حس استقلالی
در جوانی و میانسالی، در این حجم باورنكردنی دغدغهها كه جان سختی عجیبی را میطلبد، در این روزگار پر درد و سر اگر به تعلق خاطر دوران نوجوانی خود به یك تیم، پوزخند میزنید، این روزها میتوانید با تماشای بازیهای استقلال چیزی را در خود زنده كنید، حس استقلالی بودن را. دور از این حس و در چند مورد نزدیك به این حس، به بهانه نمایشهای خیره كننده استقلال آنچه به یك ذهن كمی آشفته و كمی حیرتزده میرسد را مینویسیم:
1- هیجان بازی استقلال به اندازه غریبی در مقیاس فوتبال ایران رسیده است. ركورد شكنیهای استقلال فارغ از صدرنشینی، به آمار و ارقام ثبت شده از تیمهای قهرمان در لیگ برتر طعنه میزند و دمدستیترین نكته آماری این است كه استقلال در 25 بازی 60 گل به ثمر رسانده. درباره استقلال اما لازم نیست كه از آمار وام بگیریم و از اوجگیری فنیاش بگوییم.استقلال با بازیاش همه چیز را میگوید، بیدخالت اعداد و ارقام.
2 - دورترها در فوتبال ایران اگر یك مربی از این موضوع حرف زد كه در تیمش 11 گرگ درنده میخواهد و اخلاقگراهای سطحینگر از او خرده گرفتند كه چرا به بازیكنان فوتبال لقب گرگ میدهد، امروز میتوان استقلال را تیمی وحشی خواند و خرده گرفتن كسی را نیز انتظار نكشید.
3- استقلال فوتبال را وحشی بازی میكند و این ادعا كه نمیتوان مقابل ضد فوتبال یك حریف به گل رسید ادعای مربیانی كه مقابل بازی دفاعی حریف تدبیری موثر پیدا نمیكنند را به مسخره میكشد.استقلال با فوتبالش فقط این ادعا را بلكه ادعاهای جور وا جور درست یا غلط دیگری را نیز به بازی گرفته و امروز دوستداران قلعهنویی میتوانند به مخالفان 2-5-3 نیشخند بزنند و حامیان دفاعflatفعلاً سکوت سیاستمدارانه پیشه كردهاند. این روزها میتوان آن مربی موسپیدی را به خاطر آورد كه مربیگری قلعهنویی در تیم ملی را با یادآوری تعویضهایش به نقد میكشید و او را جوان میخواند. میتوان آن انتقادات را به خاطر آورد و این استقلال را به رخ منتقدان كشید. بازار این نوع جدلها داغ است. فرصت برای این نوع بحثها مهیا شده و اتفاقاً لازم نیست كه موافقان قلعهنویی این نوع به رسم بازی جوانمردانه، از فرصت به چنگ آمده بهره نبرند. در این جدلها آموزههایی برای فوتبال ایران وجود دارد. اگر 2-5-3 به سیستم فراموش شدهای در فوتبال تبدیل شده و استقلال با این سیستم همه ركوردهای لیگ برتر را میشكند، چرا باید از زمینه مهیا شده برای بحث و جدل استفادهای نكرد. استقلال میتوانست قهرمان شود، بدون طی یك پارادوكس، بدون آنكه كسی را متعجب كند، بدون این همه هیجان. اما استقلال در حال به چنگ آوردن جام است، در حالیكه زمینه را برای بحثهای بسیار فراهم كرده و فرصتسوزی است اگر در رسانهها این بحثها در نگیرد. آخرین قهرمانی استقلال با یك برنامه 3 ساله از قلعهنویی برنامهای كه در آن 3 سال بارها برنامهای مكتوب نشده و برنامهای در حد یك حرف خوانده شد به اندازه این قهرمانی استقلال هیجانانگیز نبود. بی تردید قلعهنویی را این بار در كلاس حرفهای ممتازتری میبینیم.
4- قهرمانیهای این تیم و آن تیم را كه در سالهای دور و نزدیك به یاد میآوریم كه بحث اصلی درباره تیم قهرمان، داوریهای شكبرانگیز بود اما استقلال قهرمان میشود، در حالی كه درباره داوریها بحثی نمیسازد بلكه تولیدات دیگری برای درگرفتن بحث دارد. از هیجان بازیاش باید حرف زد، از سرعت غیر متعارف بازیاش در فوتبال ایران، از بازی هافبكهای این تیم جان واریو، كاظمی، جباری، مجیدی، حیدری و... كه دركی فراتر از درك معمول هافبكهای فوتبال ایران را از خود بروز میدهند و فكورانهتر از آن بازی میكنند كه در سالهای اخیر از هافبكهای لیگ برتر میدیدیم. در استقلال، دروازهبان پس از اشتباهی عجیب - اشتباه طالبلو در دقیقه 22 بازی با راهآهن - رفتاری را از خود بروز میدهد كه در به ثمر رسیدن 4 گل بعدی استقلال مقابل راهآهن بیتاثیر نبود. در استقلال مهاجمی هنگام تعویض شدن به جایگزین خود سفارش گل زدن میدهد. ( آن هنگام كه سیاوش اكبرپور مقابل راهآهن جای خود را به علیرضا عباسفرد میدهد .) استقلال از غیبت طولانی دو بازیكن تاثیر گذارش جباری و روانخواه رنج نمیبرد و گلیم خود را از آب میكشد. استقلال از یك گل نزن، آقای گل میسازد. استقلال بازوبند كاپیتانی را بر بازوی مدافع رانده شده فصل قبل میبندد. در دل صدرنشینی استقلال نكات بحثبرانگیز بسیاری وجود دارد كه هر یك آموزههایی دارند.
5- لطفاً از به زبان آوردن و نوشتن جملات دستمالی شده درباره چگونگی موفقیت تیم ناكام فصل گذشته در فصل جاری بپرهیزیم. حرف تازهای بزنیم و اگر حرفی نیست، حرفی نزنیم. اگر میخواهیم درباره این نكته بگوییم كه قلعهنویی به خوبی تیمش را از لحاظ روحی تهییج میكند یا میخواهیم بگوییم كه او بلد است تیمش را جمعوجور كند، بهتر است اظهار نظر نكنیم. لوث كردن آنچه موجب موفقیت استقلال شده، جز آنكه باعث شود از چگونگی موفقیت استقلال سر در نیاوریم و نكتهای تازه نصیبمان نشود، چه فایدهای دارد؟
پیش از اینها برای لوث كردن كامیابی مربیان به اندازه كافی از قدرت تهیج روحی و مدیریت مربی در اداره تیم سوء استفاده شد.
6- از بهرام بیضایی خواستهاند كه بنویسد فیلم «وقتی همه خوابیم» درباره چیست و او در پاسخ چنین نوشته است:«این كه میپرسید وقتی همه خوابیم درباره چیست، نكتهای است كه امیدوارم شما به من بگویید» با وام از این پاسخ بیضایی مینویسم: اگر از واعظی آشتیانی پرسیدند كه دلیل موفقیت استقلال چیست، چه جالب است اگر او همچو بیضایی خود را به ندانستن بزند.
7- استقلال این روزها فوتبال بازی میكند و دربارهاش حرف دیگری نیست. استقلال تماشایی بازی میكند، حتی آن روزها كه در چند بازیاش «اقتصادی» بازی كرد و نتیجه دلخواهش را به چنگ آورد. زیباییهای بازی استقلال را بیواسطه حس میكنیم و لازم نیست كه برای اثبات زیباییها از واژههایی استفاده كنیم كه به یقین ضعیفتر از احساسات ما هستند. تا به حال به طعم آب فكر كردهاید كه چقدر بدیهی و تعریف ناپذیر است، مثل طعم فوتبال كه نمیدانی چگونه تعریفش كنی.
8- همین كه استقلال برای تماشاگری كه تعلق خاطر خود را از یاد برده بود، كودك درونش را زنده كرده باشد كافی است. شاید یك نفر در دوغ آباد خراسان یا در قلعه امیریه اصفهان یا در كهریزك و شاید در ماسوله یا در تهران دوباره به یادآورده باشد كه استقلالی است و