گرافیک :
گرافیک بازی یکی بهترین گرافیک هایی بود که در بازی های RPG شاهدش بودم
با اینکه گرافیک خیلی مشکل داشت و باگ های زیادی هم داشت ولی برای این نوع بازی باید بگم که عالی بود
افکت هایی که بازی داشت واقعا بی نظیر بود و توی هیچ بازی ای تا به حال ندیده بودم مثل افکت آب ، بخار و دود ، آتش و ...
ولی اگر بیشتر کار میشد میتونست از این هم بهتر بشه مانند Mod هایی که چند هفته بعد از انتشار بازی اومد و این افکت ها رو خیلی قشنگتر و واقعی تر جلوه داد
یک مورد دیگه که به چشم می خورد آسمان بازی بود جوری که وقتی به آسمون نگاه می کردم هرچی باگ تو بازی دیده بودم یادم میرفت و همین جور سازنگان بازی رو تحسین میکردم ( این نکته برای افکت آب هم صادق بود )
گرافیک بازی با اینکه خیلی بالا بود ، سیستم آنچنانی و قوی ای رو برای آخرین تنظیمات گرافیک نیاز نداشت که این یکی از مواردی است که باعث میشه نمره گرفیک یک بازی بالا بره مثل Crysis 2 و بر خلاف BF3 که هرچی سیستمت قوی تر باشه گرافیک بازیت بیشتر میشه ( البته این مورد هم تا حدی قابل قبوله )
حالا من بر اساس چیزهایی که تو بازی دیدم به گرافیک نمره 9.5 میدم چون میتونست از این خیلی بهتر باشه
گرافیک = 9.7
فقط به خاطر باگ هایی که داشت
نور پردازی :
من از قسمت نور پردازی بازی زیاد راضی نبودم ، به نظرم برای این بازی روش کم کار شده بود
مثلا وقتی توی یک خونه رفتم دیدم یک نور بسیار شدید از اتاق بقلی میتابه اول فکر کردم نور افکن گذاشتن اونجا وقتی رفتم نگاه کردم دیده نور از پنجره میتابه ، آخه خورشید که پشت پنجره نیست مثلا تو آسمونه و باید یکم خونه رو روشن کنه نه اینکه مثل نور افکن بتابه تو خونه
ولی در بعضی جاها نور پردازی عالی بود مثل دیده شدن ذرات آب یا گرد و غبار توی پرتوهای نوری که از آسمون می اومد
نورپرازی = 8.5
صداگذاری :
میتونم بگم صداگذاری یکی از نکات قوت بازی بود
همین که موزیک های بازی به زبان دراگون ساخته شده بودند حال و هوای زندگی در عصر اژدهاییان رو به آدم دست میداد و برای هر قسمت از بازی هم شاهد یک آهنگ زیبا بودم و این لذت بازی رو دوچندان میکرد
برای مثال وقتی توی شهر ها راه میرفتم آهنگی پخش میشد که متناسب با اون مکان بود و حال هوای گشتن در شهر های قدیمی رو به آدم دست میداد
صداهای افکت های بازی هم که عالی بودند مانند صدای آب ، آبشار ، رعد و برق ، بارون و .... به طوریکه وقتی کنار یک آبشار می ایستادم یک حس خنکی بهم دست میداد ( شایدم به خاطر این بوده که زمستونه و من کنار پنجره نشسته بودم

)
صداگذاری = 10
گیم پلی :
گیم پلی هم به نظرم عالی بود
هر اسحله و آرمور خاصیت مربوط به خودش رو داشت مثل Axe و Mace که هر کدوم ویژگی هایی رو داشتند که نسبت به دیگری بهتر و بدتر بود
سیستم لولینگ بازی هم چندتا ایراد داشت و مهمترینشون هم این بود که لولینگ کاراکتر وابسته به لول های توانایی ها بود به طوری که شما اول بازی میتونستی پیش یک Trainer بری و با یک گلیچ ساده چندتا لول به کاراکترت اضافه کنی بدون اینکه حتی چند ضربه با سلاح به کسی بزنی یا چیزی رو بکشی ، به نظرم اگه لولینگ وابسته به XP میبود بهتر میشد و گیمر با توجه به میزانی که بازی میکنه و توانایی هایی که داره لول میگیره ( البته این سیستم هم تکراری شده و میشه گفت سیستم خود بازی یک نوع آوری بوده که بازم باید بیشتر روش کار میشد )
بخش لولینگ توانایی ها هم عالی بود همین که دست گیمر برای انتخاب باز بود یک نکته قوت برای این بخش بود مثلا میشد از هر بخش به اندازه ای که دوست داشتی استفاده کنی و اون توانایی رو افزایش بدی
نکته مثبت دیگه گیم پلی ، استفاده از جادو و نحوه درست کردن بخش جادو بود. جادوها نسبت به نسخه قبل خیلی قشنگتر و واقعی تر شده بودند و تنوع در جادوها هم خیلی بود و میتونست گیمر رو ساعت ها مشغول بکنه بدون اینکه خسته بشی
مثلا من الان با اینکه بازی رو تموم کردم ولی دوست دارم لول همه کلاس های جادو رو به صد برسونم و با جادوهای خاص دوباره بازی کنم
گیم پلی = 9.5
بهتر از این هم میشد بشه
داستان :
داستان اصلی بازی یکی از قشنگترین داستان ها بود ولی جوری بود که از اول بازی میشد حدس زد که آخر بازی قرار چه اتفاقی رخ بده
و مشکل بزرگی هم که داشت این بود که داستان اصلی بازی یک جوری تموم شد که اصلا حس تموم شدن بازی به آدم دست نداد و مشکلش هم این بود که داستان اصلی بود و انتظار میرفت که خیلی بهتر از این باشه
ولی در عوض داستان های قسمت های دیگر بازی به قدری قشنگ و جالب هستند که گیمر نهایت لذت رو از داستان میبره
مثل داستان های گیلد ها که بر خلاف داستان اصلی واقعا قشنگ کار شده بودند و با اینکه جزء قسمت فرعی حساب میشدند یا همین ساید کوئست های بازی مثل داستان مشروب خوردن در ، بار و فراموش کردن اتفاقات شب گذشته ( اشاره به فیلم Hangover ) که واقعا قشنگ بود
به نظرم باید به اندازه قسمت های فرعی روی داستان اصلی وقت میگذاشتن اونوقت داستانش تبدیل به یک شاهکار میشد
برای امتیاز من داستان بازی رو به دو بخش تقسیم میکنم :
داستان اصلی = 9
داستان های فرعی = 10
و در آخر امتیاز کلی من به بازی :
SKYRIM = 9.7
هنوز تا Perfect شدن راه زیاده
.
.
.
.
.
.
.
.