تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 18 از 32 اولاول ... 814151617181920212228 ... آخرآخر
نمايش نتايج 171 به 180 از 317

نام تاپيک: سریال نابرده رنج

  1. #171
    آخر فروم باز mojtaba2321's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    2,332

    5

    الآن این جابر و منوچهر مهمون برنامه شبکه شهرمون بودند. ۵ نفر رو صدا کردند که به نزدیک ترین حدس به آخر سریال جایزه بدند که حدسا این بود:
    *کجال و اسد و جابر و مرضیه ازدواج می کنند
    *جابر اسیر میشه
    *گنج رو به میراث فرهنگی میدن
    *منوچهر می افته زندان
    آخرش جابر گفت که هیج کدوم حتی یکیش درست نبود!منوچهر هم گفت می تونید ۵ ۶ قسمت باقی مونده رو ببینید و بفهمید که اینا اشتباه گفتند
    -----------------------------
    نظر من:
    معلومه که داستان ماورائیه احتمالا گنج هم ماورائیه و چون ازدواج نمی کنند پس گنج باعث جداییشون میشه٬ شاید به یک زمان دیگه برند یا ….
    بازیگران و عوامل هیچ سریال یا فیلمی حق ندارن تا قبل از اتمامش داستانش رو برای مردم لو بدن برای همین اینو گفتن.

    __________________________________________________ _



    اینجانب زیاد اهل دیدن فیلم و سریال نیستم و به ندرت پیش می آید که به دیدن فیلم و سریال بنشینم اما به دلایلی موقعیتی فراهم شد که سریالی به نام نابرده رنج را از تلویزیون دنبال کنم.
    به گزارش پارسینه این سریال مصداق بارزی از ” نابرده رنج ” عوامل تولید آن در زمینه تهیه سریال تلویزیونی می باشد.
    کارگردان محترم تصور نموده چون پاوه دارای مرز مشترک با عراق است ویکی از مناطق جنگ تحمیلی است؛ لابد جایی شبیه سوسنگرد و شلمچه است و حتی به خود زحمت نداده که سفری کوتاه به شهرستان پاوه داشته باشد تا با بافت جغرافیایی و قومی آن آشنا گردد. لذا مرتکب اشتباهات عجیب و خنده داری شده که ذیلاً به چند مورد آن اشاره می گردد:
    ۱- شهرستان پاوه و مناطق مرزی آن مثل نوسود، شوشمی، هانه گرمله، دزاور، کیمنه منطقه ای کوهستانی و با پوشش جنگلی میباشند. به طوریکه در کل این منطقه حتی یک هکتار زمین شبیه آنچه در سریال میبینیم مشاهده نمیگردد ( بینندگان محترم لطفاً تصاویر مرتبط با پاوه را در اینترنت جستجو کنند).
    ۲- زبان مردم پاوه و اطراف آن کردی اورامی است. جالب است بدانید که بیش از ۹۰ درصد کردها این لهجه را به خوبی متوجه نمیشوند.
    در سریال مزبور به نحو مضحکی لهجه های کردی را به هم چسبانده اند. مثلاً در حالی که مش سلام با لهجه کلهری (مخصوص کرمانشاه و مناطق اطراف) تکلم مینماید دخترش کژال با لهجه سورانی (مخصوص مناطق بوکان و مهاباد) حرف میزند و جالب اینجاست که اینها اهل پاوه هستند که دارای لهجه اورامی است.
    نکته دیگر اینکه هنرپیشه اصلی فیلم ( اسد ) با زبان پدری اش صد در صد نا آشناست و نامه ی کژال را به صورتی میخواند که انگار به زبان چینی نوشته شده است.
    ۳- از اشنویه گرفته تا بوکان و مهاباد و سقز و بانه و سنندج و مریوان و پاوه و حتی شهرهای جنوبی تر از پاوه مثل روانسر و جوانرود به هیچ وجه (حتی یک مورد) به اسامی مثل مش سلام و فضلعلی و شهرتی مثل سرلک برخورد نمیکنید.
    ۴- سریال دارای صحنه های عجیب دیگری هم میباشد مثل بازکردن قوطی کنسرو لوبیا با سرنیزه به صورت یک دستی، قرمز شدن زیر پیراهنی اسد و عماد با زدن اولین ضربه شلاق (آنهم بدون اینکه زیر پیراهن پاره شود)، استفاده اغراق آمیز از بعضی واژه ها مثل هه به جای هست و نی به جای نیست به نشانه ی اهل تهران بودن، عدم نیاز به سوختگیری ماشین اسد در ساعتهای متوالی رانندگی!
    در پایان آقای کارگردان یادت باشد که: نابرده رنج گنج میسر نمیشود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد


    گردآوری : گروه اینترنتی آدانا
    Last edited by mojtaba2321; 22-07-2011 at 09:50.

  2. 3 کاربر از mojtaba2321 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #172
    آخر فروم باز mohammadirani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    Iran..Rasht
    پست ها
    2,298

    پيش فرض

    این سریال اوایلش خیلی باحال بود، به خصوص تو نشون دادن دهه 60 که نوستالوژی خیلی ها رو زنده میکرد و اصلا سوراخ نداشت ولی الان دیگه داره خیلی ضایع میشه
    مثلا این احمده با اون لهجه تهرونی ضایع اونم از نوع سوسولیش، اهل تهرون نیستش !!!

    یا صحنه های درگیری که خیلی ضایع بوده

    یک عراقی از فاصله 10 سانتی تیرش به کنار پای ایرانی می خوره اما تیر ایرانی از فاصله 900000000کیلومتری ان هم با اسلحه کلاش مستقیم می خوره به قلب و مغز عراقی ها.....

    25 تا ایرانی با 7.8 تا کلاش اونم از نوع بسیجی و کمتر اموزش دیده یک یگان 50.60 نفری عراق اونم از نوع ارتشی اموزش دیده رو به راحتی شکست میدند

    اگه مثلا تو این درگیری ها جوری نشون میدادند که تعداد زیادی از ایرانی ها شهید میشدند هم جنبه درام سریال بالا میرفت و هم با واقعیت توفیری پیدا نیمکرد


    میدونم که الان بعضی ها میگند بابا سریال ها و فیلم های هالیوودی هم پر خالی بندیه و اونم راست نیست ولی یه نکته ای وجود داره
    مهم نیست که داستان تا چه حد دروغ و غیر واقعی هست مهم اینه که طوری پخش بشه که شبیه واقعیت باشه که ایرانی ها هیچ استعدادی تو این زمینه ندارند متاسفانه!!

  4. #173
    Scientific Moderator farshidshd's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    ๑۩۞۩๑̴
    پست ها
    4,522

    پيش فرض

    با دیدن عکسایی که دوستان توی همین تاپیک گذاشتن میشه حدس زد سرانجام جابر و اسد و عماد و منوچ ، چی میشه

  5. #174
    آخر فروم باز MoH_@_MaD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    1,359

    پيش فرض

    یه سوال
    پدر اسد از کجا فهمیده بوده که گنج زیر مجسمه هاست و زیر درخت نیست ؟؟
    چون پدرش (پدربزرگ اسد ) بش گفته بود که گنج زیر درخت همیشه بهاره و خودش هم که نتونسته بود بره سراغ گنج و دفترچه ای هم وجود نداشته که از رو اون فهمیده باشه !!
    حالا این چجوری فهمیده که گنج زیر درخت نیست و زیر مجسمه هاست ؟؟

  6. #175
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم nar nia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,444

    پيش فرض

    معظمي: «نابرده رنج» با اقبال نسبي مخاطبان همراه شد


    خبرگزاري فارس: يك منتقد گفت: «نابرده رنج» با مضمون اجتماعي، تاريخي قصد دارد يك قصه را در بستر ورق زدن ديروز تاريخ كه به نوعي به مقوله دفاع مقدس هم مربوط مي‌شود توانسته با اقبال نسبي مخاطب همراه شود.


    «حسن معظمي» عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس در مورد سريال «نابرده رنج» ساخته عليرضا بذرافشان، بيان داشت: سريال «نابرده رنج» از سريال‌هاي كه در حال پخش از تلويزيون است با مضمون اجتماعي، تاريخي قصد دارد يك قصه را در بستر ورق زدن ديروز تاريخ كه به نوعي به مقوله دفاع مقدس هم مربوط مي‌شود توانسته با اقبال نسبي مخاطب همراه شود.
    وي در ادامه افزود: در محور اصلي اين قصه كه خانواده محور نيز هست جواني به نام «اسد» وجود دارد كه نه كار و نه هدف درستي دارد كه دست به هر كاري مي‌زند به خاطر سادگي خود براي خانواده دچار يكسري ضرر و هزينه‌هايي مي‌شود. در نهايت «اسد» خانواده خود را دچار تزلزل كرده و در اين ميان پدر خود را نيز از دست مي‌دهد و ناخواسته درگير مسائلي و معضلاتي مي‌شود كه پاي او را به زندان باز كرده و در زندان او با فردي به نام «عماد» آشنا مي‌شود.
    اين منتقد در ادامه به فارس، گفت: همجواري «اسد» و «عماد» براي من تداعي كننده فيلمي به نام «ناجورها» است چرا كه اين دو دست به هر كاري مي‌زنند دچار مشكل شده و ناهمگون بودن دو شخصيت و همجواري در عين حال اين دو را با هم همسفر كرده است.
    وي در ادامه به فارس، گفت: در اين ميان اين دو با فردي به نام «منوچهر» آشنا شده او كه زمين پدر «اسد» را به نوعي بالا كشيده نيز وارد داستان شده و به نوعي سرنوشت اين دو را هم گره زده است و شاكله سريال «نابرده رنج» را نيز اين سه تشكيل مي‌دهند.
    معظمي ادامه داد: يكسري ماجراهاي فرعي ديگر سريال «نابرده رنج» ملموس نيست و ما را ياد شخصيت‌هاي آثار قبل از انقلاب مي‌اندازد اما به هر سوي سريال «نابرده رنج» توانسته با اقبال نسبي مخاطب همراه شود به رغم اينكه از داستان، كارگرداني، شخصيت‌پردازي و ... رنج مي‌برد.
    اين منتقد در ادامه، اظهار داشت: در نبود سريال‌ها و داستان‌هاي محتوايي كه برگرفته از تاريخ و دفاع مقدس است و در كمبود امكانات كه تلويزيون در اختيار تهيه‌كنندگان قرار داده سريال «نابرده رنج» نيز مشكلات خاص خود را دارد اما همين قدر كه توانسته مخاطباني را براي خود دست و پا كند خوب است.
    «حسن معظمي» در پايان اين گفت‌وگو خاطرنشان كرد: تلويزيون براي اين كه سريال‌هاي جذاب تاريخي بسازد بايد دقت و وسواس بيشتري به خرج دهد چرا كه رقبايي چون شبكه‌هاي ماهواره دارد به هر حال اميد مي‌رود كه كارهاي بعدي به دست كارگرداني سپرده شود كه امتحان خود را در اين زمينه پس داده‌اند تا شاهد آثاري فاخري باشيم كه مخاطب را اقناع كند.

  7. این کاربر از nar nia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #176
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم nar nia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,444

    پيش فرض

    اسد شبیه مجید سوزوکی نیست/ برای پول بازی نمی‌کنم

    بازیگر نقش اسد در مجموعه "نابرده رنج" با اشاره به ویژگی‌های این شخصیت تاکید کرد اسد شباهتی به کاراکتر مجید سوزوکی در فیلم سینمایی "اخراجی‌ها" ندارد. به گزارش خبرنگار مهر، نقش اسد در مجموعه "نابرده رنج" به کارگردانی علیرضا بذرافشان برای کامبیز دیرباز فرصتی بوده تا بخش دیگری از توانایی‌هایش را نشان دهد. نقشی شیرین و دوست داشتنی که به یکی از بهترین بخش‌های کارنامه حرفه‌ای او در سال‌های اخیر تبدیل شده است. در این گفتگو دیرباز درباره حضورش در "نابرده رنج" و تفاوت‌های این نقش با دیگر نقش‌هایش صحبت کرده است.
    * خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: بعد از "در چشم باد" در مجموعه دیگری بازی نکردید تا "نابرده رنج". از بازی در "در چشم باد" راضی هستید؟
    - کامبیز دیرباز بازیگر "نابرده رنج": بله، همکاری با آقای مسعود جعفری جوزانی یکی از بخت‌های حرفه‌ای من بود، خوشحالم که این تجربه را پشت سر گذاشتم.
    *اما حضور طولانی در این مجموعه به شما لطمه زد، پیشنهادهایی را از دست دادید، حتی با گریم "در چشم باد" در "انعکاس" بازی کردید.
    - نه، این هم بخشی از حرفه ما است، "در چشم باد" یک پروژه عظیم تاریخی بود، یک مجموعه بزرگ که من هم جزئی از آن بودم، خوشحالم که توانستم در کنار این گروه باشم.
    * زمانی که "نابرده رنج" پیشنهاد شد، احساس نکردید نقش اسد به مجید سوزوکی در "اخراجی‌ها" شبیه است.
    - من اهل مقایسه نیستم، این مقایسه درباره اسد و مجید سوزوکی را هم قبول ندارم، از این که در فیلم‌هایی با موضوع‌های مشابه و حال و هوای شبیه به هم بازی کنم فراری نیستم.
    *پس اگر چند فیلم دفاع مقدسی دیگر هم پیشنهاد شود بازی می‌کنید؟
    - شاید 10 فیلم دفاع مقدسی بازی کنم، بدون این که نگران شباهت نقش‌ها باشم. مجید در "اخراجی‌ها" شبیه یحیی در "دوئل" نیست و هیچ کدام از این‌ها ربطی به اسد "نابرده رنج" ندارند. حتی اگر در نگاه کلی همه این نقش‌ها در بستر جنگ تعریف شده باشند. برای انتخاب یک نقش به دسته‌بندی ژانرها فکر نمی‌کنم، اولویت من خود نقش است.
    * اما نقش‌های شبیه به هم را سخت می‌شود متفاوت بازی کرد و این احتمال وجود دارد که بعد از مدتی کارنامه‌تان پر از نقش‌های تکراری شود.
    - بعضی نقش‌ها روی کاغذ کاملا متفاوتند. مجید سوزوکی را نمی‌توانید با اسد مقایسه کنید.
    *جذابیت نقش اسد در نگاه اول برای شما چه بود؟
    - این که با دیگر نقش‌هایی که بازی کرده‌ام متفاوت بود، من چه در لباس جوان جنوب شهری، چه در قامت جوانی از طبقه متوسط و پایین جامعه یا جوان شمال شهری و مرفه، حتی تاجر موفق "در چشم باد" هرگز شبیه به اسد نبودم،
    *تفاوت‌ها چه بوده؟
    - نقش‌هایی که من بازی کرده‌ام نوعی قاطعیت دارند، شخصیت‌هایی قوی و محکم که حرف اول و آخر را در روابط می‌زنند، اما اسد از این جنس نبود. برایم جذاب بود این نقش را بازی کنم و واکنش مردم و منتقدان را ببینم، دوست داشتم ببینم این تصویر تازه را مردم می‌پذیرند.

    *نگران نبودید مردم این تصویر تازه را نپذیرند؟
    - تمام مدت کار نگران بودم و اضطراب داشتم.
    *پذیرش مردم این قدر برایتان مهم است؟
    - بله، بازیگر بدون مخاطب معنی ندارد.
    *پذیرش مردم یعنی آنها شخصیتی که شما بازی می‌کنید دوست داشته باشند؟
    - برای من مهم این است با هر نقش گامی به جلو بردارم، حتی به درجا زدن فکر نمی‌کنم به پیش رفتن فکر می‌کنم، من فکر می‌کنم برای همه در هر شغلی که دارند پیشرفت مهم است، با پیشرفت در بازیگری می‌شود ماندگار شد و در یاد مردم ماند.
    *اهمیتی که به مردم می‌دهید باعث نمی‌شود بخواهید فقط نقش مثبت بازی کنید؟ البته کارنامه‌تان نشان می‌دهد از بازی در نقش منفی ابا ندارید؟ حتی در انتخاب نقش خاکستری راغب هستید.
    - نه، وسواس من در مرحله حساس انتخاب بیشتر می‌شود، زمانی که فیلمنامه را می‌خوانم آن را در ذهنم می‌بینم، خودم را به جای تماشاگر می‌گذارم و احساس می‌کنم او نقش‌های خاکستری را بیشتر از مثبت‌ها دوست دارد. این تجربه، کمکم می‌کند تا نقش‌هایی را انتخاب کنم که پیچیده و خاکستری هستند.
    *گفتید نقش برای شما در اولویت است، کارگردان چطور؟ با آقای بذرافشان در "تب سرد" همکاری کرده بودید و قطعا این همکاری به شما کمک کرده راحت‌تر به گروه "نابرده رنج" ملحق شوید.
    - به کارگروهی اعتقاد دارم، اولویت اول من نقش است و خوب می‌دانم بهترین فیلمنامه‌ها و نقش‌ها را کارگردانی که متوسط یا ضعیف است از بین می‌برد، اولویت اول و خوان اول از هفت خوان انتخاب من نقش است، کارگردان و گروه هم در مرتبه بعدی هستند. من در "تب سرد" که علیرضا بذرافشان نویسنده فیلمنامه‌اش بود بازی کردم، او در همه صحنه‌های مجموعه حضور داشت، زمانی که پیشنهاد کرد در "نابرده رنج" با او همکاری کنم، آن تجربه خوب را در یاد داشتم.
    * فیلم‌های تلویزیونی آقای بذرافشان را دیده بودید؟
    - بله، فیلم‌های خوبی بودند، بین "تب سرد" و "نابرده رنج" چند سال فاصله افتاد. من برای بازی در هر سه فیلم علیرضا پیشنهاد داشتم اما درگیر "در چشم باد" بودم و این اتفاق نیفتاد.
    * این تجربه مشترک باعث شد در "نابرده رنج" راحت با آقای بذرافشان و گروه همراه شوید؟ تمرین و دورخوانی هم داشتید؟
    - من حدود دو ماه بعد از شروع تصویربرداری به گروه پیوستم، سفر بودم و زمانی کارم را شروع کردم که بازیگرهای دیگر مقابل دوربین رفته بودند. قبل از هر سکانس دورخوانی و تمرین داشتیم و بعد مقابل دوربین می‌رفیتم.
    *راحت با بازیگرها هماهنگ شدید؟
    - من همیشه از این که بعد از دیگران وارد یک گروه شوم فراری هستم اما بارها این اتفاق برایم افتاده، دوست دارم بازیگرها کارشان را با هم شروع کنند و من مجبور نباشم خودم را با تاخیر با گروه هماهنگ کنم، در مجموع توانستم خودم را با گروه هماهنگ کنم.
    *به نظر می‌رسد رابطه شما و سام درخشانی به خاطر دوستی و صمیمتی که دارید روی بازی هردوی شما تاثیر مثبت گذاشته.
    - سام بازیگری حرفه‌ای است، من هم سعی کردم حرفه‌ای باشم. بازیگر حرفه‌ای رفتارش سر صحنه برگرفته از متن است، زندگی شخصی در بازی تاثیر ندارد، من و سام رفاقت داشتیم اما هر دو به متن و نگاه کارگردان وفادار بودیم، تصویربرداری این مجموعه 13 ماه طول کشید در این مدت ما در ساعت‌هایی به جز تصویربرداری هم درباره نقش و مجموعه صحبت می‌کردیم. بازی در این مجموعه بخشی از زندگی ما شده بود و با شخصیت‌ها همراه بودیم.
    * دخل و تصرفی در نقش اسد داشتید یا به تصویری که کارگردان داشت وفادار بودید؟
    - متن آنقدر قوی بود که نیازی به تغییر نمی‌دیدم، من به عنوان بازیگر فقط به اسد فکر می‌کردم و علیرضا باید به مجموعه کار فکر می‌کرد گاهی پیشنهادهایی داشتم که او اگر مناسب می‌دید می‌پذیرفت و اگر نه، مخالفت می‌کرد. هر دو منطقی بودیم، تعامل داشتیم و سعی می کردیم همدیگر را قانع کنیم.
    * بخشی از مجموعه در جنگ روایت می‌شود، بازی در این سکانس‌ها سخت بود؟
    - برای من که تجربه‌ "دوئل" و "اخراجی‌ها" را داشتم سخت نبود، برایم قابل پیش‌بینی بود که بازی در این سکانس‌ها، مثل سکانس‌های شهری نیست.
    *به نظرم زمانی که قصه در شهر روایت می‌شود مجموعه جذاب‌تر است.
    - چند قسمت باقی مانده و قضاوت زود است، ترجیح می‌دهم مجموعه را تا پایان ببینید.
    * مجموعه "نابرده رنج" خاطره‌های ما از دهه 60 را زنده می‌کند، فضایی نوستالژیک از دورانی دارد که سپری شده اما همه ما بخش‌هایی از آن را در خاطر داریم.
    - بله، آژیر قرمز، اتومبیل‌ها، چسب‌های ضربدری روی شیشه‌ها، لباس‌ها و... یادآور آن روزها برای من است، خاطرات شیرینی که همه ما در یاد داریم، از دورانی پرفشار برای مردم این سرزمین.
    * فکر می‌کردید "نابرده رنج" این قدر دیده شود؟
    - مردم مدتی با تلویزیون قهر بودند، من به عنوان یک ایرانی دوست داشتم ببینم مردم دوباره برای مجموعه‌ای همه کارهایشان را تعطیل می‌کنند، خیابان‌ها خلوت می‌شود و .... خوشحالم با "نابرده رنج" این اتفاق افتاده است.
    * شخصیت اسد سادگی و معصومیتی دارد که بعضی مواقع به بلاهت پهلو می‌زند، اما این بلاهت در جبهه بیشتر شده. چرا؟ به نظر می‌رسد شخصیت‌پردازی یک دست و یکنواخت نیست.
    - شخصیت اسد یکنواخت نیست، فراز و فرود دارد، عماد هم همین طور. زمانی که این‌ها در شهر هستند حس و حال دیگری دارند، در جبهه، در آن محیط غریبه عکس‌العمل‌های تازه‌ای از آنها می‌بینیم، البته در چند قسمت باقی مانده از مجموعه می‌شود به تحلیل درست‌تری از شخصیت اسد رسید.
    * در این سال‌ها تلاش کرده‌اید انتخاب‌های درستی داشته باشید اما در بعضی فیلم‌هایی بازی می‌کنید که به نظر می‌رسد فقط توجیه اقتصادی دارد.
    -مثلا چه فیلم‌هایی؟
    *"سرگیجه" و "شرط اول".
    - "سرگیجه" تنها فیلم کارنامه‌ام است که ترجیح می‌دهم درباره‌اش صحبت نکنم، تلاش کرده‌ام در طول سال‌هایی که فعالیت کرده‌ام بر اساس معیارهایم انتخاب کنم، اما هر فیلم از زمانی که شما قرارداد بازی در آن را می‌بندید تا وقتی اکران می‌شود مسیر پر فراز و نشیبی را پشت سر می‌گذارد.
    فرجام یک فیلم را من تعیین نمی‌کنم، "شرط اول" فیلم خوبی بود اما در شرایطی نامناسب اکران شد، من همه نقش‌هایی که بازی کرده‌ام در کمال صحت و سلامت عقل انتخاب کرده‌ام (می‌خندد) و همه آنها را دوست دارم.
    *حتی فیلم‌هایی که خوب نشده‌اند؟
    - حتی آن فیلم‌ها. گاهی در انتخاب‌هایم بخش مالی را هم در نظر گرفته‌ام اما همه‌اش این نبوده است.
    * ممکن است بعد از "نابرده رنج" دوباره به تلویزیون برگردید یا ترجیح می‌دهید منتظر یک پیشنهاد خوب سینمایی باشید؟
    - متاسفانه بسیاری از فیلم‌های سینمایی این روزها مخاطبی ندارد، خوشحالم که فیلم "ورود آقایان ممنوع" این قدر با استقبال مواجه شده است، فیلم‌ها آن قدر برای تماشاگر جذاب نیست که بلیت بخرد و به سینما برود، در این شرایط شوقی برای حضور در سینما باقی نمی‌ماند. دوست دارم مردم ترجیح بدهند برای دیدن یک فیلم سینمایی به سینما بروند، این برای هر بازیگری جذاب است. در شرایط فعلی سینما و تلویزیون باهم فرق ندارند.
    - - - - - - - - - -
    گفتگو: محدثه واعظی‌پور

  9. 2 کاربر از nar nia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #177
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    محل سكونت
    پایتخت تاریخ و تمدن
    پست ها
    1,035

    پيش فرض

    سلام
    بروبچ اونایی که پشت صحنه نابرده رنج و زخمی شدن کامبیز دیرباز رو ندیدن با کلیک روی تشکر، اعلام کنند تا آپلودش کنم و داخل تاپیک قرارش بدم.

    حامد

  11. 6 کاربر از NirvanaH بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #178
    آخر فروم باز *Necromancer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Graveyard
    پست ها
    2,087

    پيش فرض

    25 تا ایرانی با 7.8 تا کلاش اونم از نوع بسیجی و کمتر اموزش دیده یک یگان 50.60 نفری عراق اونم از نوع ارتشی اموزش دیده رو به راحتی شکست میدند
    خب اینا برتری داشتن از نظر ارتقاع
    و از دو طرف محاصره کرده بودن

    چون پدرش (پدربزرگ اسد ) بش گفته بود که گنج زیر درخت همیشه بهاره و خودش هم که نتونسته بود بره سراغ گنج و دفترچه ای هم وجود نداشته که از رو اون فهمیده باشه !!
    خب نوشته های تو دفتر کاملا" مطابق حقیقت نبودن که
    ما اون فلش بکی که دیدیم، نوشته های دفتر بود

  13. این کاربر از *Necromancer بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #179
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    پيش فرض

    ولی من حدس می زنم جابر شهید میشه! و با عماد ازدواج می کنه! شایدم بازم مجید سوزوکی شهید شه مادرش به عزاش بشینه فقط اینبار جایی مرضی خانوم گفتن اکبر عبدی خالیه!

    وگرنه
    کژال رو می یارن تهران عروس مادر اسد میشه جابر هم که شهید میشه دیگه پس عماد با خواهر اسد ازدواج می کنه!

    گنج هم سالیان بعد میرسه به میراث فرهنگی!

  15. #180
    WorkHard / P!ayHard pcforlife's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2009
    محل سكونت
    S t r e t f o r d   E n d
    پست ها
    4,095

    پيش فرض

    ولی من حدس می زنم جابر شهید میشه!
    من چند روز پیش از یکی از دوستانم شنیدم که میلاد کی مرام تو یه برنامه ای اومده بوده و برداشته گفته: شخصیت جابر، مطمئن باشید به مرضیه میرسه و ازدواج می کنند...

  16. این کاربر از pcforlife بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •