دلم گرفت ای هم نفس
پرم شکست تو این قفس
تو این غبار تو این سکوت
چه بی صدا نفس نفس
دلم گرفت ای هم نفس
پرم شکست تو این قفس
تو این غبار تو این سکوت
چه بی صدا نفس نفس
سر کوی بلند فریاد کردم
علی شیر خدا ره یاد کردم
علی شیر خدا یا شاه مردان
دل ناشاد ماره شاد گردان
بیا که بریم به مزار ملا محمد جان
سیر گل لاله زار ملا محمد جان
علی شیر خدا دردم دوا کن
مناجات مره پیش خدا کن
چراغ روغنی نذرنه میتم
بهر جا عاشق است دردش دواکن
بیاکه بریم به مزار ملا محمد جان
سیر گل لاله زار ملا محمد جان
نظرگاه گر روم با تو نگارا
بگیرم دامن شیر خدا را
بگیرم تاخدا رحمش بیاید
نهم برچشم خود قلفهای طلا را
بیا که بریم به مزار ملا محمد جان
سیر گل لاله زار ملا محمد جان .
**
یادش بخیر یه زمان اهنگای شعرهای تو مشاعره میزاشتم.یادش بخیر
اینم شعر فرانک
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نه پاييزم كنار تو نه ميخندم به حال تو
ولي يك روز كه بايد رفت چرا حاشا حلالم كن
يه روزي بوسه شادي يه روز بوسه از غم ها
همينه راز اين دنيا براي ما حلالم كن
نازلي! بهارخنده زد و ارغوان شكفت
در خانه، زير پنجره گل داد ياس پير
دست از گمان بدار!
با مرگ نحس پنجه ميفكن!
بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار...
نازلي سخن نگفت،
سر افراز
دندان خشم بر جگر خسته بست رفت
***
نازلي ! سخن بگو!
مرغ سكوت، جوجه مرگي فجيع را
در آشيان به بيضه نشسته ست!
نازلي سخن نگفت
چو خورشيد
از تيرگي بر آمد و در خون نشست و رفت
***
نازلي سخن نگفت
نازلي ستاره بود:
يك دم درين ظلام درخشيد و جست و رفت
نازلي سخن نگفت
نازلي بنفشه بود:
گل داد و
مژده داد: زمستان شكست!
و
رفت...
*-*
چی خیال کردی غزل خانوم.از بچه ها بپرس امضا همشون یه بار تو مشاعره اومده D:
تو را با دیگری دیدم که گرم گفتگو بودی
با او آهسته می رفتی سرا پا محو او بودی
صدایت کردم و بر من چو بیگانه نگه کردی
شکستی عهد دیرین را گنه کردی گنه کردی
--------------------------------------
چیزی خیال نکردم
خوشحالم مال منم اومده دوست من
يادمان باشد اگر شاخه گلي را چيديم -*- وقت پرپر شدنش سوز و نوايي نکنيم -*- پر پروانه شکستن هنر انسان نيست -*- گر شکستيم ز غفلت ، من و مايي نکنيم -*- يادمان باشد سر سجاده عشق -*- جز براي دل محبوب دعايي نکنيم -*- يادمان باشيد اگر خاطرمان تنها ماند -*- طلب عشق ز هر بي سرو پايي نکنيم
غزل خانوم بد خوندی.با یه لحن مهربون تر بخون منظورم رو بگیری
خداییش کلا سرقت ادبی حال میده![]()
مرگ از پنجره بسته به من مينگرد
زندگي از دم در قصد رفتن دارد
روحم از سقف گذر خواهد كرد
در شبي تيره و سرد ...
------
نوبت منم می رسه![]()
دو سه روزه که یارم نیست پیدا
مگر ماهی شده رفته به دریا
بسازم خنجری از مغز فولاد
بکشم یار خود از قعر دریا
انشالله![]()
آنقدر درد درون را در دل خود ریختم
تا که خود با درد هستی سوز خود آمیختم
برگ زردی بودم و در تـــند باد حادثات
بر تن هر شاخه ی بی ریـــشه ای آویختم
![]()
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوي تو، ليکن عقب سر نگران
ما گذشتيم و گذشت آنچه تو با ما کردي
تو بمان و دگران ، واي به حال دگران
دیدی دنیا چقدر کوچیکه
هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)