در ۲۰۱۱، شرکت های گوگل و موتورولا چنین رویه ای را در پیش گرفتند. پلتفرم اندروید گوگل سهم بسیار خوبی از بازار اسمارت فون را از آن خود کرده بود. اما به یک باره اندروید با هجوم سهمگین دادخواست های قضایی پتنتی از سوی دیگر بازیگران دنیای موبایل، همچون مایکروسافت و اپل مواجه شد. و البته اکوسیستم اندروید پشتیبانی قابل اتکایی از سوی همکاران با سلایق مختلف گوگل نداشت.
ورایزن موتور جستجوی بینگ مایکروسافت را به جستجوگر پیش فرض برخی موبایل های خود تبدیل کرده بود. اپراتورهای امریکایی حمایت چندانی از پروژه گوگل والت (کیف پول گوگل) نکردند. تولید کنندگان اسمارت فون های اندرویدی، برای برنامه ریزی منظم جهت آپدیت نرم افزاری تولیداتشان عجله چندانی نداشتند و موارد فراوانی از این دست. این در حالی بود که در همین زمان رویکرد دستوری-کنترلی اپل با آیفون و آیپد در حال ثبت رکوردهای تازه ای از سود دهی بود.
با خرید موتورولا، گوگل مشکلات پتنتی را پشت سر گذارد. و این، همان دلیل اصلی و منطقی اشتیاق گوگل برای تصاحب موتورولا بود. و علاوه بر این، گوگل به یک کانال توزیع مستقیم و گسترده هر نوع موبایل و محصولات و سرویس های مرتبط با آن دست پیدا کرد. چیزی که برای گوگل بسیار ضروری می نمود. این موضوعی بود که لری پیج هم در کنفرانس سال مالی گوگل به آن اشاره کرد و در کنار برنامه هایی برای ابداعات سخت افزاری چون عمر باتری بهتر، نقش مهمی برای آن قائل شد.
و حالا یک
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به دو سال بعد. مایکروسافت با چالش های عظیمی برای سازگاری با دنیای «اول موبایل» (mobile-first) دست و پنجه نرم می کند. آیپد و دیگر تبلت ها در حال فرو بردن و چپاول سهم فروش کامپیوترهای دسک تاپ مرسوم و لپ تاپ ها هستند. و حتی ویندوز 8 با همراهی سرفیس ها نتوانستند درمانی برای این درد باشند. سه سال مبارزه بی امان ویندوز فون، تنها توانسته جای دندان کوچکی بر گونه آیفون باقی بگذارد.
با سرمایه گذاری در Dell، مایکروسافت ممکن است ناگهان درون قلب سومین فروشنده کامپیوتر شخصی دنیا نفوذ قابل توجهی به دست می آورد. و البته به تمام مهارت های موثر در زنجیره تامین قطعه و توزیع محصولات Dell دست پیدا کرده و با فوت و فن کار آشنا شود. و چه کسی بهتر از این کمپانی می تواند به مایکروسافت کمک کند تا به تولید تبلت های عالی ویندوز 8 یا لپ تاپ/تبلت های تبدیل پذیر و دیگر انواع سخت افزاری بپردازد که می توانند فروش بسیار خوب نرم افزارها را تضمین کنند. علاوه بر این آیا دل توان تولید موبایل را نخواهد داشت؟
اما دل چیزهایی بیش از سخت افزار دارد. و این جنبه شاید برای مایکروسافت بسیار جذاب تر بوده است.
همان طور که دل به عنوان یکی از بهترین تولید کنندگان PC شناخته می شود، مایکل دل کسی است که به روشنی سرویس ها و آینده کمپانی را می بیند و می فهمد. بیشترین سود دل تا کنون از سیستم های ادغام کننده Perot Services بوده است (3.9 میلیارد دلار در ۲۰۰۹). با چنین نگاهی به آینده، به نظر می رسد که دل بسیار زیاد به IBM شبیه می شود. این کمپانی قرار است به شرکت های بزرگ کمک کند تا مراکز داده (دیتاسنتر) خود را راه اندازی کرده و مدیریت کنند و همچنین ادغام های نرم افزاری پیچیده ای را به انجام می رساند.
در حقیقت، کار و کسب این سرویس ها درخشان ترین نقطه در گزارش های مالی اخیر دل بوده است. به طوری که این بخش به تنهایی یک پنجم کل تجارت دل را تشکیل می دهد و درآمد سرویس ها به سرعت رو به افزایش است.
یادآوری: هر میزان که مایکروسافت خود را یک شرکت "خدمات دهنده به مصرف کننده" به تصویر بکشد، باز هم بخش اصلی درآمدهای آن از سازمان ها و شرکت های بزرگ و حرفه ای کسب می شود. یک رابطه مالی عمیق تر می تواند به مایکروسافت کمک کند تا نرم افزارهای زیرساختی همچون Azure و آفیس 365 را بیشتر جلو ببرد.
به هر حال اگر این سرمایه گذاری صورت بگیرد (که احتمال آن هم زیاد است)، آن گاه تبلت های تازه تنها بخش کوچکی از این معادله خواهند بود.
narenji.ir
Office 2013 مایکروسافت را 10 دلار بخرید
جواب بصورت نقل قول
