تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1821 از 2734 اولاول ... 82113211721177118111817181818191820182118221823182418251831187119212321 ... آخرآخر
نمايش نتايج 18,201 به 18,210 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #18201
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    تنم چوموی پر از تاب و رنج و دوری خم
    ولی میان تو یک موی اندر و خم هیچ

    از آن دوای دل خسته در جهان تنگست
    که نیستش بجز از پسته‌ی تو مرهم هیچ

    دم از جهان چه زنی همدمی طلب خواجو
    بحکم آنکه جهان یکدمست و آندم هیچ

  2. #18202
    آخر فروم باز Doyenfery's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    1,890

    پيش فرض

    چون تیرگی از بیخ گوش صبحگاهی
    می آئی و من می روم .زیباست , زیباست
    باران نرمی بر غبار کوره راهی .

  3. #18203
    آخر فروم باز kar1591's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    ساوالان
    پست ها
    1,329

    پيش فرض

    یک قدم آن دورتر آفتابی بی داغ تر پر نورتر

    مردمانی مهربان مردمانی که پر از عشق است در لبخندشون در جانشون

    مردمانی که شکوهی جاودان دارند در ایمانشان

    دستهاشان را برای دوستی آورده اند

    من چه نقشی دارم اینجا نقشه هست نقاش کو

  4. #18204
    آخر فروم باز ghazal_ak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,260

    پيش فرض

    وقتي كه تنها مي شم اشك تو چشام پر مي زنه
    غم مياد يواش يواش خونه دل در ميزنه
    ياد اون شبها ميوفتم زير مهتاب بهار
    توي جنگل لب چشمه مي نشستيم من و يار

  5. #18205
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    پست ها
    5

    پيش فرض

    سلام خوبيد اين وبلاگ من هست
    خوشحال مي شم سر بزنيد. ممنونم.
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  6. #18206
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    Center Of Iran
    پست ها
    930

    پيش فرض

    روز یا شب؟
    نه، ای دوست، غروبی ابدیست
    با عبور دو کبوتر در باد
    چون تابوت سپید

    و صداهایی از دور، ار آن دشت غریب،
    بی ثبات و سرگردان، همچون حرکت باد
    سخنی باید گفت
    سخنی باید گفت
    ...

  7. #18207
    آخر فروم باز avril's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,185

    پيش فرض

    تو را خواهم اگر چه با روانم
    اگر دنبال مهرت من دوانم
    نمیخواهم به بند من در آیی
    تو را آزاده خواهم در رهایی
    تو با هر کس نشینی من همانم
    بر این مهر قدیمی پاسبانم
    برو سوی هر آنکس دوست داری
    به قلبم نیست از هجر تو باری

  8. #18208
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض

    سلام


    مطمئن هستید که آدرس درسته؟




    یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا


    یار تویی غار تویی خواجه نگهد ار مرا

  9. #18209
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    • درد واره ها

    دردهای من
    جامه نیستند
    تا ز تن در آورم
    چامه و چکامه نیستند
    تا به رشته ی سخن درآورم
    نعره نیستند
    تا ز نای جان بر آورم

    دردهای من نگفتنی
    دردهای من نهفتنی است

    دردهای من
    گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
    درد مردم زمانه است
    مردمی که چین پوستینشان
    مردمی که رنگ روی آستینشان
    مردمی که نامهایشان
    جلد کهنه ی شناسنامه هایشان
    درد می کند

    من ولی تمام استخوان بودنم
    لحظه های ساده ی سرودنم
    درد می کند

    انحنای روح من
    شانه های خسته ی غرور من
    تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است
    کتف گریه های بی بهانه ام
    بازوان حس شاعرانه ام
    زخم خورده است

    دردهای پوستی کجا؟
    درد دوستی کجا؟

    این سماجت عجیب
    پافشاری شگفت دردهاست
    دردهای آشنا
    دردهای بومی غریب
    دردهای خانگی
    دردهای کهنه ی لجوج

    اولین قلم
    حرف حرف درد را
    در دلم نوشته است
    دست سرنوشت
    خون درد را
    با گلم سرشته است

    پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟
    درد
    رنگ و بوی غنچه ی دل است
    پس چگونه من
    رنگ و بوی غنچه را ز برگهای تو به توی آن جدا کنم؟

    دفتر مرا
    دست درد می زند ورق
    شعر تازه ی مرا
    درد گفته است
    درد هم شنفته است
    پس در این میانه من
    از چه حرف می زنم؟

    درد، حرف نیست
    درد، نام دیگر من است
    من چگونه خویش را صدا کنم؟

  10. #18210
    پروفشنال cityslicker's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زیر همین سقف خاکستری
    پست ها
    803

    پيش فرض

    غنچه با دل گرفته گفت:
    زندگی
    لب زخنده بستن است
    گوشه ای درون خود نشستن است
    گل به خنده گفت
    زندگی شکفتن است
    با زبان سبز راز گفتن است
    گفتگوی غنچه وگل از درون با غچه باز هم به گوش می رسد
    تو چه فکر میکنی
    کدام یک درست گفته اند

    من فکر می کنم گل به راز زندگی اشاره کرده است
    هر چه باشد اوگل است
    گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است!


    قیصر امین پور

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •