تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 178 از 469 اولاول ... 78128168174175176177178179180181182188228278 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,771 به 1,780 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #1771
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Internet
    پست ها
    127

    پيش فرض

    kurosh جان خیلی باحال بود

  2. #1772
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    اول اینو بگم که من و داییم خیلی با هم خودمونی هستیم. عروسی پسرخاله م بود و تو یه قسمت باغ زنها نشسته بودن و وسط هم همه میرفتن میرقصیدن. من و داییم که کنار زنها وایساده بودیم. یهو من به داییم گفتم برو برقص ... گفت جم کن بینیم بابا تو برو... هیچی حالا منو داییم همدیگرو گرفته بودیم و هل میدادیم جلو که یهو پای من گیر کرد به پای صندلی و چون داییم رو گرفته بودم هر دو باهم افتادیم رو زنها اونها هم هر چی میخوردیم ما رو زدن و شربتها رو میریختن رو سر ما و با خیار میزدن تو کله مون. یه زنه هم یه خیار رو فرو کرده بود تو حلق داییم و همونطوری مونده بود. با بدبختی بلند شدیم . تمام لباس و سرو صورتمون چسبناک شده بود واسه شربت. خیار هم همونطوری تو دهن داییم مونده بود.تمام ملت و همه فامیلها به ما خندیدن... حتی خواننده و گروهش هم آهنگ رو قطع کرده بودن و داشتن کرکر به ما میخندیدن.. ما هم سریع صحنه رو ترک کردیم و تا شب آفتابی نشدیم. راستی داییم 38 سالشه ها

  3. #1773
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Internet
    پست ها
    127

    پيش فرض

    این سوتی مال یکی از دوستهای دوستمونه
    یه روز تو اتوبوس نشسته بود مقابل طرف دخترا از اینجا که جنبه، بچه های ما 273- است درحال گشت زنی {توسط نگاه} بود که دید یه دختره بدجور داره اینو نگاه میکنه و خنده، مشکوکی مزنه و این رفقمون که خوشش اومده بود ولو شد و اون دختر هم رفتارش داشت بدتر میشد که ناگهان یکی از دوستای پسره متوجه از زیپ چاک شده شلوارش شد که بهش گفت . وتازه دوزاری نتانها کج بلکه دولا شدش افتاد و سریع از محل گریخت
    نتیجه گیری اخلاقی : هر وقت دختر داره بدجور نگاهت میکنه اول زیپ شلوارت رو کنترل کن

  4. #1774
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    این سوتی مال یکی از دوستهای دوستمونه
    یه روز تو اتوبوس نشسته بود مقابل طرف دخترا از اینجا که جنبه، بچه های ما 273- است درحال گشت زنی {توسط نگاه} بود که دید یه دختره بدجور داره اینو نگاه میکنه و خنده، مشکوکی مزنه و این رفقمون که خوشش اومده بود ولو شد و اون دختر هم رفتارش داشت بدتر میشد که ناگهان یکی از دوستای پسره متوجه از زیپ چاک شده شلوارش شد که بهش گفت . وتازه دوزاری نتانها کج بلکه دولا شدش افتاد و سریع از محل گریخت
    نتیجه گیری اخلاقی : هر وقت دختر داره بدجور نگاهت میکنه اول زیپ شلوارت رو کنترل کن

  5. #1775
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Internet
    پست ها
    127

    پيش فرض

    این سوتی مال دوستمه
    یه بار نصف شب بود یکی خونشون زنگ میزنه دوستم هم که در خواب ناز بود بیدار میشه و کفرش در میاد ,گوشی رو برمیداره هرچی از دهنش در میاد میگه .......{بوق}.........{بوق} ...............{بوق}...........{بوق}
    بعد که یکم آروم میشه یارو میگه داود تویی!!!!!!!!!! {عمش بود}
    دوستم که دوزاریش میفته سریع میگه الو الو صدا نمیاد بلند تر بعد قطع میکنه.
    بعد عمش دوباره زنگ میزنه اینم میره ورمیداره عمش میگه این چه طرز حرف زدن بود دوستم میگه اولاً سلام مگه چی طرز حرف زدنی مگه چی شده؟
    {ناکس داشت انکار میکرد}
    بعدش عمش رو متقاعدکرد که خط رو خط افتاده بود.

  6. #1776
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Internet
    پست ها
    127

    پيش فرض

    اینو نمیدونم بهش چی میگن سوتی یا.....
    ما میریم کلاس زبان یه بار معلوم نیست شاید خواستن به ما حال بدن بردن طرف دخترونه
    و کردنمون تو یه اتاقی تو این اتاق یه پنجره گرفته شده بود { یعنوی اونورش دید نداشت}
    ما هم به هوای اینکه اون ور 2ختره میزدیم به پنجره
    تق.....تقتقققققق.....تقتقتقتقت قت... تققت....... یعنی I Love You اونم جواب داد تقتقتق ما هم که خوشحال شدیم گفتیم ایول ...
    خلاصه نیم ساعتی گذشت من از دوباره کرمم گرفت گفتم شماره تلفنم رو بدم
    تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق و.......
    آقا اون معلمه هم که کفرش در اومده بود اومد تو کلاس ما که به ما بگه این چه کاریه ما هم تا قیافش رو دیدیم زدیم زیر خنده معلمه هم ,ما رو تهدید به مرگ کرد گفت حتماً لحتون میکنم اینو گفت کلاس ترکید اونم روشو کم کرد رفت . از اون به بعد به استادمون میگه نمیترسی به اینا درس میدی
    Last edited by Ramin.badboy; 25-12-2007 at 23:52.

  7. #1777
    پروفشنال SR72's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    God's Land
    پست ها
    680

    پيش فرض

    ایول...عالی بود کلی خندیدم!
    ممنون
    این تو 2ران راهنمایی واسم پیش اومد ..
    سر کلاس حرفه و فن بودیم . و بچه ها در تنشون انگار که واقعا چیزی وجود داشت که اینقدر میلولید

    کلاس هم تخیه سیاه و گچ داشت بجای وایت برد ... ..یادش بخیر . اون روز کلاس ما شده بود 2 قسمت که جنگ جهانی بینشون بود -
    یکی از بچه ها یه بسته گچ بعنوان ادوات جنگی از دفتر کش رفته بود ...
    تا معلم رو شو کرد طرف تخته جنگ شروع شد ... باران گچ بود که از اینور به اونور و برعکس پرتاب میشد ...

    همینکه معلم رو شو میکرد طرف کلاس ... همه بچه سرشون رو مینداختتن رو کتاب و خودکار بدست
    و معلم بنده خدا هم 2چار توهم شده بود .... خلاصه میون این آشفته بازار .. من که ته کلاس بودم و هدف جلو کلاس ... نمیدونم چی شد که یکم زیادی دادم ... گچ نشست گوشه ی گوش معلم و گیر کرد ....


    فکرشو بکن گچ پشت گوش معلم گیر کنه .....!

  8. #1778
    پروفشنال SR72's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    God's Land
    پست ها
    680

    پيش فرض

    یه سری داشتیم تو کافینت یه بنده خدایی خرابکباری میکردیم .. ریجیستریش باز بود ...

    همچینی که داشتیم شبکه رو نابود میکردیم ... اصلا حواسمون نبود که هیچی جز من و رفیقم اونجا نیستسم .. پس نظارت 100 % روی ماست ...

    طرف اومد بالی سرمون گفت مشکلی پیش اومده ؟ منم در اومدم گفتم نه فقط میخواستم یکم security اینجا رو ببریم بالا ....

  9. #1779
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    یعنی سوتی از این بدتر که یه sms با تمام احساسات واسه یکی بنویسی (خصوصا که اسم طرف هم توش باشه)و اشتباهی ارسال کنی واسه برادرت؟؟؟ حالا بماند با چه بد بختی قانع کردم که داداش من داشتم سر کارت میذاشتم

  10. #1780
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    یعنی سوتی از این بدتر که یه sms با تمام احساسات واسه یکی بنویسی (خصوصا که اسم طرف هم توش باشه)و اشتباهی ارسال کنی واسه برادرت؟؟؟ حالا بماند با چه بد بختی قانع کردم که داداش من داشتم سر کارت میذاشتم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •