تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1825 از 2734 اولاول ... 82513251725177518151821182218231824182518261827182818291835187519252325 ... آخرآخر
نمايش نتايج 18,241 به 18,250 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #18241
    آخر فروم باز Doyenfery's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    1,890

    پيش فرض

    من به مهمانی دنیا رفتم
    من به دشت اندوه
    من به باغ عرفان
    من به ایوان چراغانی دانش رفتم .

  2. #18242
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مي دونم كه از نبودم جامو خالي حس نكردي
    من جواب ازت گرفتم به چه لحن تند و سردي

    آخه من چطور عزيزم ديگه نشنوم صداتو
    فكر نكن كه بردم از ياد لحن خوب خنده هاتو

    لاقل برامون اي كاش مونده بود يه راه آشتي
    حيف از اينكه واسه خوبي هيچ راهي نذاشتي

    آرزوي رفته بر باد من مزاحمت نميشم
    آخرش نشد بموني واسه هميشه پيشم

  3. #18243
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض

    منواز عشق جدايم نكني در دل وادي بي عشقي ها
    چشم و دل بسته رهايم نكني
    من در اين دشت پراز خوف خطر جز به الطاف توام نيست نظر
    من در اين كوچه ي بي عابر و تنگ
    كه در ان نيست به جز شيشه و سنگ
    به كجا روي كنم
    جز گل روي تورا
    چه گلي بوي كنم

  4. #18244
    Banned Braveheart's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    قرن 14 میلادی ، در میدان جنگ با استعمار انگلیس
    پست ها
    952

    پيش فرض

    من پر از حرف و سکوتم ، خالیم رو به سقوطم
    بی تو و آبی عشقت، تشنه ام کویر لوتم
    نمی خوام آشفته باشم، آرزوی خفته باشم
    تو نذار آخر قصه، حرفم و نگفته باشم
    .....
    پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش

    من رسیدم رو به آخر تو بیا شروع من باش
    شب و از قصه جدا کن چکه کن رو باور من


    به به غزلي خانوم ... خانوم مغرب زميني ...
    Last edited by Braveheart; 30-10-2007 at 23:08.

  5. #18245
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    Center Of Iran
    پست ها
    930

    پيش فرض

    نگاه کن من چه بی پروا چه بی پروا
    به مرز قصه های کهنه میتازم
    نگاه کن با چه سر سختی
    تو این سرما یه فصل تازه میسازم
    برای تو
    برای تو که یک گلبرگ زود رنجی
    ...

    (هر کاری میکنم آبی نمیشه)
    Last edited by TEC; 30-10-2007 at 23:15. دليل: اضافه کردنه نون "ن"

  6. #18246
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    یاد پاییزم من ..... میشوم هی تکرار باز در فصل بهار
    باز تکرار کنم
    همه حرفام همه شعرام دیگه تکراری شدن
    پر شدم از تکرار
    من نیز خواهم رفت ..........من نیز از بر خود خواهم رفت
    و تو خود خواهی ماند.........خود تنها ........خود با تکرارها
    ..............
    باز تکرار شب است
    خسته از تکرارم
    حال من تنهایم
    وکنون خاطره ها می شوند باز تکرار.........
    آن حرف که با تو نگفتم روزی ....میکنم هی تکرار ...هی تکرار

  7. #18247
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    ره این است اگر خواهی آموختن
    به کشتن فرج یابی از سوختن

    مکن گریه بر گور مقتول دوست
    قل الحمدلله که مقبول اوست

    اگر عاشقی سر مشوی از مرض
    چو سعدی فرو شوی دست از غرض

    فدائی ندارد ز مقصود چنگ
    وگر بر سرش تیر بارند و سنگ

    به دریا مرو گفتمت زینهار
    وگر می‌روی تن به طوفان سپار

    *-*

    خیلی نیاز داشتم امشب بمونم ولی مجبورم برم

    فعلا

  8. #18248
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    باز من ماندم و خلوتی سرد
    خاطراتی ز بگذشته ای دور
    یاد عشقی که با حسرت و درد
    رفت و خاموش شد در دل گور

    روی ویرانه های امیدم
    دست افسونگری شمعی افروخت
    مرده یی چشم پر آتشش را
    از دل گور بر چشم من دوخت

  9. #18249
    آخر فروم باز Doyenfery's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    1,890

    پيش فرض

    تا قله بلند آلاچیق ِ شب
    آتش گرفت و سوخت ...

    وقتی که فصل پنجم این سال آغاز شد
    و روح سرخ بیشه
    از آب رود خانه گذر کرد

    فصلی که در فضایش هر ارغوان شکفت نخواهد پژمرد .
    عشق من و تو زمزمه کوچه باغ ها خواهد بود ;
    عشق من و تو ,
    آنچه نهانی ,
    گاهی نگاه محتسبی را
    __ چون جویبار ِ نرمی
    از بودن و نبودن ,
    خاموشی و سرودن __
    در خویش می برد.

  10. #18250
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    اهم اهوووووووووم سلام دوستای ادیب تاپیک مشاعره
    اینم اولین شعر چهارشنبه صبح


    دور خواهم شد از این خاک غریب
    که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه ی عشق
    قهرمانان را بیدار کند
    دور باید شد
    مرد آن شهر اساطیر نداشت
    زن آن شهر به سرشاری انگور نبود
    هیچ آیینه ی تالاری سرخوشی ها را تکرار نکرد

    فعلا بای من رفتم آماده شم برم مدرسه ! دعام کنین امتحان هندسه تحلیلی دارم !

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •