kurosh جان خیلی باحال بود
--
--
kurosh جان خیلی باحال بود
اول اینو بگم که من و داییم خیلی با هم خودمونی هستیم. عروسی پسرخاله م بود و تو یه قسمت باغ زنها نشسته بودن و وسط هم همه میرفتن میرقصیدن. من و داییم که کنار زنها وایساده بودیم. یهو من به داییم گفتم برو برقص ... گفت جم کن بینیم بابا تو برو... هیچی حالا منو داییم همدیگرو گرفته بودیم و هل میدادیم جلو که یهو پای من گیر کرد به پای صندلی و چون داییم رو گرفته بودم هر دو باهم افتادیم رو زنهااونها هم هر چی میخوردیم ما رو زدن و شربتها رو میریختن رو سر ما و با خیار میزدن تو کله مون. یه زنه هم یه خیار رو فرو کرده بود تو حلق داییم و همونطوری مونده بود. با بدبختی بلند شدیم . تمام لباس و سرو صورتمون چسبناک شده بود واسه شربت. خیار هم همونطوری تو دهن داییم مونده بود.تمام ملت و همه فامیلها به ما خندیدن... حتی خواننده و گروهش هم آهنگ رو قطع کرده بودن و داشتن کرکر به ما میخندیدن.. ما هم سریع صحنه رو ترک کردیم و تا شب آفتابی نشدیم. راستی داییم 38 سالشه ها
![]()
این سوتی مال یکی از دوستهای دوستمونه
یه روز تو اتوبوس نشسته بود مقابل طرف دخترا از اینجا که جنبه، بچه های ما 273- است درحال گشت زنی {توسط نگاه} بود که دید یه دختره بدجور داره اینو نگاه میکنهو خنده، مشکوکی مزنه
و این رفقمون که خوشش اومده بود ولو شد
و اون دختر هم رفتارش داشت بدتر میشد
که ناگهان یکی از دوستای پسره متوجه از زیپ چاک شده شلوارش شد
که بهش گفت . وتازه دوزاری نتانها کج بلکه دولا شدش افتاد و سریع از محل گریخت
نتیجه گیری اخلاقی : هر وقت دختر داره بدجور نگاهت میکنه اول زیپ شلوارت رو کنترل کن
این سوتی مال دوستمه
یه بار نصف شب بود یکی خونشون زنگ میزنه دوستم هم که در خواب ناز بود بیدار میشه و کفرش در میاد,گوشی رو برمیداره هرچی از دهنش در میاد میگه
.......{بوق}........
.{بوق} ...............{بوق}..........
.{بوق}
بعد که یکم آروم میشه یارو میگهداود تویی!!!!!!!!!! {عمش بود}
دوستم که دوزاریش میفته سریع میگه الو الو صدا نمیاد بلند تر بعد قطع میکنه.
بعد عمش دوباره زنگ میزنه اینم میره ورمیداره عمش میگهاین چه طرز حرف زدن بود دوستم میگه اولاً سلام مگه چی طرز حرف زدنی
مگه چی شده؟
{ناکس داشت انکار میکرد}
بعدش عمش رو متقاعدکرد که خط رو خط افتاده بود.![]()
اینو نمیدونم بهش چی میگن سوتی یا.....
ما میریم کلاس زبان یه بار معلوم نیست شاید خواستن به ما حال بدنبردن طرف دخترونه
و کردنمون تو یه اتاقیتو این اتاق یه پنجره گرفته شده بود { یعنوی اونورش دید نداشت}
ما هم به هوای اینکه اون ور 2ختره میزدیم به پنجره
تق.....تقتقققققق.....تقتقتقتقت قت... تققت....... یعنی I Love You اونم جواب داد تقتقتق ما هم که خوشحال شدیم گفتیم ایول ...
خلاصه نیم ساعتی گذشت من از دوباره کرمم گرفتگفتم شماره تلفنم رو بدم
تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق و.......
آقا اون معلمه هم که کفرش در اومده بوداومد تو کلاس ما که به ما بگه این چه کاریه ما هم تا قیافش رو دیدیم زدیم زیر خنده
معلمه هم ,ما رو تهدید به مرگ کرد گفت حتماً لحتون میکنم
اینو گفت کلاس ترکید
![]()
اونم روشو کم کرد رفت . از اون به بعد به استادمون میگه نمیترسی به اینا درس میدی
![]()
Last edited by Ramin.badboy; 25-12-2007 at 23:52.
ممنون
این تو 2ران راهنمایی واسم پیش اومد ..
سر کلاس حرفه و فن بودیم . و بچه ها در تنشون انگار که واقعا چیزی وجود داشت که اینقدر میلولید
کلاس هم تخیه سیاه و گچ داشت بجای وایت برد ... ..یادش بخیر . اون روز کلاس ما شده بود 2 قسمت که جنگ جهانی بینشون بود -
یکی از بچه ها یه بسته گچ بعنوان ادوات جنگی از دفتر کش رفته بود ...
تا معلم رو شو کرد طرف تخته جنگ شروع شد ... باران گچ بود که از اینور به اونور و برعکس پرتاب میشد ...
همینکه معلم رو شو میکرد طرف کلاس ... همه بچه سرشون رو مینداختتن رو کتاب و خودکار بدست
و معلم بنده خدا هم 2چار توهم شده بود .... خلاصه میون این آشفته بازار .. من که ته کلاس بودم و هدف جلو کلاس ... نمیدونم چی شد که یکم زیادی دادم ... گچ نشست گوشه ی گوش معلم و گیر کرد ....
فکرشو بکن گچ پشت گوش معلم گیر کنه .....!![]()
یه سری داشتیم تو کافینت یه بنده خدایی خرابکباری میکردیم .. ریجیستریش باز بود ...
همچینی که داشتیم شبکه رو نابود میکردیم ... اصلا حواسمون نبود که هیچی جز من و رفیقم اونجا نیستسم .. پس نظارت 100 % روی ماست ...
طرف اومد بالی سرمون گفت مشکلی پیش اومده ؟ منم در اومدم گفتم نه فقط میخواستم یکم security اینجا رو ببریم بالا ....
یعنی سوتی از این بدتر که یه sms با تمام احساسات واسه یکی بنویسی (خصوصا که اسم طرف هم توش باشه)و اشتباهی ارسال کنی واسه برادرت؟؟؟ حالا بماند با چه بد بختی قانع کردم که داداش من داشتم سر کارت میذاشتم
یعنی سوتی از این بدتر که یه sms با تمام احساسات واسه یکی بنویسی (خصوصا که اسم طرف هم توش باشه)و اشتباهی ارسال کنی واسه برادرت؟؟؟ حالا بماند با چه بد بختی قانع کردم که داداش من داشتم سر کارت میذاشتم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)