اصطلاح Screw Up به معنی ضایع شدن هستش؟!
اگر جواب منفیه. لطفا بفرمایید ضایع شدن به انگلیسی چی میشه...
ممنون.
اصطلاح Screw Up به معنی ضایع شدن هستش؟!
اگر جواب منفیه. لطفا بفرمایید ضایع شدن به انگلیسی چی میشه...
ممنون.
Screw up بیشتر میشه ضایع کردن ... به معنای خرابکاری
Goof شاید معادل مناسبی برای ضایع شدن باشه ... باز اون بحث قدیمی عدم انطباق صددرصدی هم مطرحه ... اگه دوست دیگه ای نظری داره خوشحال میشم استفاده کنیم ..
* Goof بصورت noun می تونه به معنای شخص ضایع هم استفاده بشه ... کسی که مرتب سوتی میده ...
این ها هم بد نیستند:
Lay an egg: to fail or blunder especially embarrassingly (Merriam-Webster)
ex: I'm gonna lay an egg during our mile run today
Bomb It*: to do crap at something (urban dictionary)l
ex:
girl: ready for that physics test today?
guy: nah, I'm gonna bomb it
*البته بیشتر معنی گند زدن رو میده، همین طوری حالا آوردمش
Last edited by SCYTHE; 26-07-2009 at 13:48.
ضایع کردن و شدن تو مواقع مختلف کلماتش فرق می کنه .
مثلا وقت رو ضایع کردن می شه کلین تایم
ضایع کردن بمعنای اسراف دیستروی می شه
30 تا کلمه می شه بکار برد . اما اگه منظور شما ضایع کردن در مقام شخصیت انسانی باشه . مثلا می شه گفت . هی/شی پیسد می آف
یا هی/شی فاکد می آپ از ا شیتی داگهمونیم که نوشتی می شه . چون مفعول جمله "می" هست پس مستقیما هر نوع تباهی بر ما بر می گرده .
معنیش می شه مثلا مرتیکه گند زد بمن . یا ضایع شدیم رفت ! کلا کلمه مودبانه ای نداره !
پیسد می آف رو فکر کنم برای وقتی میگن که یکی اعصابتون رو خورد کرده
همین طور که شما گفتید کلمه ثابتی ندارن ... یه فحشی میدن بعد یه جمله پشتش میادن که بشه معنی ضایع شدن رو از توش در آورد
برای وقتی که یکی دعوتتون کرده باشه (مثلا رستوران) و خودش نیاد میگن :
He Stood me up
اینم به لطف سریال Friends
حتما ببینید اصطلاحات زیادی توش استفاده میشه![]()
اینایی که دوستان گفتن ، اغلب مصداق ضایع کردن هستش و اونم با تاکید اندک روی معنای کنایی اش ... یعنی بیشتر روی ضایع کردن به معنای هدر دادن - خراب کردن تکیه کردید ، تا ضایع کردن به معنای متضاد ضایع شدن ("فلانی رو حسابی ضایع کردم") .. در دنیای کنایی، ضایع کردن از "هدر دادن - خراب کردن" فاصله می گیره و میره سمت دلالت های غیرمستقیم تر مثل "خجالت زده کردن - سرجا نشوندن - جلوی دیگران مضحکه کردن" ... دقت کنید که حتی "خراب کردن" هم در معنای کنایی فارسی اش هم معنا با ضایع کردن خواهد بود (" نباید فلانی رو توی جمع خراب می کردی")
تازه بحث سومی هم در میانه و اون هم اینکه ما گاهی ضایع کردن رو بجای حالت متعدی ("فلانی رو ضایع کردم") ، در حالت لازم بکار می بریم ("وای ! حسابی ضایع کردم") ...
مثلا دوستمون پیرامید ، ابتدا نمونه هایی از ضایع کردن به معنای غیرکنایی رو ذکر کرد ... اما نمونه های بعدی مثل piss sb off و f*ck sb up ، کمتر به معنای ضایع شدن/کردن کاربرد دارن ... (فرضا f* up میشه گندکاری شدید ؛ خرابکاری مفتضحانه ؛ ما وقتی میگیم "فلانی ضایع شد" ، برعکس تاکیدمون روی سوتی-اشتباه لپی و خرابکاری های معمولا مضحک و خنده داره ، نه یه اشتباه جدی)
ولی نمونه ای که جناب SCYTHE ذکر کرد مورد خوبی بود ... (lay an egg) .. جالب بود ..
Last edited by seymour; 27-07-2009 at 13:17.
سلام
برای اینکه بتونم مکالمه در حد معمولی رو تو یه ماه یاد بگیرم باید چیکار کنم ؟
ممنون میشم اگه بتونید کمکم کنید
در یک ماه!! مکالمه در حد معمولی!!
در یک ماه شاید تنها بتونید با سلام ملک و احوالپرسی های روزمره آشنا بشید و موارد ابتدایی، از جمله زمان گذشته و حال ...
کتابهای Interchange را با توجه به سحطت انتخاب کن و یه نگاهی به مکالمه ها و گرامرهاش بنداز![]()
معنی جمله زیر با توجه به زمانش کدوم یک از موارد زیر میشه؟:
I could never be a teacher because I'm very impatient
من نمیتونستم یک معلم باشم چون صبور نبودم
من نمیتونستم یک معلم باشم چون صبور نیستم
من نمیتونم معلم باشم چون صبور نیستم
معنی عبارت زیر چی میشه؟
Now it's time to go off the beaten path
معنی عبارت زیر چی میشه؟
eye opened experience
معنی عبارت زیر:
you're kidding! That must have been some vacation!!l
ممنون
اگر بخوایم براساس همون جمله ترجمه کنیم : من نمی تونستم یه معلم (خوب) بشم ، چون صبور نیستم ...
ابهامی که مطرح کردی قابل درکه ، چون توی فارسی معمولا زمان دو قسمت جمله رو هماهنگ می کنیم (نمی تونستم ... بشم ... نبودم) ... اما گوینده احتمالا داره میگه : اون اتفاق گذشته (معلم نشدنِ من) بخاطر حالتیه که همچنان در من هست (صبور نبودن) ... اگه بخوایم به هماهنگ کردن زمان افعال اقتدا کنیم ممکنه معنایی بوجود بیاد که نظر گوینده نبوده باشه : من معلم نشدم ، چون صبور نبودم (=در همون زمان ، و کمی بعدترش)... ولی شاید الان صبور باشم ها!!
//
off the beaten path یعنی جای خلوتی که عده اندکی بهش سر می زنن .. (احتمالا جایی که کمی هم غیرعادیه) ... غیرمعمول ...
//
تجربه ای که چشم و گوش رو باز کنه ... تجربه روشنگر (eye opened رو کمتر شنیده بودیم!)
//
بی خیال / جدی میگی ؟ ... عجب تعطیلاتی/مسافرتی بوده ! ...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)