تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 180 از 2734 اولاول ... 801301701761771781791801811821831841902302806801180 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,791 به 1,800 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #1791
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    تو چو پروانه ام آتش بزن اي شمع و بسوزان
    من بي دل نتوانم كه به گرد تو نگردم
    مي برندت دگران دست به دست اي گل رعنا
    حيف من بلبل خوش خوان كه همه خار تو خوردم
    تو غزالم نشدي رام كه شعر خوشت آرم
    غزلم قصه ي در دست كه پرورده ي دردم
    خون من ريخت به افسونگري و قاتل جان شد
    سايه آن را كه طبيب دل بيمار شمردم
    ...

  2. #1792
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    IRAN
    پست ها
    152

    پيش فرض

    من مست و تو دیوانه
    ما را که برد خانه

  3. #1793
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    127.0.0.1
    پست ها
    2,664

    پيش فرض

    خودم میبرمت محسن جون !

    همون بهتر که ساکت باشه این دل × جدا از این ظوابط باشه این دل
    از این بدتر نشه رسوایی ما × که تنها تر نشه ، تنهایی ما

  4. #1794
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    اين چه استغناست يارب و اين چه قادرحكمت است

    كاين همه زخم نهان هست و مجال آه نيست

    صاحب ديوان ما گويي نمي‏داند حساب

    كاندر اين طغرا نشان حسبةً لله نيست

  5. #1795
    داره خودمونی میشه HEGOR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    192

    پيش فرض

    هم اکنون تو را ای نبرده سوار
    پیاده بیاموزت کارزار

  6. #1796
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    رقصان می گذرم از آستانه ی اجبار
    شادمانه وشاکر.

    از بيرون به درون آمدم:
    از منظر
    به نظاره به ناظر.ــ
    نه به هياءت گياهی

    نه به هياءت پروانه يی

    نه به هياءت سنگی نه به هياءت برکه ئی

    من به هيأت «ما» زاده شدم
    به هياءت پرشکوه انسان
    تا در بهار گياه به تماشای رنگين کمان پروانه بنشينم
    غرور کوه را دريابم و هيبت دريا را بشنوم
    تا شريطه ی خود را بشناسم و جهان را به قدر همت و فرصت خويش معنادهم
    که کارستانی از اين دست
    از توان درخت و پرنده و صخره و آبشار
    بيرون است.
    انسان زاده شدن تجسد وظيفه بود:
    توان دوست داشتن و دوست داشته شدن
    توان شنفتن
    توان ديدن و گفتن
    توان انده گين و شادمان شدن
    توان خنديدن به وسعت دل، توان گريستن ازسويدای جان
    توان گردن به غرور برافراشتن درارتفاع شکوه ناک فروتنی
    توان ناک فروتنی
    توان جليل به دوش بردن بار امانت
    و توان غمناک تحمل تنهايی
    تنهايی
    تنهايی
    تنهايی ی عريان.

    انسان
    دشواری ی وظيفه است.

    دستان بسته ام آزاد نبود تا هرچشم انداز را به جان دربرکشم
    هر نغمه و هر چشمه و هر پرنده
    هر بدر کامل و هر پگاه ديگر
    هر قله و هر درخت و هر انسان ديگر را.

    رخصت زيستن را دست بسته

    دهان بسته

    دست ودهان بسته گذشتيم
    و منظر جهان را
    تنها
    از رخنه ی تنگ چشمی ی حصار شرارت ديديم و اکنون

    آنک در کوتاه بی کوبه در برابر و
    آنک اشارت دربان منتظر!ــ

    دالان تنگی راکه درنوشته ام
    به وداع
    فراپشت می نگرم:
    فرصت کوتاه بود و سفر جان کاه بود
    اما يگانه بود و هيچ کم نداشت.
    ...

  7. #1797
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض خواهشا نگو تکراریه

    تورا من چشم در راهم شباهنگام
    که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
    وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
    تورا من چشم در راهم
    شباهنگام .. درآن دم .. دران نوبت که بندد دست نیلوفر
    به پای سرو کوهی دام
    گرم یاد آوری یا نه .. من از یادت نمی کاهم
    تو را من چشم در راهم...

  8. #1798
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    نه .فکر نمیکنم !!!
    ..........
    مرا در محبس بازوانت نگاه دار
    که در شرار سوزانش، گردبادی گشته ام که دنیا را زبر می کند
    با آواز شیرینت، سپری باش میان من و دنیای وهم آلودِ بیرون
    مرا در امنیت نگاهت پناه ده
    که بهشت از حضور تو برایم معنا یافته است

  9. #1799
    کـاربـر بـاسـابـقـه saviss's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    Far far away
    پست ها
    2,247

    پيش فرض

    توفان ها

    در رقص عظيم تو

    به شكوهمندي

    ني لبكي مي نوازند،

    و ترانه رگ هايت

    آفتاب هميشه را طالع مي كند.



    بگذار چنان از خواب بر آيم

    كه كوچه هاي شهر

    حضور مرا دريابند.

    دستانت آشتي است

    ودوستاني كه ياري مي دهند

    تا دشمني

    از ياد برده شود

    پيشانيت آيينه اي بلند است

    تابناك وبلند،

    كه خواهران هفتگانه در آن مي نگرند

    تا به زيبايي خويش دست يابند.



    دو پرنده بي طاقت در سينه ات آوازمي خوانند.

    تابستان از كدامين راه فرا خواهد رسيد

    تا عطش

  10. #1800
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    شب است و خلوت و تنهایی و تلاطم درد
    من و خیال تو گریه های پنهانی
    به روی شانه ی دل سر نهاده می گریم
    بیاد چشم تو آن نگاه پایانی
    مرا در آبی چشمان خود رها کردی
    چگونه بگذرم از موجهای طولانی
    به وسعتی ندارد کرانه ، یعنی عشق
    عبور می کنم اما به سمت ویرانی
    بیا که با سر زلفت به هم گره خورده است
    شب سیاه من و قصه پریشانی
    تمام پنجره ها را گشوده ام بر صبح
    بیا به خلوتم ای آفتاب روحانی
    میان این همه گلهای عشق پروده
    به برگ تازه گلهای یاس میمانی
    تو آرزوی منی با دلم هم احساسی
    چرا برای دل من غزل نمی خوانی

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •