دنبالت دارم میگردم ، همسفر با شب و جاده !
دنبالت دارم میگردم ، همسفر با شب و جاده !
تا نزد راهروي را بپاي
به كه بكوبند سر مار را
اي تن توبهارسبزگل پوش
بي تومنم اجاق سردوخاموش
تومرمري منم يه سنگ خارا
بهارمن يادم توروفراموش
سلام
...
شوری به دل خسته فکندی و نگفتی
جمعیت احوال پریشان که بودی
دل بی تو به جان بود و ندانست که تو امشب
امشب نمک سینه ی بریان که بودی
عليك سلام
توهدهد سليموني روشونم
من واسه تونامه بي نشونم
توپابه راه چلستون روزي
من اون شب سياه بي ستونم
بي تودلم يه بادبون پاره
غصه هاموبه خاطرم مياره
باتودلم يه آسمون روشن
باتودلم پرازگل ستاره
همهمه ی بادیم
در گستره ی دنیا
می پوییم و می تازیم
من ساحل دریایم
تو موج خروشانی
من آتش نفرینم
تو شعله ی سوزانی
ما تشنه ی بیدادیم
فریاد شبانگاهیم
در قتل سحرگاهان
می سوزیم و می سازیم
من لاله ی صحرایم
تو دشت بهارانی
من زمزمه ی صبحم
تو روشن فردایی
ما رمز مسیحاییم
آیین اهوراییم
در قافله ی دنیا
آشفته و شیداییم
من حسرت دیروزم
توقسمت و تقدیری
من حامی فردایم
تو ناجی امروزی
ما را چه شود گاهی؟
از هم ز چه می مانیم
در سوز زمستانی
من نقش تو را دارم
تو اسم مرا خوانی
من نام تو را دارم
تو عشق مرا داری
از هم ز چه می مانیم؟
در لحظه ی تنهایی.......
ببخشيداين چراعوض شديهونوشته شده توسط saye
![]()
يه قصه تازه نيست خونه به دوشي من
هراس دل سپردن عذاب دل بريدن
اگه يه دست عاشق يه شب پناه من شد
فرداعذاب جاده شكنجه گاه من شد
لحظه رفتنه دستاتو مي بوسم
بايدبرم حتي اگه اونجابپوسم
منوببخش منوببخش كه ناگزيرم
بايدبرم حتي اگه بي توبميرم
دريايي ازمصيبت پشت سرم گذاشتم
وقتي به تورسيدم ديگه نفس نداشتم
من مرده بودم اما دوباره جونم دادي
هم گريه من شدي عشقو نشونم دادي
بعد از این که شعرمو فرستادم دیدمنوشته شده توسط the crazy nfs
شما قبل از من این کارو کردید
منم بلافاصله عوضش کردم
ولی انگار دست شما تند بود و با اخر همون شعر نوشتید
بدون اینکه متوجه تغییرش بشید ...
..........
يارب اين غم كه نهادي به دلم سوزان است
طاقت من نه به اين حد زغم هجران است
همه شب تا به سحر مويه و زاري كردم
همه وقت و همه جا چشم و دلم گريان است
درد عشق از طرف دوست مقرر شده است
دل در اين باديهء عشق بسي حيران است
ماهمه در پي مقصود به جمع آمده ايم
لاجرم مقصد ما شيوهء درويشان است
ره عشق را به درستي و سلامت رفتن
تو مپندار كه طريق كردن آن آسان است
بي جهت نيست به شقايق نام عاشق دادند
آنچه او در طلب عشق فنا كرد جان است
غم دل, سوز درون , نازكي طبع لطيف
علت اين همه اشك , عاشقي ...... است
اشكال نداره.....آخه من رفرش نكردم نفهميدم شماهم پست دادين
تومي دوني زبون شاپرك هارو
تومي شناسي مسيرقاصدك هارو
تونقاش بال پروانه هايي
شكوه سبزهاازجنس گل هايي
لحظه ديدارتوشدروزميلادمن
غيرتوهرنقش ديگر رفته ازيادمن
تومي دوني زبون شاپرك هارو
تومي شناسي مسيرقاصدك هارو
توازايل وتبارنطفه نوري
براي بزم شبنم گل شيپوري
براي ديدن توهديه اي قابل ندارم
به غيرازقلب عاشق تحفه اي ديگرندارم
براي پركشيدن شوق پروازم توهستي
تويي كه بانگاهت دروجودم ريشه بستي
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)