مرا تاریک کن ای روشنای گنگ
مرا __ چون آفتاب از ابر __
که تا یاس ِ شکفتن های پنهان را
_ وزش های بلند گیسوی خورشید را بر کوه __
چو دستانی بر آورده به سوی اهتزازی نو , بر انگیزم .
_________
برو سراغ میم![]()
(امیدوارم واست راحت باشه)
مرا تاریک کن ای روشنای گنگ
مرا __ چون آفتاب از ابر __
که تا یاس ِ شکفتن های پنهان را
_ وزش های بلند گیسوی خورشید را بر کوه __
چو دستانی بر آورده به سوی اهتزازی نو , بر انگیزم .
_________
برو سراغ میم![]()
(امیدوارم واست راحت باشه)
من از کجا می آیم؟
من از کجا می آیم؟
که اینچنین به بوی شب آغشته ام؟
...
موج وحشي ام که بي خبر ز خويش
گشته ام اسير جذبه هاي ماه
گفتي از تو بگسلم....دريغ و درد
رشته ي وفا مگر گسستني است ؟
بگسلم ز خويش و از تو نگسلم
عهد عاشقان مگر شکستني است ؟
ديدمت شبي به خواب و سرخوشم
وه....مگر به خوابها ببينمت
غنچه نيستي که مست اشتياق
خيزم و ز شاخه ها بچينمت
شعله مي کشد به ظلمت شبم
اتش کبود ديدگان تو
ره مبند....بلکه ره برم به شوق
در سراچه ي غم نهان تو
*-*
سلام رفیق.کوجایی؟نیستی؟
+
وقتی که با بهار گل افشان فرا رسی
د باز کن , به کلبه خاموش من بیا
بگذار تا نسیم که در جستجوی تست
از هر که در ره است , بپرسد نشانه هایت
آنگاه با هزار هوس , یا هزار ناز
یرچین دو زلف خویش
آغاز رقص کن
بگذار تا با خنده فرود آید آفتاب
بر صبح شانه هایت .
__________
اسیرم , اسیر یه اشتباه !
هر وقت که بتونم میام رفیق
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی *** گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
گوش کن پند ای پسر و از بهر دنیا غم مخور *** گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش
شادم از اين شكنجه، خدا را، مكن دريغ
روح مرا در آتش بيداد خود بسوز!
اي سرنوشت! هستي من در نبرد توست
بر من ببخش زندگي جاودانه را!
منشين كه دست مرگ ز بندم رها كند
محكم بزن به شانة من تازيانه را
شعر گوزن , شعر درخت اقاقیاست
در حال گریز و ستیزش با باد
و , در همان زمان
و سواس انتشارش در دل
شعر گوزن
شعر هراس ها ,و هوس هاس کودکی ست
در مزرعه لاله زاری ممنوع...
رشکِ سلیمان نگر و غیرت ِ جمشید مرا
هر سحر از کاخ کرم چونکه فرو می نگرم
بانگ لک الحمد رسد از مه و ناهید مرا
چون سر زلفش نکشم سر ز هوای رخ او
باش که صد صبح دمد زسن شب امید مرا
پرتو بی پیر هنم , جان ِ رها کرده تنم ,
تا نشوم سایه خود , باز نبینید مرا
ای سیل اشک خاک وجودم بآب ده
تا بر دل کسی نشیند غبار من
گفتی برو هلالی و صبر اختیار کن
وه چون کنم که نیست بدست اختیار من
ببخشید !!!
الف افتاده بود , حواسم نبود ...
_______این بجاش :
آرزوییست که جوشیده ز ناکامی سرد !
انتظاریست که تابیده ز تاریکی ژرف!
________
فک کنم وقت ِ خوابم گذشته![]()
شب همگی بخیر
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)