میتوان هر لحظه هر جا عاشقو دل داده بودن
پر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن
میتوان هر لحظه هر جا عاشقو دل داده بودن
پر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن
نمکی دوست دارم من نمکی
نمکی میون دخترا تکی
نمکی یادت میاد از پنجره
توی کوچه میکشیدی سرکی
نمکی دوست دارم من نمکی نمکی دوست دارم من نمکی
نمکی تو دستی دستی
زدیو دلمو شکستی
نمکی هفت درو بستی
نمکی یه درو نبستی
نمکی یادت میاد گوشه بالا خونه رو
نمکی یادت میاد حرفای عاشقونه رو
شبا من وقتیکه از تو کوچتون رد میشدم
نمکی یادت میاد آوازای شبونه رو
نمکی یادش بخیر چشم سیاهت
نمکی یادش بخیر شور نگاهت
نمکی یادش بخیر چشم سیاهت نمکی یادش بخیر شور نگاهت
نمکی یادش بخیر وقتیکه از مدرسه بر میگشتی
سر راه مدرسه سر بسرم میذاشتی
سر بسرم میذاشتی
نمکی تو دستی دستی
زدیو دلمو شکستی
نمکی هفت درو بستی
نمکی یه درو نبستی
نمکی تو دستی دستی
زدیو دلمو شکستی
نمکی هفت درو بستی
نمکی یه درو نبستی
سلام به همه بروبچ
شما که اینقدر خوب شعر بلدی طبع لطیفی هم که داریپس چرا عکس وحشتناک روی عنوان
کاربریته.
لااقل اون آمپولو از زبونت دربیار حالمون بد شد سایه
بیا با هم دوست باشیم![]()
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از دست حسود چمنش
شعله تا سرگرم کار خویش شد
هر نهی شمع مزار خویش شد
دختر نایاب دستش را بگیر
پاک تر از آب دستش را بگیر!
بی تو از بیداری اش چیزی نخواست
لا اقل در خواب، دستش را بگیر!
بی تو می میرد کسی که سالهاست
مانده در مرداب،دستش را بگیر!
مانده در مرداب ،در دستان مرگ
خسته و بی تاب دستش را بگیر!
دختر خورشید فروردین ،بمان!
چشمه مهتاب ،دستش را بگیر!
حرف آخر اینکه، قبل از مردنم....
در همین مرداب، دستم را بگیر!
روزی روبهی بی دست و پای
فرو ماند در لطف و صنع خدای
یک شب عاشق تر شد و راهی می خونه شد
باده خورد و گریه کرد عاقبت دیوونه شد
ساده دل
پشت خونت اومدش سر به دیوارا زدش
عاشق عشق تو بود با همون خوب و بدش
این منم اون ساده دل که به عشقت داده دل
آی نگاه کن زیر پات زیر پات افتاده دل
ساده دل
اون یه رنگ نابلد خسته از دنیای بد
دل به عشقت داد و رفت سر به کوه دره زد
این منم اون ساده دل که به عشقت داده دل
آی نگاه کن زیر پات زیر پات افتاده دل
لواشکم خوشمزه ست..یه گاز بزن بامزه ست![]()
رو در و دیوار این شهر
همش از تو یادگاره
توی این کوچه تاریک
منو تنها نمیذاره
یاد حرفهای قشنگت
که تو قلبم لونه می کرد
یاد دلتنگی چشمات
که منو بهونه میکرد
میزنه آتیش به جونم
پس کجایی مهربونم
آخه من ترانه هامو
واسه کی پس بخونم؟
دل من هواتو کرده
آخ کجایی نازنینم
کاشکی بودی و می دیدی
بی تو من تنها ترینم
توی این بازی که ساختی
من همه هستیمو باختم
زیر پات گذاشتی آخر
عشقی که من از تو ساختم
اگه تو دوستم نداشتی
از دلم خبر نداشتی
دلت از سنگ شده انگار
که منو تنها گذاشتی
میزنه آتیش به جونم
پس کجایی مهربونم
آخه من ترانه هامو
واسه کی پس بخونم؟
دل من هواتو کرده
آخ کجایی نازنینم
کاشکی بودی و می دیدی
بی تو من تنها ترینم
می شینم منتظر اینجا
تا تو برگردی دوباره
تا بشینی پای حرفهام
بریم تا ماه و ستاره
می دونم میای یه روزی
یه روزی که خیلی دیره
یه روزی دل شکسته ام
سر ابن کوچه می میره
میزنه آتیش به جونم
پس کجایی مهربونم
آخه من ترانه هامو
واسه کی پس بخونم؟
دل من هواتو کرده
آخ کجایی نازنینم
کاشکی بودی و می دیدی
بی تو من تنها ترینم
*-*-
لواشک من فافاست ماله بچه باباست!!!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)