تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1818 از 2734 اولاول ... 81813181718176818081814181518161817181818191820182118221828186819182318 ... آخرآخر
نمايش نتايج 18,171 به 18,180 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #18171
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    ..............
    ...
    Last edited by saye; 30-10-2007 at 00:09.

  2. #18172
    آخر فروم باز avril's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,185

    پيش فرض

    mohammad99

    تو را دارم نشانه ای جوانه
    نوایی کن ز کنجی از کرانه
    صدایم کن به مستی ای ترانه
    طنینت را ز جان دارم بهانه
    برای دیدنت هر جا به هر سو
    ز دریای دو چشمم دانه دانه
    .....

  3. #18173
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    Center Of Iran
    پست ها
    930

    پيش فرض

    رفتم که گم شوم چو یکی قطره اشک گرم
    در لابلای دامن شبرنگ زندگی
    رفتم که در سیاهی یک گور بی نشان
    فارغ شوم ز کشمکش و جنگ زندگی
    ...

  4. #18174
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    mohammad99

    تو را دارم نشانه ای جوانه
    نوایی کن ز کنجی از کرانه
    صدایم کن به مستی ای ترانه
    طنینت را ز جان دارم بهانه
    برای دیدنت هر جا به هر سو
    ز دریای دو چشمم دانه دانه
    .....
    هزار هزار دست
    به شقاوت
    مرا نشانه گرفت
    مرا که
    پوپک سرگشته خیال خودم
    مرا که
    درکنارم پرستو
    نرد عشق می بازم
    مرا که
    پوپک پاییزم
    خبر آور زمستانها
    ...

  5. #18175
    آخر فروم باز avril's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,185

    پيش فرض

    ای ابر بی امان
    ای عصر بی زمان
    ای راز بی گمان
    ای رسته از کمان
    ای مرهم و ضمان
    ای مهر آسمان
    ای از تو بد رمان
    ای با تو صبح دمان
    هرگز ز من نمان
    مان تا ابد همان

  6. #18176
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    نه نام کس به زبانم نه در دلم هوسی
    به زنده بودنم این بس که می کشم نفسی
    جهان و شادی ی ِ او کام دوستان را باد
    پر شکسته ی ما باد و گوشه ی قفسی
    از آن به خنجر حسرت نمی درم دل خویش
    که یادگار بر او مانده نقش ِ عشق کسی
    بهار عمر مراگر خزان رسد، که در او
    نرُست لاله ی عشقی، شکوفه ی هوسی
    سکوت جان من از دشت شد فزون که به دشت
    درای قافله یی بود و ناله ی جرسی
    شکیب خویش نگه دار و دم مزن، سیمین!
    که رفت عمر و ز اندوه او نمانده بسی
    --*--

    چقدر همه من رو دوست دارن

  7. #18177
    آخر فروم باز avril's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,185

    پيش فرض

    یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
    کلبه ی محزون شود روزی گلستان غم مخور


    میدونم خیلی شنیدی ولی چون دوست دارم گفتم بازم یاد آور شم
    فکر کردم نوبتی هست
    Last edited by avril; 30-10-2007 at 00:40.

  8. #18178
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    رقص کنان پیکر اهریمنی
    جست و برافشاند سر و پای و دست
    خنده ی او تندر توفنده شد
    در دل خاموشی و ظلمت شکست
    نعره برآورد که دیدی چه خوب
    خرمن پرهیز ترا سوختم؟
    شعله ی شهوت شدم و بی دریغ
    عشق دل انگیز ترا سوختم؟
    دیده ی من باز شد و بازتر
    دیدمت آنگاه که شیطان تویی!
    در پس آن چهره ی اهریمنی
    با رخ افروخته پنهان تویی!
    ناله برآمد ز دلم کای دریغ
    از تو چنین تر شده دامان من؟
    وای خدایا ز پی سرزنش
    رقص کنان آمده شیطان من...



    همچنین

    صف نون که نیست نوبت داشته باشه

  9. #18179
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    نیمه شب در بستر خاموش سرد
    ناله کرد از رنج بی همبستری
    سر ، میان هر دو دست خور فشرد
    از غم تنهایی و بی همسری
    رغبتی شیرین و طاقت سوز و تند
    در دل آشفته اش بیدار شد
    گرمی خون ، گونه اش را رنگ زد
    روشنی ها پیش چشمش تار شد
    آرزویی ، همچو نقشی نیمه رنگ
    سر کشید و جان گرفت و زنده شد
    شد زنی زیبا و شوخ و ناشناس
    چهره اش در تیرگی تابنده شد
    دیده اش در چهره ی زن خیره ماند
    ره ، چه زیبا و چه مهر آمیز بود
    چنگ بر دامان او زد بی شکیب
    لیک رویایی خیال انگیز بود
    در دل تاریک شب ، بازو گشود
    وان خیال زنده را در بر گرفت
    اشک شوقی پیش پای او فشاند
    دامنش را بر دو چشم تر گرفت
    بوسه زد بر چهره ی زیبای او
    بوسه زد ،‌اما به دست خویش زد
    خست با دندان لب او را ، ولی
    بر لبان تشنه ی خود نیش زد
    گرمی شب ، زوزه ی سگ های شهر
    پرده ی رؤیای او را پاره کرد
    سوزش جانکاه نیش پشه ها
    درد بی درمان او را چاره کرد
    نیم خیزی کرد و در بستر نشست
    بر لبان خشک سیگاری نهاد
    داور اندیشه ی مغشوش او
    پیش او ، بنوشته ی مغشوش او
    پیش او ، بنوشته طوماری نهاد
    وندر آن طومار ، نام آن کسان
    کز ستم ها کامرانی می کنند
    دسترنج خلق می سوزند و ، خویش
    فارغ از غم زندگانی می کنند
    نام آنکس کز هوس هر شامگاه
    در کنار آرد زنی یا دختری
    روز ، کوشد تا شکار او شود
    شام دیگر ،‌ دلفریب دیگری
    او درین بستر به خود پیچید مگر
    رغبتی سوزنده را تسکین دهد
    وان دگر هر شب به فرمان هوس
    نو عروسی تازه را کابین دهد
    سردی ی تسکین جانفرسای او
    چون غبار افتاد بر سیمای او
    زیر این سردی ، به گرمی می گداخت
    اخگری از کینه ی فردای او
    ...

  10. #18180
    آخر فروم باز avril's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,185

    پيش فرض

    ...........................
    ..................

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •