تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 18 از 26 اولاول ... 8141516171819202122 ... آخرآخر
نمايش نتايج 171 به 180 از 258

نام تاپيک: فاجعه بیکاری ۱ میلیون تحصیل‌‌کرده دانشگاهی بیکارند !!!

  1. #171
    کاربر فعال مشاوره خرید گوشی موبایل Iloveu-ALL's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2011
    پست ها
    5,275

    پيش فرض

    افسردگی، بیماری یا سرخوردگی؛ مشکلات جوانان چیست؟

    امروزه افسردگی شایع‌ترین اختلال روانی میان نسل جوان کشور است و باید برای حل آن اقدامات لازم از سوی نهادها و ارگان‌های مسئول انجام شود.مطابق با آمار‌های اعلام شده از سوی مسئولان، ۲۳.۴ درصد مردم دچار مشکلات و اختلالات سلامت روان هستند و ۱۶ درصد زنان و دختران و ۱۲ درصد مردان هم افسرده هستند.نتایج یک تحقیق از سوی وزارت ورزش و جوانان نشان می‌دهد، افسردگی شایع‌ترین اختلال روانی میان نسل جوان کشور است و سهم جوانان در این بیماری به 1.3 درصد می‌رسد. کارشناسان اختلاف طبقاتی و نبود سیستم‌های حمایتی مناسب را از جمله علل گسترش این بیماری در بین نسل جوان می‌دانند. به عنوان مثال تفریحات سالم که موجب شادابی و در نتیجه داشتن روانی سالم می‌شود، در شرایط فعلی تنها در دسترس عده قلیلی از جمعیت کشور است که با نام قشر مرفه یا طبقه بالا معرفی می‌شوند.این درحالی است که جوانان طبقات پایین توانایی دسترسی به تفریحات سالم را ندارند، بنابراین مجبور هستند خانه نشینی، خیابان گردی را انتخاب کنند که این‌ها به نوبه خود بذر ناامیدی به زندگی را در آن‌ها می‌رویاند و در نتیجه مبتلا به افسردگی می‌شوند. البته‌ این خوشبینانه‌ترین حالت ممکن است که جوان در مرحله ناامیدی باقی بماند، در حالی که همیشه این اتفاق نمی‌افتد و جوان ناامید از زندگی، به سمت اعتیاد، خودکشی و دیگر آسیب‌های اجتماعی سوق پیدا می‌کند.بیکاری نیز از دیگر عوامل اجتماعی در روند رو به افزایش شیوع افسردگی در میان جوانان است. جوانان با امید به آینده‌ای بهتر و به امید دستیابی به شغلی مناسب برای تشکیل زندگی آینده راهی دانشگاه می‌شوند، اما پس از چندی با مشاهده واقعیت از نردبان امید‌ها و آرمان‌های خود سقوط کرده و به ورطه ناامیدی کشیده می‌شوند، چراکه می‌بینند تحصیل هیچ گونه ارتباطی با موقعیت شغلی آینده آن‌ها ندارد. آن‌ها چند سال از جوانی خود را بیهوده صرف تحصیل کرده‌اند، در حالی که اکثریت تحصیل کردگان دانشگاهی حتی در مقاطع تحصیلات تکمیلی با معضل بیکاری مواجه هستند و اگر هم در جایی مشغول به کار می‌شوند؛ از هیچگونه امنیت شغلی برخوردار نیستند.جوانان تحصیل کرده بیکار و فارغ از تفریحات سالم وقتی تبعیض‌ها در استخدام و کاریابی را می‌بینند ناامیدی دوچندان بیشتری گریبان‌گیر آن‌ها می‌شود و علاوه بر این وقتی قصد ازدواج را دارند، اما از ابتدایی‌ترین شرایط ازدواج یعنی اشتغال نیز برخوردار نیستند؛ به کلی از زندگی کنار می‌کشند و هیچ آینده‌ای برای خود تصور نمی‌کنند.



    ابراهیمی مقدم روان‌شناس و استاد دانشگاه گفت: افسردگی سرماخوردگی روانی است و همان طور که سرماخوردگی متداول است و اگر درمان نشود، مشکلاتی ایجاد می‌کند، افسردگی هم در صورت عدم درمان مشکلاتی را به همراه می‌آورد.
    وی افزود: بررسی‌ها نشان می‌دهد افسردگی در میان دانشجویان هم بالاست و علت آن ناکامی در دیر وارد شدن به بازار کار و بالا رفتن توقعات است.80 درصد تحصیل کرده‌ها بیکار هستند اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران در گفتگویی ؛ با بیان اینکه آمار‌های جهانی نشان می‌دهند که ۸۰ تا ۸۵ درصد مردم مسئله اجتماعی دارند و بقیه نیز بیمار می‌شوند؛ گفت: در ایران هرکسی امیدش به زندگی را از دست داده باشد، افسرده تلقی می‌شود، در حالی که واقعا این طور نیست و این بی حوصلگی است نه بیماری افسرگی.وی افزود: افسردگی، علت اجتماعی دارد؛ آن هم در کشوری که مشکلات اقتصادی زیاد است، اما مسئولان خود را راحت می‌کنند و می‌گویند مردم بیمار هستند. عصبی بودن علل اجتماعی دارد و شرایط موجود است که بی تفاوتی و بی حوصلگی ایجاد می‌کند. این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه جوان اگر کار درست داشته باشد، به یکنواختی و بی حوصلگی دچار نمی‌شود؛ اظهار کرد: جوانان تحصیل کرده بیکارند و شخصیت اجتماعی ندارند، لذا یا تحصیل خود را عقب می‌اندازند و یا خسته می‌شوند. در حال حاضر ۸۰ درصد تحصیل کرده‌ها بیکار هستند.رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی با بیان اینکه اگر در جامعه بیکاری وجود داشته باشد پرخاشگری، عصبانیت و غیره ایجاد می‌شود؛ عنوان کرد: جوان در کشور ما کار و درآمد ندارد، تبعیض‌ها در استخدام را می‌بیند و هزینه سرگرمی‌ها هم گران است، پدر و مادرش هم که برای تامین هزینه‌های زندگی دوشیفته کار می‌کنند؛ پس چطور انتظار داشته باشیم جوان بی حوصله نشود؟اقلیما گفت: مسئله اجتماعی است که باعث می‌شود جوان گوشه نشین شود و سپس به وی برچسب بیماری می‌زنند، لذا اگر زمینه‌ها و مسائل اجتماعی درست شود، دیگر شاهد افسردگی و بی حوصلگی نخواهیم بود.وی افزود: نبود امکانات تفریحی، حمایت اجتماعی و خانوادگی، کم بودن حقوق، تبعیض در محیط‌های مختلف، نبود امنیت شغلی از جمله عوامل زمینه ساز بی حوصلگی و ناامیدی در جوانان هستند.رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی با تاکید بر اینکه جوانان افسرده نیستند، بلکه امید به زندگی را از دست داده اند؛ گفت: تفریحات گران است و جوان به این علت خانه‌نشین و بی حوصله می‌شود، اما پزشکان خیلی راحت می‌گویند افسرده است و دارو‌هایی تجویز می‌کنند که وی را بیمار می‌کند.اقلیما اضافه کرد: جوانان امکانات ندارند و نمی‌توانند بیرون بروند، لذا بی حوصله و خانه نشین می‌شوند، به هر آدمی هم بگویید یک هفته در خانه بنشیند دیوانه می‌شود. منبع: باشگاه خبرنگاران جوان


    شاغل نبود یعنی عدم تشکیل و ثبات در زندگی و برای خیلی ها ایجاد نا امیدی میکنه
    بعلاوه کسی هم شغل نداره احتمال داره که تفریحی و فعالیت مفید خاصی هم نداشته باشه شاید تو کشور مون خیلی به چشم بیاد.
    نیاز های اجتماعی باید یجوری برطرف بشن وگرنه آدم آدم نمیشه ، قلیان و کلوب های بازی ویدئویی شاید یکم شو بتونن جبران کنن
    اما باشگاه، کتابخونه، مسجد، دانشگاه بدردبخور، مراکز فنی باید فعال تر بشن که اینا هم هزینه میطلبه که متاسفانه وضعیت جیب مردم مون خوب نیست
    چیکار میشه کرد؟ که فرزند مون از آسیب های اجتماعی دور بمونه و پخته بشه؟ جامعه ما مریضه ، عدالتی وجود نداره با این همه آرمان و اندیشه
    هرکسی باید خودش کاری کنه وگرنه درست نمیشیم از خودمون شروع میشه .


    Last edited by Iloveu-ALL; 29-11-2017 at 01:16.

  2. #172
    حـــــرفـه ای wichidika's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    پست ها
    13,667

    5 طلای سیاه چگونه باعث بیکاری می‌شود؟

    از نفت تا فلاکت

    طلای سیاه چگونه باعث بیکاری می‌شود؟


    اینکه ثروت‌های بادآورده همچون نفت برای ملت‌ها خوشبختی آورده یا نیاورده‌اند، محل بحث بسیاری است. درآمدهای نفتی به دلیل اینکه از فرایند تولید و تلاش ملت‌ها به دست نیامده اند وقتی وارد چرخه اقتصادی کشورها می‌شوند، باعث تغییراتی خواهند شد که لزوما به اشتغال و یا رفاه و آسایش مادی بیشتر نمی‌انجامد.
    به گزارش ایسنا، در یکی از اساطیر یونان باستان، "شاه میداس" به خاطر خدمتی که به یکی از خدایان خود می‌کند مورد لطف او واقع می‌شود تا هر درخواستی دارد برایش برآورده کند و او تقاضا می‌کند تا به هرچه که دست می‌زند به طلا تبدیل شود. خواسته او اجابت می‌شود و او شادان به خانه خود بازمی­گردد و با در آغوش کشیدن دخترش ناخواسته او را به طلا تبدیل می کند. آنگاه است که او به درخواست اشتباهش پی می‌برد!
    زمانی که سیل منابع نفتی وارد اقتصاد کشورها می شود اگر برنامه‌ریزان به چگونگی هزینه درست آن فکر نکنند، در اولین گام آن منابع مصرف و تباه می شوند. انواع کالای مصرفی از طریق پول های بادآورده نفتی وارد کشورهای نفتی می شوند. به همین موازات توقع و سطح زندگی مردم هم بالاتر می رود و به سبک زندگی لوکس‌تری هم گرایش پیدا می کنند. بازار بومی کشورها به دلیل افزایش ناگهانی تقاضا برای مصرف کالا توان برآورده ساختن این نیازها را ندارد و مجبور به واردات از خارج کشور است.
    صنایع و تولیدات بومی در چنین فضایی خصوصا اگر کشوری کمتر توسعه یافته باشد توان برآورده ساختن این حجم عظیم از کالاهای مصرفی را ندارند و از سویی به دلیل شیوه تولید سنتی‌تر و کیفیت کمتر، توان رقابت با صنایع وارداتی خارجی را ندارند و خود به خود به تعطیلی کشیده می شوند در نتیجه بسیاری از نیروهای انسانی که تا پیش از این در این صنایع مشغول به کار بودند بیکار می شوند.
    از سوی دیگر سرمایه‌داران داخلی به دلیل سودده نبودن فعالیت های تولیدی سعی می کنند سرمایه خود را به جای صنعت و تولید به بازارهای مالی اقتصاد و یا دلالی ببرند. امری که اساسا به دلیل ماهیت غیرتولیدی خود نمی تواند مولد و یا اشتغال زا باشد. در نتیجه بخش غیرتولیدی اقتصاد و مشاغل مرتبط با فعالیت های دلالی و خدماتی حجیم تر و بخش تولیدی که مستقیما باعث جذب نیروی کار و حل مشکل بیکاری می‌شود، روز به روز کوچک‌تر و ضعیف‌تر می شود. آن بخش کوچکتر تولید در این کشورها هم به دلیل عدم کارایی و بهره وری لازم به تدریج جایگاه خود را از دست خواهد داد.
    در همین مورد سیدمصطفی رضوی _ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _ با اشاره به اینکه دوره پس از جنگ رشد بهره‌وری کل عوامل تولید ۰.۴ درصد بود، گفته بود: در برنامه دوم بهره‌وری نیروی کار منفی ۰.۴، بهره‌وری سرمایه ۰.۲، بهره‌وری کل عوامل تولید ۰.۱ و سهم بهره وری از کل رشد اقتصادی ۲۸ درصد بوده است. همچنین بهره وری نیروی کار در دوره پنجم، در سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ و دوره ای که قیمت نفت تا بالای ۱۰۰ دلار هم رفت، ۹.۲درصد، بهره وری سرمایه منفی ۰.۲ درصد، بهره وری کل عوامل تولید ۱.۱، و سهم بهره وری کل عوامل تولید از رشد اقتصادی ۲۵ درصد بود.
    او همچنین با تاکید بر اینکه اقتصاد ایران در بهره وری جایی نداشته و رشد اقتصادی با اتلاف منابع همراه است، تصریح کرد: برنامه پنجم از سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۳ شاخص های بهره‌وری اول توسعه منفی ۰.۶، رشد سرمایه منفی ۹.۲، رشد بهره وری عوامل تولید منفی ۹.۱ درصد بوده که در مجموع سهم کل بهره وری عوامل تولید از رشد اقتصادی در دوره پنجم صفر درصد بوده است. همچنین در ایران به ازای هر ساعت کار ۷.۱ دهم دلار ارزش تولید است در حالی که این امر در کشورهای صنعتی بیش از ۴۰ دلار است.
    نکته جالب در این آمار ارائه شده، صفر شدن سهم بهره وری عوامل تولید از رشد اقتصادی در دوره پنجم است که نشان دهنده ضعف تدریجی حوزه تولیدی اقتصاد کشور آنهم در دوره های رشد فروش نفت در کشور است!
    معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی اما نخستین تقسیم بندی اقتصادی دنیا را اقتصاد متکی بر منابع دانسته و تاکید کرده است: استفاده از منابع ذخیره‌ای نفت به عنوان چهارمین رتبه در دنیا، دومین ذخیره گاز و دارا بودن بیش از ۶۰ نوع ماده معدنی با رتبه پانزدهم از نظر دارا بودن مواد معدنی است.
    این در حال است که آمار بیکاری در کشور روز به روز بیشتر از گذشته می شود به طوریکه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، علیرغم اعلام رقم ۱۲ درصد بیکاری در کل کشور به صورت میانگین، شاهدیم که در برخی از شهرها میزان بیکاری به ۶۰ درصد رسیده است و متأسفانه در بین تحصیلکرده‌های ما رقم بیکاری بسیار بالاتر از آنچه که به طور متوسط اعلام می‌شود، است.
    رحمانی فضلی همچنین با اشاره به زنجیره‌ای و چند بعدی بودن آسیب‌های اجتماعی، تاکید کرد: با آسیب‌های اجتماعی متفاوتی از جمله؛ اعتیاد، حاشیه نشینی و طلاق در کشور مواجه هستیم و در این میان در برخی مناطق که میزان بیکاری در آنها بالاست، این آسیب‌ها حادتر هستند.
    هرچند تعیین سمت و سوی کلی اقتصادی و در نظر گرفتن مساله بسیار مهم ایجاد ظرفیت های شغلی به عهده مجموعه دولت ها و سیاست های کلان تر است و از عهده یک وزارت به تنهایی خارج است اما نمی توان از نقش پررنگ وزارت کار در روشن کردن مسیر آینده اقتصاد کشور و تبیین راهکارهای ایجاد اشتغال برای سیاستگزاران غافل شد.
    معضل بیکاری که حالا سربرآورده است امری است که باید در طول سالیان گذشته به آن پرداخته می شد و نمی توان وزارت کار دولت روحانی را بابت همه آن اقدامات صورت نگرفته مورد سرزنش قرار داد.
    در همین زمینه علی ربیعی _ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _ با انتقاد از سیاست‌های نادرست مسبب بیکاری جوانانی که از دهه ۶۰ تا ۸۰ در سنین فعالیت اقتصادی قرار دارند، تصریح کرد:‌ در حال حاضر تلاش می‌کنیم تا شکاف موجود بین نیروهای شاغل و بیکار را با اصلاح این سیاست‌ها کاهش دهیم. سالانه نزدیک به یک میلیون و ۲۰۰هزار شغل باید برای این افراد ایجاد شود که متأسفانه این میزان به راحتی محقق نمی‌شود.
    خود پیداست که گسترش بیکاری در کشور موجب کاهش درآمدها و در نتیجه رفاه مردم در جامعه می شود مساله ای که می تواند باعث به وجود آمدن انواع آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی در جامعه شود. افزایش نرخ بیکاری از طریق افزایش بار تکفل بر افراد موجب ایجاد آثار ناگوار اجتماعی-اقتصادی و در نتیجه گسترده شدن فقر و نابرابری و تضعیف رفاه اجتماعی می شود.
    گزارش از خبرنگار ایسنا: فرشاد بیرانوند



  3. #173
    حـــــرفـه ای wichidika's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    پست ها
    13,667

    12 بیکاری ۵۰درصد فارغ التحصیلان کشور

    تسنیم گزارش می دهد

    بیکاری ۵۰درصد فارغ التحصیلان کشور




    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    علاوه بر اینکه ۳۶ درصد از بیکاران فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند،حدود ۵۱ درصد فارغ التحصیلان بیکار و به دنبال کار هستند.

    به گزارش خبرنگار اقتصادی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، بیکاری فارغ الحصیلان در سال های اخیر از اهمیت خاصی برخوردار شده و تبدیل به یک چالش اساسی شده است. این موضوع زمانی به یک چالش اساسی تبدیل شد که کشور با رشد روز افزون جمعیت دارای تحصیلات عالی که به نو به خود نتیجه افزایش بیش از حد ظرفیت دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی بود، مواجه شد.در عین حال افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی، منجر به عدم تعادل بین فرصت‌های شغلی موجود و نیاز واقعی بازار کار و جمعیت فارغ التحصیل دانشگاهی شده است. بخشی از جمعیت فارغ التحصیل دانشگاهی قبل از فارغ التحصیل شدن، ضمن تحصیل شاغل هستند. از 4.8 میلیون نفر دانشجو حدود 800 هزار نفر ( 17درصد) شاغل هستند. بخشی از جمعیت فارغ التحصیل دانشگاهی از نظر اقتصادی غیر فعال هستند این موضوع بویژه در مورد زنان صدق می کند. حدود 34 درصد از کل فارغ التحصیلان و 52 درصد از زنان فارغ التحصیل دانشگاهی غیر فعال هستند. از آنجا که تعداد کل فارغ التحصیلان دانشگاهی در سال تحصیلی 94-93، حدود 850 هزار نفر است (500 هزار نفر مرد و 350 هزار زن)، می توان گفت حدود 290 هزار نفر( 34درصد) از کل فارغ التحصیلان دانشگاهی و 180 هزار نفر( 52 درصد) از زنان فارغ التحصیل دانشگاهی از نظر اقتصادی غیرفعال هستند و تمایلی برای ورود به بازار کار ندارند.از کل جمعیت فارغ التحصیل و در حال تحصیل دانشگاهی( 11.8میلیون نفر) حدود 4.5 میلیون نفر شاغل و 1.1میلیون نفر بیکار هستند یعنی در مجموع 5.6 میلیون نفر جزء جمعیت فعال اقتصادی و ما بقی(6.2 میلیون نفر معادل 52 درصد) غیر فعال هستند. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در جمع بندی مطالعه انجام شده از وضعیت اشتغال دانش آموختگان دانشگاهی به این نتیجه رسید که با در نظر گرفتن غیر فعال بودن 34 درصد از فارغ التحصیلان و شاغل بودن حدود 17 درصد از افراد در حال تحصیل، در مجموع 51 درصد از این جمعیت در زمره افراد بیکار و در جستجوی کار قرار نمی گیرد و می بایست برای نیمی از آنها فرصت شغلی ایجاد کرد و اظهاراتی همچون ایجاد فرصت شغلی معادل همه فارغ التحصیلان دانشگاهی، خطای بزرگی است و موجب انحراف در تصمیم گیریها و برنامه ریزی‌های کلان می‌شود.اما آمارهای دیگر حاکی از این است که 36 درصد از بیکاران فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند. همچنین در جمعیت در حال تحصیل آموزش عالی کشور، 800 هزار نفر شاغل و 200هزار نفر بیکار هستند؛ همچنین در بین 7 میلیون فارغ التحصیلان سال 94نیز، 3.7میلیون شاغل و 900 هزار نفر بیکار هستند.
    انتهای پیام/

  4. #174
    حـــــرفـه ای wichidika's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    پست ها
    13,667

    10 چرا دکترا می‌خوانید؟

    وقتی تصور ما از ادامه تحصیل با واقعیت آن یکی نیست چرا دکترا می‌خوانید؟


    وبلاگ > دادپی، علی - در تصمیم به ادامه تحصیل خیلی از اوقات برداشتهای شخصی و آرزوهای فردی جایگزین واقعیتهای آموزشی و اقتصادی می شوند و فرد منابع خود را در جهت متضاد با اهدافش به هدر می دهد.


    تا بحال بچه های زیادی را دیده ام که برای ادامه تحصیل عازم خارج از کشور بوده اند. ایشان در رشته های مختلفی پذیرش می گیرند و در مقطع دکترا ادامه تحصیل می دهند. با اینحال نمی دانم چند نفرشان تا بحال واقعا از خودشان پرسیده اند که چرا در مقطع دکترا ادامه تحصیل می دهند؟ و چرا در این رشته؟
    آدمها به دلایل مختلفی می توانند دنبال گرفتن دکترا در یک رشته بروند: علاقه شخصی به ادامه تحصیل، رقابت با همکلاسیها و دوستان، میل به مهاجرت و حتی داشتن یک عنوان دهن پرکن. و البته هیچکس حق قضاوت درباره این آدمها و انگیزه هایشان را ندارد. ایشان رشته های مختلفی را هم به دلایل مختلفی انتخاب می کنند. گاهی یک رشته دانشگاهی مد روز می شود و بچه ها جو زده سراغش می روند بدون آنکه چندان درباره اش چیزی بدانند. گاهی امیدوار به آینده شغلی مطمئن و درخشان هستند و گاهی به دنبال درآوردن پول و ایجاد درآمد بالا و در مدت زمانی کوتاه. البته عده ای هم از سر ناچاری رشته هایی را انتخاب می کنند که فکر می کنند در آنها پذیرش می گیرند. اینها سراغ انتخاب اولشان نرفته اند و در فضایی که کمی با آن بیگانه هستند ادامه تحصیل می دهند.
    داستان ما به اینجا ختم نمی شود. آدمهایی هستند که از تواناییهای خود برداشت درستی ندارند، گروهی خود را بیش از اندازه توانا می دانند و گروهی خود را ضعیف، عده ای برای مدت زمانی طولانی غره به رتبه کنکورشان در ایران می مانند، تعجب می کنید فرهنگ دانشگاهی ایران تا کجا همراه بعضیها می ماند، و فکر می کنند استادان خارجیشان چیز جدیدی به آنها یاد نمی دهند. گروهی دیگر که دل به رشته های خود نداده اند ضعف خود را مدام با این دلیل توجیه میکنند که اگر دل به کار بدهند از همه بهترند. اما تاسف اینجاست که هیچوقت دل به کار نمی دهند و در نتیجه هیچوقت از کسی بهتر نیستند. فراموش می کنند که ما یکبار زندگی می کنیم و حیف است اسیر رشته ای بمانند که آنرا دوست ندارند و تفاوتهایشان را با سایر همکلاسیهایشان به حساب برتریهای نداشته اشان می گذارند. ایشان خود از استفاده از تنها مزیت عمده دانشگاههای مقصدشان محروم می کنند.
    دانشگاه های آمریکای شمالی خالی از عیب و ایراد نیستند و قطعا می تواند درباره آنها ساعتها صحبت کرد، اما یک مزیت عمده آنها را نباید فراموش کرد: آزادی انتخاب رشته. بارها پیش آمده است که بچه ها توانسته اند بدون پیچیدگیهای اداری متداول در ایران رشته های خودشان را تغییر بدهند و از دانشکده ای به دانشکده دیگر بروند. اسیر اولین انتخاب رشته ماندن در این سیستم مفهومی ندارد، چون دانشجو همیشه می تواند رشته خود را تغییر بدهد. در این سیستم واقعا حیف است فرد دنبال علاقه خودش نرود.
    نکته دیگری که بسیاری از جویندگان دکترا فراموش می کنند، تغییر مهارتهای فردیشان در این دوره است. هدف اکثر دوره های دکترا تربیت مدرس و محقق است. تاکید این دوره ها بر خلاقیت، قدرت تحلیل علمی و روشهای تحقیق باعث تقویت ویژگیها و تواناییهای برازنده یک مشاور در فرد می شود. هدف کمتر دوره دکترایی تربیت مدیران و رهبران اجتماعیست، هدفی که خیلی از متقاضیان ایرانی درجه دکترا دنبال می کنند و شاید با گذراندن دوره های فوق لیسانس مدیریت و یا ام بی ای به آن برسند.
    کمی تراژیک است اما هر چه با بچه هایی که بدنبال دکترا هستند بیشتر صحبت می کنم، بنظرم می رسد آدمهای زیادی برای این سوال جوابی ندارند: چرا می خواهید دکترا بخوانید؟ اما راستش توجیه تا دلتان بخواهد. امیدوارم این مشاهده تلنگری باشد برای فکر بیشتر.

  5. #175
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,826

    پيش فرض

    سلام

    بعضیها ادامه تحصیل میدند برای فرار از کار .
    یعنی خانواده خرجشون رو میدند چون دارند درس میخونند .
    اونها هم میبینند درس خوندن بهتر از کار کردنه , برای همین ادامه تحصیل میدند تا جایی که میشه و می کشند
    ========================
    طبق خبر IRINNBB , 20 میلیون نفر از مردم کار نمیکنند باوجودیکه توانِ کار کردن دارند
    =============================
    حالا اونهائی هم که شاغلند خصوصاً دولتیها بیش از 50% از وقتِ کاریشون رو بیکارند یا کار مفید انجام نمیدند
    Last edited by MOHAMMAD_ASEMOONI; 06-12-2017 at 21:22. دليل: تصحیح

  6. این کاربر از MOHAMMAD_ASEMOONI بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #176
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    سلام

    بعضیها ادامه تحصیل میدند برای فرار از کار .
    یعنی خانواده خرجشون رو میدند چون دارند درس میخونند .
    اونها هم میبینند درس خوندن بهتر از کار کردنه , برای همین ادامه تحصیل میدند تا جایی که میشه و می کشند
    ========================
    طبق خبر IRINNBB , 20 میلیون نفر از مردم کار نمیکنند باوجودیکه توانِ کار کردن دارند
    =============================
    حالا اونهائی هم که شاغلند خصوصاً دولتیها بیش از 50% از وقتِ کاریشون رو بیکارند یا کار مفید انجام نمیدند
    هیچ کدوم از اینها دلیل مشکل بیکاری در کشور نیست. اگه کار وجود داشت ولی متقاضی نبود حرف شما صحیح بود (در بعضی کشورهای اروپایی وضعیت چنین است) ولی وقتی برای هر شغل در بعضی مواقع بیشتر از 100 نفر اقدام می کنند یعنی مشکل فرار جوانان از کار نیست بلکه مشکل نبودن شغل کافی در اقتصاد کشور برای پشتیبانی از این جمعیتی است که فقط طی 50 سال 4 برابر شده و کشور در کنارش چنین رشد صنعتی و اقتصادی رو نداشته.

  8. 4 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #177
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,826

    پيش فرض

    سلام

    جناب Stream , سال 72 یه روز در رادیو برنامه بود در مورد بیکاری .
    همه زنگ میزدند و غُر میزدند که کار نیست
    یک افغانستانی زنگ زد گفت ما 6 میلیون نفریم در ایران . هیچکدوممون هم بیکار نیست . خودتون نمیخواین کار کنین

  10. 2 کاربر از MOHAMMAD_ASEMOONI بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #178
    کاربر فعال مشاوره خرید گوشی موبایل Iloveu-ALL's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2011
    پست ها
    5,275

    پيش فرض

    مشکل بیکاری نیست؛ مشکل وجود کار های سخت و با حقوق پایینه ...
    کلی زحمت بکش کلی کلی کلی شب و روز خواب نداشته باش با کلی فشار روانی ؛ حتی نتونی دست زن و بگیری این کار ه ؟
    مشکل این دنیا بزرگ تر از این هاست ... یک سری دارن زیادی میخورن ... یه گروه کوچیکی که نمیشه به راحتی پیداشون کرد ... اصلا منظورم پولدار بودن نیست ... ولی بعضیاشون

  12. 3 کاربر از Iloveu-ALL بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #179
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    سلام

    جناب Stream , سال 72 یه روز در رادیو برنامه بود در مورد بیکاری .
    همه زنگ میزدند و غُر میزدند که کار نیست
    یک افغانستانی زنگ زد گفت ما 6 میلیون نفریم در ایران . هیچکدوممون هم بیکار نیست . خودتون نمیخواین کار کنین
    مشکل اینه که کاری که این مهاجرین انجام میدن شغل های بسیار خطرناک و آسیب زننده به بدن و کم درآمد هست. اگه قواعد و محدودیت های صحیحی داشتیم در بحث ایمنی شغل هایی که مهاجرین افغانستانی بیشتر انجام میدن و همینطور نظارت صحیح روی بحث اشتغال و درآمد و خدماتی که به این افراد ارائه میشه، قطعا خیلی بیشتر از همطونانمون حاضر به انجامشون میشدن. این مهاجرین این کارها رو انجام میدن و تمام این ریسک و کم درآمدی رو به جان می خرند چون گزینه دیگه ای که پیش روشون هست کشور خودشون و محیط جنگی و ... است. دلیل عدم وجود چنین محیطی هم به مسائل سیاسی کشور برمی گرده که بحث دربارشون خارج از حیطه فعالیت انجمن است.

    شما به کشورهای توسعه یافته اگه نگاه کنید حادثه هایی که در اینطور شغل ها اتفاق می افته خیلی کمتر از کشور ماست و درآمد افرادی که در این زمینه ها کار می کنند هم جزو قشر نسبتا مرفه جامعه است. معمولا مهاجرها چنین شغل هایی در اون کشورها ندارند و مردم کشور خودشون انجام میدن چون شغل ایمن با درآمد خوب است.

    +

    وضعیت اشتغال کشور در حال حاضر نسبت به سال 72 بسیار بسیار بدتر است. اون زمان شاید بهترین زمان چند دهه اخیر کشور از نظر اشتغال بود. اون رشد جمعیت وحشتناکی که در دهه 60 داشتیم اون زمان همه بچه بودند و الان همه در بازار کار هستند.

  14. 2 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #180
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    مشکل اینه که کاری که این مهاجرین انجام میدن شغل های بسیار خطرناک و آسیب زننده به بدن و کم درآمد هست. اگه قواعد و محدودیت های صحیحی داشتیم در بحث ایمنی شغل هایی که مهاجرین افغانستانی بیشتر انجام میدن و همینطور نظارت صحیح روی بحث اشتغال و درآمد و خدماتی که به این افراد ارائه میشه، قطعا خیلی بیشتر از همطونانمون حاضر به انجامشون میشدن. این مهاجرین این کارها رو انجام میدن و تمام این ریسک و کم درآمدی رو به جان می خرند چون گزینه دیگه ای که پیش روشون هست کشور خودشون و محیط جنگی و ... است. دلیل عدم وجود چنین محیطی هم به مسائل سیاسی کشور برمی گرده که بحث دربارشون خارج از حیطه فعالیت انجمن است.

    شما به کشورهای توسعه یافته اگه نگاه کنید حادثه هایی که در اینطور شغل ها اتفاق می افته خیلی کمتر از کشور ماست و درآمد افرادی که در این زمینه ها کار می کنند هم جزو قشر نسبتا مرفه جامعه است. معمولا مهاجرها چنین شغل هایی در اون کشورها ندارند و مردم کشور خودشون انجام میدن چون شغل ایمن با درآمد خوب است.

    +

    وضعیت اشتغال کشور در حال حاضر نسبت به سال 72 بسیار بسیار بدتر است. اون زمان شاید بهترین زمان چند دهه اخیر کشور از نظر اشتغال بود. اون رشد جمعیت وحشتناکی که در دهه 60 داشتیم اون زمان همه بچه بودند و الان همه در بازار کار هستند.
    درست می‌فرمائید... باید به این نکته توجه بشه که اساسا کم بودن دستمزد (و حتی همون ایمنی و مزایای کارها مثل بیمه) در بازار کار ایران به علت زیاد بودن متقاضی کار با همون تعداد بیکارهاست که اونهم ریشش رشد جمعیتی دهه 60 هست. اتفاق جالبی که تو ایران افتاد این بود که افراد تمایل پیدا کردن که برای بدست اوردن مشاغل تخصصی‌تر که دستمزدهای بهتری داره رقابت کنن، و به همین خاطر وارد دانشگاه شدن خیلیها. رشد قارچگونه دانشگاهها با مجوزهای کیلویی که داده میشد عملا از این تمایل بهره برد. هم از نظر سیاسی خوب بود چون برای مدت طولانی جمعیت بیکار کشور سرش گرم میشد و هم قشر زیادی از این راه درآمدهایی (عمدتا رانتی) کسب کردن. در نهایت مشکل رو حدود یک دهه به تعویق انداخت. به گونه‌ای که امروزه همه صحبت از این میکنن که تحصیل کرده های ایرانی بیکار هستن. در واقع این تحصیل کرده ها از سالها پیش بیکار بودن و اینکه این افراد رفتن و تحصیل کردن جز اتلاف وقت خودشون و منابع کشور به مشکل اضافه نکرده.

    در هر صورت دستمزدها در بازار کار ایران پائینه. هیچ امیدی هم به اضافه شدنش جز به مقدار رشد تورم نیست و حتی میتونه وضع همینطور با اضافه شدن افراد متقاضی کار بدتر هم بشه. تنها راه اینه که تقاضای اشتغال زیاد بشه که اون هم تنها با رشد اقتصادی بالا و صعنتی شدن ممکنه. تازه زمانی که ما وارد مسیر صنعتی شدن بشیم (اگر بشیم!) مشکلات بعدی خودشون رو نشون میدن. دستمزدها تا مدتهای طولانی پائین نگه داشته میشه و تضاد طبقاتی تشدید میشه و میتونه موجب نارضایتی های اجتماعی بشه، مثل اونهایی که در رخ دادن انقلاب 57 موثر بودن. و بعد دوباره ممکن تمام این سیکل معیوب باز هم به واسطه توسعه نیافتگی سیاسی تکرار بشه.

    در یک کلام هیچ چشم انداز مثبتی در بازار کار ایران وجود نداره. اگر کسی توانایی داره در مشاغل تخصصی رقابت کنه یا کارآفرینی کنه (چه با رانت و چه بدون اون) موفق میشه. اگر کسی بتونه از کشور خارج بشه هم زندگی خوبی خواهد داشت. غیر از این باید با این واقعیت روبرو شد که وضع همین هست!

  16. 3 کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •