تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 174 از 233 اولاول ... 74124164170171172173174175176177178184224 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,731 به 1,740 از 2330

نام تاپيک: بخشي زيبا از كتابي كه خوانده ام

  1. #1731
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض



    عقاید یک دلقک
    هاینریش بل
    ترجمه‌ی محمد اسماعیل زاده


    مشاهده‌ی خودم هنگام غذا خوردن فقط حزن‌انگیز بود، ولی دیگر باعث وحشتم نمی‌شد.

    در آن وضعیت به قاشقی که به دهان می‌بردم، به آثار بر جای مانده از سفیده و زرده‌ی تخم‌مرغ و به نخودفرنگی‌ها و قطعه نانی که هر لحظه کوچک‌تر می‌شد، توجه می‌کردم.

    آنچه در آینه می‌دیدم، تأیید کننده‌ی واقعیتی تکان‌دهنده بود، درست مانند بشقابی بود که غذای داخل آن را تا ته خورده باشند، مانند قطعه نانی بود که کوچک و کوچک‌تر می‌شد، و یا مثل دهانی بود که بر اثر خوردن غذا تا اندازه‌ای کثیف شده و من آن‌را با آستین کتم پاک می‌کنم.


    ص 201
    ضميمه هاي کوچک ضميمه هاي کوچک Clown2.gif  

  2. 11 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1732
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    از دست دادن هر انسانی که دوستش می داشتم آزاردهنده بود . گرچه اکنون متقاعد شده ام که هیچکس کسی را از دست نمی دهد زیرا هیچکس مالک کسی نیست . این تجربه واقعی آزادی است : داشتن مهمترین چیزهای عالم بی آنکه صاحبشان باشی..!


    یازده دقیقه/پائولو کوئیلو



  4. 9 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1733
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    «آمد روبرویم ایستاد چشم‌هایش را بست بعد پلکش را آرام باز کرد و به بالا نگاه کرد، سفیدی چشم‌هایش از سفیدی برف‌ها یک‌دست‌تر و سبک‌تر بود. بعد سیاهی چشم‌هایش را دوخت به من. گفت دوستم داری هنوز ؟ گفتم همیشه دوست داشته‌ام. گفت فقط و فقط من را دوست داری ؟ گفتم فقط و فقط تو را دوست دارم. گفت دروغ می‌گویی. گفتم راست می‌گویی . آن‌وقت راهش را کشید و رفت. حالا من ایستاده‌ام این‌جا. منتظر دختری که درک کند یک عاشق دوست ندارد هرگز روی حرف معشوقش حرفی بزند. این مساله‌ی خیلی مهمی است که دخترها به راحتی نمی‌توانند درکش کنند. عاشقی که دوست دارد وقتی معشوقش می‌گوید دروغ می‌گویی، دروغ گفته باشد»
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    از کتاب «دخترها به راحتی نمی‌توانند درکش کنند» پوریا عالمی

  6. 6 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1734
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    عقاید یک دلقک
    هاینریش بل
    ترجمه‌ی محمد اسماعیل زاده



    ... تنها چیزی که موجبات پریشانی مرا فراهم می ساخت محل زندگی بچه‌ها بود، این واقعیت که ما باید در هتل‌ها زندگی می‌کردیم، و در آنجا هم اکثرا فقط با بچه‌های میلیونرها یا پادشاهان به خوبی رفتار می‌شد فکرم را مشغول کرده بود.

    اما بر سر بچه‌هایی که پدرشان میلیونر یا پادشاه نیست؛ یا در هر حال به ویژه جوان‌ها، قبل از هر چیز نعره می‌زدند که: "هی! اینجا خانه‌ی خودت نیست که هر کار خواستی بکنی" ،

    اتهامی که سه معنی دارد،

    نخست اینکه فرض بر این گذاشته می‌شود که انسان در خانه‌ی خودش رفتارش مثل خوک است،

    دوم اینکه آدم فقط زمانی احساس خوشایند و خوبی دارد که رفتارش درست مثل خوک باشد،

    و سوم اینکه هیچ بچه‌ای مجاز نیست به هیچ قیمتی به عنوان یک کودک از زندگی لذت ببرد و خود را خوش و شاد احساس کند.


    دختر بچه‌ها این شانس را دارند که همیشه "شیرین" نامیده می‌شوند و با آنها به خوبی رفتار می‌شود، اما به پسر بچه‌ها ابتدا تشر می‌زنند و می‌توپند، به خصوص وقتی پدر و مادرهایشان در کنار آنها نیستند.


    ص 312 و 313

  8. 7 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #1735
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض

    من می خواهم بدانم که ،


    راستی راستی زندگی یعنی اینکه توی یک تکه جا ، هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ ،

    یا اینکه
    طور دیگری هم توی دنیا می شود زندگی کرد؟...»






    ماهی سیاه کوچولو -صمد بهرنگی


  10. 5 کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #1736
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض زندگی، جنگ و دیگر هیچ/ اوریانا فالاچی/ لیلی گلستان / امیرکبیر

    بعضی وقت ها تو حس می کنی دو چشم دارند تو را نگاه می کنند ولی در واقع آنها تو را نمی بینند . بعضی اوقات حس می کنی کسی را پیدا کرده ای که همیشه در جست و جویش بوده ای ولی در واقع کسی را پیدا نکرده ای . این جور اتفاقات فراوان می افتند و اگر این اتفاقات نیفتند معجزه است .

  12. 7 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1737
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض

    من دیگر من نیستم. یعنی نمی‌خواهم باشم. می‌خوام استعفا بدم

    از آدم بودن. ازاین که مثل شما دو تا دست و دو تا پا و دو گوش دارم. از خودم متنفرم. کاش می‌شد یه تیکه چوب بود. یه تیکه سنگ. کمی‌خاک باغچه...

    کاش می‌شد هر چیز دیگه ای بود به جز شما عوضی‌های دوپای بوگندو ...!





    من گنجشک نیستم/ مصطفی مستور

  14. 6 کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #1738
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    هیچ کس تا به حال دو مرتبه در عمرش عاشق نشده، عشق دوم ، عشق سوم ، اینها بی معنی است . فقط رفت و آمد است . افت و خیز است . معاشرت می کنند و اسمش را می گذارند عشق.

    ---------------------------------------------------------------------------------------

    خداحافظ گاری کوپر - رومن گاری

  16. 4 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #1739
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض

    فی‌الواقع که چقدر بی چشم و روست این آدمیزاد!

    مثل گرگ، آدم را پاره پاره می‌کند و فردایش راست راست در خیابان راه می‌رود. این چه جور گرگی است که تا روز پیش از غارت، حتی تا ساعتی پیش از غارت از بره هم رام‌تر می‌نماید.



    کلیدر - محمود دولت آبادی

  18. 4 کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #1740
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    هیچ…

    به هیچ فکر نکن…

    نه به صدراعظم،نه به کاتولیک،بلکه تنها به دلقکی فکر کن که در وان حمام اشک می ریزد و قطرات قهوه بر روی دمپایی اش می چکد

    بهتر است به یک دلقک بی اعتقاد اعتماد کنی تا تو را صبح های زود از خواب بیدار کند تا به موقع به مراسم کلیسا برسی یا در صورت لزوم برایت تاکسی سفارش دهد. حتی احتیاجی نیست تو بلوز آبی رنگ مرا بشویی…
    -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    عقاید یک دلقک-هاینریش بل

  20. 5 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •