدار علم هستم و تو شبه علمی و ...
    به نظرم مدیریت این تاپیک باید عنوان رو اصلاح کنه ...

    درباره اون داستانی هم که اینجا آوردین حتما منبعش رو ذکر کنید ! (منتظرم ) من این داستان رو جور دیگه شنیدم ، اینجور :

    "...روزی در دربار یک پادشاه ستمکار ، قرار شد بین دو نفر قضاوت بشه و مردم رو اونجا جمع کردند . یکی از اینها باید دروغگو شناخته می شد و دیگری راستگو ...به اولی گفتن تو اول شروع کن ...او ابزارش رو انداخت و یک دفعه مردم دیدن که اون تبدیل به یک مار بزرگ شد ...مردم ترسیدند ...بعدش به دومی گفتند حالا تو شروع کن ... او هم عصاش رو انداخت و تبدیل به اژدهای بزرگی شد و شروع کرد به خوردن مار اولی ... اولی که این صحنه رو دید به پای نفر دومی افتاد و اعتراف کرد که یک فریبکار بوده و از طریق شعبده بازی مار رو ایجاد کرده و از اون به بعد طرفدار دومی شد ...
    اینجا حقیقت آشکار شد ... اما پادشاه که خشمگین شده بود و دوست داشت اولی ببره تا باز هم بتونه به پادشاهیش ادامه بده دستور داد اولی رو اعدام کنند !... "

    بله همیشه شیاد و دانشمند وجود داشته و کاراشون هم ممکنه شبیه هم باشه ...توی داستان من بیشتر مردم برای مدت طولانی فکر می کردند اولی درست میگه و دومی دروغ ...و خیلی تعجب کردن که یک گروه کوچک ( دو نفره ) بر یک گروه چند صدهزار نفری پیروز شد ... چون حقیقت با تعداد افراد پیرویش شناخته نمیشه ... ممکنه یک نفر توی این عالم باشه که چیزی بدونه که هیچکس دیگه اون رو ندونه ...نمیشه گفت که اینهمه دانشمندان اینطور گفتند و حالا تو اومدی و ضدش رو میگی پس اشتباه می کنی ...
    Last edited by DATAGOSTAR352; 14-05-2010 at 15:20.

  6. 4 کاربر از DATAGOSTAR352 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1844
    کاربر فعال انجمن نجوم و اخترشناسی seamack's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    Planet EARTH
    پست ها
    416

    پيش فرض

    ... تا کسی مدرکی دال بر گناهکار بودن قاضی ارائه نده،خود قاضی هم بیگناهه...
    همونطور که در پست قبلی عرض کردم ; عرصه دانش محکمه دادگاه نیست.
    ...استناد آقای دانیکن به عکس هایی در اهرام مصر... یه بنده خدا چاق بوده ، یه ذره نقاشیشو بزرگتر کشیدن، بعد اینا... تفسیر کردن که اون یه موجوده فضاییه که با لباس آدم فضایی ها اومده...
    اون باستانشناسی(یا بهترش باستانکار) هم که وارد یک بنای باستانی میشه و سر آخر (چون چیزی دستگیرش نمیشه) میگه " این جا مکانی برای عبادت(!!!) بود که در فلان هزار سال پیش درست شده " و رد میشه و میره ; یا وسیله ای از زیر خاک پیدا میکنه و ( باز چون چیزی گیرش نمیاد) میگه " این وسیله ای بوده که در مراسم عبادی(!!!) از اون استفاده میشده " و اون رو میده به بخش شماره زنی و بایگانی ; استناد بهتری از محققان آزاد نداره.
    ...جناب زکریا یا دنیکن هستند که ادعای وجود موجودات فرازمینی و دست داشتن اونها در تمدن بشریت رو مطرح کردن...در مقابل باستان شناس ها با بررسی کتیبه ها،بنا ها و ...فهمیدن(ازروی " چه مدرکی " فهمیدن؟)که هیچ یک از این قضایا وجود نداشته...
    این مطالب , تکرار گفته های پیشین شماست. جوابی مشاهده نمیشه.
    Last edited by seamack; 14-05-2010 at 16:08.

  8. 2 کاربر از seamack بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #1845
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    پست ها
    130

    پيش فرض آیا حیات بدون آب و غذا ممکن است ؟

    علم درگذشته حیات رو جور دیگه تعریف می کرد مثلا با پروتوپلاسم و نیاز به آب و اکسیژن و .... الان ثابت شده که حیات بدون آب و اکسیژن هم ممکنه ، نمونه هاش هم ذکر شد ، مثلا حیات توی نفت ، مصرف آمونیاک ، باکتریهای بی هوازی ، گوگردزی و ... بنابراین این اصل " نیاز قطعی به آب و اکسیژن " برای حیات در علم منسوخ شده و الان دیگه غیر علمیه .
    خوب دقت کنید ... قبلا فکر می کردند این یک اصل علمی است و بعد فهمیدند غیر علمی است ، خب این به این معنی است که : از اول " شبه علم " بوده نه اصل علمی !
    این اصل به اصطلاح علمی که می گفت آب نیست پس حیات نیست یا اکسیژن نیست پس حیات نیست یا دما خیلی بالاست یا خیلی کمه پس حیات نمیتونه رشد کنه همه " شبه علم " بودند اما در قالب علم مدتها حکومت کردند و دیگران را محکوم می کردند که شما شبه علم هستید ...
    علم مدتها براین عقیده بود که هیچکس نمیتونه بیشتر از چند روز " بدون آب و غذا " زنده و سالم بمونه اما فردی هست که گفته میشه خیلی بیشتر از اینها بدون آب و غذا زنده مونده و سالم هم هست ! ...

    .................................................. ...
    جام جم ،شنبه 11 اردیبهشت 1389 :
    .................................................. ...



    " تیم تحقیقات وزارت دفاع هند در حال بررسی وضعیت مردی است که از 70 سال قبل تا کنون بدون آب و غذا زندگی می کند !! در این ارتباط محققان بیمارستان احمدآباد هند شرایط جسمی " پرالاد جانی " را بررسی و تائید کردند . این مرد هندی که 6 روز است به این بیمارستان منتقل شده تا کنون به آب و غذا دست نزده است ! پزشکانی که این مرد را معاینه کرده اند ، گفته اند با وجود سن بالا هیچ علامت سوء تغذیه و کم شدن آب ، در بدن وی مشاهده نمیشود . " پرالادجانی " ، مرد سالخورده داستان زندگی خود را این طور تعریف کرده است که در 7 سالگی برای ماجراجویی به تنهایی همانند یک قدیس سرگردان در دنیا ، خانه پدری را ترک می کند . برخی معتقدند که یک نیروی حیاتبخش در کالبد این قدیسین وجود دارد که آنها را قادر می سازد تنها با نیروی روح به حیات خود ادامه دهند ، جانی معتقد است که تحت حمایت یک رب النوع قرار دارد که به وی از طریق سوراخی در سقف دهان با اکسیر ویژه غذا می دهد ."
    .................................................. ....

    اینجا نظر یکی از مخالفین رو ذکر می کنم ، دکتر "مایکل ون روین " از بیمارستان هاروارد که خبرش رو اینجا آوردم :

    ( البته پاسخ به اشکالات این دکتر در انتها در یک خبر دیگر آورده شده است )

    ماجراي يك گرسنگي 70 ساله

    پزشكي . نت : ادعاي پرالاد جاني 82 ساله ، تيتر يك اكثر خبرگزاري هاي مطرح دنيا را به خود اختصاص داده است. اين جوكي هندي ادعا مي كند كه در 70 سال گذشته نه چيزي خورده و نه حتي يك قطره مايعات نوشيده است. پزشكان بيمارستان ارتش هند، جاني را براي بررسي صحت ادعايش ...
    به مدت دو هفته ، به صورت شبانه روزي تحت نظر گرفتند و در كمال تعجب مشاهده كردند كه وي اين دو هفته را بدون صرف هرگونه ماده غذايي يا نوشيدني در كمال سلامت به پايان برد.

    دكتر مايكل ون روين پزشك متخصص طب اورژانس بيمارستان هاروارد ، مدير فعاليت هاي انساندوستانه هاروارد كه مطالعات زيادي روي آوارگاني كه مدت ها بدون آب و غذا بوده اند انجام داده در اين باره مي گويد: اين پديده باور نكردني است. يك انسان، بسته به شرايط آب و هوايي مي تواند حداكثر 5 تا 6 روز بدون آب به زندگي ادامه دهد . گاهي در شرايط خيلي خاص امكان ادامه زندگي بدون آب به مدت يك يا دو روز بيشتر نيز هست . البته در مورد غذا اين زمان طولاني تر است به طوريكه يك انسان به شرط دريافت مايعات حاوي ويتامين ها و الكتروليت ها قادر خواهد بود تا سه ماه بدون صرف غذا به زندگي ادامه دهد.



    البته بابي ساندز از مبارزان ارتش جمهوري خواه ايرلند كه به دليل حمل اسلحه زنداني شده بود در سال 1981 دست به اعتصاب غذا زد ولي بعد از تحمل 66 روز گرسنگي ، درگذشت. گاندي نيز در سال 1932 دست به يك اعتصاب غذاي 21 روزه زد.

    اما ماجرا در مورد اين جوكي كمي فرق مي كند. او طي اين مدت به طور كامل محروم از آب نبوده. او هر روز براي شستن دهان مقداري آب در گلو قرقره مي كرده و هر چند روز يك بار نيز دوش مي گرفته و مسلما از اين طريق به هر حال مقداري آب وارد بدنش مي شده.

    دكتر ون روين سپس با شوخ طبعي خاصي اضافه مي كند : براي اين جوكي آب زير كاه ذخيره كردن مقدار زيادي آب بعد از هر استحمام در ريش انبوهش اصلا كار دشواري نيست.
    وي مي افزايد به هر حال ادامه زندگي بدون آب يك امر غير ممكن است. در واقع در چنين حالتي بدن به جاي متابوليزه كردن قند و گليكوژن كه منابع اصلي انرژي بدن هستند ، شروع به تجزيه منابع چربي مي كند . و اين امر در نهايت به تخريب بافت عضلاني منجر مي شود. بدون غذا ساختار شيميايي بدن به هم مي ريزد. در واقع بدن انسان در شرايط سوء تغذيه طولاني مدت شروع به برداشت از منابع موجود در بافت هاي حياتي مي كند كه اين امر به نارسايي كبد ، قلب ، ساير ارگان هاي حياتي و در نهايت فروپاشي منتهي خواهد شد.

    البته در اين مورد خاص ، جاني قبل از رسيدن به اين مراحل به دليل نرسيدن آب بارها خواهد مرد. در واقع سيستم قلبي و عروقي وي به دليل فقدان آب از كار مي افتد. هر آدم روزانه يك تا دو ليتر اب فقط از طريق تنفس از بدن دفع مي كند. ضمن اينكه غليظ شدن خون، فشار زيادي به سيستم قلب و عروق خواهد آورد. به علاوه حتي اگر قلب و عروق بتوانند از اين ماجرا سالم بگذرند نارسايي كليه ها عارضه مرگباري است كه به هنگام نرسيدن اب فرد را از پا در خواهد آورد. وضعيت آدم بدون آب دقيقا مثل يك حبه انگور است كه در اثر نرسيدن آب به يك دانه كشمش تبديل مي شود.
    منبع : سی ان ان
    برگردان و تدوین : پزشکی . نت

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    ...........................
    ابهامات دکتر " مایکل ون روین " در قسمت انتهای خبر زیر پاسخ داده شده است :
    ...........................

    کمتر کسي پيدا مي شود که به علت مشغله زندگي اش نداند آخرين بار چه خورده اما پرالاد جاني يکي از آنهاست . علت آن هم اينست که آخرين لقمه غذايي که او خورده زمان جنگ جهاني دوم بوده است .اين مرد هندي 82 ساله مي گويد نمي دانم آخرين بار کي غذا خورده ام اما ميدانم زماني خيلي مديدي بوده است. جاني مي گويد در هفتاد سال گذشته او حتي يک دانه برنج و يا يک قطره آب نخورده است .اما آنگونه که او ميگويد اين نخوردن هيچگاه سلامتي او را تهديد نکرده است .
    به گفته او صد تا 200 کيلومتر در جنگلها راه مي رفته در حالي که يک قطره عرق از او نيامده و احساس خستگي يا کسلي به او دست نداده است . باور کردن حرفهاي اين مرتاض هندي قدري دشوار است با توجه به اينکه پزشکان مي گويند انسان بدون نوشيدن آب تا يک هفته بيشتر دوام نمي آورد و بدون غذا فقط توان زندگي دو ماه را دارد . اما دلايلي وجود دارد که ما ادعاي اين مرد هندي را باساني رد نکنيم . او در يک کنفرانس خبري در شهر احمد آباد هند درمقابل خبرنگاران ظاهر شد و گفت من قوي و سرحال هستم و حتي پزشکان هم تاييد مي کنند . پزشکان در مدت 15 روز آزمايشهاي مختلفي را بر روي او انجام داده اند و اين خدا بوده است که خواسته من اينگونه باشم .
    او ميگويد درسن هفت سالگي خانه اش را در راجستان ترک کرده و در جنگلها سکني گزيده است . در سن يازده سالگي به يک گروه مذهبي هندو پيوست و روزانه ساعتها را به تمرکز مي گذراند. در چهل سال گذشته او در غاري نزديک معبد امباجي در گجرات زندگي کرده است . ساعت چهار صبح بيدار ميشود و بيشتر وقتش را در حال تمرکز است .به نوشته ديلي ميل برخي پزشکان پس از انجام آزمايشاتي بر روي پرالاد جاني مي گويند او نياز به خوردن آشاميدن و دستشويي رفتن ندارد. در سال 2003 نخستين محک براي اثبات ادعاي او مبني بر نخوردن غذا و آب صورت گرفت. و از همان موقع تاکنون زير نظر دکتر سدير شاه نورولوژيست ساکن در شهر احمد آباد بوده است . پزشکان او را به مدت ده روز در يک از اتاقهاي شيشه اي بيمارستان مستقر کرده و دوربينهاي مداربسته اي را نيز براي نظارت بر او قرار دادند و توالت ساختمان نيز بسته شد. تنها آبي که براي او تجويز شد اندکي دهان شويه بود اما پزشکان قطرات اين دهان شويه را پس از تف کردن او جمع آوري کردند تا مطمئن شوند که او آن را نمي خورد .
    اسکن بدن او نشان داد ادرار کمي در برخي مجاري ادراري او وجود دارد اما اين ادرار جذب بدن ميشود. از سوي ديگر پزشکان متوجه شدند هيچ حالت غيرعادي دربدن اين مرتاض هندي وجود ندارد. پزشکان زير نظر دکتر سدير شاه امسال نيز چنين آزمايشي را تکرار کردند. اين آزمايش به مدت پانزده روز از بيست و دوم آوريل امسال آغاز شد و پنجشنبه هفته گذشته پايان يافت . اين بار پزشکان انجمن فيزيولوژي وزارت دفاع زير نظر رييس اين انجمن و يک موسسه ديگر به نام الايد ساينس که زير نظر وزارت دفاع فعاليت تحقيقاتي دارد نيز با دکتر سدير همکاري نزديکي داشته اند. نتايج اين آزمايش اخير آنها را نيز شوکه کرد آنها متوجه شدند اين مرتاض هندي در عين اينکه در پانزده روز آزمايش هيچ آب و غذايي نخورده اما از سلامت کامل برخوردار است . آزمايش خون هورمون ام ار اي و آنژيوگرافي همه حکايت از آن دارد که جاني نيازي به غذا خوردن ندارد . مدير انجمن فيزيولوژي وزارت دفاع هند مي گويد آنچه مايه تعجب است اين که او هيچ ادرار و مدفوعي نداشته است و هيچ توجيه علمي براي آن وجود ندارد.

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


    Last edited by DATAGOSTAR352; 14-05-2010 at 19:25.

  10. 2 کاربر از DATAGOSTAR352 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #1846
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    محل سكونت
    تهرانـــــــ
    پست ها
    688

    پيش فرض

    با سلام دوباره
    من یه مدتی نبودم...
    ببینم دیتاگستر جواب منو داده؟؟
    مدیریت کجاست پس؟
    پستای نامربوط!!!
    اگه ما بودیم تا حالا اخطارم گرفته بودیم!
    بگذریم...
    پخش مجموعه مستند جديدي از شبكه ديسكاوري باعث شده است تا بار ديگر نام استفاون هاوكينگ بر سر زبان‌ها بيفتد. در هر قسمت اين مستند دانشمند برجسته كيهان‌شناسي به موضوعي خيال‌برانگيز مي‌پردازد و افق‌هاي جديدي را پيش روي مخاطب خود قرار مي‌دهد و بالطبع چون روايت‌كننده اين داستان مردي چون هاوكينگ است،‌صحبت‌هاي او،‌حتي اگر نظر شخصي باشد بازهم با بازتاب خبري گسترده‌اي مواجه مي‌شود.

    هاوكينگ در مقدمه اين مستند مي‌گويد من رياضيدان،‌ كيهان‌شناس و فيزيكدانم اما فراتر ازهمه اينها خود را يك رويابين مي‌دانم. او كه به دليل ابتلا به فلج اعصاب محرك سال‌ها است كه راه‌هاي ارتباطش با جهان محدود شده است و براي سخن گفتن بايد از يك رايانه كمك بگيرد مي‌گويد اگرچه براي حرف زدن نيازمند ماشيني چون كامپيوتر هستم اما در مغزم خود را آزاد و رها مي‌دانم. يكي از قسمت‌هاي اين مستند كه بحث‌هاي فراواني را ايجاد كرد بخشي بود كه به موجودات فضايي مي‌پرداخت. آيا جايي غير از زمين حيات وجود دارد؟ آيا ممكن است در جايي غير از زمين حيات هوشمند وجودداشته باشد؟ و اگر روزي با آنها مواجه شديم چه كار بايد بكنيم؟
    هاوكينگ نسبت به اين ملاقات احتمالي هشدار داده است. اما آيا واقعا اين هشدار را بايد جدي گرفت؟
    آيا جايي در آن بيرون حيات وجود دارد؟ هنوز هيچ‌كس پاسخ اين پرسش را نمي‌داند، ما هيچ جا غير از زمين نشانه‌اي از حيات نيافته‌ايم، حتي به شكل ساده و تك سلولي آن را. اما آيا اين مي‌تواند به معني عدم وجود حيات در جهان باشد؟‌نه! ‌ما زمان بسيار اندكي است كه به دنبال حيات مي‌گرديم و هنوز دوران كودكي خود را در فضا سپري مي‌كنيم.
    واقعيت اين است كه ممكن است بيرون از زمين همين نزديكي‌هاي ما حيات وجود داشته باشد. كنار دست ما مريخ قرار دارد. سياره‌اي كه همچون زمين در كمربند حيات منظومه شمسي قرار گرفته است و دما در آنجا در شرايطي است كه مي‌تواند از حيات حمايت كند.
    مريخ از نظر انحراف محور و دوره چرخش به دور خود نيز شباهت‌هاي زيادي با زمين دارد. اگرچه در نگاه اول نشانه‌اي از سياره‌اي زنده روي مريخ پيدا نمي‌شود اما امروز با قطعيت دانشمندان مي‌گويند كه مريخ زماني ميزبان رودخانه‌ها و اقيانوس‌هاي كم عمقي بوده است كه در آنها آب مايع جريان داشته است.
    تصاوير مدارگردهاي مريخ نشان داده‌اند كه در لايه‌هاي زير سطح مريخ حتي در زمان حاضر آب وجود دارد و به همين دليل ممكن است اين سياره در گذشته و يا امروز حتي ميزبان نوعي حيات ميكروبي باشد. كمي دورتر از زمين قمري وجود دارد كه احتمال وجود حيات در آن شايد بيشتر از مريخ هم باشد؛ قمر اروپا يكي از 4 قمر معروف گاليله‌اي سياره غول پيكر مشتري است.
    آنجا دنيايي يخ زده و زمهرير است اما نزديكي به مشتري باعث شده است تا اثرات كشندي و جزر و مدي اين سياره باعث گرم شدن لايه‌هاي زيرين اين قمر شوند. بررسي‌هايي كه از روي زمين و از مدار اين قمر صورت گرفته است نشان مي‌دهد كه زير لايه ضخيمي از يخ در اين سياره اقيانوس عظيمي از آب وجود دارد. جالب آنكه اين آب محتوي اكسيژن است و بدين ترتيب احتمال وجود حيات در آن سرزمين دور دست بسيار بالا است.
    نكته جالب اين‌كه زماني كه روي سياره خودمان به جاهايي نگاه مي‌كنيم كه شرايطي مشابه اقيانوس‌هاي اروپا را دارد مي‌توانيم نمونه‌هاي پيشرفته‌اي از حيات را پيدا كنيم اما مشكل اينجاست كه براي پيدا كردن چنين حياتي بايد روي سرزميني بسيار دوردست به حفاري عميقي بزنيم ماموريتي فضايي بايد به شكل روباتيك لايه چند كيلومتري از يخ را حفر كند و تعدادي روبات كاوشگر به درون اين درياي عميق و تاريك بفرستد تا شايد بتواند نمونه‌هايي از اين موجودات زنده را ببيند.
    متاسفانه چنين برنامه‌اي در دستور كار آژانس‌هاي فضايي قرار ندارد و تا وقتي چنين موجودي را در محل نبينيم نمي‌توانيم از وجود آن مطمئن شويم. چنين مشكلي براي پيدا كردن هر نوع موجود زنده غيرهوشمند وجود دارد. چرا كه اين موجودات تغييرات بسيار اندكي در محيط اطراف خود ايجاد مي‌كنند؛ تغييراتي كه چندان قابل تشخيص نيست.
    اگرچه هيچ ضرورتي ندارد كه حيات تنها به اشكالي كه ما مي‌شناسيم در ديگر نقاط جهان تكامل يافته باشد اما براي پيدا كردن نوعي از حيات كه شبيه ما است راحت‌تر است.
    ممكن است در دل خورشيد يا در ميانه غبارهاي فضايي گونه‌هايي از موجودات زنده وجود داشته باشند اما ما چطور خواهيم توانست چنين گونه‌هاي نا آشنايي را تشخيص دهيم، ‌وقتي براي تشخيص موجودات غير هوشمندي كه احتمالا شبيه ما هم هستند با مشكل مواجهيم.
    به همين دليل است كه بسياري معتقدند شانس پيدا كردن موجودات هوشمند داراي فناوري ارتباطي بسيار بيشتر است. ما به عنوان گونه‌اي متمدن كه داراي فناوري ارتباطي هستيم مدت‌ها است كه اثر انگشت خود را در فضا به جاي گذاشته‌ايم. امواج الكترومغناطيسي توليد شده روي زمين در فضا پراكنده شده‌اند و با سرعت نور در حال حركت به اعماق فضا است. به همين دليل شايد گوش كردن به فضا بتواند ما را در شرايطي قرار دهد كه آثار ديگر تمدن‌ها را بشنويم. آيا چنين كاري خردمندانه است؟ آيا هيچ اميدي وجود دارد كه در آن بيرون گونه‌اي حيات هوشمند و مايل به برقراري ارتباط وجود داشته باشد؟
    پاسخ اين سوال را تنها به كمك احتمالات مي‌توان داد.رابطه‌اي احتمالاتي كه به رابطه دراك معروف است با قرار دادن پارامترها و شروطي تعداد تخميني چنين تمدن‌هايي را بيان مي‌كند. اين رابطه به‌طور خلاصه بيان مي‌كند كه فرض كنيد از بين همه ستاره‌هايي كه مي‌شناسيم، ‌كسر كوچكي داراي منظومه سياره‌اي و كسر كوچكي از اين تعداد داراي سياره زمين مانند و كسري از آنها داراي حيات و كسري از آنها داراي حيات هوشمند و كسري از آنها داراي فناوري ارتباطي و مايل به برقراري ارتباطي باشند.
    واقعيت اين است كه حاصل چنين احتمالاتي بسيار پايين به نظر مي‌رسد اما اگر به عدد تعداد ستاره‌هاي كهكشان نگاه كنيد مي‌بينيد حاصل اين كسر مي‌تواند به جواب معني داري برسد. در كهكشان ما بيش از 150 ميليارد ستاره وجود دارد، قرار دادن چنين عددي در رابطه فوق باعث مي‌شود حتي با بدبين‌ترين ديدگاه‌ها هم تعداد چنين تمدن‌هايي به نيم دوجين برسد.
    اگر وجود چنين تمدن‌هايي ممكن است آيا مي‌توان حدس زد كه ميان ما و آنها تماسي برقرار شود؟ شايد روزي فرابرسد كه اين بزرگ‌ترين روياي بشر به واقعيت بدل شود، اما آيا دعوت به چنين ملاقاتي هوشمندانه است؟
    اينجاست كه هاوكينگ ابراز نگراني مي‌كند از اين كه مبادا اين ملاقات به فاجعه بينجامد. او مي‌گويد شايد ما هنوز براي اين ملاقات آمادگي نداريم. خوش‌بين‌ها به هاوكينگ انتقاد كرده‌اند كه چرا چنين رويدادي را خطرناك توصيف مي‌كند اما اگر نگاهي به تاريخ زمين بيندازيم شايد قبول كنيم كه حق با او است. اگر فضايي‌ها به ديدار ما بيايند احتمالا به اين معني است كه آنها هوشمندتر و متمدن‌تر از ما هستند.
    فناوري پيشرفته‌تر و رشد چشمگيرتر تكنولوژي اما آيا به معني افزايش اخلاقيات در آن جامعه خواهد بود؟ ما روي زمين نشان داده‌ايم كه اين طور نيست. هاوكينگ به سفر كريستف كلمب به آمريكا اشاره مي‌كند، ‌سفري كه نتيجه‌اش براي بوميان چندان خوش آيند نبود. آيا در صورت چنين ملاقاتي ما نقش بوميان را براي فضايي‌ها بازي نخواهيم كرد؟ شايد هم ما استثنايي بد در تاريخ عالم باشيم. شايد ديگر تمدن‌ها يا با پيشرفت فني متواضع‌تر شده باشند. اما هنوز هم سوال‌هاي مهمي در پيش خواهد بود. اگر اين ملاقات صورت بگيرد چه كسي يا چه سازماني حق دارد از طرف بشر سخن بگويد؟
    ‌آيا بايد اين كار را به سازمان ملل واگذار كرد؟‌ سازماني كه در نقاطي بحراني مانند اجلاس زيست محيطي كپنهاگ حتي نتوانست كشورها را به اجماعي مناسب براي مقابله با گرمايش زمين برساند. آيا بايد فرماندهان نظامي به ديدار آنها بروند؟ ‌آيا ما به مرحله‌اي رسيده‌ايم كه خود را يك نژاد ساكن در يك سياره بدانيم و بتوانيم سخنگويي براي نژاد خود انتخاب كنيم؟ حتي اگر فضايي‌ها مهربان باشند بهتر است تا زماني كه به چنين جايگاهي نرسيده‌ايم از اين ملاقات اجتناب كنيم.

  12. 4 کاربر از saeeddz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1847
    در آغاز فعالیت Thoth's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    10

    پيش فرض کهکشانی از احتمالات

    ما در فضا همسایگانی داریم؟ یا وجود موجودات فضایی، خیالی بیش نیست؟ شاید ما به عنوان نمونه ای از موجودات هنوز در دوران کودکی به سر می بریم و در تاریکی سرگردانیم. از تاریکی می ترسیم، درون آن را جستجو می کنیم، با این اطمینان که تنها نیستیم. می دانیم امکان دارد در اعماق فضا موجوداتی متفاوت از ما، اما پیشرفته تر و هوشمندتر وجود دارند که می توانند اسرار وجود ما را برایمان روشن کنند. ما نیاز داریم به این موضوع ایمان داشته باشیم.
    بعضی از دانشمندان به این امر تاکید می کنند که ما تنها هستیم، که انسان حاصل فرایند ظریف و دقیقی است که امکان تکرار آفرینش آن در جایی دیگر از کائنات وجود ندارد. عده ای دیگر می گویند در کائنات تعداد زیادی موجودات هوشمند وجود دارند. کره ما ذره ایست در پهنه کائنات، پهنه ای آنچنان وسیع و بی انتها که اندیشه قادر به درک آن نیست. اینکه خود را نمونه منحصر به فردی در تمام عالم بدانیم اندیشه ای بی معناست و از خودمحوری یشر سرچشمه می گیرد.
    اما اگر ما همسایگانی داریم، چگونه می توانیم امید به دیدار آنها داشته باشیم؟ آنها کجا هستند؟ و چگونه می توانند فواصل بعید مابین ستارگان را بپیمایند؟ برلبه مرزهای علوم ریاضی و فیزیک نظریاتی جای گرفته که نه تنها پاسخی برای معماهای موجود به ما نمی دهند بلکه خود معماهای جدیدی را پیش روی ما می گذارند.
    یکی از این معماها وجود حفره های سیاه است. حفره سیاه میدانی است با جاذبه ای هولناک که حتی نور را به درون خود می کشد. در حفره های سیاه مسئله فضا-زمان درهم نوردیده می شوند. در آنجا احتمالا قوانین موجود فیزیک حکمفرما نیست. بعضی از دانشمندان احتمال می دهند حفره های سیاه، به فضا و ابعادی دیگر راه دارند و قوانین علت و معلول در آنجا معنای خود را از دست می دهد. آیا امکان دارد موجودی پا به درون آنها بگذارد، زنده بماند و از دنیای دیگر سر در آورد؟ آیا حفره های سیاه راههای میانبری هستند که مرز سرعت و زمان در آنها از میان می رود؟
    از طرفی می توانیم فرض کنیم، همسایگان ما از فضای دور به کره زمین نمی آیند، بلکه دور و بر ما هستند.
    ریاضیدانها احتمال می دهند جهان ما دارای جهان همزادی است که به موازات این جهان به وجود خود ادامه می دهد آیا احتمال دارد گاه و بیگاه دریچه ای به آن جهان گشوده شود و موجوداتی از آن جهان به جهان ما وارد شوند و موجودات دنیای ما به آن جهان بروند؟

    بعضی از دانشمندان، جهان ما را بزرگتر از اتمی در یک مولکول - در مقایسه با کل کاونات - نمی دانند. تعداد بیشماری جهان می توانند وجود داشته باشد و در بسیاری از آنها موجودات هوشمند که واقعیتهای خاص خود را ابداع کرده اند. شاید در عالم واقعیتهای آنها، گذشته، آینده و حال در یک زمان اتفاق می افتد. شاید جهان آنها دارای 2 بعد یا 20 بعد و شاید سفرهای آنها مابین ستاره ای در یک لحظه اتفاق می افتد.
    چنین است فرضیات حاشیه علم، و که می داند شاید حقیقت عجیبتر از آنی باشد که ریاضیدانها یا فیزیکدانها بتوانند حتی در خواب آن را ببینند.

    منبع: سفر به ناشناخته ها

  14. 2 کاربر از Thoth بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #1848
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    پست ها
    130

    پيش فرض


    هاوكينگ در مقدمه اين مستند مي‌گويد من رياضيدان،‌ كيهان‌شناس و فيزيكدانم اما فراتر ازهمه اينها خود را يك رويابين مي‌دانم.

    منظور هاوکینگ از " رویابین " چیه ؟ آیا اون واقعا گفته " فراتر" از ریاضی و کیهانشناسی و فیزیک ؟ ...

  16. #1849
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    در تایید توضیحات دیتاگستر عزیز ,
    باید متذکر بشم این گفته رفیق ما سهیل درست مثل میوه فروشی میمونه که -مثلا- سیب و انگور رو باهم وزن کنه و به مشتری بده. چطور؟عرض میکنم.
    در مثال شاکی و متهم ; این دو - با مرکزیت قاضی - در وضعیت متقابل قرار دارند ; با اولین ادعا از یک طرف , طرف مقابل در درخواست مدرک و اثبات اتهام , منطقا محق هست.
    اما در حیطه دانش و علم ; ناشناخته در یک طرف قرار داره و هردوی باستان شناس و - بر فرض - زکریا سیچین یا دنیکن , به عنوان شکافنده در طرف دیگر قرار گفته اند ; و از هردو به یک میزان باید طلب مدرک و اثبات ادعا کرد.
    یکی دونستن این دو مورد برمیگرده به همون قضیه میوه فروشه.
    دوست عزیز ، این تاپیک رو که می بینید ، جایگاهی است برای قضاوت در مورد حرف های شما و اون دانشمندای آزاد اندیش (به دید شما) . من برای چندین بار این جمله رو تکرار میکنم ... سعی نکنید طرف مقابل خود را محکوم به چیزی کنید تا ادعای خود را به اثبات برسانید . چون اگر طرف مقابل شما کاملا در اشتباه باشه ، دلیلی نداره شما درست بگید . مگر اینکه ما در مورد یافته های مثلا باستان شناسان کلاسیک بحث کنیم که اونوقت به اونور قضیه می پردازیم .
    من از شما خواستم دلایل و مدارک رو برای اون مقبره ارائه کنید ، شما دیدید چیزی ندارید ، به طرف مقابل ایراد میگیرید .


    مقبره یا بنای مورد نظر دوستمون رامتین ; همون " تپه معروف به صورتک مریخ " هست , که البته به نقل از کتاب زکریا سیچین نقل کردند.
    و در مورد اون ; میشه گفت باستان شناس ها حتی از فاصله صد متری هم اون رو ندیدند. اما حداقل در دست خط شناس شهیر نامبرده , متونی هست که در باره اون توضیح کافی داده شده.
    تپه ی صورتک یا هر جای دیگه ... شما چه مدارکی دارید که حرف نامبرده رو تائید کنه ؟؟

    ---------------------------------
    هر مدرکی که امثال دنیکن و دیگران مطرح کردند یک فرض بوده ، آنها مثل هر محقق دیگر دهها و صدها مدرک را از یک طیف ضعیف تا قوی گرد می آورند و به بررسی آنها می پردازند . یک لیست تحقیقی که مثلا شامل 1000 مورد مشکوک یا قوی باشد یکجا جمع آوری می شود .
    قبلا هم گفتم محققان آزاد اندیش دنبال همان گفته پیشینیان هستند که مدعی بودند بیگانه ها با آنها تماس داشته اند و باستانشناسان کلاسیک ، بدون مدرک علمی ، آنها را یکجا افسانه و اسطوره نامیدند ...
    همچین فرض هم نبوده ... بر عکس . این آقای دانیکن فرض و نتیجه رو با هم ، بدون هیچ مدرک درست حسابی و فقط بر اساس ایده های ذهنی خودش در کتاباش میاره. مثلا در کتاب دومش از یه عکس هوایی صحبت میکنه که در اون خطوطی وجود داره ... این جناب انگار که سازنده این خطوط و نقوش باشه ف اونجا رو فرودگاه خدایان معرفی میکنه و باند ها و ... رو هم مشخص میکنه. یکم دیگه زور میزد برج مراقبت رو هم پیدا میکرد .
    یا مثلا عکسی که ادعا کرده بود از یه فضا نورد در درون سفینه هست (اتفاقا در همین تاپیک هم راجعبش صحبت شده) ، این آقا پدال و اگزوز و کلید های کنترل و ... رو کاملا مشخص میکنه. اصلا در کتاب ایشون مخاطب ذهنش درگیر نمیشه . فقط باید تخیلات ایشون رو قبول کنه . این حتما از ویژگی های آزاد ادنیشیه !!

    این جمله شما :
    باستانشناسان کلاسیک ، بدون مدرک علمی ، آنها را یکجا افسانه و اسطوره نامیدند ...
    واقعا من نمی فهمم یکباره یعنی چی ؟

    البته عنوان " علم و شبه علم " به اشتباه روی این تاپیک گذاشته شده. بنظرمیرسه که از ابتدا حکم صادر شده و طرفداران یوفو و بیگانگان جزء شبه علم طبقه بندی شدند و بقیه طرفدار علم ...که البته اینطور نیست و ما خودمون رو طرفدار علم می دونیم و اگه بخوایم در این باره هم بحث کنیم دوباره بحث به حاشیه کشیده میشه ... این بگه من طرفدار علم هستم و تو شبه علمی و ...
    به نظرم مدیریت این تاپیک باید عنوان رو اصلاح کنه ...
    شبه علم و علم فقط یه اسمه ... هیچ قضاوتی پشت اون نیست .. اصلا شما علم ما ضد علم !!
    مهم اختلاف بین این دو هست . مثل ماده و ضد ماده ...

    درباره اون داستانی هم که اینجا آوردین حتما منبعش رو ذکر کنید ! (منتظرم ) من این داستان رو جور دیگه شنیدم ،
    خوبه ما هم بگیم شما اینهمه ما رو منتظر گذاشتین یه مدرک نزاشتین اینجا جز کپی پیست !! واقعا دیگه این مدلیش رو ندیده بودیم .
    حالا شما داستان رو فرضی در نظر بگیری نمیشه ؟؟ مهم این بود که مفهومش رو بفهمید . (باز هم به حاشیه بردن بحث)
    -----------------------

    اون باستانشناسی(یا بهترش باستانکار) هم که وارد یک بنای باستانی میشه و سر آخر (چون چیزی دستگیرش نمیشه) میگه " این جا مکانی برای عبادت(!!!) بود که در فلان هزار سال پیش درست شده " و رد میشه و میره ; یا وسیله ای از زیر خاک پیدا میکنه و ( باز چون چیزی گیرش نمیاد) میگه " این وسیله ای بوده که در مراسم عبادی(!!!) از اون استفاده میشده " و اون رو میده به بخش شماره زنی و بایگانی ; استناد بهتری از محققان آزاد نداره.
    چقدر ساده واقعا ... ما که کچل شدیم اینقدر گفتیم هر حرفی میزنید مدرک و یا منبعی رو ذکر کنید ... حداقل یه مثال رو ذکر کنید ما بعنوان مثال نقض بپذیریم .

    ------------------------------
    علم درگذشته حیات رو جور دیگه تعریف می کرد مثلا با پروتوپلاسم و نیاز به آب و اکسیژن و .... الان ثابت شده که حیات بدون آب و اکسیژن هم ممکنه ، نمونه هاش هم ذکر شد ، مثلا حیات توی نفت ، مصرف آمونیاک ، باکتریهای بی هوازی ، گوگردزی و ... بنابراین این اصل " نیاز قطعی به آب و اکسیژن " برای حیات در علم منسوخ شده و الان دیگه غیر علمیه .
    خوب دقت کنید ... قبلا فکر می کردند این یک اصل علمی است و بعد فهمیدند غیر علمی است ، خب این به این معنی است که : از اول " شبه علم " بوده نه اصل علمی !
    این اصل به اصطلاح علمی که می گفت آب نیست پس حیات نیست یا اکسیژن نیست پس حیات نیست یا دما خیلی بالاست یا خیلی کمه پس حیات نمیتونه رشد کنه همه " شبه علم " بودند اما در قالب علم مدتها حکومت کردند و دیگران را محکوم می کردند که شما شبه علم هستید ...
    علم مدتها براین عقیده بود که هیچکس نمیتونه بیشتر از چند روز " بدون آب و غذا " زنده و سالم بمونه اما فردی هست که گفته میشه خیلی بیشتر از اینها بدون آب و غذا زنده مونده و سالم هم هست ! ...
    این پست هیچ ربطی به بحث اصلی نداره . فرضا که پزشک در اشتباه باشه . که چی ؟ همه ی دانشمندا میرن زیر سوال ؟
    یا آزاد اندیشا تبرئه میشن ؟؟

    -------------------------------------------------------
    در انتها میخوام بگم که لطفا از این مدل حرف زدنا دست بر دارید . حرفی که میزنید براش مدرک قابل قبول بیارید . وگرنه اون حرف جاش اینجا نیست .
    اگه کسی ازتون مدرک خواست طرف مقابل رو متهم به چیزی نکنید ،چون به شما کمکی نمیکنه .
    اگر کتاب های باستان شناسان رو مطالعه نمی کنید ، لطفا در مورد حرفهای آنها قضاوت نکنید .
    Last edited by Mohammad Hosseyn; 18-05-2010 at 00:14.

  17. 4 کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #1850
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    پست ها
    130

    پيش فرض

    ---------------------------------

    همچین فرض هم نبوده ... بر عکس . این آقای دانیکن فرض و نتیجه رو با هم ، بدون هیچ مدرک درست حسابی و فقط بر اساس ایده های ذهنی خودش در کتاباش میاره. مثلا در کتاب دومش از یه عکس هوایی صحبت میکنه که در اون خطوطی وجود داره ... این جناب انگار که سازنده این خطوط و نقوش باشه ف اونجا رو فرودگاه خدایان معرفی میکنه و باند ها و ... رو هم مشخص میکنه. یکم دیگه زور میزد برج مراقبت رو هم پیدا میکرد .
    یا مثلا عکسی که ادعا کرده بود از یه فضا نورد در درون سفینه هست (اتفاقا در همین تاپیک هم راجعبش صحبت شده) ، این آقا پدال و اگزوز و کلید های کنترل و ... رو کاملا مشخص میکنه. اصلا در کتاب ایشون مخاطب ذهنش درگیر نمیشه . فقط باید تخیلات ایشون رو قبول کنه . این حتما از ویژگی های آزاد ادنیشیه !!


    خوبه ما هم بگیم شما اینهمه ما رو منتظر گذاشتین یه مدرک نزاشتین اینجا جز کپی پیست !! واقعا دیگه این مدلیش رو ندیده بودیم .
    حالا شما داستان رو فرضی در نظر بگیری نمیشه ؟؟ مهم این بود که مفهومش رو بفهمید . (باز هم به حاشیه بردن بحث)


    این پست هیچ ربطی به بحث اصلی نداره . فرضا که پزشک در اشتباه باشه . که چی ؟ همه ی دانشمندا میرن زیر سوال ؟
    یا آزاد اندیشا تبرئه میشن ؟؟

    -------------------------------------------------------
    در انتها میخوام بگم که لطفا از این مدل حرف زدنا دست بر دارید . حرفی که میزنید براش مدرک قابل قبول بیارید . وگرنه اون حرف جاش اینجا نیست .
    اگه کسی ازتون مدرک خواست طرف مقابل رو متهم به چیزی نکنید ،چون به شما کمکی نمیکنه .
    اگر کتاب های باستان شناسان رو مطالعه نمی کنید ، لطفا در مورد حرفهای آنها قضاوت نکنید .
    شما آخر کتاب اریک فن دنیکن رو بخونید ببینید که میخواد نظریه اش رو به زور خورد خواننده بده یا با سوالهای مهم تفکر خواننده رو به چالش میکشه :
    در نسخه کتاب " موجوداتی از ماورای فضا " از اریک فن دنیکن که من دارم و البته فکر کنم اسم اصلیش " خدایان آنسوی فضا " هست قسمت انتهاییش رو بخونید .
    فصل دوازدهم با عنوان سوالها و باز هم سوالها : ( اینجا از کتاب نقل قول می کنم )

    آیا در طول هزاره های گذشته، علائم و نشانه های ظاهری سنت های کهن ، بصورتی اشتباه تعبیر و تفسیر شده اند ؟
    آیا جهتی که ما در ابتدای امر برای تعبیر و تفسیر این نشانه ها انتخاب کرده بودیم اشتباه بوده است ؟
    ...
    آیا سنتهایی که در اساطیر و مذاهب مختلف گردآوری شده است معنا و مفهومی ساده تر و روشن تراز آن دارد که در طول هزاران سال گمان می رفته است ؟
    آیا فرصت آن خواهد بود که از زبان سنگ نوشته ها و اشیاء بازمانده در دوران ماقبل تاریخ ، ما حقایقی را کشف کنیم ؟
    قبل از اینکه این آثار از بین بروند و یا بولدوزرها آنها را ویران کنند .
    چه وقت باستانشناسان با قطع یک کیلومتر از درختان جنگل " توتوبورگر " خواهند توانست به سنگ نوشته های " اکسترن استرن " راه پیدا کنند ؟
    چه وقت یک هیئت کارشناس مجهز خواهند توانست برای کشف اسرار نواحی اطراف " ماریب " آزادانه به حفاری بپردازند ؟
    چه وقت اشعه نگاری بوسیله دستگاههای حساس و مدرن در عمق آبهای " بحرالمیت "انجام خواهد شد ؟
    چه وقت باستانشناسان خواهند توانست در اعماق هرمهای مختلف به کاوشهای علمی بپردازند ؟
    چه وقت لایه های روی تیاهواناکو برداشته خواهد شد تا بتوان فهمید در زیر این لایه چه اسراری نهفته است ؟
    تا کی تشنگان کشف حقیقت بایستی تنها و بی یاور در شن های صحرا به کاوش مشغول باشند ؟
    آیا روزی خواهد رسید که لااقل برای مدتی محدود یک هلیکوپتر در اختیار این کاوشگران گذاشته شود تا در سطح وسیعتری از صحرا این کاوش را توسعه دهند ؟
    چه وقت یک آزمایش شیمیائی دقیق برای کشف آثار و علائم کهن در دشت " نازکا " انجام خواهد شد ؟
    تا چه زمانی کاوشگران ایدئالیست باید یکه و تنها برای کشف اسرار جنگل گواتمالا و هندوراس تلاش و مبارزه کنند ؟
    چه زمانی کاوشهای عمیق در سرزمین زیمبابوه انجام خواهد شد ؟
    کدام تشکیلات بین المللی حاضر است بودجه لازم برای نقشه برداری از باقیمانده آثار کهن را تامین کند و ارتباط بین فرهنگهای مختلف را که در اطراف دنیا پراکنده اند کشف و ثبت نماید ؟
    آیا یک موسسه بین المللی مثل یونسکو ممکن است روزی کاتالوگی از هزاران هزار سنگ نوشته ای که در نقاط مختلف جهان وجود دارند آماده سازد ؟
    آیا امکان دارد که " کلیدهای آسمان " در نقطه هایی از جهان مخفی شده باشد ؟
    ....( متن طولانی است )

    در آخرین بند کتاب :

    به همین سبب است که به نظر من وظیفه ی ماست که هم در تفسیرهای افسانه گونه متنهای کهن و هم مدارک و شواهد سنگی موجود با علاقمندی هر چه بیشتر مورد توجه و بررسی قرار دهیم . به محض اینکه ما بتوانیم پیامی را که خدایان از خود به جای گذاشته انددریابیم دیگر از موجوداتی که در سایر سیارات و کهکشانها سکونت دارند ترس و بیمی نخواهیم داشت زیرا درک خواهیم کرد که بین ما و آنها وجوه مشترکی هست و آنها هم مثل ما درباره ی مبداء آفرینش خودشان پژوهشهای کرده و به موقع اندیشیده اند ...

    ........................
    اریک فون دنیکن وقتی حرف میزنه بهش میگیم اینطور نیست که هر کسی از راه برسه بره باستانشناس بشه و از این حرفها ...اریک فن دانیکن هم مدرک دانشگاهی داره و یک محقق سخت کوشه با دهها سال تحقیق و تلاش ...شما متن بالا رو خوندید کجا اریک فن دنیکن حرف زور میزنه ؟ ...
    ................
    درباره اون قضیه داستان " مار و شکل مار " که shayan arya ذکر کرد من گفتم " منبع " رو ذکر کنید نه " مدرک "
    یعنی از کدوم کتاب یا مقاله ذکر کرده ... خود شما به من پیشنهاد کردید که هر متنی رو می نویسم منبع رو هم ذکر کنم . من هم این کار رو کردم ، اینطور نیست ؟ البته من هم میدونم که داستان " مار و شکل مار " نوعی متن ادبی محسوب میشه ...
    "منبع" شهر مخفی کویر من هم " شاهدین "هستند که البته نمی تونم به دلایل خاصی اونها را به طور عام معرفی کنم و درباره مدرک هم من تلاشم رو کردم و پیام دادم ، اما تصمیم گیری با اونهاست ...
    در بقیه موارد من همه منبعها رو ذکر کردم ، حتی از کتاب اسکن کردم ...
    ..................
    ضمنا پست مربوط به "زندگی بدون آب و غذا " خیلی به این تاپیک مربوطه ، چطور فقط مربوط به پزشکیه ؟ مربوط به علم زیست شناسی ، فیزیولوژی و کلا علوم مرتبط با حیاته ...
    مگه ما درباره حیات در کرات دیگه بحث نمی کنیم ؟ یا حیات در جاهای متروک مثل کویر ؟ ...
    وقتیکه ما نمونه فردی رو می بینیم که بدون آب و غذا اینطور زنده وسالم در 82 سالگی نشسته و توی چشمهای ما نگاه می کنه نباید از خودمون بپرسیم که چرا ما همیشه شرط حیات در کرات دیگه رو با چیزهایی مثل آب ، اکسیژن ، دما ، غذا ، آتمسفر و ... محدود می کنیم؟ این محدودیتها بر کدام پایه علمی بنا شده اند ؟ ...
    شاخه های دیگه علم هم همینطور ... اونها هم باید دوباره خودشون رو بررسی کنن ببینن کجا بدون دلیل حکم صادر کردند ...
    Last edited by DATAGOSTAR352; 16-05-2010 at 15:29.

  19. 2 کاربر از DATAGOSTAR352 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •