تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1773 از 2734 اولاول ... 77312731673172317631769177017711772177317741775177617771783182318732273 ... آخرآخر
نمايش نتايج 17,721 به 17,730 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #17721
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    شوق تماشا قدغن

    عشق دوماهی قدغن

    با هم و تنها قدغن

    برای عشق تازه اجازه بی اجازه

    پچ پچ و نجوا قدغن

    رقص سایه ها قدغن

    کشف بوسه بی هوا به وقت رویا قدغن

    برای خواب تازه اجازه بی اجازه

    در این غربت خانگی بگو هر چی میخوای بگی

    غزل بگو به سادگی

    بگو زنده باد زندگی

    برای شعر تازه اجازه بی اجازه

  2. #17722
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    همیشه از تو نوشتن برای من سخت است
    که حس و حال صمیمانه داشتن سخت است

    چگونه از تو بگویم برای این همه کور؟!
    چقدر این همه دیدن برای من سخت است

    خرابه ی دل من را کسی نخواهد ساخت
    که بر خرابه ی دل خانه ساختن سخت است

    به هیچ قانعم از مهر دوستان هرچند
    به هیچ این همه سرمایه باختن سخت است


    اواتارت مبارک

  3. #17723
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    پيش از آن كه خشم صاعقه خاكسترش كند
    تسمه از گرده گاو ِ توفان كشيده بود.
    بر پرت افتاده ترين راه ها
    پوزار كشيده بود
    رهگذري نا منتظر
    كه هر بيشه و هر پل آوازش را مي شناخت.

    *-*-

    نشناختید خودمم!!

  4. #17724
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تنم از حس دستهاي تو داغ، گيسويم در تنفس تورها، مي شكفتم ز عشق و مي گفتم:
    «هر كه دلداده شد به دلدارش، ننشيند به قصد آزارش
    برود؛چشم من به دنبالش، برود؛عشق من نگهدارش»
    آه اكنون تو رفته اي و غروب سايه مي گسترد به سينه راه
    نرم نرمك خداي تيره غم مي نهد پا به معبد نگهم
    مي نويسد به روي هر ديوار، آيه هاي همه سياه سياه

  5. #17725
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    هیچ کس از حال ما پرسید ، نه !

    هیچ کس اندوه ما را دید ، نه !



    هیچ کس چشمی برایم تر نکرد

    هیچ کس یک روز با ما سر نکرد



    هیچ کس اشکی برای ما نریخت

    هر که با ما بود از ما می گریخت


    [راست گفتیم.نه؟

  6. #17726
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تمام اهالی این حوالی گهگاه عاشق می شوند!
    اما شمار ِ آنهایی که عاشق می مانند،
    از انگشتان ِ دستم بیشتر نیست!
    یکیشان همان شاعری که گمان می کرد،
    در دوردست ِ دریا امیدی نیست!


    اختیار دارید مگه می شه شما را نشناخت

  7. #17727
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    تو بزرگی مثل دنیای خیال آدمها
    دل زخمی لاله ی دشت بلا
    نکنه غصه ی لیلی رو داری
    واسه این قصه ها مجنون نمیشی
    چی بگم ابری و بارون نمیشی
    درد و می فهمی و درمون نمیشی
    چی بگم ابری و بارون نمیشی
    درد و می فهمی و درمون نمیشی


    خوشحال میشیم

  8. #17728
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    یه بغض تلخ و سنگین ، یه قطره اشک تنها
    رو تن سرد ساحل ، به انتظار دریا
    یه ماهیگیر خسته ، یه تور نیمه پاره
    رو بوم دور دریا ، خورشید نیمه کاره
    رد سیاه چشمات ، رو تن خسته ی من
    دیگه مجال نمی ده ، بغض شکسته ی من ...
    ...
    - نیمه کاره موندن این ترانه تقصیر توئه !
    و شایدم تقصیر بغض من !؟ اما مطمئن باش شکستن بغض من کار ساده ای نیست

  9. #17729
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    تو شيطاني وشعر شر خواستي

    خريداري و چشم تر خواستي

    مرا از پريدن پراندي و بعد

    براي خودت بال و پر خواستي

    به هر در زدم تا بماني ولي

    مرا بيشتر در به در خواستي

    كنار درختان تو هرزه ام

    كه چوب تنم را تبر خواستي

  10. #17730
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    یه نشونه ، یه چراغی ، در نقره کوب باغی
    برای ساحل خلوت ، مث تابستون داغی
    مثل دریا پر رازی ، از ترانه بی نیازی
    تیله ی آخر عشقی ، برای نجات بازی

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •