دوستان به نظرتون ازدواج به خاطر عشق بهتره یا اینکه آدم با عقلش اقدام به ازدواج کنه؟
به نظرتون بعد از چه مدت دو نفر از همدیگه خسته می شن؟
دوستان به نظرتون ازدواج به خاطر عشق بهتره یا اینکه آدم با عقلش اقدام به ازدواج کنه؟
به نظرتون بعد از چه مدت دو نفر از همدیگه خسته می شن؟
دوست عزیز نمیشه به این سوال پاسخ مشخصی داد، جواب با توجه به شرایط و موقعیت هر شخصی متفاوته بهتره بگم خودتون پاسخ این سوال رو باید بدید.(اگه لازم دونستی مطرح کن تا بیشتر بازش کنیم)
بهتر نبود سوال دومتون اینطور باشه : " چرا دونفر از هم خسته میشن؟" اینطوری جواب رو هم راحتتر میشه پیدا کرد.
بعد مدتها سری به این پیج زدم ...گزیده ای از نظرات رو خوندم می تونم بگم درصد زیادی از نظرات وحشتناک بود، چرا اینطوری شدیم؟
نیازی نمی بینم ازدواج کنم. الان چی ندارم که بعد ازدواج قراره داشته باشم؟!
به نظر من درمورد اینکه چرا ازدواج نمیکنیم باید صحبت بشه نه اینکه چرا ازدواج میکنیم
کلا سوال تاپیکو بردم زیر سوال![]()
به نظرم ازدواج کردن صرفا به خاطر انگیزه هایی مثل این که مبادا روزی احساس تنهایی کنی (احساسی که الان وجود نداره یا قابل توجه نیست)، یا داشتن فرزندانی که در پیری جمع وجورت کنن!! (انگار بچه قراره پرستار یا خدمتکار دوران پیری آدمی با این تفکر باشه) و... همون قدر وحشتناک وغیرانسانی وخودخواهانه ودرعین حال احمقانه هست که ازدواج فقط برای رفع نیاز جنسی!
من تنها انگیزه ازدواج رو عشق ودوست داشتن زیاد (قطعا تا حدود زیادی منطقی وعاقلانه وازروی شناخت ونتیجه شده از یه تفاهم شیرین) میدونم، که متاسفانه درشرایط فعلی بسیار کمیاب شده، به دلایل زیاد فرهنگی از جمله بی اعتقادی وبی هویتی فرهنگی یامذهبی یاشایدسردرگمی دراینها، مادی گرا وتجملاتی وظاهربین شدن و...
البته بحث هزینه ها و مهریه و مراسم عجیب وغریب عروسی که نمیدونم واقعا از کی تواین مملکت باب شد وبه قول خیلی خانوما اینا سنت های دیرینه بودن ونمیشه باهاشون جنگید بماند (انگار که هرچی اسمش سنته وحی منزله وقطعا درست!! تادیروز هم خیلی ازاین طرز پوشش ها وروابط بازوبی حریمی که امروز توجامعه عرف وطبیعی شده ولی امثال من اصلاباهاش کنارنیومدن سنت نبود!!) که حتی فکر عشق وعاشقی رو هم از سرت بیرون می کنه و به احتمال زیاد اگر خیلی به اصول خودت پایبند نباشی بعد از چند سال به آدمی تبدیل میشی که با همون چندتاانگیزه اول پستم ازدواج میکنی!!
ازدواج نمیکنم چون حاشیه ازدواج توان وانرژی وانگیزه ای برای لذت بردن از اصل ازدواج روبرام باقی نمیذاره!
دوستان بخش قوانین مذهبی ازدواج رو اینجا نمیتونیم بررسی کنیم، قوانین انجمن واضحه...
اگر مساله ای بغیر از اون میمونه رو مثل ابعاد اجتماعی، عرفی، فردی و... رو بررسی کنید...
ممنون.
دقت کنید سوال تاپیک چرا ازدواج نمیکنم هم هست...هر دو مورد رو مطرح میکنه....
نظر خودمو میگم
دلایل ازدواج نکردن: نداشتن امنیت شغلی.نرفتن زیر بار مسئولیت . ترس از خیانت
دلایل ازدواج کردن: داشتن همدم .نیاز عاطفی. ترس از تنهایی( که از 35 سال به بالا احساس خواهیم کرد)
یک دختر خانم زیبا خطاب به رییس شرکت آمریکایی ج پ مورگان نامهای بدین مضمون نوشته است :
میخواهم در آنچه اینجا میگویم صادق باشم. من 24 سال دارم. جوان و بسیار زیبا، خوشاندام، خوش هیکل، خوش بیان، دارای تحصیلات آکادمیک و مسلط به چند زبان دنیا هستم.
آرزو دارم با مردی با درآمد سالانه 500 هزار دلار یا بیشتر ازدواج کنم. شاید تصور کنید که سطح توقع من بالاست، اما حتی درآمد سالانه یک میلیون دلار در نیویورک هم به طبقه متوسط تعلق دارد.
چه برسد به 500 هزار دلار. خواست من چندان زیاد نیست. آیا مردی با درآمد سالانه 500 هزار دلاری وجود دارد؟
آیا شما خودتان ازدواج کردهاید؟ سئوال من این است که چه کنم تا با اشخاص ثروتمندی مثل شما ازدواج کنم؟
چند سئوال ساده دارم:
1- پاتوق جوانان مجرد و پولدار کجاست؟
2- چه گروه سنی از مردان به کار من میآیند؟
3- معیارهای شما برای انتخاب زن کدامند؟
و اما جواب مدیر شرکت مورگان:
نامه شما را با شوق فراوان خواندم. در نظر داشته باشید که دختران زیادی هستند که سوالاتی مشابه شما دارند. اجازه دهید در مقام یک سرمایهگذار حرفهای موقعیت شما را تجزیه و تحلیل کنم :
درآمد سالانه من بیش از 500 هزار دلار است که با شرط شما همخوانی دارد، اما خدا کند کسی فکر نکند که اکنون با جواب دادن به شما، وقت خودم را تلف میکنم.
از دید یک تاجر، ازدواج با شما اشتباه است، دلیل آن هم خیلی ساده است: آنچه شما در سر دارید مبادله منصفانه "زیبایی" با "پول" است. اما اشکال کار همین جاست: زیبایی شما رفتهرفته بعد ده سال آرام آرام به کل محو میشود اما پول من، در حالت عادی بعید است بر باد رود.
در حقیقت، درآمد من سال به سال بالاتر خواهد رفت اما زیبایی شما نه و چین و چروک و پیری زود رس زنانه جایگزین این زیبایی خواهد گردید و اثری از این جوانی و زیبایی باقی نخواهد ماند.
از نظر علم اقتصاد، من یک "سرمایه رو به رشد" هستم اما شما یک "سرمایه رو به زوال".
به زبان والاستریت، هر تجارتی "موقعیتی" دارد. ازدواج با شما هم چنین موقعیتی خواهد داشت. اگر ارزش تجارت افت کند عاقلانه آن است که آن را نگاه نداشت و در اولین فرصت به دیگری واگذار کرد و این چنین است در مورد ازدواج با شما.
بنابراین هر آدمی با درآمد سالانه 500 هزار دلار نادان نیست که با شما ازدواج کند به همین دلیل ما فقط با امثال شما قرار میگذاریم اما ازدواج هرگز.
اما اگر شما علاوه بر جوانی و زیبایی کالایی داشته باشید که مثل سرمایه من رو به رشد باشد و یا حداقل نفع آن از من منقطع نشود کالاهایی با ارزش مثل "انسانیت، پاکدامنی، شعور، اخلاق، تعهد، صداقت، وفاداری، حمایت، دوست داشتن، عشق و ... " آن وقت احتمالا این معامله برای من هم سود فراوانی خواهد داشت چون ممکن است من حتی فاقد دارایی هایی با ارزش با مشخصات شما باشم و برای داشتن آنها پول زیادی خرج کنم. چون بعد چند مدت از ازدواج، بیش از زیبایی، اندام و هیکل، مواردی که بیان کردم برای زندگی مشترک لازم بوده و من شدیدا به آنها نیاز پیدا خواهم کرد.
در هر حال به شما پیشنهاد میکنم که قید ازدواج با آدم های ثروتمند را بزنید. بجای آن شما خودتان میتوانید با کمی تفکر و تلاش و با داشتن درآمد سالانه 500 هزار دلاری، فرد ثروتمندی شوید. اینطور، شانس شما بیشتر خواهد بود تا آن که یک پولدار احمق را پیدا کنید.
دوستان شما ترجیح میدهید دو نفر از نظر اخلاقیات ، رفتار ، سلیقه و .. دقیقا شبیه یکدیگر باشند یا با هم فرق کنند ؟
اخه بعضی ها میگن اگر مخالف یکدیگر باشید مکمل یکدیگر میشید و نقض های هم رو جبران میکنید از طرفی مخالف بودن ممکنه به دعوا و طلاق بکشه . کدوم بهتره؟؟؟؟؟؟؟؟
از دیدگاه روانشناسی، از نظر شخصیت و سایر فاکتورهای روانی و سلایق و عقاید و ... ، در بعضی فاکتورها لازمه کاملا شبیه همدیگه باشند و در بعضی فاکتور ها بعضی تفاوت ها (نه هر تفاوتی) می تونه تاثیر مثبت داشته باشه. همونی میشه که شما گفتید، هر نوع مشابه بودن خوب نیست و هر نوع مخالف بودن هم بد نیست، تفاوت از نوع تکمیل کننده مفید است و تفاوت از نوع "روی مخ همدیگه بودن" صد درصد مضر.
همیشه باید بررسی کرد تشابه یا تفاوت در چه مواردی است و عواقب اون تفاوت ها و شباهت ها در رفتار و شرایط زندگی مشترک و ... چگونه است.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)