به نظر من این سریال هم خیلی سوتی داره و هم خیلی آبکی نوشته شده!
مثلا توی قسمت قبل که قرار بود برن سلول کاظمی رو بگردن، همه چی دست به دست هم داد که نتونن مدرکی پیدا کنن!!!! همون زندانی که باهاش رفیق بود رو میارن که لوله کشی رو چک کنه!!! اون نفری که باید میرفت برای چک کردن سلول، توی اتاقش نبود و مجبور بودن اسمش رو با صدای بلند بگن و بگن که داریم میریم سلول رو بگردیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بعد هم اون لولهکش بدون اینکه کاری انجام بده یا کسی بخواد جلوش رو بگیره (به بهانه آوردن ابزار!، مگه ابزار رو توی سلولش داشته؟!؟!؟) راهش رو میکشه و میره تا خبر بده!!!!!!!!!!! اتفاقا یکی از دوستاش رو میبینه و به اون میگه، اونهم میره و همه مدارک رو جمع میکنه و از قضا همون موقع اون هم سلولی که خیاط هست هم وارد میشه تا این یکی با پوشیدن کت بتونه اومدنش به اون سلول رو توجیه کنه!!!!!!!!!!!!!!!! و کلی چیزهای دیگه. راستی مگه توی زندان اجازه دارن که سوزن و قیچی و... داشته باشن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یکی دیگه از مسائل جالب این سریال اینه که همه چی به کامپیوتر وابسته هست! حتی بچههای سرگرد هم همه حرفشون در مورد کامپیوتر و رباتیک هست! هدیه که براشون خریداری میشه، کیت ربات هست، کلاس فوق برنامه هم که مشخصه باید حتما کلاس رباتیک باشه!!! و کلی از این مسخره بازیهای دیگه! توی اداره هم که همه تبلت دارن و کوچکترین مورد رو هم از روی تبلت باید ببینن تا جواب بدن!!!!!!!
یکی از بخشهای خیلی الکیاش هم (برای اینکه بخوان بگن سرگرد چقدر اطلاعات کامپیوترش بالاست) اون قسمتی بود که یه مجرم رو میگیرن و سرگرد داره ازش بازجویی میکنه بعد مجرم میگه من مثلا فلان کار رو کردم، بعد یهو سرگرد میگه: خب بذار از اینجا به بعدش رو من بگم!!!!!!!!!!!!!!!! بعد شروع میکنه به گفتن یه سری چرت و پرت در مورد کامپیوتر و میگه یعنی تو اینکارها رو کردی و مجرم هم میگه: بله درسته!!!!!!!!!!!!!!! آخه کجای دنیا موقع بازجویی بجای اینکه مجرم اقرار کنه، بازجو شروع میکنه به گفتن اتفاقات افتاده!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینقدر از این چیزها توی این سریال هست که تا چندین صفحه میشه راجع بهش نوشت.
البته در پایان باید بگم که این فقط نظر شخصی من هست و...!
رامین
