تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 18 از 32 اولاول ... 814151617181920212228 ... آخرآخر
نمايش نتايج 171 به 180 از 320

نام تاپيک: زندگینامه‌ی گروه‌ها و خوانندگان، از دیرباز تا امروز

  1. #171
    داره خودمونی میشه mojgan_pishbin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    20

    پيش فرض

    نام : شادمهر
    نام خانوادگي : عقيلي
    محل تولد : تهران
    آثار :
    بهار من
    مسافر
    دهاتي
    نغمه هاي مشرقي
    پرپرواز
    آدم و حوا
    خيالي نيست
    آدم فروش
    پاپ کرن
    و...
    هفتم بهمن ماه سال 1351 خورشيدي در شهر تهران ( خيابان هاشمي ) متولد
    شد . خودش دوران بچگيش را اينگونه توصيف مي کند : " از بچگي به آلات موسيقي
    علاقه داشتم و به سمت آنها مي رفتم (برای مشاهده ادامه متن روی ادامه کلیک کنید)


    . در کودکي با پيانو آشنا شدم و هشت ساله بودم که ويلن مي زدم . ويلن را به عنوان ساز
    اصلي ام انتخاب کردم چون نواختن آن واقعآ کار دشوار و سختي است . "
    شادمهر پس از اتمام تحصيلات موسيقيايي خود در هنرستان ملي و پس از آن چندين
    سال کار نوازندگي براي خوانندگان ديگر تصميم گرفت تا شانس خود را براي خواننده
    شدن محک بزند و سرانجام در سال 1376 با بازتر شدن فضاي کار براي موسيقي پاپ
    اين فرصت محيا شد تا شادمهر و چند خواننده ديگر به واحد موسيقي صدا و سيما
    رفته و تست خوانندگي بدهند .
    اولين کار شادمهر با صداي خودش معبود نام داشت که در زمان خود بارها از تلويزيون
    پخش شد . کارهاي ديگر شادمهر که در ايران ارائه شد هرکدام در زمان خود رکورد
    شکن بودند .
    و بالاخره شادمهر پس از بي مهري هاي فراوان از سوي وزارت ارشاد و شوراي
    موسيقي و به دنبال مجوز نگرفتن آلبوم آدم و حوا و همچنين ممنوع الصدا و تصوير
    شدن علي رقم ميل باطني اش تصميم به ترک وطن گرفت تا ادامه ي زندگي
    موسيقيايي خود را در آنسوي آبها تجربه کند .
    به همين منظور به کشور کانادا ( شهر تورنتو ) مهاجرت کرد تا در آنجا ادامه ي فعاليت
    هاي هنري خود را دنبال کند . ما حصل چهار سال اقامت در کانادا سه آلبوم خيالي
    نيست , آدم فروش , پاپ کرن است که با استقبال بي نظير ايرانيان در داخل ايران و
    سراسر جهان مواجه شد .
    هم اکنون شادمهر در خارج از کشور به موفقيت هاي چشم گيري نايل امده و براي
    بيشتر خوانندگان و هنرمندان خارج از کشور آهنگسازي - تنظيم و نوازندگي مي کند
    و کنسرت هايي در شهرهاي مختلف جهان با هنرنمايي او برگزار مي شود . همچنين
    شادمهر هيچ گاه دوست نداشته به لس آنجلس برود و به قول خودش روش "دوري و
    دوستي" را در پيش گرفته که تا به حال هم باعث پيشرفت رو به جلو براي وي بوده
    است .
    با آرزوي موفقيت روزافزون براي شادمهر عقيلي ستاره ي موسيقي پاپ ايران.
    ...بدرود.

  2. #172
    داره خودمونی میشه mojgan_pishbin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    20

    پيش فرض

    اينم از ليلا فروهر ديگه چي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟//


    يران - اصفهان - 4 اسفند ماه كودكي از مادر و پدري هنرمند زاده شد . او هزاران مجنون خواهد داشت پس او را ليلا نام نهادند. هنر گويي جزئي جداناپذير از وجود اين كودك بود. از همان دوران از خاك مقدس صحنه به آسمان پر ستاره اين سرزمين نازنين بال و پر گشود. همگان حتي بي هنران مدعي هنر نيز باور داشتند كه شايد سالها بگذرد تا پديده اي چون او دوباره ظهور كند . ساده بود ... بسيار ساده ... با مردمي مي نشست كه از جنس او بودند به همان سادگي و صميميت ... راه به بيراهه نبرد و به قهقرا نرسيد و لحظه اي از درخشيدن وا نماند . از همنفسي با مردمي كه او را مي خواندند به پرده سپيد هفتمين هنر قد كشيد ... سالهاي خوب كودكي و نوجوانيش را به جاي شخصيتهاي خيالي زندگي كرد . تصوير در تصوير چهره معصوم او نقش هاي سياه و سفيد را باورپذير نمود. اين خود قصه بود ... و نه آغاز ... و اما شروع شد ... يك تصميم كه شايد براي همه عمر ... و ليلا خواند ... باز هم خواند و خوب خواند :
    اگر تنهايي كوهم سكوت شوره زارم ... اگر فرياد يك دردم كه طعم گريه دارم اگر بغض گلوي ابر بي باران دشتم ... اگر آواره مثل باد سرگردان دشتم... و همگان به اين باور رسيدند كه او :
    صداش بارون دلش درياست.... غمش فرياد اين دنياست... نگاه او هنوز در راه فرداست...
    و ليلا پلي بود از او تا يك سرزمين ترانه ... و بزرگان ترانه و آهنگ دوست ميداشتند صداي جادويي او پيامبر احساسشان باشد و بهترينهايشان را به او مي سپردند .
    سالهاي ستاره بازي بود و او تك ستاره پر فروغ بي نيازي . و اما راوي قصه حادثه اي ديگر را رقم زد . پرستوها از دشت آزادگي پر كشيدند كلاغهاي بي خبر از عشق در بيدادگاه هايشان ترانه را تير باران كردند ... براي ساز حكم حبس ابد صادر شد و آوازه خوان بيگناه به تنهايي و تبعيد محكوم... رنگهاي خوش رنگارنگ به خاكستري مبدل شدند ... گفتند دمد سپيده ابر سيه برآمد گفتند شبي مهتابي ... ظلمت سراسر آمد... اما ستاره در شبهاي تار و شرجي هم درخشيد . غربت آسمانش نبود اما نورش را به سياهي شبهاي وطن رساند . شادي پيامي بود كه او با عشق به قبيله افسرده و تهي از اميدش رسانيد رسالتش همين بود شايد ! پيامبر صدها سبد ترانه غربت را رنگ و بوي خانه بخشيد. بيش از صدها ترانه از عشق و آزادي خواند. و از طپش هاي عاشقانه گفت و از سراب و كهكشاني از ترانه و از قصه عشق و ديدار و تصوير و از قصه من و تو ...... و امروز كه از عشقي الهي سرشار است از يك بوسه مي خواند . قسمتش اين بود كه خداوند به پاس مهرباني و پاكي اش يك دنيا عشق را به او و همسفرش بي بهانه هديه كند .
    تا آسمان باقيست ستاره خواهد درخشيد و به ياد داشته باشيم كه صدا ... صدا ... و اين تنها صداست كه مي ماند . جاودان صداي او

    شش سال پس از تولد زيبا ستاره موسيقي پاپ ايران ، در يكي از روزهاي زيباي بهاري يار و همدم هميشگي ليلا پا به عرصه گيتي نهاد تا لبخندي پر از مهر و شادي بر گوشه لبان ليلا نقش بندد و شادي وصف ناپذيري را به ليلاي نازنين هديه كند . او را به حق بايد " اسطوره وفاداري " ناميد . فريبا نه تنها خواهري مهربان دلسوز براي ليلاي عزيز است ، بلكه بهترين دوست و همدم ليلا نيز به شمار مي رود .
    فريباي عزيز كه همچون خواهر هنرمندش در خانواده اي هنرمند ديده به جهان گشوده بود ، در دوران كودكي پا به عرصه سينما گذاشت و در فيلمهاي جاودانه اي همچون بيقرار ، به اميد ديدار ، رابطه ، پل ، مترس و ... به ايفاي نقش پرداخت .همچنين در پيش از انقلاب در تاتري به كارگرداني محمد صالح علاء در كنار شهره آغداشلو به روي صحنه رفت و نقش بسيار مشكل و حساسي را بر عهده گرفت .
    در همان شروع كار او ، اينگونه شايعه شده بود كه رقيبي پر شور و خطرناك براي ليلا پيدا شده است !؟ اكنون كه سالها مي گذرد شاهد آنيم كه فريباي نازنين نه تنها رقيبي براي ليلا نبوده بلكه همچون كوهي استوار ، شانه به شانه ليلا و يار و ياور ليلا در پيشبرد فعاليتهاي خواهرش بوده است ، تا جايي كه ليلا فروهر ، موفقيت خود را بعد از انقلاب و آغاز دوباره و شكوفايي دوباره اش را تا حدود زيادي مديون اين خواهر وفادارش است . پس از سفر به فرانسه ، با آغاز دوباره فعاليتهاي هنري ليلا ، فريبا به عنوان مدير برنامه و تهيه كننده آثار ليلا ، تا كنون لحظه اي از ليلا غافل نشده و پا به پاي خواهرش تا به ثمر رساندن آثار هنري او ، ليلا را ياري داده است . فريبا در اولين حضورش در صحنه در ديار غربت ، در نمايش شهر فرنگ به كارگرداني پرويز كاردان و در سال 1378 در تاتر يك صمد و دو ليلا در كنار خواهر و پرويز صياد به ايفاي نقش پرداخت تا در جاودانه ترين حضورش در سالهاي اخير نيز همراه هميشگي خواهرش باشد .
    اكنون نيز فريبا فروهر كه به عنوان منيجر و مدير برنامه، پا به پاي خواهر ش او را تا به ثمر رساندن آثار هنريش ياري ميدهد، خود نيز در بيزينس معاملات خانه و ريل استيت مشغول بكار است و مديريت مركز آرايش و زيبايي ليلا را در لس آنجلس عهده دار مي باشد .
    براي اين خواهر وفادار آرزوي موفقيت روز افزون داريم ..

  3. این کاربر از mojgan_pishbin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #173
    اگه نباشه جاش خالی می مونه khoshgelafi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    414

    پيش فرض

    در کودکي با پيانو آشنا شدم و هشت ساله بودم که ويلن مي زدم . ويلن را به عنوان ساز
    اصلي ام انتخاب کردم چون نواختن آن واقعآ کار دشوار و سختي است . "

    الحق که نوازندگیش حرف نداره!

  5. این کاربر از khoshgelafi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #174
    اگه نباشه جاش خالی می مونه greenday33's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    271

    پيش فرض

    Enrique Iglesias





    Enrique Miguel Iglesias Preyslery (born May 8, 1975, in Madrid, Spain) is a Grammy Award and Latin Grammy Award-winning Spanish-born, Miami-based singer.



    نام کامل : "Enrique Miguel Iglesias Preysler"

    انريکه کوچکترين پسر خوليو ايگلسياس ، معروف ترين خواننده ي اسپانيايي است که البته دوست داشته که پسرش هر کار ديگري را پيش مي گرفته تا خوانندگي اگر چه انريکه پسر خوليوي معروف بود اما از همان آغاز رابطه چندان صميمانه اي با پدرش نداشته زيرا او بيشتر وقتش را در خارج از منزل بوده و همچنين انريکه از اينکه مادرش تنها زن زندگي پدرش نيست ناراحت بود و اين شيوه را نمي پسنديده.او همچنين يک خواهر و يک برادر به نام های "Julia Jose" و "Chabeli" دارد به اضافه دو برادر ناتني دوقلو Iglesias Miguel Alejandro,Rodrigo و دو خواهر ناتني دوقلوVictoria,Cristina Iglesias که از طرف پدر ناتنی هستند و Anna Boyer,Tamara Falco از طرف مادر.

    انريکه در 8 مي سال 1975 در مادريد اسپانيا به دنيا آمد مادرش که روزنامه نگاري به نام "Isabel Preysler Arstria" بوده که 3 سال پس از تولد انريکه از پدرش جدا شده و او سومین و آخرین فرزند خانواده ایگلسیاس پریسلر است والدینش وقتی که او سه ساله بود از هم جدا شدند و او همراه با مادرش در اسپانیا زندگی کرد.

    وقتی هشت ساله بود مادرش او برادرش ( خولیو ) و خواهرش ( چابلی ) را به میامی نزد پدرشان فرستاد به خاطر عمليات تروريستي که در زادگاهش در اون زمان به وقوع پيوسته بود هـنـگامی کـه پدر بزرگ انریکه توسط آدم ربایان ربوده شد(الـبـتـه وی صحیح و سـالـم آزاد گشـت) وی و خانواده اش تصـمـیـم گرفتند در سال 1983 به میامی آمریکا نقل مکان کـنـند.(به خاطر ارتباط پدر بزرگش با مافیا) انـریـکـه بـه سبـب شـهرت و ثروت پدرش، خولیو، در رفــاه کــامــل گـذران زنـدگـی کـرده اسـت. . ایزابل و خولیو ، پدر و مادر انریکه چندان به هم نزدیک نبودند و در طی دوران کودکی وی پدرش همواره از خانه دور بود و به فعالیت های هنری خود می پرداخت. مادرش هم تقریباً از خانه دور بود؛ به خاطر کارش که روزنامه نگار مادرید بود. انریکه تحت مراقبت و سرپرستی دایه اش « الویرا اولیوارس » رشد کرد. . او در محیطی هنری بزرگ شد او وی در میامی به تحصیل و تجارت پرداخت و در مادرید با سه فرهنگ ( اروپایی، آمریکایی و لاتین ) آشنا شد که بعد ها باعث موفقیت بیشترش شد و در سال ۱۹۹۵ به عنوان یک خواننده ناشناس آمریکایی با نام انریکه مارتینز شروع به خواندن کرد . بعد از آن به تورنتو رفت و چون هنوز هیچ کس او را نمیشناخت توانست بر روی موسیقی متمرکز شده و در عرض ۵ ماه اولین آلبوم خود را به ضیط برساند.

    وی در ابتدا به یاد گیری زبان انگلیسی پرداخت و باز باید گفت انریکه رابطه نزدیکی با پدرش نداشت؛ زیرا خولیو همیشه در سفر بود. او نیز مانند پدرش به موسیقی علاقه داشت. پدر می خواست که انریکه خلبان شود، اما در قلب انریکه علاقه به موسیقی موج می زد و اما پدرش بعد از خواننده شدنش بهش کمک کرده.



    انریکه اولین آلبوم خود را در سال 1995 عرضه کرد. اگر چه طرح چنین آلبومی را از سن 16 سالگی در سر می پروراند انريکه در يکي از مصاحبه هايش گفت: وقتي بچه بودم کار را براي مدتي کنار گذاشتم کاري که پدرم پدرشان فرستاد هرگز انجام نداد اين بود که از من حمايت نکرد انریکه از سن هشت سالگی در « شهر میامی ایالت فلوریدا » زندگی کرده و رفته رفته ، وی از سه فرهنگ کشورهای اسپانیولی زبان، اروپایی و آمریکایی مهمترین بهره را برده که هر کدام از این فرهنگ ها با جذابیت های موسیقیهایی خاص خود بر وی تأثیر گذاشته اند. جالب اینکه موسیقی اسپانیولی انریکه حتی آسیا را هم فتح کرده است.





    او درباره پنهان نگهداشتن علاقه اش به موسیقی در مقابل والدین خود می گوید : « من هرگز نخواستم به والدین خود بگویم؛ احمقانه به نظر می رسد ، من به آنها احترام می گذاشتم و احساسی من را منع می کرد؛ درست شبیه اینکه شما شام می خورید و سر شام می گویید : پدر من می خواهم خلبان شوم و پدر شما می گوید : ساکت باش و خوردن را ادامه بده و من نمی خواستم چنین حرفی را بشنوم...او موسيقي را از 13 سالگي شروع کرد و نوشتن آهنگ را در تخت خواب آغاز کرد و البته گاهی هم دور و اطراف گاراژ یکی از دوستانش شعر می گفت ، در آن زمان 13 ساله بود.

    در سال 1991 قدم به دنياي موسيقي گذاشت که تاکنون بيش از 40 ميليون از نسخه هاي آلبوم هايش به فروش رفته و جالب اين است که تنها 8 آلبوم بيرون داده.



    انریکه که به هفت زبان زنده دنیا آواز می خواند، حرفه خود را در سال 1995 هنگامیکه تقریباً 20 ساله بود، آغاز کرد و حضور خود را در دنیای موسیقی با نخستین آلبومش که مخفیانه و بدون کمک هیچ کس و حتی بدون اطلاع خانواده از 16 سالگی طراحی و برنامه ریزی کرده بود، آماده کرد از آن زمان تا کنون انریکه همواره در اوج بوده است.

    میلیونها نسخه از نخستین آلبوم وی در سه ماهه ی اول به فروش رفت و نخستین رکورد طلا را در پرتغال پس از سه هفته فروش آلبوم به دست آورد. نخستین آلبوم انریکه که در اواخر سال 1995 منتشر شد، وی را در طول سال 1996 محبوب ترین هنرمند موسیقی لاتین نمود. وی دیگر بار در سال 1997 با آلبوم « ویویر » مطرح شد آلبوم نخست او موفقیت زیادی به همراه داشت و در آن ایام بیش از 6 میلیون نسخه فروش رفت.آلبوم دومشVivir هم بیش از 8 میلیون نسخه فروش کرددر سال 1996 ، انریکه جایزه « گرمی آوارد » را برای اجرای بهترین موسیقی لاتین از آن خود کرد. در سال 1997 هم جایزه « بیلبورد آوارد » را برای بهترین آلبوم سال بدست آورد. ، آلبوم "coasas del amor" را در 3 سال به تنهايي ضبط کرده و بدون اينکه خانواده اش بفهمند به بازار داده انريکو مي گويد من هيچ وقت نمي خواستم اينو به خانواده ام بگم چون مورد تمسخر واقع مي شد من براي اون خيلي احترام مي گذاشتم و واقعا خواستارش بودم. انریکه که عمدتاً به سه زبان اسپانیایی ، ایتالیایی و پرتغالی ترانه اجرا نموده و حرفه اش را با زبان اسپانیایی شروع کرد.



    انريکه 4 زبان انگليسي و اسپانيايي و ايتاليايي و پرتغالي تا حالا خوانده است که ترانه هاي اسپانيايي و انگليسي او بيشتر مورد استقبال بوده خواندگاني چون لايوئل ريچي در زمان جواني روي او تاثير گذاشته بودند که در سال 2002 آهنگto love woman را با او اجرا کرده پس از آن آلبوم vivir" "را به بازار عرضه کرد که برنده ي جايزه ي گرمي شد او حتي موفقيت هاي ديگري را نيز تا سال 99 به چنگ آورد و ترانه هاي ""Bailamos او به صدر صد آهنگ برتر در سپتامبر در انگلستان رسيد.

    انريکه تا کنون 116 جايزه پلاتينيوم رکورد و 227 جايزه Gold (بهترين دستاوردهاي هنري) را گرفته.مي توان گفت انريکه مي خواهد رکورد پدرش را بزند پدرش 250 ميليون نسخه از آلبوم هايش را فروخته که انريکه در صدد است اين رکورد را بزند همه اخیرا گفته همچین قصدی رو نداره.



    نخستین آلبوم به زبان انگلیسی خود را در سال ( 1999 ) منتشر ساخت. وی تاکنون ترانه های بسیاری را به زبان انگلیسی سروده و برای بیش از 16 ترانه از سه آلبوم خود شعر و موسیقی نوشته است. انریکه به زبانهای ایتالیایی ، پرتغالی ، انگلیسی و زبان مادری اش ؛ یعنی اسپانیایی ترانه می گفت. او در سال 1996 در مسابقه برگزاری اجرای ترانه به زبان لاتین برنده شد.



    وی در سال1999 آلبوم زیبای « انریکه » را منتشر ساخت. به واقع انریکه تا به امروز کاری فشرده ، مترقی و البته موفق را انجام داده در نهایت او جایزه پرطرفدار ترین هنرمند مرد لاتین در عرضه موسیقی را کسب کرد. جایزه ایی که شاید مدرکی بر تسلط بی چون و چرای او بر تاریخ موسیقی لاتین باشد. و در سال 1999 امتیاز فوق العاده ایی در عرصه بین المللی با ترانه ی تکی دلنشین Bailamos به دست آورد.

    انریکه دومین تور موسیقی به دور دنیا را در سال 1999 شروع کرد و در اروپا،آمریکا و آسیا ، بیش از 80 کنسرت اجرا نمود. انریکه در سال گذشته ترانه Could I Have This Kiss Forever را همراه ویتنی هوستون خواننده و بازیگر سیاه پوست اجرا کرد که مورد توجه بیش از حد علاقمندان موسیقی قرار گرفت.



    ضمن اینکه ترانه ی « با تو بودن » از انریکه در رده ی نخست بیلبورد، جدول رده بندی موسیقی پاپ ، جای داشت. به جرأت می توان گفت انریکه یکی از محبوب ترین و پرفروش ترین خوانندگان لاتین در بازار جهانی موسیقی است.
    انریکه ایگلسیاس » فرزند « خولیو »ی بزرگ خواننده و آهنگساز مشهور اسپانیایی که در اسپانیا و سراسر جهان سر بلند کرده، در سالهای اخیر در کنار ستارگانی همچون ریکی مارتین ، رابی ویلیامز ، جنیفر لوپز ، بریتنی اسپیرز، سلن دیون ، شکیرا و ماریا کری خود را به عنوان یک سوپر استار محبوب مطرح نموده است.

    انریکه در مسیری پا گذاشت که به راستی مسیر تعالی و پیشرفت وی شد. پدرش هم از چهره های مطرح موسیقی اسپانیا به شمار می رود.وی پس از انتشار اولین آلبوم خود در صنعت موسیقی جاودان شد و هنوز هم جزء پرفروش ترین چهره های موسیقی جهان به شمار می آید.

    انریکه ی جوان در ایران نیز بسیار محبوب است و هواداران بی شماری دارد و پدرش آهنگ باور کن گوگوش رو برای ایرانی ها خواننده که ایرانی ها ابتدا فکر میکردن این آهنگ رو انریکه خونده!






    استعداد انریکه باعث گسترش حوزه خوانندگی او به چندین زبان گردید. او به تلویزیونMTV گفت : « بله ، من می خواهم بهترین خواننده هر دو زبان باشم.

    من علاقه دارم موسیقی پاپ اجرا کنم، چرا که علاقه من همچون یک کودک روز به روز افزون می شود.

    انریکه یک موسیقی دان ساختار شکن نیست، او خود در این باره می گوید : « اکنون همه درباره جنبش های هنری لاتین و ساختار شکنی می گویند، من از این کلمه تنفر دارم؛ ساختار شکنی بدون دلیل.







    کارها(مهم)

    اولین کارش این بود که وقتی در دبیرستان بود در موزیکالHello Dolly بازی کرده و انريکه در فيلم Wild Wild West با Will Smithکه آهنگ بالاموس برای اون فیلم آماده شده بود رو هم برای فیلم خوند و بعد از اون فیلم دوست صمیمی ویل میشه. و در فیلم Once Upon A Time In Mexico (روزي روزگاري در مکزيک) به کارگرداني رابردت روديگوئز همراه بازيگراني مانند آنتونيو باندراس و جاني دپ شرکت کرده که اسمش تو فیلم لورنزو بوده و در پیام بازرگانی پپسی یک سزار رو در کنار پینک و بیونسه و بریتنی بازی کرده و با lionel richi آهنگ to love awoman خونده و در سریال کمدی two and half men نیز بازی میکنه و عطری به نام true star men داره اماهیچوقت به خود عطر نزده و از کسی هم که به خود عطر بزند خوشش نمی آید انریکو اصلا ساعت به دستش نمی بنده اما مشخص نیست که چرا در تبلیغ ساعت Viceroy شرکت کرده و اونو به مشتش بسته! تصویر او بر روی جلد بیش از 250 مجله چاپ شده و خود نیز در بیش از 190 برنامه ی تلویزیونی در 23 کشور جهان حضور یافته یا برنامه ضبط کرده است..








    اینم جایزه ها و موفقیت هایی که بدست آورده .....






    remio Lo Nuestro: Best Interpretation (Si Tú Te Vas)



    Premio Lo Nuestro: Best Composer (Si Tú Te Vas)

    Premio Lo Nuestro: Best New Artist





    Premios Eres: Best Song



    Premios Eres: Best Video



    Premios Eres: Best Launch



    Ace Award: Vocalist of the Year



    Premio TV Novelas: Best Male Vocalist



    Billboard Award: Album of the Year - New Artist



    World Music Award: Hispanic Artist of the Year



    World Music Award: Revelación of the Year








    1997





    Grammy: Best Latin Performer



    ASCAP Award: Si Tu Te Vas



    ASCAP Award: No llores Por Mi



    ASCAP Award: Por Amarte



    Billboard Music Award: Album of the Year (Vivir)



    ACE Award: Performer of the Year



    Billboard Music Award: Artist of the Year



    Radio Music Awards : Best Artist Contemporary Format







    1998







    Billboard Award: Best Latin Pop Artist







    1999







    American Music Award: American Music Award: Favorite Latin Artist







    2001






    World Music Award: Best Selling Pop Male Artist



    World Music Award: Best Selling European Pop Artist



    World Music Award: Best Latin Artist



    American Music Award: Favorite Latin Artist







    2002







    Premio Onda: Most successful Spanish artist of the last decade.



    American Music Award: Favorite Latin Artist



    National Music Award: Favorite Album (Escape)







    2003







    Latin Grammy: Best Male Pop Album (Quizas)







    2004







    MTV India Award: Best Male Pop Act International







    2005







    Latin Billboard Awards: Latin Dance Club Play Track Of The Year "Not In Love/No Es Amor (Club Remixesاینم جایزه ها و موفقیت هایی که بدست آورده .....





    2005 Billboard Latin Music Award: Latin Dance Club Play Track of the Year



    2003 Latin Grammy: Best Male Pop Album



    American Music Award: Favorite Latin Artist



    2002 American Music Award: Favorite Latin Artist



    2001 World Music Awards: Best Selling Pop Male Artist



    American Music Award: Favorite Latin Artist



    1999 American Music Award: Favorite Latin Artist



    1997 ASCAP Award: Best Composer



    American Music Award: Favorite Latin Artist



    Billboard Music Award: Artist of the Year 1996



    Grammy: Best Latin Performer



    Billboard Music Award: Album of the Year (Vivir



    ASCAP Award: Best Composer



    ACE Award: Performer of the Year

    اینم یه توضیحی درباره ی فروش آهنگ ها و آلبوم هاش ......



    Albums







    * 1995 Enrique Iglesias - #148 US [Platinum], #1 Top Latin Albums - WW sales: 7 mil.



    * 1997 Vivir - #33 US [Platinum], #1 Top Latin Albums - WW sales: 5 mil.



    * 1998 Cosas del Amor - #64 US [Gold], #1 Top Latin Albums



    * 1999 Enrique #33 US [Platinum], AUS [Platinum] - WW sales 6.5 mil.



    * 2001 Escape - #2 USA (3x Platinum), #1 AUS [4x Platinum], #1 UK [4x Platinum] - WW sales 9 mil.



    * 2002 Quizas - #12 USA [2x Platinum], #1 Top Latin Albums



    * 2003 Seven (7) - #31 US, #13 UK, #15 Australia [Platinum]







    Miscellaneous







    * 1998 Bailamos Greatest Hits - #65 US [Gold]*, #1 Top Latin Albums



    * 1999 The Best Hits - #175 US [Gold]*, #2 Top Latin Albums







    *: All albums listed here were released by Fonovisa after Enrique had left them.







    [edit] Singles







    From Enrique Iglesias







    * 1995 "Si tu te vas" #1 Latin (8 Weeks), #21 FR



    * 1996 "Experiencia religiosa" #1 Latin (3 Weeks)



    * 1996 "Por amarte" #1 Latin (8 Weeks)



    * 1996 "No llores por mi" #1 Latin



    * 1996 "Trapecista" #1 Latin (5 Weeks)







    From Vivir







    * 1997 "Enamorado por primera vez" #1 Latin (12 Weeks)



    * 1997 "Solo en ti" #1 Latin (10 Weeks)



    * 1997 "Al despertar" #11 Latin



    * 1997 "Lluvia cae" #3 Latin



    * 1997 "Miente" #1 Latin (4 Weeks)



    * 1997 "Revolucion" #6 Latin







    From Cosas del Amor







    * 1998 "Esperanza" #1 Latin (4 Weeks)



    * 1998 "Nunca te olvidaré" #1 Latin







    From Enrique







    * 1999 "Bailamos" #1 U.S., #1 Latin, #1 Spain, #4 UK, #11 Latvia, #6 FR (209,000 copies), #10 Ger, #4 NL



    * 1999 "Rhythm Divine" #28 U.S., #1 Latin, #1 Spain, #45 UK, #27 FR, #24 Ger, #20 NL



    * 2000 "Be With You" #1 U.S., #4 Spain, #8 Latvia, #43 FR, #20 Ger



    * 2000 "Sad Eyes" #14 Latvia, #15 Spain



    * 2000 "You're My Number One" (featuring Alsou) #8 Latvia



    * 2000 "Could I Have This Kiss Forever" (with Whitney Houston) #1 NL, #3 UK, #4 Latvia, #16 FR (123,000 copies), #19 Spain, #5 GER (gold), #57 (US)






    From Escape







    * 2001 "Hero" #3 #1 AC U.S., #1 UK, #1 Latin, #1 Spain #4 Latvia, #45 FR, #1 AUS, #3 Ger, #3 NL



    * 2002 "Escape" #12 U.S., #3 UK, #2 Latvia, #7 AUS, #6 Ger, #3 NL



    * 2002 "Don't Turn Off the Lights" #4 AUS



    * 2002 "Love to See You Cry" #12 UK, #9 Latvia, #17, #53 Ger, #61 AUS, #25 NL



    * 2002 "Maybe" #12 UK, #6 Latvia, #41 AUS, #62 Ger, #21 NL



    * 2003 "To Love a Woman" (Lionel Richie featuring Enrique Iglesias) #19 UK, #20 Latvia, #52 GER







    From Quizas







    * 2002 "Mentiroso" #1 Latin



    * 2002 "La chica de ayer" #1 Spain



    * 2003 "Quizas" #1 Latin



    * 2003 "Para que la vida" #1 Latin


    From Seven* 2003 "Addicted" #19 U.S., #11 UK, #6 Latvia, # 31 Ger, #43 AUS

    * 2004 "Not In Love" (featuring Kelis) #27 U.S., #5 UK, #10 Latvia, #36 FR, #15 AUS, #14 Ger, #6 NL

    مطالبی که حتما" باید بخونیم :

    انریکه ایگلسیاس همیشه شوخ طبع، بذله گو، با اخلاق ورزشکارانه و جوانمردانه، پرشور و حرارت، رمانتیک، قدیمی مسلک و فردی خوش بین با تفکر مثبت است. انریکه عاشق سینما و بیننده ی پروپاقرص تلویزیون است و هر نوع موسیقی که فرصت کند گوش می دهد. وی از عکاسی، ریاکاری، لیموزین و افرادی که انگیزه های بی اهمیت دارند و یا صبح ها زود بیدار می شوند، متنفر است !انریکه توانست در سال ۲۰۰۲ با ۶ آلبوم ، ۲ تا در انگلیس و ۴ تا در اسپانیا رکورد شکن باشد و این تنها چیزی بود که انریکه را راضی نگه میداشت.

    اگه می خواهی بشناسیش:

    نام : انریکه میگوئل ایگلسیاس پریسلر

    تاریخ تولد : 8 می 1975.

    متولد برج حوت است.

    نشانه ماه تولد : گاو.

    موها و چشمان قهوه ایی دارد.

    کفش شماره 10(44) می پوشد.

    ملیت : اسپانیایی

    قد : 189 سانتی متر

    سایز پا : 44

    جنسیت : مرد

    مکان تولد : مادرید – اسپانیا

    شغل : موزیسین ، بازیگر

    نام پدر : خولیو ایگلسیاس ( بازیگر و موزیسین ، متولد 23 سپتامبر 1943 که در 20 جولای 1971 با مادر انریکه ، ایزابل ازدواج کرده و در تاریخ 1978 از هم جدا شدند ).

    نام مادر : ایزابل پریسلر ( متولد 18 فوریه 1951 در مادرید زندگی می کند، روزنامه نگار و یک سوسیالیست و یک ژورنالیست است).

    نام خواهر : ماریا ایزابل ایگلسیاس پریسلر ( خواننده و بازیگر اسپانیایی متولد 3 سپتامبر 1971 ).

    نام برادر : خولیو خوزه جوس ایگلسیاس پریسلر ( متولد 25 فوریه 1973 )

    والدینش در 1978 از هم جدا شدند.

    هنگامی که پدر و مادرش از هم جدا شدند مادرش همان موقع و پدرش نیز در سن 52 سالگی ازدواج مجدد کردند.

    خواهران ناتنی : ویکتور ایگلسیاس رینز برگر و کریستینا ایگلسیاس رینز برگر ( این دو دوقلو هستند که در سال 2001 متولد شده اند و مادرشان میراندا رینز برگر بوده که سابقاً یک مدل هلندی بوده است ) آنا ( متولد 1989 )، تامارا ( متولد 1983 ).

    برادران ناتنی : الخاندرو ایگلسیاس رینز برگر ( متولد 9 سپتامبر 1997 که مادرش میراندا رینز برگر بوده است ) رودریگو ایگلسیاس رینز برگر ( متولد 3 آپریل 1999 که مادرش میراندا رینز برگر بوده است ).

    یک برادر تنی و دو برادر ناتنی و همچنین یک خواهر تنی و چهار خواهر ناتنی دارد.

    او میتوانست در زمینه پاپ کار کند اما ترجیح داد با موسیقی آواز بخواند.

    در درجه اول خود را یک نویسنده آهنگ می داند و بعد یک خواننده.

    اگر شبها بالش لای پاهایش نگذارد خوابش نمی برد و تا صبح بیدار است!

    همه جور مجله اي مي خونه.

    بازیکن مورد علاقه اش لوئیز فیگو و تیم مورد علاقه اش رئال مادرید.

    بين کارتونها هم از باگز باني و پينوکيو خوشش مياد.

    اهل سحرخیزی و صبح از خواب بیدار شدن نیست.

    سابق بر این و حتی همین حالا از خاطر خواهان و عاشقان مریلین مونرو بوده و هست.

    هرگز بیش از 20 دلار در جیب هایش با خود حمل نمی کند اما معلوم نيست که وقتي با آنا بيرون ميره چقدر پول همراه خودش مي بره!؟!

    رنگ های خاکستری ، سفید ، آبی و قرمز را دوست دارد.

    کلاهی به رنگ آبی دارد که آن را دیوانه وار می پرستد ، این کلاه را دوستی به او داده که در حال حاضر مرده !

    در میامی زندگی می کند.

    در میان غذاها عاشق همبرگر و جوجه سرخ شده فرانسوی است.

    مواد مخدر یا سیگار استعمال نمی کند.

    وقتی کاری برای انجام دادن نداشته باشد ، دیوانه می شود.

    خود را آدم صادق و بی شیله پیله ایی می داند.

    سه سال پی در پی ، یازده کار شماره یک در آثار خود دارد.

    ظرف 4 سال بیش از 13 میلیون آلبوم فروخته است.

    سه نمایش سوپ اپرا در آمریکای لاتین اسامی خود را با سه آواز او مشترک هستند. Marisol و Esperanza و El Pasis De Las Mujeres

    نوشتن آهنگ را در تخت خواب آغاز کرد و البته گاهی هم دور و اطراف گاراژ یکی از دوستانش شعر می گفت ، در آن زمان 13 ساله بود.

    عاشق گروههای موسیقی دهه 60 مثل « پلیس » و « دایر استرینس » می باشد.

    پیش از این با کمپانی « فونوویسا » و کمپانی های مستقل لوس آنجلس کار می کرد ولی در حال حاضر با « یونیور سال » وارد معامله شده است.

    برای وارد شدن به کمپانی تولید ، خود را « انریکه مارتینز » معرفی کرد.

    وقتی او را با عنوان و لقب « پسر خولیو ایگلسیاس » کار را متوقف کرد و از کمپانی خارج شد.

    « ریکی » نام مستعار اوست اما او به شدت از اینکه او را با عنوان یک ریکی دیگر خوانند متنفر است.

    در آلبوم سال 1999 خود با نام Enrique یک آهنگ با Withney Houston اجرا کرده بود و قبل از این آهنگ حتی یک بار هم با Withney Houston ملاقات نکرده بود.

    وی ترانه QUIZAS را در رابطه با پدرش خوانده است.

    وی پیش از سال 2003 دارای یک خال روی گونه راست بود که آن را به توصیه پزشکان برداشت.

    انریکه صاحب دو سگ میباشد.

    علاقه زیادی به حیوانات خانگی دارد.

    انریکه اغلب اشعار آلبومهایش را خود می سراید.

    فیلم مورد علاقه اش یکی از سه گانه های « ایندیانا جونز » با عنوان « مهاجمین صندوقچه گمشده » است.

    او علاقه خاصی به مسواک زدن دارد و روزی پنج بار مسواک می زند.

    بسیاری از منتقدان او به خاطر ریش زیر چانه اش و تی شرت هایی که می پوشد به او لقب بچه سوسول را داده بودند.

    انریکه در بیش از 50 برنامه تلویزیونی مجریگری کرده است.

    در ابتدا هرگز دوست نداشته که یک خواننده شود زیرا گفته بود که دوست ندارد مثل پدرش زن دوست شود.

    مسافرت را خیلی دوست دارد.

    آنا کورنیکوا پس از دوستی با انریکه یک بار او را به خاطر کلیپ Addicted ترک کرده و انریکه نیز از دوری او اشک ریخته بود.

    دوستان کم اما وفاداری دارد.

    او در فوتبال یک بازیکن فوق العاده است و از بزرگترین عشق های او فوتباله.

    او یک خواننده مردمی است.

    هنرپیشه مورد علاقه اش « مریل استریپ » است.

    مدیر سابق وی « فرنان مارتینز » سابقاً مدیر پدر وی بوده است.

    مدیر برنامه های او Rafael Perez Botija کسی است که قبل از این مدیر برنامه های پدرش نیز بوده است.

    او بعد از پدرش و Antonio Banderas در اسپانیا محبوبترین مرد است.

    در دانشگاه میامی « مدیریت بازرگانی » می خواند اما از آنجا اخراج شد(یک سال بعد ترک تحصیل کرده) و حرفه خوانندگی را دنبال کرد میگن فارق التحصیل رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه میامی هم هست.

    تلفظ صحیح اسم او انریکه است و انریکو یک اسم ایتالیایی است.

    عاشق موج وموج سواریه یکبار موقع اسکی روی آب با درختی برخورد کرد که منجر می شود بیش از 40 بخیه از آن به یادگار داشته باشد که این زخم پشت گوش وی می باشد وشش روز در کما بوده.

    او می گوید بدترین کاری که در دوران بچگی کرده است شکاندن پاهای یکی از سگهایش بوده است.

    بازیگر مورد علاقه اش « آنتونی هاپکینز » است.

    او با اولین آلبوم خود توانست جایزه Grammy را از چنگ ریکی مارتین در آورد.

    دو تا سریال آبکی آمریکای لاتین با آهنگ های او معروف شدند.

    بیش از هزاران بار به تماشای کارتون « پینوکیو » نشسته است.

    در ابتدای خوانندگی اولین آرزویش تور دور دنیا بوده است.

    بهترین اوقاتش را در مادرید ، میامی ، مکزیکوسیتی و بوینس آیرس گذرانده.

    بیکاری دیوانه اش می کند.

    شعار او این است : « سعی کن هر روز را با شادی بگذرانی ! ».

    گروهی که آهنگ Believe را برای Cher نوشته بودند آهنگ Bailamos را

    برای انریکه نوشتنند.

    در اولین آلبوم خود برای اینکه خودش را از پدرش جدا کند از نام خانوادگی Martinez بر روی نوارهای خود استفاده کرد.

    هرگاه متوجه غیبت او شدید سری به « همبرگر کینگ » یا « رستوران مک دونالد » محل خود بزنید.

    سیب زمینی سرخ کرده هم دوست داره .

    برادرش « خولیو جونیور » مدل و مانکنی بوده که حالا خواننده شده است.

    خواهرش یک گوینده خبر تلویزیونی است.

    اگر چه یک ترانه دو صدایی با « ویتنی هوستون » اجرا کرده اما هرگز با او ملاقاتی نداشته بود.

    در طی سه سال به طور پیاپی شماره یک بود.

    از اولین قرار با یک دختر برای آشنایی با وی متنفر است.

    خودش را آدم صادقی می داند که همواره جرع صداقتش را می کشد.

    انریکه برادر دیگری دارد که پدرش نتوانست او را سرپرستی کند اما خواننده « خاویر » این امکان را به او داد تا از نام خانوادگی « ایگلسیاس » استفاده کند.

    شایعه بوده که « کریستینا آگوئیلرا » خواننده پاپ با او روابطی داشته ، این شایعه پس از جایزه مخصوص « اِم تی وی » برای « آنچه یک دختر می خواهد » که آن دو با هم به اجرایش پرداختند پخش شد.

    ترانه سرایی را از سن شانزده سالگی آغاز و در یک اتاق بسیار کوچک که متعلق به یکی از دوستان پدرش بود اغاز کرد

    الگوی او در بین خواننده ها در جوانیLionel Richie بوده است که انریکه بعد از آلبوم Escape خود نیز یک ترانه با عنوانTo Love A Woman با وی خوانده.

    چهار آلبوم اسپانیایی وچهار آلبوم دیگرش انگلیسی هستند.

    در بیش از 1500 سالن در سراسر جهان کنسرت اجرا کرده است.

    سه آلبوم خود را با Fonovisa ضبط و پخش کرده است

    او اغلب در نمایش هایش سقوط می کند و زمین می خورد ! برای همین همیشه خود را یک آدم دست و پا چلفتی می خواند.

    ایده او ازخوشبختی كامل ، بودن با هركس كه خواستی و هر جایی كه خواستی بری و انجام دادن هر كاری كه دلت می خواده .

    از اینکه داخل گروه موسیقی لاتین باشد بیزار است ، مردم اغلب فراموش می کنند که او متعلق به « کارائیب » نیست بلکه برای « مدیترانه » است.

    بلد نیست چطور « سالسا » برقصد.

    ازدواج براش یه فورمالیته هست و میگه با ازدواج هیچ چیزی در زندگیش تغییر نخواهد کرد.

    از سوی مجله « پیپل » عنوان یکی از « 50 چهره زیبای جهان » را به دست آورد و باز در سال 98 از سوی همین مجله لقب « بهترین مرد زنده جهان » را دریافت کرد.

    تا قبل از حضور در تبلیغ ساعت Viceroy هرگز به دستش ساعت نبسته بود.

    برای افرادی مانند « ریکی مارتین » و « مارک آنتونی » احترام ویژه و فراوانی قائل است.

    بهترین عادت اواینه كه هیچوقت موقع صحبت توجهش منحرف نمیشه.

    اولین کسی بود که در خلال برنامه « جوایز موسیقی آمریکایی » مقابل تماشاگران به اجرای برنامه پرداخت.

    چیزی كه او را عصبانی میكنه دروغه.

    اولین آلبوم خود را به « الویرا » دایه خود تقدیم کرد ، این زن تنها کسی بود که از رویاهای خواننده شدن انریکه با خبر بود..

    چیزی كه او را بی خواب میكنه دانستن اینه كه باید برای كار صبح زود ازخواب بلند شه.

    بعضی دوستانش او را « کیکا » صدا می زنند که معنای « حسود » می دهد: Kika

    دوست دارد هر شب تا نزدیک صبح در دیسکو باشد و برقصد و تا ظهر روز بعد بخوابد.

    انواع سالاد اسپانیایی را دوست دارد.

    در مدرسه شاگرد خجالتی بود دختران مدرسه اصلاً نمی دانستند که او وجود دارد !

    از اینكه فكر می كند پاهایش بیش از حد استخوانیند بدش میاد.

    عاشق اتومبیل های كروكیه.

    یک جایزه « گرمی » دریافت کرد به نام Golden Retriever

    پدر انریکه ، گیتاریست و دروازه بان بود.

    آهنگ هیرو رو به جان باختگان 11 سپنامبر تقدیم کرده.

    به خاطر مادرش ، رگه ای « فیلیپینی » نیز دارد.

    لباس مورد علاقه اون تیشرت وشلوار لی.



    پدر بزرگش در سن89 سالگی صاحب دختری شد که 1 سال بعد از تولد اون به علت یک بیماری قلبی فوت کرد.

    روابط دوستانه :سوفیا ورگارا و آلیشیا ماکادو(میس ونزوئلا در سال 1995 و میس یونیورس در سال 1996 که لقب دختر شایسته جهان رو داشته) جنیفر لاوهویت ( هنرپیشه زن ) آنا کورنیکووا ( جزء 10 بازیکنان برترین تنیس دنیا که در حال حاضر با ایشان ازدواج کرده )

    آلیشیا سوفیا جنیفر اینم آنای عزیز

    نام همسر : آنا کورنیکووا ( متولد مسکو-روسیه که جزء ---- ترین زنان دنیا محسوب می شود و تمام شهرت آنا به خاطر اندام و هیکل بسیار زیبای وی می باشد که توانسته در یک مسابقه تنیس قهرمان تنیس زنان دنیا را شکست دهد. هم اکنون آنا به ورزش تنیس همانند گذشته نمی پردازد ).



    ازدواج:

    انريکه ايگلسياس خواننده محبوب اسپانيا يي (من و همه ) با آنا کورنيکوا Anna Kournikova تنيسور روسي كه دوست دخترش بود و در ویدیو Escape هم با هم هستند ازدواج کرد . اين زوج طي مراسمي مخفيانه در پورتو والارتا مکزيکو با يکديگر ازدواج کردند . هيچ کس از اين ازدواج اطلاع نداشت تا اين که آنا خانومش در يک مسابقه تنيس خيريه بدون مقدمه رو به تماشاگران کرد و به آنها اعلام کرد که يک ماهي است که با انريکه ازدواج کرده است. او در حالي که مي خنديد گفت : مي دانم همه شما شوکه شديد . ولي اين تصميم من و انريکه بود مي خواستيم يک ماه بدون درد سر در کنار هم باشيم و ماه عسل خود را با آرامش بگذرونیم. بايد بگويم انريکه همسر بي نظيري است و خوشحالم که با او ازدواج کرده ام .

    یک خبر از انریکه اینکه برای تبلیغات یک شرکت قرار داد یک میلیون دلاری امضا کرده و اینکه گفته که آلبوم جدیدش رو به همسرش آنا تقدیم میکنه و اگه تا پایان زندگی مشکلی پیش نیاد که بخوان از هم جدا بشن هیچ وقت از این کارش پشیمون نمیشه .

    انریکه و آنا ازدواج جالبی دارن این زوج خیلی آرام و بدون حاشیه و دور از لنز دوربین های خبرنگاران با هم ازدواج کردن و یکی از کم حاشیه ترین زوج های شهروند آمریکا هستند . بی شک ناراحت ترین افراد در هنگام ازدواج این دو ، خیلی ها فکر میکردند که انریکه با مدل های زیباتری در ارتباط باشه ! در صورتی که آنا بیشتر به دلیل اندام شهرت داره تا چهره!

    آنا کورنيکوا تنيسور مشهور روسي در سپتامبر 2002 به خاطر کمردرد از دنياي حرفه اي تنيس خداحافظي کرد و اکنون بيشتر در مسابقات خيريه شرکت مي کند . او در يکي از همين مسابقات با انريکه آشنا شد که اين آشنايي پس از مدت کوتاهي منجر به ازدواج شد و حلقه آنا از الماس خالصه.

    باید بگیم که هنوز مطمئن نیستیم که ازواج کرده یا نه؟

  7. این کاربر از greenday33 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #175
    آخر فروم باز Ali Pacino's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    021
    پست ها
    1,652

    پيش فرض

    اگه امکانش هست بیوگرافی گروه های CoLd و Flaw رو می خواستم ممنون می شم اگه محبت کنین زحمتشو بکشین

  9. #176
    اگه نباشه جاش خالی می مونه David_Gilmoore's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    Rome
    پست ها
    276

    پيش فرض

    و این هم بیوگرافی پدر رپ فارس ----------->هیچکس:


    متولد: 17 اردیبهشت 1364

    دانشجوی رشته مترجمی
    غذای مورد علاقه:ماهی
    رنگ مورد علاقه:مشکی




    سروش لشکری ملقب به هیچکس متولد ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۴ از اولین خوانندگان رپ فارسی است.سروش لشکری در آهنگهایی که می‌خواند مدام تاکید شدیدی بر وجود خون آریائی در رگ‌هایش می‌کند و همچنین برای خودش از القابی نظیر : پدر خوانده و «پدر رپ فارسی» استفاده می‌کند. همچنین وی فرهنگ خیابانی را به خوبی در موسیقی‌اش تجسّم می‌بخشد، بدون اینکه به دام کپی برداری و تقلید از هنرمندان افریقایی_آمریکایی بیفتد. او یکی از پیشگامان «رپ خیابانی» است.



    سروش لشکری تا کنون دو گروه با نام های ۰۲۱ و صامت را تشکیل داده است.





    سروش لشکری چندی پیش اولین آلبوم موسیقی رپ خودش تحت عنوان جنگل آسفالت را ارائه داد. وی پیش از تدارک آلبوم جنگل آسفالت بیش از 2۰ترانه رپ به زبان فارسی منتشر کرده‌است. مهدیار آقاجانی نام آهنگساز ترانه‌های هیچکس در آلبوم جنگل آسفالت است.




    سروش هیچکس علاوه بر آلبوم جنگل آسفالت تعداد زیادی موسیقی رپ با همکاری رپر‌های دیگر فارسی زبان و انگلیسی زبان نطیر: ابلیس، Reveal، زدبازی، قاف، سامان ویلسون و پیشرو تولید کرده و به بیرون فرستاده‌است.



    سروش همچنین ادعا می‌کند که اهل میدان ونک در تهران است.



    **********



    سه تا بمب اومدن توی رپ بازی هیدن ٬ امجی ٬ ویلسون گروه زد بازی:ورود با ما بود پس خروج با شما وقتی امجی می خونه سکوت لاشخورا رفته بودم فضا حالا برگشتم هنوزم تواین بازی به من میگه سرلشگر.!

    سروش، شش سال پيش کار آهنگسازی (يا آنگونه که بين اهالی زير زمين باب است، "کار ساختن بيت") و خواندن ترانه به سبک رپ را آغاز کرد و سر انجام سال گذشته توانست منسجم ترين آلبوم رپ فارسی را با نام " جنگل آسفالت" تهيه و آماده انتشار کند. آلبومی که خود، آن را "نخستين" آلبوم رپ فارسی می داند.
    "جنگل آسفالت" با تلفيق سبک رپ و نوای موسيقی سنتی ايرانی و نيز استفاده از سازهای سنتی ايران زمين همچون عود، تنبک، نی، دف و قانون، به راستی برازنده عنوان "رپ فارسی" است.

    برای اين، نخستين "س" هفت سين زير زمينيمان ، به شادباش (و بين خودمان بماند برای سنجيدن ميزان وابستگی اش به نوروز ايرانی و سنت های باسستانی مان) ماهی قرمز هفت سين بردم که نپسنديد: "ماهی زيادی لطيفه بابا! همه به من ميگن زبری! اين ماهی خيلی سوسوليه! نميشد يه چيز ديگه واسم مياوردين؟"


    در حالی که با دلخوری به تنگ ماهی نگاه می کند در پاسخ به اين سوالم که " اگر از ماهی خوشت نميايد ، کدام جزء هفت سين را دوست داری؟" می گويد: "من ماهی رو دوست دارم بخورم نه که بگيرم دستم باهاش عکس بگيرم! من بيشتر از سبزه خوشم مياد. اصولا از چمن خوشم مياد که برويم بنشينيم روش و حال کنيم" و بعد از من می خواهد تا تنگ ماهی را از او بگيرم .


    هيچکس در ادامه گفتگو با ما می گويد که سال 1385 سال پرکاری برايش بوده چرا که بعد از مدتها تلاش سرانجام در تابستان آلبوم 'جنگل آسفالت' را حاضر و آماده پخش کرده است.


    به گفته او ابتدا قرار بوده که آلبوم را يک شرکت پخش موسيقی بخرد اما چون آهنگ های آلبوم به "سرقت" رفت و در اينترنت پخش شد، کار فروش آلبوم به نتيجه نرسيد.


    سروش در پاسخ به سوالم درباره مفهوم "جنگل آسفالت" و دليل نام گذاری آلبومش با اين عبارت می گويد: "از نظر من 'شهر' هم جنگل آسفالت است و آلبوم 'جنگل آسفالت' انعکاسی است از مشکلات اجتماعی و زندگی شهری و اعتراض به آن."



    سروش - هيچکس که در طول گفتگويمان مدام دستم می اندازد، "راه اندازی تشکل رپ فارسی" با عنوان " صامت" را از جمله اهداف خود در سال جديد بيان می کند و اين کار را " لازمه بقا و پيشرفت رپ فارسی" می داند.
    از جمله می گويد: "می دونی چيه، به نظرم با بالا آمدن 'صامت' اصلا اوضاع عوض خواهد شد و به قولی 'می ترکونيم'."
    او از بيان جزييات بيشتر درباره "صامت" و زمينه فعاليت آن خودداری می کند ولی با شيطنت و خنده های خاص خودش می گويد: "اميدوارم امسال فازش رو بگيريم
    منبع:وروجک لاور

  10. این کاربر از David_Gilmoore بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #177
    اگه نباشه جاش خالی می مونه David_Gilmoore's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    Rome
    پست ها
    276

    پيش فرض

    بیوگرافی کامل RIHANNA خواننده ۱۹ ساله ای که با کمک Sean Paul ، Shaggy و Elephant Man خیلی زود معروف شد


    ریحانا یا همون RIHANNA در تاریخ بیستم فوریه 1988 در شهر سن میشل کشور باربادوس بدنیا آمد .اسم اصلیش Robyn Rihanna Fenty هست و تو خانواده 5نفریشون بجز پدر و مادرش دو برادر کوچکتر از خودش داره .
    ریحانا میگه : من می خواهم کارائیب را به مردم بشناسانم و بخش جالب وجودم را نشانشان دهم.
    ستاره هاي بزرگي چون Sean Paul و Shaggy و Elephant Man کمک کردند تا ریحانا بتواند در این راه (خوانندگی) قدم گذارد

    وقتی که ملکه ی سالن رقص شد با صدای شگفت انگیزش آهنگ Hero از Mariah Carey رو خوند . این اصلا عجیب نبود چون اون صداش بسیار زیبا بود و به تنها چیزی که نیاز داشت امتحان آوازی بود که به وسیله ی Shawn “Jay-Z” Carter (رئیس و مدیر اجرایی “دف جم ریکوردینگ”) از او به عمل امد تا او بتواند با شرکت های چند میلیون دلاری قرارداد ضبط موسیقی ببندد.در ان زمان که اجرا به پایان رسید دختر شیرین جزیره به سادگی خود خندید.“من می لرزیدم”
    خوش بختانه زمانی که شروع به اجرای نمایش بداهه ی خود کرد توانست از آن احساس رهایی یابد .اجرایی عالی که باعث شد که مدیران آینده ی او مجبور شوند قبل از اینکه او دفترشان را ترک کند قرارداد را امضا کنند.ما تا حدود 4:30صبح قرارداد می بستیم و من هر بار که نامم را امضا می کردم لبخند میزدم. او با لهجه ی باربادوسی خود می گوید” بیاد می آورم که فقط قسمتی از صورت جی را در انتهای سالن دیدم با خود گفتم خدای من این اولین بار است که شخص مشهوری را از نزدیک می بینم. “ مسخره است!!
    سایز تصویر به صورت خودکار تغییر یافت . با کلیک در این قسمت میتوانید اندازه واقعی آنرا مشاهده نمایید . اندازه واقعی عکس 750x527 پیکسل

    قبل از نقل مکان به امریکا در سال2005 ریحانا قدری ساده تردر سرزمین مادریش زندگی می کرد.جایی که دوران دبیرستان را در آنجا گذرانده بود و گاهی با دختران نوجوان ترانه هایی را خوانده بود.
    گذشته از بردن جایزه ی زیبایی و هوش دبيرستان ریحانا متوجه ذوق و استعداد خود نشد تا اینکه توجه یک تولید کننده ی اهل نیویورک به نام ایوان راجرز را به خود جلب کرد ( ایوان و همراهش کارل استراکن اجراهای موفقی برای Christina Aguilera و Ruben Studdard و Kelly Clarkson انجام داده بودند) .
    ایوان و همسرش جکی در حال گذراندن تعطیلات کریسمس در نزدیکی شهر ریحانا بودند و توسط دوستی مشترک به سر دسته ی جوان زنان خواننده ی اپرا معرفی شدند.زمانی که ایوان صدای او را در حال تک خوانی شنید متوجه آینده ی درخشان این ستاره شد و او را به نیویورک دعوت کرد و چندین آهنگ در آنجا ضبط کرد.


    ایوان و ریحانا و کارل دوازده آهنگ دیگر را نیز پس از مدتی ضبط کردند .
    ریحانا : “موسیقی من مثل بامیه یا تاس کباب است”.
    من نمی خواهم مثل کبوتری باشم که در سوراخ رقص گرفتار شده است.زیرا من می توانم بخوانم و تصنیف های یک نفره من به خوبی قطعات موفق دیگر است.قرار است که اولین آلبوم او تمام عناصر موسیقی جادویی را به همراه داشته باشد.او یک ترانه سرای با استعداد است و اکثر ترانه های آلبوم هایش را خودش می نویسد.او می گوید:موسیقی در DNA من است.اولین single او “Pon De Replay” مطمئنا سالن های رقص جهان را از صدای تکان دهنده ی او پر خواهد کرد.و تقاضا از دی جی برای اجرای دوباره اهنگ او تا زمانی ادامه خواهد یافت تا به گوش همه ي موسيقي دوستان برسد.
    او براستی زندگی مثل سیندرلا داشته است و هنوز با شگفتی می اندیشد اگر من ایوان و کارل را نمی دیدم احتمالا برای همیشه در رویا می ماندم.به خاطر تمام کارهایی که آن دو برایم انجام داده اند از آنها متشکرم.به زودی تمام دنیا از او و تهیه کنندگان کارهایش تشکر خواهد کرد. و در حال حاضر ترانه Umbrella ریحانا رو میشه همه جا شنید . تو تاکسی ، مراکز خرید ، رادیو و هر جای دیگه

  12. این کاربر از David_Gilmoore بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #178
    اگه نباشه جاش خالی می مونه David_Gilmoore's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    Rome
    پست ها
    276

    پيش فرض



    زندگینامه 2PAC کسی که در واقع پدر رپ دنیاست و میدونم خیلی ها میخوان بدونن کی بود و چجوری کشته شده به همراه چند عکس و آخرین عکسش تو سرد خونه
    میگن مادر توپاک موقع شناسایی گفته که این جسد پسرش نیست و خیلی ها معتقدند هنوز توپاک زندست
    لسانه پاریش کروکس (که در سن 6 سالگی اسم توپاک را از اسم رییس اینکاها – توپاک آمارو 2 که در قرن هجدهم فرمانده ی جنگ در مقابل اسپانیایی ها بود, گرفت) در 16 جون 1971 به دنیا آمد. بیشتر ترانه‌های وی درباره مسائل تبهکارانه و سختی‌های زندگی در گتو می‌‌باشد. وی بیشتر به دلیل مسائل سیاسی و اقتصادی و نژادی در آمریکا معروف می‌‌باشد. آفنی, مادر او, عضو گروه پلنگ های سیاه(Black Panthers ) بود. وقتی که او باردار توپاک بود ، به علت بمب گذاری به 30 سال زندان محکوم شد. ولی بدون وکیل ، از خودش دفاع کرد و یک ماه قبل از تولد توپاک از زندان آزاد شد.






    توپاک هم طبق عقاید گروه پلنگ های سیاه بزرگ شد. او به همراه مادر و خواهر ناتنی اش در فقر بزرگ شد و باید به جاهای مختلف نیو یورک پناه می آورد. در 12 سالگی به یک کمپانی تئاتر پیوست. در 15 سالگیی در بالتیمور در مریلند در مدرسه هنر بالتیمور قبول شد و اولین قطعه ی رپ خود را با اسم “MC New York” ساخت. دو سال بعد به کلیفرنیا رفت . خیلی زود آن مکان را ترک کرد و در خیابانها و پخش مواد مخدر پرداخت . در همین زمان بود که با افرادی دوست شد که او را در ساخت آهنگ های رپ کمک کردند. مانند ری لوو که با یکدیگر یک گروه رپ به نام “استریکتلی داپ” درست کردند. در سال 1991 برای اولین بار یکی از آهنگ های توپاک به نام “This is an EP” در یک سی دی ضبط شد. توپاک در 20 سالگی با البوم “2Pacalypse Now” که بیشتر اهنگ هایش درباره ی مشکلات نژاد پرستی و زندگی در حاشیه ی شهرها بود مشهور شد.
    در 1992 ، پس از یک مبارزه ی مسلحانه که با مرگ یک کودک 6 ساله تمام شد،توپاک دستگیر شد. ولی با دادن پول به پدر و مادر آن کودک رضایت آن ها را جلب کرد. آلبوم بعدی توپاک به نام “Strictly 4 My N.I.G.G.A.Z” بود و در آهنگ های “hit I Get Around” و “Keep Ya Head Up” خودش را یک آدم خشن معرفی کرد.توپاک به همراه دوستانش به نام های بیگ سایک ، ماکادوشیس و برادر ناتنی خودش موپریم آلبوم بعدی خودش را به اسم “Thug Life : Volume 1” در 1995 بیرون داد.




    مهمترین دشمنی اش با نتوریوس بیگ(بیگی) و کمپانی پشتیبانش بود. وقتی توپاک در زندان بود از حرفهایی که بیگی و پاف دیدی درباره ی او به روزنامه ی ویبه زدند عصبانی شد. توپاک با دکتر دری هم کمی مشکل داشت. توپاک در چند آهنگش به گی بودن دکتر دری اشاره کرد. توپاک از ماپ دیپ هم انتقاد کرد.
    در دسامبر1994،توپاک به تجواز به یک زن در هتل متهم شد.و در فوریه ی 1995،توپاک به 4 سال زندان محکوم شد. ولی قبل از تصویب حکم دادگاه،در کنار یک استودیوی ضبط در نیویورک،به توپاک حمله شد و 5 گلوله به سمت او شلیک شد. در زمانی که توپاک در زندان بود،آلبوم او به نام “Me Against The World” چاپ شد.
    در همین زمان با کیشا موریس که مدت زیادی بود با هم نامزد بودند ازدواج کرد پس از 8 ماه زندان،توپاک با کمک رییس دیت رو رکوردز – سوگ نایت – از زندان بیرون آمد و در 1996،آلبوم “All Eyes On Me” را بیرون داد.




    آخرین آلبومی که توپاک بیرون داد،“The Don Killuminati: The 7 Day Theory” بود که 2 ماه پس از مرگ او چاپ شد. در خیلی از آهنگ های این آلبوم مرگ خود را پیشینی کرده بود. میگویند که ساخت این آلبوم 7 روز طول کشید و مهم ترین آهنگ آن “Hail Mary” در نیم ساعت ساخته شد. این آلبوم بیش از 5 میلیون فروش کرد. توپاک داشت یک هنرپیشه ی حرفه ای هم میشد. از 1991 تا 1996،توپاک 7 فیلم بازی کرد.


    توپاک،پس از این تماشای یک مسابقه ی بوکس بین مایک تایسن و بروک سلدون،با شلیک چند گلوله از یک کادیلاک در لاس وگاس در نوادا،در 7 سپتامبر 1996 آسیب دید و پس از 6 روز در بیمارستان دانشگاه نوادا در ساعت 4 و 3 دقیقه ی صبح در 13 سپتامبر وقتی که تنها 25 سال داشت درگذشت.
    میگویند کسانی که به او گلوله شلیک کردند،از آدم های ایست کوست(مخصوصاً بیگی) بودند که بسیار با هم رقابت داشتند. پلیس لاس وگاس با این که هنوز رسماً این پرونده را نبسته اند، ولی به این نتیجه رسیدند که کریپس،یکی از گروه های گنگ لوس آنجلس،او را کشتند. البته مادر او پس از دیدن جنازه وی اظهار کرد که او پسرش نیست .بعضی عقیده دارند توپاک همچنان زنده است!!!

  14. این کاربر از David_Gilmoore بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #179
    اگه نباشه جاش خالی می مونه David_Gilmoore's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    Rome
    پست ها
    276

    پيش فرض

    این هم زندگینامه tupac Amaru Shakur Mekaveli :



    با زندگینامه Tupac Amaru Shakur Mekaveli اومدم! tupac خیلی رپر بزرگیه و آلبومهای جدیدش همشون باحالن. همونطوری که میدونید مادرش البومهای جدیدشو جمع آوری می کنه و بیرون می ده، ولی به نطر خیلیها هنوز زنده هستش و بر میگرده! بیش از این منتظرتون نمی ذارم :

    او در Brooklyn در New york به دنیا آمدو مادر او با نام Afeni در 16 ژوئن 1971 کسی را به دنیا آورد که سبک رپ را متحول کرد! Tupac Amaru در زبان Inka به معنی مار درخشنده و Shakur در عربی به معنی متشکر از خداوند می باشد. مادرش او را با تئاتر آشنا کرد و توپاک 12 ساله را در یک تئاتر با نام A raising sun شرکت داد.

    در سپتامبر 1986 او به مدرسه هنر Baltimore رفت و شروع به تحصیل بازیگری کرد. در ژوئن 1988 او و خانواده اش به Marin city در California رفتند. او گفت که ترک مدرسه اش خیلی روی او تاثیر گذاشت. او به این مساله به عنوان ترک بازیگری یاد میکند. او در همان سال با همسایگان خود شروع به فروش مواد مخدر می کند.



    در آگوست سال 1988 ، Mutulu shakur پدر خوانده او به جرم شرکت داشتن در دزدی از ارتش آمریکا به 60 سال زندان محکوم شد. در سال 1990 او به عضویت Digital Underground در آمد و به عنوان خواننده و رقاص استخدام شد. در همین سال او متوجه شد که مادرش مواد مخدر مصرف می کرده است. در سال 1991 او در آهنگ This is an E.P.Release یک Verse را خواند. همان یک ورس، باعث شد که توجه استودیوی Interscope records به او جلب شود. او در همین سال آلبوم 2pacalypse now را بیرون داد.

    در 12 نوامبر 1992 او با یک جریمه 10 میلیون دلاری به پلیس Oakland به علت خشونت ودستگیری مواجه می شود. در 22 سپتامبر 1992 رئیس جمهور وقت آمریکا اظهار کرد که آلبوم 2pacalypse now در دل مردم امریکا جا ندارد. (م. زرشک!)

    در 1 فوریه 1993 آلبوم Strictly 4 my NIGGAZ بیرون داده شد که Platinum شد. در 13 مارس 1993 او با راننده لیموزین خود به مشاجره پرداخت، چون راننده از استعمال مواد مخدر در داخل ماشین ناراحت شده بود. ولی توپاک متهم نشد. در 5 آوریل 1993 او به جرم ضرب و شتم یک خواننده رپ در حین اجرای کنسرت با چوب بیسبال در Lansing در ایالت Michigan دستگیر شد و به 10 روز زندان محکوم شد.

    در 30 نوامبر 1994 او در لابی استودیوی Times square مورد اصابت 5 گلوله قرار گرفت و جواهرات او به ارزش 40,000 دلار به سرقت رفت. او بهد از 4 ساعت از بیمارستان مرخص شد ولی عامل این درگیری پیدا نشد.

    در 1 آوریل 1991 آلبوم Me against the world را بیرون داد که شماره یک چارتها شد و با کمک آهنگ Dear mama، 2 بار پلاتینوم شد. در اکتبر 1995 او با استودیوی Death row records قرارداد بستو و ضیط آلبوم All eyez on me را شروع کرد. در 13 فوریه 1996 هم این آلبوم بیرون داده شد. این آلبوم بیش از 9 میلیون کپی فروخت، 5 بار پلاتینوم شد و اولین آلبومی بود که به صورت اوریجینال، 2 Cd داشت. در می 1996 او با کمک Snoop dogg ویدیوی آهنگ 2 of Amerikaz most wanted را ساخت و در این ویدیو، کاریکاتوهای Biggie و Puffy را نشان داد. کسانی که به گفته او در سوء قصد به جانش دست داشتند.
    او در هنگام ترک مسابقه بین Bruce seldom و Mike tysin در لاس وگاس، هنگامی که در ماشین Suge knight (یکی از رفقای او و شیرکش در Death row records ) نشسته بود، 4 بار مورد اصابت گلوله قرار گرفت. توسط مردی ناشناس در یک کادیلاک سفید رنگ. او بلافاصله به مرکز درمانی دانشگاه برده شد. در یک عمل جراحی، نصف شش او را بیرون آوردند. 6 روز بعد، در جمعه، 13 سپتامبر 1996 در ساعت 4:03 بعد از ظهر در گذشت و بدنش را چند روز بعد به خاک سپردند. او فقط 25 سال داشت. آلبومهای بعدی او، Makaveli ، R U Still Down? (Remember me) ، Greatest hits ، Better dayz ، Untill the end of time ، Ready to die ، Loyal to the game می باشند. روحش شاد...!

    منبع:Soheil Ecstasy.persianblog.com

  16. #180
    اگه نباشه جاش خالی می مونه David_Gilmoore's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    Rome
    پست ها
    276

    پيش فرض

    زندگی نامه ی امينم


    مارشال مترز ملقب به امينم در هفدهم اكتبر سال 1972 در خانواده اي فقير و در حوالي شهر كانزاس به دنيا آمد.در دوران تحصيل براي رفتن به مدرسه مجبور بود كه هر روز مسافت بين شهر كانزاس و منطقه ي مركزي ديترويت را با پاي پياده طي كند.
    مارشال دوازده ساله بود كه ببه همراه مادرش به حومه ي شرقي ديترويت نقل مكان كردند.او مجبور بود كه هر دو يا سه ماه يك بار مدرسه ي خود را عوض كند و همين موضوع باعث شد كه او در ايجاد روابط دوستانه،تحصيل و داشتن آسايش ذهني با مشكلات متعددي مواجه شود.
    امينم در دوران نوجواني با مشاهده ي هر نوع ظلم و ستم،تبعيض و بي عدالتي دچار خشم مي شد و شديداً آنها را محكوم مي كرد.او با اينكه سفيد پوست بود،اما رفتار بي رحمانه و نژادپرستانه ي مسيولان سيستم آموزشي با همكلاسيهاي سياهپوست او باعث شد كه از تحصيل و مدرسه بيزار شود.
    او از سن چهارده سلگي شيفته ي موسيقي رپ شد.درگيري و نزاع دانش آموزان در شالن ناهارخوري برايش از سويي هيجان انگيز و از سوي ديگر تجربه اي دردآور بود.
    سرانجام تحصيل را رها كرد و به مدت چند سال با دستمزدي ناچيزحرفه هاي گوناگون مشغول به كار شد،با اين وجود،از علاقه ي او نسبت به موسيقي ذره اي كاسته نشد.وي با تلاش فراوان و پشتكاري تحسين برانگيز سخت كوشش كرد و سر انجام در سال 1995 توانست اولين آلبوم خود را با اسم بينهايت عرضه كند(من شنيدم بره اولين آلبوم خودش از توپك اجازه گرفته بود حالا نمي دونم تا چه حد اين ماجرا صحت داره)
    اين آلبوم در همان ابتداي راه با شكست مواجه شد و مورد استقبال هواداران رپ قرار نگرفت.اين شكست باعث شد او كه دوران كودكي خود
    را در فقر و فلاكت و بي عدالتي گذرانده بود،محكمتر و استوار تر از هميشه در راه مبارزه براي رسيدن به قله ي موفقيت قدم بردارد.
    او كه ژيمناستي پر شرو شور بود به همراه نسخه اي از آلبوم ناكام خود در المپيك سال 1997 شركت كرد و در كمال ناباوري توانست در رقابتهاي (سبك آزاد) مقام دوم جهان را به خود اختصاص دهد.در همان هنگام با دكتر درِ آشنا شد كه اين آشنايي به حمايت مالي درِ از امينم شد آخه بدبخت دكتر درِ هواي همه رپرارو داشت ولي من نفهميدم چرا اون ورشكست نشد.در اواخر سال 1999 آلبوم اسليم شيدي را روانه بازار كرد كه با استقبال گرم هواداران مواجه شد.ئي در اين آلبوم اشعاري صريح نكته بينانه ومنضلات و ناملايمات زندگي ماشيني و بي روح روزانه را به طوفان انتقاد بست.آلبوم بعدي اش با نام مارشال مترز در تابستان سال 2000 ميلادي روانه بازار موسيقي شد كه هفته ي اول فروش خود با رقمي حدود دو ميليون نسخه،از نظر دت زمان فروش،بهترين آلبوم رپ شناخته شده است.دو سال پس از انتشار اين آلبوم شاهكار بعديش با عنوان نمايش امينم منتشر شد.انتقادات تندو نظرات موافق و مخالف درباره ي مضامين اشعار وي از جمله مسايل داغ و بحث انگيز رساته هاي تصويري و روزنامه هاست.بسياري از مردم از خود مي پرسند كه چرا اشعار امينم تا به اين حد بي پرده،رك،تند وتيزو پر از نفرت است.
    با نگاهي به دوران بلوغ و رشد او كه سرشار از ظلم و ستم و تبعيض بوده است،به اين حقيقت مي رسيم كه اين اشعار كوبنده از خاطرات دوران كودكي تا نو جواني او بر ذهن او سايه انداخته بودند،سرچشمه گرفته اند.خود وي در اين باره مي گويد:من در مواجهه با احساسات گوناگون تنها نيستم.به عقيده ي من هر انساني چه سفيد چه سياه در زندگي خو با نا ملايمت و پليديهايي مواجه شده است.من كاري نمي كنم كه مردم و دوستانم را ناراحت كنم.بلكه چيزهايي كه به زبان مي آورم كه مردم رات شوكه كرده و باعث مي شود كه آنها گوشه هاي پليد ذات خويش را ببينند.
    وي اخيراً پا به دنياي سينما گذاشته است و با بازي درخشاني كه در (فيلم هشت مايل) به كارگرداني كريستين هنسون ارايه داد،تحسين منتقدان سينما را بر انگيخت.داستان هشت مايل محدوده ي شهر ديترويت را در اواسط دهه ي نود را به تصوير مي كشد.اين فيلم نشان دهنده ي خط جداسازي است كه شخصيت اول فيلم را از آنچه مي خواهد انجام دهد و آنچه را كه مي خواهد باشد جدا مي سازد.
    امينم در طول اين فيلم،به نقش جيمي اسميت جي.آر با مهارتي شگفت آور به اجراي سيزده آهنگ مي پردازد كه همگي آنها همچون گذشته كوبنده و انتقادي و بي پرده اند.او به همراه گروه دي دوازده آلبومي به نام دنياي دي دوازده اراعه داده است و آخرين آلبوم امينم نيز به نام دو باره بنواز است كه در آهنگ موش از جرج بوش انتفاد كرده كه موضوع بيشتر رسانه ها شده من شخصاَ در روزنامه هاي ايراني ومجلات هم اين موضوع را مشاهده كردم. امينم در اخرين آلبوم بازم نشان داد كه خداس جاي شما باشم حتماُ اين آلبومو گوش ميدم.در ضمن امينم الان 32 سالشه و صاحب يه دختره كه هيلي نام داره.

    منبع:Soheil Ecstasy.persianblog.com

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •